🔴 باور به خدا در عصر علم
🔸 موضوع کتاب
کتاب «باور به خدا در عصر علم» تألیف جان پولکینگهورن، فیلسوف و فیزیکدان نظری، به بررسی رابطه میان علم و دین میپردازد.
هدف اصلی این اثر، نشان دادن این نکته است که علم و دین نه تنها در تضاد نیستند، بلکه میتوانند بهعنوان دو حوزه مکمل یکدیگر عمل کنند و به غنای یکدیگر کمک کنند.
پولکینگهورن بر این باور است که علم و الهیات، هر یک روش متفاوتی برای دستیابی به حقیقت هستند. علم عمدتاً بر دنیای طبیعی متمرکز است، در حالی که الهیات بر امور الهی و وجود خدا تأکید دارد.
🔸 نکات کلیدی مطرحشده در این کتاب به شرح زیر است:
- دنبال کردن حقیقت به صورت موازی: پولکینگهورن بیان میکند که علم و الهیات در پی حقیقت هستند و با یکدیگر در تضاد نیستند، و هر کدام به عنوان راهی مکمل برای نیل به شناخت حقیقت عمل میکنند.
- الهیات طبیعی نوین: این کتاب به رویکردی جدید در بررسی وجود خدا اشاره میکند. این رویکرد تأکید میکند که تجربیات اخلاقی و زیباییشناسانه ما و همچنین شهود انسانی میتوانند در درک وجود خدا مؤثر باشند.
- گفتگو بین علم و دین: پولکینگهورن به بررسی نحوه برقراری گفتگوهای مفید و سازنده میان علم و دین میپردازد. او از نظریه آشوب بهعنوان مثال استفاده میکند تا توضیح دهد چگونه این نظریه میتواند به درک ما از تدبیر الهی کمک کند.
- عملکرد خدا در جهان: کتاب به این سؤال مهم پاسخ میدهد که آیا خدا در جهان فیزیکی دخالت میکند؟ پولکینگهورن پیشنهاد میکند که درک ما از نظریه آشوب و مکانیک کوانتوم میتواند راهی برای فهم بهتر فعالیتهای خدا در دنیای فیزیکی باشد.
- واقعگرایی انتقادی (Critical realism): نویسنده پیشنهاد میکند که در هر دو حوزه علم و الهیات، باید رویکردی واقعگرایانه و انتقادی اتخاذ کنیم. این به معنای پذیرش این نکته است که تفسیر و دیدگاه ما در فهم دو حوزه نقش قابلتوجهی دارد.
- اهمیت حقایق ریاضی: پولکینگهورن همچنین به ماهیت حقایق ریاضی و ارتباط آنها با تجارب فیزیکی و ذهنی اشاره میکند.
🔸 اهمیت اثر
در مجموع، «باور به خدا در عصر علم» بهعنوان یک مشارکت ارزشمند در دیالوگ پایدار میان علم و دین شناخته میشود. این اثر به شیوهای علمی و در عین حال قابلفهم توضیح میدهد که چگونه ایمان میتواند در کنار کشفیات علمی، تفهیم و تقویت شود.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔸 موضوع کتاب
کتاب «باور به خدا در عصر علم» تألیف جان پولکینگهورن، فیلسوف و فیزیکدان نظری، به بررسی رابطه میان علم و دین میپردازد.
هدف اصلی این اثر، نشان دادن این نکته است که علم و دین نه تنها در تضاد نیستند، بلکه میتوانند بهعنوان دو حوزه مکمل یکدیگر عمل کنند و به غنای یکدیگر کمک کنند.
پولکینگهورن بر این باور است که علم و الهیات، هر یک روش متفاوتی برای دستیابی به حقیقت هستند. علم عمدتاً بر دنیای طبیعی متمرکز است، در حالی که الهیات بر امور الهی و وجود خدا تأکید دارد.
🔸 نکات کلیدی مطرحشده در این کتاب به شرح زیر است:
- دنبال کردن حقیقت به صورت موازی: پولکینگهورن بیان میکند که علم و الهیات در پی حقیقت هستند و با یکدیگر در تضاد نیستند، و هر کدام به عنوان راهی مکمل برای نیل به شناخت حقیقت عمل میکنند.
- الهیات طبیعی نوین: این کتاب به رویکردی جدید در بررسی وجود خدا اشاره میکند. این رویکرد تأکید میکند که تجربیات اخلاقی و زیباییشناسانه ما و همچنین شهود انسانی میتوانند در درک وجود خدا مؤثر باشند.
- گفتگو بین علم و دین: پولکینگهورن به بررسی نحوه برقراری گفتگوهای مفید و سازنده میان علم و دین میپردازد. او از نظریه آشوب بهعنوان مثال استفاده میکند تا توضیح دهد چگونه این نظریه میتواند به درک ما از تدبیر الهی کمک کند.
- عملکرد خدا در جهان: کتاب به این سؤال مهم پاسخ میدهد که آیا خدا در جهان فیزیکی دخالت میکند؟ پولکینگهورن پیشنهاد میکند که درک ما از نظریه آشوب و مکانیک کوانتوم میتواند راهی برای فهم بهتر فعالیتهای خدا در دنیای فیزیکی باشد.
- واقعگرایی انتقادی (Critical realism): نویسنده پیشنهاد میکند که در هر دو حوزه علم و الهیات، باید رویکردی واقعگرایانه و انتقادی اتخاذ کنیم. این به معنای پذیرش این نکته است که تفسیر و دیدگاه ما در فهم دو حوزه نقش قابلتوجهی دارد.
- اهمیت حقایق ریاضی: پولکینگهورن همچنین به ماهیت حقایق ریاضی و ارتباط آنها با تجارب فیزیکی و ذهنی اشاره میکند.
🔸 اهمیت اثر
در مجموع، «باور به خدا در عصر علم» بهعنوان یک مشارکت ارزشمند در دیالوگ پایدار میان علم و دین شناخته میشود. این اثر به شیوهای علمی و در عین حال قابلفهم توضیح میدهد که چگونه ایمان میتواند در کنار کشفیات علمی، تفهیم و تقویت شود.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤10👍1👏1
🔴 درهمتنیدگی الهی: فیزیک کوانتوم و الوهیت
🔸 موضوع کتاب
کرک وگتر-مکنلی، در سال ۲۰۱۲ در کتاب «خدای درهمتنیده: فیزیک کوانتوم و الوهیت» به بررسی همگرایی و نقاط مشترک میان فیزیک کوانتوم و الهیات میپردازد.
محوریت این اثر بر مفهوم "درهمتنیدگی الهی" قرار دارد که با هدف تبیین حضور خداوند و ماهیت رابطه او با جهان تدوین شده است.
درهمتنیدگی کوانتومی(quantum entanglement ):
در حوزه فیزیک کوانتوم، درهمتنیدگی پدیدهای است که طی آن دو ذره، صرفنظر از فاصله مکانی، به گونهای با یکدیگر پیوند مییابند که تغییر در وضعیت یکی، بلافاصله منجر به تغییر متناظر در دیگری میشود. این ارتباط آنی و همگام، نشاندهنده یک پیوستگی بنیادین میان ذرات درهمتنیده است.
کاربرد درهمتنیدگی در الهیات: وگتر-مکنلی از درهمتنیدگی کوانتومی به عنوان یک استعاره قدرتمند استفاده میکند تا چگونگی تعالی و تجلی خداوند در جهان را تشریح کند. این رویکرد، تفاسیر سنتی از تعامل الهی با هستی را به چالش میکشد.
🔸 نکات کلیدی و ایدههای محوری کتاب
• اهمیت رابطهمندی: این کتاب بر نقش اساسی رابطهمندی به عنوان یک مفهوم کلیدی در الهیات معاصر و فیزیک کوانتوم تأکید میورزد.
• مدل کوانتومی برای درک خداوند: درهمتنیدگی کوانتومی به عنوان مدلی برای فهم رابطه خداوند با جهان ارائه میشود، که امکان همزیستی و ارتباط عمیق با آفرینش را بدون محدود ساختن ذات الهی فراهم میآورد.
• مقایسه با فیزیک کلاسیک:
وگتر-مکنلی فیزیک کوانتوم (که بر ماهیت احتمالی و پیوسته جهان تأکید دارد) را در مقابل فیزیک کلاسیک (که متکی بر جبرگرایی و قطعیت است) قرار میدهد. او پیشنهاد میکند که فیزیک کوانتوم چارچوب مفهومی مناسبتری برای تبیین رابطه خداوند با آفرینش ارائه میدهد.
