tgoop.com/faghadkhada9/78701
Last Update:
💟#داستانک