• داروینیسم کوانتومی(Quantum Darwinism):
این کتاب از مفاهیمی مانند ناهمدوسی کوانتومی(quantum decoherence)
و داروینیسم کوانتومی برای درک چگونگی گذار جهان کوانتومی به جهان کلاسیک استفاده می کند و استعاره هایی برای حضور الهی در طبیعت و تجسم الهی ارائه می دهد.
• رویکرد "پلروتیک(plerotic)" در مقابل "کنوتیک(Kenosis)":
این کتاب یک رویکرد "پلروتیک" (کاملکننده و پرکننده) را در تبیین حضور الهی در جهان ارائه میدهد، که در تضاد با نظریههای "کنوزیس" (تهیکننده یا خودتهیسازی) قرار میگیرد.
نظریههای کنوزیس مطرح میکنند که خداوند با درگیر شدن در رنجهای جهان، از قدرت خود میکاهد؛ اما وگتر-مکنلی استدلال میکند که قدرت خداوند نه تنها با درگیری در جهان کاهش نمییابد، بلکه از طریق همین پیوستگی و درهمتنیدگی با آن، متجلی و متعالی میگردد.
• پیوند علم و الهیات: یکی از اهداف اصلی این اثر، پل زدن میان علم و الهیات است. کتاب نشان میدهد که چگونه اکتشافات علمی، به ویژه در فیزیک کوانتوم، میتوانند به تعمیق و غنای فهم ما از مسائل الهیاتی کمک کنند.
🔸 ساختار و شیوه ارائه محتوا
• کتاب با بررسی مفهوم رابطهمندی در الهیات آغاز میشود و سپس به تفصیل مفاهیم پیچیده فیزیک کوانتوم و درهمتنیدگی را مورد بحث قرار میدهد.
• نویسنده تحلیل خود را از فیزیک کلاسیک آغاز کرده و سپس به تدریج به مفاهیم پیشرفتهتر مکانیک کوانتوم، از جمله قضیه بل، روی میآورد.
• وگتر-مکنلی بر نقش حیاتی استعارهها و مدلها در الهیات تأکید میورزد، با این باور که با وجود محدودیتهای زبانی، ایدههای علمی میتوانند ابزاری کارآمد برای تبیین مسائل الهیاتی باشند.
• کتاب شامل استدلالهای ریاضی دقیق نیز است؛ به عنوان مثال، نویسنده معادله نامساوی بل را برای تأیید نتایج خود تشریح میکند.
📌 این کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و تمامی علاقهمندان به تقاطع علم و الهیات توصیه میشود.
به اجمال، "خدای درهمتنیده" بیان میدارد که مفهوم درهمتنیدگی الهی میتواند بصیرتی نوین و متمایز درباره حضور و کنش خداوند در جهان فراهم آورد.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔸 موضوع کتاب
کرک وگتر-مکنلی، در سال ۲۰۱۲ در کتاب «خدای درهمتنیده: فیزیک کوانتوم و الوهیت» به بررسی همگرایی و نقاط مشترک میان فیزیک کوانتوم و الهیات میپردازد.
محوریت این اثر بر مفهوم "درهمتنیدگی الهی" قرار دارد که با هدف تبیین حضور خداوند و ماهیت رابطه او با جهان تدوین شده است.
درهمتنیدگی کوانتومی(quantum entanglement ):
در حوزه فیزیک کوانتوم، درهمتنیدگی پدیدهای است که طی آن دو ذره، صرفنظر از فاصله مکانی، به گونهای با یکدیگر پیوند مییابند که تغییر در وضعیت یکی، بلافاصله منجر به تغییر متناظر در دیگری میشود. این ارتباط آنی و همگام، نشاندهنده یک پیوستگی بنیادین میان ذرات درهمتنیده است.
کاربرد درهمتنیدگی در الهیات: وگتر-مکنلی از درهمتنیدگی کوانتومی به عنوان یک استعاره قدرتمند استفاده میکند تا چگونگی تعالی و تجلی خداوند در جهان را تشریح کند. این رویکرد، تفاسیر سنتی از تعامل الهی با هستی را به چالش میکشد.
🔸 نکات کلیدی و ایدههای محوری کتاب
• اهمیت رابطهمندی: این کتاب بر نقش اساسی رابطهمندی به عنوان یک مفهوم کلیدی در الهیات معاصر و فیزیک کوانتوم تأکید میورزد.
• مدل کوانتومی برای درک خداوند: درهمتنیدگی کوانتومی به عنوان مدلی برای فهم رابطه خداوند با جهان ارائه میشود، که امکان همزیستی و ارتباط عمیق با آفرینش را بدون محدود ساختن ذات الهی فراهم میآورد.
• مقایسه با فیزیک کلاسیک:
وگتر-مکنلی فیزیک کوانتوم (که بر ماهیت احتمالی و پیوسته جهان تأکید دارد) را در مقابل فیزیک کلاسیک (که متکی بر جبرگرایی و قطعیت است) قرار میدهد. او پیشنهاد میکند که فیزیک کوانتوم چارچوب مفهومی مناسبتری برای تبیین رابطه خداوند با آفرینش ارائه میدهد.
• داروینیسم کوانتومی(Quantum Darwinism):
این کتاب از مفاهیمی مانند ناهمدوسی کوانتومی(quantum decoherence)
و داروینیسم کوانتومی برای درک چگونگی گذار جهان کوانتومی به جهان کلاسیک استفاده می کند و استعاره هایی برای حضور الهی در طبیعت و تجسم الهی ارائه می دهد.
• رویکرد "پلروتیک(plerotic)" در مقابل "کنوتیک(Kenosis)":
این کتاب یک رویکرد "پلروتیک" (کاملکننده و پرکننده) را در تبیین حضور الهی در جهان ارائه میدهد، که در تضاد با نظریههای "کنوزیس" (تهیکننده یا خودتهیسازی) قرار میگیرد.
نظریههای کنوزیس مطرح میکنند که خداوند با درگیر شدن در رنجهای جهان، از قدرت خود میکاهد؛ اما وگتر-مکنلی استدلال میکند که قدرت خداوند نه تنها با درگیری در جهان کاهش نمییابد، بلکه از طریق همین پیوستگی و درهمتنیدگی با آن، متجلی و متعالی میگردد.
• پیوند علم و الهیات: یکی از اهداف اصلی این اثر، پل زدن میان علم و الهیات است. کتاب نشان میدهد که چگونه اکتشافات علمی، به ویژه در فیزیک کوانتوم، میتوانند به تعمیق و غنای فهم ما از مسائل الهیاتی کمک کنند.
🔸 ساختار و شیوه ارائه محتوا
• کتاب با بررسی مفهوم رابطهمندی در الهیات آغاز میشود و سپس به تفصیل مفاهیم پیچیده فیزیک کوانتوم و درهمتنیدگی را مورد بحث قرار میدهد.
• نویسنده تحلیل خود را از فیزیک کلاسیک آغاز کرده و سپس به تدریج به مفاهیم پیشرفتهتر مکانیک کوانتوم، از جمله قضیه بل، روی میآورد.
• وگتر-مکنلی بر نقش حیاتی استعارهها و مدلها در الهیات تأکید میورزد، با این باور که با وجود محدودیتهای زبانی، ایدههای علمی میتوانند ابزاری کارآمد برای تبیین مسائل الهیاتی باشند.
• کتاب شامل استدلالهای ریاضی دقیق نیز است؛ به عنوان مثال، نویسنده معادله نامساوی بل را برای تأیید نتایج خود تشریح میکند.
📌 این کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و تمامی علاقهمندان به تقاطع علم و الهیات توصیه میشود.
به اجمال، "خدای درهمتنیده" بیان میدارد که مفهوم درهمتنیدگی الهی میتواند بصیرتی نوین و متمایز درباره حضور و کنش خداوند در جهان فراهم آورد.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤8👏2👎1
Forwarded from Fanoos | فانوس
🔴 کاندید
📚 باشگاه کتابخوانی شریف
📌 موضوع: الهیات از منظر فیزیک و علوم شناختی
🔸 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس
🏢 مکان: مجتمع خدمات فناوری دانشگاه صنعتی شریف اتاق ۳۰۵
⏰ زمان: ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ الی آبان ۱۴۰۴
💢 حضور برای عموم آزاد است.
⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸
💢 جهت حضور به آیدی یا شماره زیر پیام ارسال کنید:
🆔 @AliMahmoudabadi
📱09336731178
➖➖➖➖
💟 Fanoos
🆔 Fanoos
📚 باشگاه کتابخوانی شریف
📌 موضوع: الهیات از منظر فیزیک و علوم شناختی
🔸 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس
🏢 مکان: مجتمع خدمات فناوری دانشگاه صنعتی شریف اتاق ۳۰۵
⏰ زمان: ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ الی آبان ۱۴۰۴
💢 حضور برای عموم آزاد است.
⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸
💢 جهت حضور به آیدی یا شماره زیر پیام ارسال کنید:
🆔 @AliMahmoudabadi
📱09336731178
➖➖➖➖
💟 Fanoos
🆔 Fanoos
👏5❤3👍1
Fanoos | فانوس
🔴 کاندید 📚 باشگاه کتابخوانی شریف 📌 موضوع: الهیات از منظر فیزیک و علوم شناختی 🔸 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس 🏢 مکان: مجتمع خدمات فناوری دانشگاه صنعتی شریف اتاق ۳۰۵ ⏰ زمان: ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ الی آبان ۱۴۰۴ 💢 حضور برای عموم آزاد است. ⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸ 💢 جهت…
🔴🔴 این جلسه به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
لینک ورود به جلسه، اعلام میشود.
لینک ورود به جلسه، اعلام میشود.
❤6👍2👏1
🔴 کاندید
📚 باشگاه کتابخوانی شریف
7️⃣ جلسه هفتم
🔸سخنران: حمید موحد
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فیزیک و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔸 خلاصه کتاب: طرح بزرگ، نوشته استفن هاوکینگ
📌 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس
دانشگاه صنعتی شریف
⏰ زمان: دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴
💢 به صورت مجازی
⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸
💢 لینک ورود به جلسه:
https://vc.sharif.edu/ch/hoseinih
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
📚 باشگاه کتابخوانی شریف
7️⃣ جلسه هفتم
🔸سخنران: حمید موحد
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فیزیک و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔸 خلاصه کتاب: طرح بزرگ، نوشته استفن هاوکینگ
📌 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس
دانشگاه صنعتی شریف
⏰ زمان: دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴
💢 به صورت مجازی
⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸
💢 لینک ورود به جلسه:
https://vc.sharif.edu/ch/hoseinih
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤10👍3👏1
🔴 آیا از تفسیرهای متعدد درباره ادیان که راهحل واضحی برای ارزیابی و مقایسه ارائه نمیدهند، خسته شدهاید؟
🔸 درآمد
ادیان، با هر ویژگیای که دارند، نوعی «اطلاعات فرهنگی» محسوب میشوند که در زمانها و مکانهای مختلف منتقل میشوند. به عبارتی دیگر، ادیان تنها مجموعهای از باورها و آیینها نیستند، بلکه جزئی جداییناپذیر از فرهنگ یک جامعهاند که سازوکارهای خاصی برای انتقال و حفظ آنها وجود دارد.
🔸 موضوع کتاب
در ادامه این ایده، هاروی وایتهاوس در سال ۲۰۰۴، در کتاب «مدلهای دینداری: یک نظریه شناختی از انتقال دین (علوم شناختی دین)»، نظریهای قابل آزمایش را مطرح میکند. او تلاش میکند توضیح دهد که ادیان چگونه ساخته می شوند، انتقال مییابند و چه عواملی موجب تغییر آنها میشود. این نظریه به ما کمک میکند تا درک کنیم که دینها از ایستایی برخوردار نیستند و باید با تغییرات اجتماعی و فرهنگی سازگار شوند.
در نظریه وایتهاوس، دو نوع اصلی دینداری شناسایی میشود: «تصویری» و «تعلیماتی». این دو نوع به شکل متفاوتی به افراد یاری میرسانند تا تجربههای مذهبی خود را درک و حفظ کنند.
🔸 دینداری تصویری
در حالت «تصویری» (imagistic mode)، مراسم و آیینها تأثیر عمیقی بر ذهن افراد دارند. افراد معمولاً داستانها، مناسک و تجربیات خاصی را که اثرات ماندگاری بر آنها گذاشته، به خاطر میسپارند. این تأثیرات نه تنها در حافظه باقی میمانند، بلکه بر نحوه تفکر درباره موضوعات دینی نیز تأثیر میگذارند. به عنوان مثال، مراسم مذهبی مانند جشنها یا آیین ها میتوانند تصاویری از باورهای دینی ارائه دهند که نه تنها در لحظهای خاص تأثیر دارند، بلکه سالها در یادها باقی میمانند و نحوه نگرش ما را نسبت به مسائل دینی شکل میدهند. این تأثیرات ذهنی به ویژگیهای روانشناختی ما مربوط است.
از طرف دیگر، نوع واکنشهای روان شناختی ما به ساختار و ترکیب جوامع دینی که در آنها زندگی میکنیم وابسته است. این جوامع ممکن است شامل گروههای کوچک و انحصاری با ایدئولوژیهای گوناگون باشند که در عین حال ممکن است ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته باشند.
🔸 دینداری تعلیماتی
از سوی دیگر،حالت «تعلیماتی» (doctrinal mode) بیشتر بر مبنای آموزشها، آییننامهها و اصول فلسفی تأکید دارد. در این حالت، باورها و قوانین دینی اهمیت ویژهای دارند و این دینداری به حفظ اطلاعات از طریق یادگیری تأکید میکند. در این شیوه، افراد به طور مداوم و عمیق درباره آموزههای دینی آموزش میبینند. این آموزش میتواند شامل کلاسهای درس، سخنرانیها و مطالعه متون دینی باشد. جوامع دینی در این نوع به صورت جهانی و فراگیر شکل میگیرند و افراد از زمینههای مختلف به آن میپیوندند، در حالی که معمولاً تحت نظر یک سازمان یا نهاد خاص قرار دارند که میتواند بر آموزهها و فعالیتهای دینی نظارت کند.
🔸 وایتهاوس معتقد است که بر اساس علوم شناختی و تحقیقات جدید، ادیان تمایل دارند به یکی از این دو نوع دینداری متمایل شوند و این تمایل به یادآوری و ذخیرهسازی رفتارهای مذهبی وابسته است.
📌 کتاب حاضر به نظریه «مدلهای دینداری» پرداخته و چگونگی و دلایل وجود رفتارها و گرایشهای مختلف مذهبی را بررسی میکند. وایتهاوس اشاره میکند که در تاریخ مطالعه دین، پژوهشگران دریافتهاند که انسانها به شکلهای گوناگون مذهبی گرایش دارند. اما نظریه «مدلهای دینداری» به دنبال یافتن دلیل وجود این گرایشهاست.
او تأکید میکند که ادعای نهایی یا تمامکمالی درباره نظریههایش ندارد و از دیگر پژوهشگران در رشتههای مختلف مثل انسانشناسی، تاریخ، باستانشناسی، روانشناسی و علوم شناختی دعوت میکند تا با همکاری یکدیگر، این نظریه را مورد بررسی قرار دهند و از طریق آزمایشها و تحقیقات جدید به بهبود آن کمک کنند.
🔸 پرسش اصلی کتاب
این کتاب ما را با این سؤال مواجه میکند که آیا از تفسیرها و توصیفهای متعدد درباره ادیان که راهحل واضحی برای ارزیابی، مقایسه و آزمایش ارائه نمیدهند خسته شدهاید؟ «مدلهای دینداری» در این اثر میتواند روشی نوین برای اندیشیدن به دین ارائه دهد. این مدلها شیوههای مختلفی هستند که به ما میآموزند چگونه بهطور سیستماتیک ادیان را بررسی کنیم. هدف این مدلها کمک به درک نقاط قوت و ضعف مختلف ادیان به شیوهای جدید و منظم است.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔸 درآمد
ادیان، با هر ویژگیای که دارند، نوعی «اطلاعات فرهنگی» محسوب میشوند که در زمانها و مکانهای مختلف منتقل میشوند. به عبارتی دیگر، ادیان تنها مجموعهای از باورها و آیینها نیستند، بلکه جزئی جداییناپذیر از فرهنگ یک جامعهاند که سازوکارهای خاصی برای انتقال و حفظ آنها وجود دارد.
🔸 موضوع کتاب
در ادامه این ایده، هاروی وایتهاوس در سال ۲۰۰۴، در کتاب «مدلهای دینداری: یک نظریه شناختی از انتقال دین (علوم شناختی دین)»، نظریهای قابل آزمایش را مطرح میکند. او تلاش میکند توضیح دهد که ادیان چگونه ساخته می شوند، انتقال مییابند و چه عواملی موجب تغییر آنها میشود. این نظریه به ما کمک میکند تا درک کنیم که دینها از ایستایی برخوردار نیستند و باید با تغییرات اجتماعی و فرهنگی سازگار شوند.
در نظریه وایتهاوس، دو نوع اصلی دینداری شناسایی میشود: «تصویری» و «تعلیماتی». این دو نوع به شکل متفاوتی به افراد یاری میرسانند تا تجربههای مذهبی خود را درک و حفظ کنند.
🔸 دینداری تصویری
در حالت «تصویری» (imagistic mode)، مراسم و آیینها تأثیر عمیقی بر ذهن افراد دارند. افراد معمولاً داستانها، مناسک و تجربیات خاصی را که اثرات ماندگاری بر آنها گذاشته، به خاطر میسپارند. این تأثیرات نه تنها در حافظه باقی میمانند، بلکه بر نحوه تفکر درباره موضوعات دینی نیز تأثیر میگذارند. به عنوان مثال، مراسم مذهبی مانند جشنها یا آیین ها میتوانند تصاویری از باورهای دینی ارائه دهند که نه تنها در لحظهای خاص تأثیر دارند، بلکه سالها در یادها باقی میمانند و نحوه نگرش ما را نسبت به مسائل دینی شکل میدهند. این تأثیرات ذهنی به ویژگیهای روانشناختی ما مربوط است.
از طرف دیگر، نوع واکنشهای روان شناختی ما به ساختار و ترکیب جوامع دینی که در آنها زندگی میکنیم وابسته است. این جوامع ممکن است شامل گروههای کوچک و انحصاری با ایدئولوژیهای گوناگون باشند که در عین حال ممکن است ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته باشند.
🔸 دینداری تعلیماتی
از سوی دیگر،حالت «تعلیماتی» (doctrinal mode) بیشتر بر مبنای آموزشها، آییننامهها و اصول فلسفی تأکید دارد. در این حالت، باورها و قوانین دینی اهمیت ویژهای دارند و این دینداری به حفظ اطلاعات از طریق یادگیری تأکید میکند. در این شیوه، افراد به طور مداوم و عمیق درباره آموزههای دینی آموزش میبینند. این آموزش میتواند شامل کلاسهای درس، سخنرانیها و مطالعه متون دینی باشد. جوامع دینی در این نوع به صورت جهانی و فراگیر شکل میگیرند و افراد از زمینههای مختلف به آن میپیوندند، در حالی که معمولاً تحت نظر یک سازمان یا نهاد خاص قرار دارند که میتواند بر آموزهها و فعالیتهای دینی نظارت کند.
🔸 وایتهاوس معتقد است که بر اساس علوم شناختی و تحقیقات جدید، ادیان تمایل دارند به یکی از این دو نوع دینداری متمایل شوند و این تمایل به یادآوری و ذخیرهسازی رفتارهای مذهبی وابسته است.
📌 کتاب حاضر به نظریه «مدلهای دینداری» پرداخته و چگونگی و دلایل وجود رفتارها و گرایشهای مختلف مذهبی را بررسی میکند. وایتهاوس اشاره میکند که در تاریخ مطالعه دین، پژوهشگران دریافتهاند که انسانها به شکلهای گوناگون مذهبی گرایش دارند. اما نظریه «مدلهای دینداری» به دنبال یافتن دلیل وجود این گرایشهاست.
او تأکید میکند که ادعای نهایی یا تمامکمالی درباره نظریههایش ندارد و از دیگر پژوهشگران در رشتههای مختلف مثل انسانشناسی، تاریخ، باستانشناسی، روانشناسی و علوم شناختی دعوت میکند تا با همکاری یکدیگر، این نظریه را مورد بررسی قرار دهند و از طریق آزمایشها و تحقیقات جدید به بهبود آن کمک کنند.
🔸 پرسش اصلی کتاب
این کتاب ما را با این سؤال مواجه میکند که آیا از تفسیرها و توصیفهای متعدد درباره ادیان که راهحل واضحی برای ارزیابی، مقایسه و آزمایش ارائه نمیدهند خسته شدهاید؟ «مدلهای دینداری» در این اثر میتواند روشی نوین برای اندیشیدن به دین ارائه دهد. این مدلها شیوههای مختلفی هستند که به ما میآموزند چگونه بهطور سیستماتیک ادیان را بررسی کنیم. هدف این مدلها کمک به درک نقاط قوت و ضعف مختلف ادیان به شیوهای جدید و منظم است.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤7👏1
Forwarded from Fanoos | فانوس
🔴 کاندید
📚 باشگاه کتابخوانی شریف
7️⃣ جلسه هفتم
🔸سخنران: حمید موحد
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فیزیک و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔸 خلاصه کتاب: طرح بزرگ، نوشته استفن هاوکینگ
📌 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس
دانشگاه صنعتی شریف
⏰ زمان: دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴
💢 به صورت مجازی
⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸
💢 لینک ورود به جلسه:
https://vc.sharif.edu/ch/hoseinih
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
📚 باشگاه کتابخوانی شریف
7️⃣ جلسه هفتم
🔸سخنران: حمید موحد
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فیزیک و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔸 خلاصه کتاب: طرح بزرگ، نوشته استفن هاوکینگ
📌 برگزارکننده: مدرسه بینالمللی فانوس
دانشگاه صنعتی شریف
⏰ زمان: دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴
💢 به صورت مجازی
⏰ ساعت ۱۶ الی ۱۸
💢 لینک ورود به جلسه:
https://vc.sharif.edu/ch/hoseinih
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
👏2
🔴 مرگ برای گروه : از شهدای مسیحی تا تروریسم انتحاری
🔸 چکیده
مقاله «مردن برای گروه: به سوی یک نظریه همگانی از فداکاری افراطی» به بررسی تمایل انسانها به فدا کردن جان خود برای گروههای اجتماعیای که به آنها تعلق دارند، میپردازد و نمونههای تاریخی و معاصر این نوع از خودگذشتگی را تحلیل میکند. سؤال اصلی این است که چرا انسانها در طول تاریخ برای گروههای خود جانفشانی کرده و حتی جان خود را فدای آنها میکنند؟ این عمل گاهی به عنوان رفتاری قهرمانانه مورد تقدیر و در مواردی دیگر به عنوان تروریسم مورد انتقاد قرار میگیرد.
موضوع «ازخودگذشتگی برای گروه» در تاریخ بشر به وضوح مشهود است. از شهدای مسیحی در دوران باستان تا خلبانهای کامیکازه در ژاپن. با این حال، در سالهای اخیر، نوعی ازخودگذشتگی افراطی، معروف به «تروریسم انتحاری» ، بهطور چشمگیری افزایش یافته و در ۳۰ سال گذشته تقریباً ۳۵۰۰ حمله از این دست ثبت شده است. این حملهها نشاندهندهٔ فداکاری عمیق افرادی است که حاضرند جان خود را برای گروه یا ایدههایشان فدا کنند.
🔸 پیشینه
نظریههای پیشین درباره فداکاریهای افراطی به عوامل مختلفی اشاره دارند. امیل دورکیم، جامعهشناس مشهور، پیشنهاد داد که خودکشیهای دیگرخواهانه (altruistic suicide) به دلیل ادغام بیش از حد فرد در گروه ایجاد میشود. این ادغام ممکن است به حدی برسد که فرد حتی منافع شخصی خود را نادیده بگیرد. در قرن بیستم، پژوهشگران اجتماعی تلاش کردند تا ایده «ادغام بیش از حد» را دقیقتر تحلیل کرده و نظریههای قابل آزمایشتری را ارائه دهند. آنها به بحثهایی مانند هویت گروهی، پیوندهای روانشناختی و نوعی ایثارگری که بیشتر به نفع گروههای خاص است، پرداختند. اما روابط بین این ساختارها و علل بنیادین آنها هنوز چندان واضح نبوده است.
🔸 اهمیت مقاله
در سال ۲۰۱۸، هاروی وایتهاوس در مقاله «مردن برای گروه: به سوی یک نظریه همگانی از فداکاری افراطی» سعی میکند تا این عوامل را در یک نظریه جامع و فراگیر ادغام کند. این نظریه بر اساس چند دهه پژوهش و همکاری با گروههای خاصی مانند قبایل گینه نو، شورشیان لیبی، گروههای بنیادگرای اسلامی در اندونزی و هواداران فوتبال در برزیل بنا شده است.
مطالعات نشان میدهند که فداکاریهای افراطی معمولاً ناشی از «ادغام هویت» افراد با تعلق به گروه یا حس عمیق یکپارچگی با آنهاست. این حس یکپارچگی معمولاً از تجربیات شدید و مشترک، مانند آیینهای دردناک یا شرایط سخت جنگی، ناشی میشود. در حالت ادغام یا همجوشی هویتی، وقتی تهدیدی علیه گروه وجود دارد، فرد بهطور شخصی آن تهدید را احساس میکند. این نوع هویت معمولاً با تمایل به دفاع از گروه حتی به قیمت جان، ارتباط دارد.
📌 بهطور کلی، دو مسیر اصلی برای شکلگیری این همجوشی و ادغام هویتی با گروه وجود دارد:
۱. «تجربیات متحولکننده مشترک» : وقتی اعضای یک گروه تجربیات سخت و چالشبرانگیزی را با هم سپری میکنند، مانند یک واقعه مهم (مثل جنگ) که زندگیشان را تغییر میدهد. این تجربیات هویت فردی و گروهی آنها را شکل میدهند.
۲. «مراسم جمعی» : برخی از تجربههای عاطفی و شدید، به صورت مراسمی برگزار میشوند که در فرهنگهای مختلف بهشیوهای خاص مدیریت میشوند. این مراسم میتوانند احساس تعلق و همبستگی میان اعضای گروه را تقویت کنند.
در جوامع باستانی شکارچی-گردآورنده، این «ادغام» به گروههای جنگجو کمک میکرد تا در برابر وسوسههای فرار و پراکندگی متحد باقی بمانند. این مکانیسم ادغام نه تنها در جوامع قبیلهای بلکه در گروههای خاص مانند ارتشها، فرقهها و سازمانهای تروریستی نیز مشاهده میشود.
با مرور زمان و افزایش پیچیدگیهای اجتماعی، این ادغام به گروههای بزرگتر، شامل ادیان مختلف، اقوام و جنبشهای ایدئولوژیک، گسترش یافت. ادغام در این جمعیتهای بزرگ به افراد کمک میکند تا هویت مشترکی پیدا کرده و حس وحدت کنند و حتی ممکن است به فدا کردن جان خود برای دستیابی به اهداف گروه منجر شود.
تبیین «از خودگذشتگی های افراطی» به جز اهمیت علمی، یک چالش عملی است که برای کاهش مشکلات اجتماعی نظیر خودکشی، تروریسم و دشمنی با گروههای غیرخودی و دیگر رفتارهای خصمانه مورد توجه قرار دارد. هدف این پژوهشها درک انگیزهها و علل این نوع رفتار است.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔸 چکیده
مقاله «مردن برای گروه: به سوی یک نظریه همگانی از فداکاری افراطی» به بررسی تمایل انسانها به فدا کردن جان خود برای گروههای اجتماعیای که به آنها تعلق دارند، میپردازد و نمونههای تاریخی و معاصر این نوع از خودگذشتگی را تحلیل میکند. سؤال اصلی این است که چرا انسانها در طول تاریخ برای گروههای خود جانفشانی کرده و حتی جان خود را فدای آنها میکنند؟ این عمل گاهی به عنوان رفتاری قهرمانانه مورد تقدیر و در مواردی دیگر به عنوان تروریسم مورد انتقاد قرار میگیرد.
موضوع «ازخودگذشتگی برای گروه» در تاریخ بشر به وضوح مشهود است. از شهدای مسیحی در دوران باستان تا خلبانهای کامیکازه در ژاپن. با این حال، در سالهای اخیر، نوعی ازخودگذشتگی افراطی، معروف به «تروریسم انتحاری» ، بهطور چشمگیری افزایش یافته و در ۳۰ سال گذشته تقریباً ۳۵۰۰ حمله از این دست ثبت شده است. این حملهها نشاندهندهٔ فداکاری عمیق افرادی است که حاضرند جان خود را برای گروه یا ایدههایشان فدا کنند.
🔸 پیشینه
نظریههای پیشین درباره فداکاریهای افراطی به عوامل مختلفی اشاره دارند. امیل دورکیم، جامعهشناس مشهور، پیشنهاد داد که خودکشیهای دیگرخواهانه (altruistic suicide) به دلیل ادغام بیش از حد فرد در گروه ایجاد میشود. این ادغام ممکن است به حدی برسد که فرد حتی منافع شخصی خود را نادیده بگیرد. در قرن بیستم، پژوهشگران اجتماعی تلاش کردند تا ایده «ادغام بیش از حد» را دقیقتر تحلیل کرده و نظریههای قابل آزمایشتری را ارائه دهند. آنها به بحثهایی مانند هویت گروهی، پیوندهای روانشناختی و نوعی ایثارگری که بیشتر به نفع گروههای خاص است، پرداختند. اما روابط بین این ساختارها و علل بنیادین آنها هنوز چندان واضح نبوده است.
🔸 اهمیت مقاله
در سال ۲۰۱۸، هاروی وایتهاوس در مقاله «مردن برای گروه: به سوی یک نظریه همگانی از فداکاری افراطی» سعی میکند تا این عوامل را در یک نظریه جامع و فراگیر ادغام کند. این نظریه بر اساس چند دهه پژوهش و همکاری با گروههای خاصی مانند قبایل گینه نو، شورشیان لیبی، گروههای بنیادگرای اسلامی در اندونزی و هواداران فوتبال در برزیل بنا شده است.
مطالعات نشان میدهند که فداکاریهای افراطی معمولاً ناشی از «ادغام هویت» افراد با تعلق به گروه یا حس عمیق یکپارچگی با آنهاست. این حس یکپارچگی معمولاً از تجربیات شدید و مشترک، مانند آیینهای دردناک یا شرایط سخت جنگی، ناشی میشود. در حالت ادغام یا همجوشی هویتی، وقتی تهدیدی علیه گروه وجود دارد، فرد بهطور شخصی آن تهدید را احساس میکند. این نوع هویت معمولاً با تمایل به دفاع از گروه حتی به قیمت جان، ارتباط دارد.
📌 بهطور کلی، دو مسیر اصلی برای شکلگیری این همجوشی و ادغام هویتی با گروه وجود دارد:
۱. «تجربیات متحولکننده مشترک» : وقتی اعضای یک گروه تجربیات سخت و چالشبرانگیزی را با هم سپری میکنند، مانند یک واقعه مهم (مثل جنگ) که زندگیشان را تغییر میدهد. این تجربیات هویت فردی و گروهی آنها را شکل میدهند.
۲. «مراسم جمعی» : برخی از تجربههای عاطفی و شدید، به صورت مراسمی برگزار میشوند که در فرهنگهای مختلف بهشیوهای خاص مدیریت میشوند. این مراسم میتوانند احساس تعلق و همبستگی میان اعضای گروه را تقویت کنند.
در جوامع باستانی شکارچی-گردآورنده، این «ادغام» به گروههای جنگجو کمک میکرد تا در برابر وسوسههای فرار و پراکندگی متحد باقی بمانند. این مکانیسم ادغام نه تنها در جوامع قبیلهای بلکه در گروههای خاص مانند ارتشها، فرقهها و سازمانهای تروریستی نیز مشاهده میشود.
با مرور زمان و افزایش پیچیدگیهای اجتماعی، این ادغام به گروههای بزرگتر، شامل ادیان مختلف، اقوام و جنبشهای ایدئولوژیک، گسترش یافت. ادغام در این جمعیتهای بزرگ به افراد کمک میکند تا هویت مشترکی پیدا کرده و حس وحدت کنند و حتی ممکن است به فدا کردن جان خود برای دستیابی به اهداف گروه منجر شود.
تبیین «از خودگذشتگی های افراطی» به جز اهمیت علمی، یک چالش عملی است که برای کاهش مشکلات اجتماعی نظیر خودکشی، تروریسم و دشمنی با گروههای غیرخودی و دیگر رفتارهای خصمانه مورد توجه قرار دارد. هدف این پژوهشها درک انگیزهها و علل این نوع رفتار است.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤9👏1
🔴 آیا فناوری ما را تعریف میکند یا ما باید خالق آگاه آن باشیم؟
🔶 موضوع اصلی کتاب
کتاب You Are Not a Gadget مانیفستی عمیق و هشداردهنده دربارهی تأثیر مخرب برخی رویکردهای رایج در دنیای فناوری دیجیتال و اینترنت است. جَرون لنییر، یکی از پیشگامان واقعیت مجازی و منتقد سرسخت تکنولوژیزدگی افراطی، در این کتاب از «تضعیف فردیت انسان»، «افسارگسیختگی کلانداده»، و «اتکای بیشازحد به الگوریتمها» انتقاد میکند. او از خواننده میخواهد تا در برابر کاهش انسان به "دادههایی برای پردازش"، مقاومت کند و نقش خلاقانه و اخلاقی خود را در ساخت آیندهی فناوری به یاد بیاورد.
🔶 محورهای اصلی کتاب
🔸 انتقاد از «لوکینیشن» (Lock-in) و طراحی محدودکننده نرمافزارها
لنییر هشدار میدهد که بسیاری از سیستمهای دیجیتال امروزی، از جمله طراحی وب و قالبهای استاندارد فایل، نوعی "قفلشدگی" ایجاد کردهاند؛ یعنی انتخابهای فنی اولیه بهمرور به هنجار تبدیل شده و آزادی خلاقانه انسان را محدود میکنند. مثال او، طراحی MIDI برای موسیقی دیجیتال است که گرچه عملی بود، اما ظرافت انسانی را قربانی استانداردسازی کرد.
🔸 نقد فرهنگ "هویت جمعی" در اینترنت و انکار فردیت
او از فرهنگ ویکیپدیا، مدلهای بازمتن (open source) و شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک انتقاد میکند که در آنها مشارکت بینام، بیچهره و جمعی، جای خلاقیت شخصی و مسئولیت فردی را گرفته است. به باور او، این روند انسان را از "سوژهای خلاق و منحصربهفرد" به "واحدی از اطلاعات" تقلیل میدهد.
🔸 خطرات اقتصاد دیجیتال رایگان و ازبینرفتن ارزش کار خلاقانه
لنییر با ایدهی "همهچیز باید رایگان باشد" مخالفت میکند و میگوید این طرز فکر باعث تضعیف اقتصاد خلاقیت شده است. هنرمندان، نویسندگان و موسیقیدانان دیگر نمیتوانند از کار خود امرار معاش کنند، چون کاربران به محتوا بدون پرداخت بها عادت کردهاند.
🔸 دفاع از انسانگرایی در برابر ماشینگرایی (Technological Reductionism)
کتاب بهشدت با ایدهی "انسان بهمثابه ماشین" مقابله میکند. لنییر معتقد است که الگوریتمها نمیتوانند ذهن و آگاهی انسان را تبیین یا بازتولید کنند. ما نباید خود را نسخهای ضعیفتر از کامپیوترها بدانیم، بلکه کامپیوترها باید ابزارهایی در خدمت شکوفایی انسان باشند، نه بالعکس.
🎯 جمعبندی
کتاب You Are Not a Gadget اثری است انتقادی، عمیق و در عین حال انسانی؛ یک هشدار به جامعهی تکنولوژیک مدرن دربارهی اینکه چگونه طراحی فناوری، فرهنگ و حتی درک ما از خودمان را شکل میدهد. لنییر ما را دعوت میکند که بهجای تسلیم در برابر منطق سرد ماشینها، کنترل آگاهانهی مسیر دیجیتال خود را بهدست بگیریم و کرامت فردی، خلاقیت و مسئولیت اخلاقی را در مرکز فناوری قرار دهیم.
📌 مخاطبان هدف
این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به فلسفهی تکنولوژی، بلکه برای همهی کاربران اینترنت و توسعهدهندگان نرمافزار، متنی بیداربخش و تکاندهنده است.
🔸🔸معرفی: امین خداپرست
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔶 موضوع اصلی کتاب
کتاب You Are Not a Gadget مانیفستی عمیق و هشداردهنده دربارهی تأثیر مخرب برخی رویکردهای رایج در دنیای فناوری دیجیتال و اینترنت است. جَرون لنییر، یکی از پیشگامان واقعیت مجازی و منتقد سرسخت تکنولوژیزدگی افراطی، در این کتاب از «تضعیف فردیت انسان»، «افسارگسیختگی کلانداده»، و «اتکای بیشازحد به الگوریتمها» انتقاد میکند. او از خواننده میخواهد تا در برابر کاهش انسان به "دادههایی برای پردازش"، مقاومت کند و نقش خلاقانه و اخلاقی خود را در ساخت آیندهی فناوری به یاد بیاورد.
🔶 محورهای اصلی کتاب
🔸 انتقاد از «لوکینیشن» (Lock-in) و طراحی محدودکننده نرمافزارها
لنییر هشدار میدهد که بسیاری از سیستمهای دیجیتال امروزی، از جمله طراحی وب و قالبهای استاندارد فایل، نوعی "قفلشدگی" ایجاد کردهاند؛ یعنی انتخابهای فنی اولیه بهمرور به هنجار تبدیل شده و آزادی خلاقانه انسان را محدود میکنند. مثال او، طراحی MIDI برای موسیقی دیجیتال است که گرچه عملی بود، اما ظرافت انسانی را قربانی استانداردسازی کرد.
🔸 نقد فرهنگ "هویت جمعی" در اینترنت و انکار فردیت
او از فرهنگ ویکیپدیا، مدلهای بازمتن (open source) و شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک انتقاد میکند که در آنها مشارکت بینام، بیچهره و جمعی، جای خلاقیت شخصی و مسئولیت فردی را گرفته است. به باور او، این روند انسان را از "سوژهای خلاق و منحصربهفرد" به "واحدی از اطلاعات" تقلیل میدهد.
🔸 خطرات اقتصاد دیجیتال رایگان و ازبینرفتن ارزش کار خلاقانه
لنییر با ایدهی "همهچیز باید رایگان باشد" مخالفت میکند و میگوید این طرز فکر باعث تضعیف اقتصاد خلاقیت شده است. هنرمندان، نویسندگان و موسیقیدانان دیگر نمیتوانند از کار خود امرار معاش کنند، چون کاربران به محتوا بدون پرداخت بها عادت کردهاند.
🔸 دفاع از انسانگرایی در برابر ماشینگرایی (Technological Reductionism)
کتاب بهشدت با ایدهی "انسان بهمثابه ماشین" مقابله میکند. لنییر معتقد است که الگوریتمها نمیتوانند ذهن و آگاهی انسان را تبیین یا بازتولید کنند. ما نباید خود را نسخهای ضعیفتر از کامپیوترها بدانیم، بلکه کامپیوترها باید ابزارهایی در خدمت شکوفایی انسان باشند، نه بالعکس.
🎯 جمعبندی
کتاب You Are Not a Gadget اثری است انتقادی، عمیق و در عین حال انسانی؛ یک هشدار به جامعهی تکنولوژیک مدرن دربارهی اینکه چگونه طراحی فناوری، فرهنگ و حتی درک ما از خودمان را شکل میدهد. لنییر ما را دعوت میکند که بهجای تسلیم در برابر منطق سرد ماشینها، کنترل آگاهانهی مسیر دیجیتال خود را بهدست بگیریم و کرامت فردی، خلاقیت و مسئولیت اخلاقی را در مرکز فناوری قرار دهیم.
📌 مخاطبان هدف
این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به فلسفهی تکنولوژی، بلکه برای همهی کاربران اینترنت و توسعهدهندگان نرمافزار، متنی بیداربخش و تکاندهنده است.
🔸🔸معرفی: امین خداپرست
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤9👏1
Fanoos | فانوس
📌 Transhumanism and the Image of God: Today's Technology and the Future of Christian Discipleship 🔸Jacob Shatzer 🔸2019 ➖➖➖➖➖➖ 💟 Inst: Fanoos 🆔 Tele: Fanoos
🔴 فراانسانگرایی و صورت خداوند: نقدی الهیاتی بر فناوریهای تحولمحور از منظر مسیحیت
🔶 موضوع اصلی کتاب
کتاب Transhumanism and the Image of God: Today's Technology and the Future of Christian Discipleship نوشتهی جیکوب شَتزر، الهیدان اخلاق مسیحی و استاد الهیات، یکی از نخستین تحلیلهای نظاممند و انتقادی از جنبش فراانسانگرایی (Transhumanism) از دیدگاه الهیات مسیحی است.
شَتزر استدلال میکند که فراانسانگرایی نه صرفاً یک جنبش فناورانه، بلکه یک روایت معنوی و فلسفی دربارهی طبیعت انسان، هدف زندگی و آیندهی بشریت است. از نگاه او، این روایت با برداشت مسیحی از «صورت خداوند» (Imago Dei) در تضاد قرار دارد. کتاب در تلاش است نشان دهد که چگونه شکلگیری هویت انسان تحت تأثیر فناوری، دعوت به شاگردی در مسیحیت را به چالش میکشد.
🔶 محتوای کلیدی کتاب
🔸 چیستی فراانسانگرایی
شَتزر با زبانی روشن، فراانسانگرایی را جنبشی تعریف میکند که به دنبال ارتقای تواناییهای شناختی، فیزیکی و روانی انسان از طریق فناوری است؛ مانند ایمپلنتهای مغزی، ویرایش ژنتیکی، واقعیت افزوده، هوش مصنوعی و آپلود ذهن.
🔸 فراانسانگرایی بهمثابه روایت جایگزین
بهزعم نویسنده، فراانسانگرایی بهشکل ضمنی دارای "انجیل" خاص خود است: نجات از محدودیتهای زیستی، فناپذیری و مرگ. این روایت رستگاری، رقیبی است برای انجیل مسیحی که انسان را نه صرفاً بهبودیافتنی، بلکه آفریدهای در رابطه با خالق و در مسیر قدوسیت میبیند.
🔸 فناوری و شکلدهی به انسان (Technological Formation)
شَتزر بحث میکند که فناوریهای نوین نه فقط ابزار، بلکه شکلدهنده به اخلاق، هویت و معنویت انسان هستند. از واقعیت مجازی و گیمیفیکیشن گرفته تا بیوتکنولوژی، هر فناوری بهنحوی ما را تغییر میدهد، و مسیحیان باید نسبت به این تغییرات آگاه و مقاوم باشند.
🔸 صورت خداوند و محدودیت مقدس
او بر مبنای الهیات آفرینش، تأکید میکند که محدودیتهای انسانی (نظیر مرگ، رنج، نیاز به بدن) لزوماً بد نیستند، بلکه بخشی از دعوت الهی به فروتنی و وابستگی به خداوندند. در این نگاه، تلاش برای فرار از این محدودیتها، شکلی از شورش مدرن علیه خالق است.
🔸 شاگردی مسیحی در عصر فناوری
شَتزر بهجای نفی کامل فناوری، از خواننده دعوت میکند تا رویکردی انتقادی و ایمانی داشته باشد. او مفهومی به نام technological discipleship (شاگردی فناورانه) معرفی میکند؛ به معنای زندگی در جهان فناورانه بدون غرق شدن در وعدههای نجاتبخش کاذب آن.
🎯 جمعبندی
کتاب Transhumanism and the Image of God از معدود کتابهایی است که بهطور منسجم از درون سنت الهیات پروتستانی انجیلی، به نقد اخلاقی-معنوی فناوریهای پسافردا میپردازد.
شَتزر در این اثر هشدار میدهد که آیندهی فناوری، فقط آیندهی ابزارها نیست؛ بلکه آیندهی انسان است — و پرسش «انسان کیست؟» هنوز هم به پاسخهای الهیاتی نیاز دارد.
📌 مخاطبان هدف
این کتاب نهتنها برای الهیدانان، بلکه برای فیلسوفان اخلاق فناوری، طراحان هوش مصنوعی و دغدغهمندان معنویت در عصر دیجیتال، منبعی جدی، روشن و ژرفاندیش است.
🔸🔸 معرفی: امین خداپرست
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔶 موضوع اصلی کتاب
کتاب Transhumanism and the Image of God: Today's Technology and the Future of Christian Discipleship نوشتهی جیکوب شَتزر، الهیدان اخلاق مسیحی و استاد الهیات، یکی از نخستین تحلیلهای نظاممند و انتقادی از جنبش فراانسانگرایی (Transhumanism) از دیدگاه الهیات مسیحی است.
شَتزر استدلال میکند که فراانسانگرایی نه صرفاً یک جنبش فناورانه، بلکه یک روایت معنوی و فلسفی دربارهی طبیعت انسان، هدف زندگی و آیندهی بشریت است. از نگاه او، این روایت با برداشت مسیحی از «صورت خداوند» (Imago Dei) در تضاد قرار دارد. کتاب در تلاش است نشان دهد که چگونه شکلگیری هویت انسان تحت تأثیر فناوری، دعوت به شاگردی در مسیحیت را به چالش میکشد.
🔶 محتوای کلیدی کتاب
🔸 چیستی فراانسانگرایی
شَتزر با زبانی روشن، فراانسانگرایی را جنبشی تعریف میکند که به دنبال ارتقای تواناییهای شناختی، فیزیکی و روانی انسان از طریق فناوری است؛ مانند ایمپلنتهای مغزی، ویرایش ژنتیکی، واقعیت افزوده، هوش مصنوعی و آپلود ذهن.
🔸 فراانسانگرایی بهمثابه روایت جایگزین
بهزعم نویسنده، فراانسانگرایی بهشکل ضمنی دارای "انجیل" خاص خود است: نجات از محدودیتهای زیستی، فناپذیری و مرگ. این روایت رستگاری، رقیبی است برای انجیل مسیحی که انسان را نه صرفاً بهبودیافتنی، بلکه آفریدهای در رابطه با خالق و در مسیر قدوسیت میبیند.
🔸 فناوری و شکلدهی به انسان (Technological Formation)
شَتزر بحث میکند که فناوریهای نوین نه فقط ابزار، بلکه شکلدهنده به اخلاق، هویت و معنویت انسان هستند. از واقعیت مجازی و گیمیفیکیشن گرفته تا بیوتکنولوژی، هر فناوری بهنحوی ما را تغییر میدهد، و مسیحیان باید نسبت به این تغییرات آگاه و مقاوم باشند.
🔸 صورت خداوند و محدودیت مقدس
او بر مبنای الهیات آفرینش، تأکید میکند که محدودیتهای انسانی (نظیر مرگ، رنج، نیاز به بدن) لزوماً بد نیستند، بلکه بخشی از دعوت الهی به فروتنی و وابستگی به خداوندند. در این نگاه، تلاش برای فرار از این محدودیتها، شکلی از شورش مدرن علیه خالق است.
🔸 شاگردی مسیحی در عصر فناوری
شَتزر بهجای نفی کامل فناوری، از خواننده دعوت میکند تا رویکردی انتقادی و ایمانی داشته باشد. او مفهومی به نام technological discipleship (شاگردی فناورانه) معرفی میکند؛ به معنای زندگی در جهان فناورانه بدون غرق شدن در وعدههای نجاتبخش کاذب آن.
🎯 جمعبندی
کتاب Transhumanism and the Image of God از معدود کتابهایی است که بهطور منسجم از درون سنت الهیات پروتستانی انجیلی، به نقد اخلاقی-معنوی فناوریهای پسافردا میپردازد.
شَتزر در این اثر هشدار میدهد که آیندهی فناوری، فقط آیندهی ابزارها نیست؛ بلکه آیندهی انسان است — و پرسش «انسان کیست؟» هنوز هم به پاسخهای الهیاتی نیاز دارد.
📌 مخاطبان هدف
این کتاب نهتنها برای الهیدانان، بلکه برای فیلسوفان اخلاق فناوری، طراحان هوش مصنوعی و دغدغهمندان معنویت در عصر دیجیتال، منبعی جدی، روشن و ژرفاندیش است.
🔸🔸 معرفی: امین خداپرست
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
Telegram
Fanoos | فانوس
مدرسه بینالمللی فانوس
تأملاتی علمی و فلسفی درباره دین
دانشگاه صنعتی شریف
📌 تاسیس ۱۴۰۰
اینستاگرام
💟 https://www.instagram.com/fanoos_sharif
وبسایت
🌐 https://theismschool.com/
📌 ارتباط با ما
@AliMahmoudabadi
📌 تبلیغات
@advertis_manager
تأملاتی علمی و فلسفی درباره دین
دانشگاه صنعتی شریف
📌 تاسیس ۱۴۰۰
اینستاگرام
💟 https://www.instagram.com/fanoos_sharif
وبسایت
🌐 https://theismschool.com/
📌 ارتباط با ما
@AliMahmoudabadi
📌 تبلیغات
@advertis_manager
❤9👏2
Fanoos | فانوس
📌 The" God" part of the brain: A scientific interpretation of human spirituality and God 🔸Matthew Alper, Sourcebooks Inc. 🔸2008 ➖➖➖➖➖➖ 💟 Inst: Fanoos 🆔 Tele: Fanoos
🔴 تجربههای مقدس در مغز: از نوروتئولوژی تا دیانت
🔸موضوع کتاب
کتاب "بخش خدایی مغز" نوشته متیو آلپر، بهعنوان یک بررسی جامع در زمینه پیوند علم و دین، به تحلیل نیاز عمیق انسان به ایمان و باور به نیرویی فراتر از خود میپردازد. این اثر بهویژه برای گروههای جویای معنویت و ناخداباوران نظریات جالب و چالشبرانگیزی ارائه میدهد.
🔸 نوع استدلالپردازی
آلپر با استفاده از استدلالهای مبتنی بر علوم اعصاب، زیستشناسی تکاملی و انسانشناسی، تفکر عمیق در مورد نیاز ذاتی ما به معناهای معنوی را بر میانگیزد. انسانها از دیرباز به دنبال یافتن معنا و پاسخ به پرسشهای بنیادین زندگی، مرگ و جهان پیرامون خود بودهاند. در این مسیر، باورهای مذهبی و معنوی نقش مهمی در شکلگیری تمدنها و رفتارهای فردی و جمعی ایفا کردهاند.
🔸 سوال بنیادین
پرسش بنیادین که در این کتاب بررسی میشود، این است که آیا مذهب پدیدهای فراتر از طبیعت و دستاوردی الهی است یا ریشه در ساختار زیستی و تکاملی مغز انسان دارد؟ این کتاب به دلیل تمرکز بر زیربنای عصبی و زیستی مذهب، در میان پژوهشهای علمی حائز اهمیت است.
🔸 موضوعات کلیدی
یکی از موضوعات کلیدی مطرحشده در کتاب، مفهوم نوروتئولوژی یا الهیات عصبشناسی است. نوروتئولوژی شاخهای از علوم اعصاب است که به مطالعه ارتباط میان مغز انسان و تجربیات مذهبی و معنوی میپردازد. این حوزه به بررسی این پرسش میپردازد که آیا تمایل انسان به باورهای مذهبی ناشی از عملکرد بخشهای خاصی از مغز است یا اینکه چنین باورهایی بازتابی از واقعیت ماوراییاند.
📌 آلپر در این کتاب توضیح میدهد که بخشی از مغز که او آن را بخش «خدایی» مینامد، مسئول ایجاد تجربیات معنوی و مذهبی است. این بخش، شامل لب گیجگاهی و نواحی مرتبط، بهعنوان یک سازوکار تطبیقی در فرایند تکامل انسان ظهور کرده است تا با ترس از مرگ و عدمقطعیتهای زندگی کنار بیاید. آلپر با بهرهگیری از مطالعات علمی نشان میدهد که تحریک مصنوعی برخی از بخشهای مغز میتواند تجربیاتی شبیه تجربیات معنوی یا حتی احساس حضور خداوند ایجاد کند.
🔸 نوروتئولوژی همچنین به بررسی نقش عصبشناختی در باورهای مذهبی و تجربیات عرفانی میپردازد. این شاخه علمی بهویژه در مقایسه با آثار دنیل دنت (در کتاب "شکستن طلسم") و کریستوفر هیچنز (در کتاب "خدا بزرگ نیست") برجسته میشود. دنت و هیچنز بیشتر به پیامدهای اجتماعی و فلسفی مذهب پرداختهاند، در حالی که آلپر بهطور خاص به زیربنای زیستی و علمی آن توجه دارد.
🔸 ادبیات بحث
آثار "چهار اسبسوار: بیخدایی جدید" به نقد مذهب از زوایای مختلف پرداخته اند. ریچارد داوکینز در "توهم خدا" مذهب را بهعنوان محصول جانبی فرایند تکامل انسانی معرفی میکند و آن را نوعی «میم فرهنگی» میداند که از طریق تقلید و انتقال اجتماعی گسترش یافته است. سم هریس در کتابهای "پایان ایمان" و "نامهای به یک ملت مسیحی" به نقد پیامدهای خطرناک مذهب در جوامع انسانی مانند تعصب و خشونت میپردازد. کریستوفر هیچنز هم در "خدا بزرگ نیست" تأثیرات مخرب مذهب بر تاریخ و علم را بررسی میکند و آن را زیانآور میداند.
در مقابل، آلپر از حمله مستقیم به مذهب اجتناب میکند و به توضیح علمی و بیطرفانه در مورد ریشههای زیستی مذهب میپردازد.
🔸 نزدیکترین اثر به "بخش خدایی مغز"، کتاب "شکستن طلسم" دنیل دنت است. دنت نیز مذهب را بهعنوان یک پدیده طبیعی مورد بررسی قرار میدهد، اما آلپر با تمرکز بر نوروتئولوژی و زیستشناسی عصبی، دیدگاه دقیقی از نقش مغز در ایجاد باورهای مذهبی ارائه میدهد.
🔸 مخاطب اثر
این اثر میتواند بهعنوان نقطه شروعی برای دانشجویان فلسفه و دیگر علاقمندان به حوزههای علوم انسانی در نظر گرفته شود. نویسنده با ساختاری روایی و قابل فهم، تلاش میکند موضوعات پیچیده علمی و فلسفی را بهصورت مؤثر برای خوانندگان با زمینههای علمی مختلف معرفی کند.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
🔸موضوع کتاب
کتاب "بخش خدایی مغز" نوشته متیو آلپر، بهعنوان یک بررسی جامع در زمینه پیوند علم و دین، به تحلیل نیاز عمیق انسان به ایمان و باور به نیرویی فراتر از خود میپردازد. این اثر بهویژه برای گروههای جویای معنویت و ناخداباوران نظریات جالب و چالشبرانگیزی ارائه میدهد.
🔸 نوع استدلالپردازی
آلپر با استفاده از استدلالهای مبتنی بر علوم اعصاب، زیستشناسی تکاملی و انسانشناسی، تفکر عمیق در مورد نیاز ذاتی ما به معناهای معنوی را بر میانگیزد. انسانها از دیرباز به دنبال یافتن معنا و پاسخ به پرسشهای بنیادین زندگی، مرگ و جهان پیرامون خود بودهاند. در این مسیر، باورهای مذهبی و معنوی نقش مهمی در شکلگیری تمدنها و رفتارهای فردی و جمعی ایفا کردهاند.
🔸 سوال بنیادین
پرسش بنیادین که در این کتاب بررسی میشود، این است که آیا مذهب پدیدهای فراتر از طبیعت و دستاوردی الهی است یا ریشه در ساختار زیستی و تکاملی مغز انسان دارد؟ این کتاب به دلیل تمرکز بر زیربنای عصبی و زیستی مذهب، در میان پژوهشهای علمی حائز اهمیت است.
🔸 موضوعات کلیدی
یکی از موضوعات کلیدی مطرحشده در کتاب، مفهوم نوروتئولوژی یا الهیات عصبشناسی است. نوروتئولوژی شاخهای از علوم اعصاب است که به مطالعه ارتباط میان مغز انسان و تجربیات مذهبی و معنوی میپردازد. این حوزه به بررسی این پرسش میپردازد که آیا تمایل انسان به باورهای مذهبی ناشی از عملکرد بخشهای خاصی از مغز است یا اینکه چنین باورهایی بازتابی از واقعیت ماوراییاند.
📌 آلپر در این کتاب توضیح میدهد که بخشی از مغز که او آن را بخش «خدایی» مینامد، مسئول ایجاد تجربیات معنوی و مذهبی است. این بخش، شامل لب گیجگاهی و نواحی مرتبط، بهعنوان یک سازوکار تطبیقی در فرایند تکامل انسان ظهور کرده است تا با ترس از مرگ و عدمقطعیتهای زندگی کنار بیاید. آلپر با بهرهگیری از مطالعات علمی نشان میدهد که تحریک مصنوعی برخی از بخشهای مغز میتواند تجربیاتی شبیه تجربیات معنوی یا حتی احساس حضور خداوند ایجاد کند.
🔸 نوروتئولوژی همچنین به بررسی نقش عصبشناختی در باورهای مذهبی و تجربیات عرفانی میپردازد. این شاخه علمی بهویژه در مقایسه با آثار دنیل دنت (در کتاب "شکستن طلسم") و کریستوفر هیچنز (در کتاب "خدا بزرگ نیست") برجسته میشود. دنت و هیچنز بیشتر به پیامدهای اجتماعی و فلسفی مذهب پرداختهاند، در حالی که آلپر بهطور خاص به زیربنای زیستی و علمی آن توجه دارد.
🔸 ادبیات بحث
آثار "چهار اسبسوار: بیخدایی جدید" به نقد مذهب از زوایای مختلف پرداخته اند. ریچارد داوکینز در "توهم خدا" مذهب را بهعنوان محصول جانبی فرایند تکامل انسانی معرفی میکند و آن را نوعی «میم فرهنگی» میداند که از طریق تقلید و انتقال اجتماعی گسترش یافته است. سم هریس در کتابهای "پایان ایمان" و "نامهای به یک ملت مسیحی" به نقد پیامدهای خطرناک مذهب در جوامع انسانی مانند تعصب و خشونت میپردازد. کریستوفر هیچنز هم در "خدا بزرگ نیست" تأثیرات مخرب مذهب بر تاریخ و علم را بررسی میکند و آن را زیانآور میداند.
در مقابل، آلپر از حمله مستقیم به مذهب اجتناب میکند و به توضیح علمی و بیطرفانه در مورد ریشههای زیستی مذهب میپردازد.
🔸 نزدیکترین اثر به "بخش خدایی مغز"، کتاب "شکستن طلسم" دنیل دنت است. دنت نیز مذهب را بهعنوان یک پدیده طبیعی مورد بررسی قرار میدهد، اما آلپر با تمرکز بر نوروتئولوژی و زیستشناسی عصبی، دیدگاه دقیقی از نقش مغز در ایجاد باورهای مذهبی ارائه میدهد.
🔸 مخاطب اثر
این اثر میتواند بهعنوان نقطه شروعی برای دانشجویان فلسفه و دیگر علاقمندان به حوزههای علوم انسانی در نظر گرفته شود. نویسنده با ساختاری روایی و قابل فهم، تلاش میکند موضوعات پیچیده علمی و فلسفی را بهصورت مؤثر برای خوانندگان با زمینههای علمی مختلف معرفی کند.
🔸🔸 معرفی: الیناز احمدی لاریجانی
➖➖➖➖➖➖
💟 Inst: Fanoos
🆔 Tele: Fanoos
❤8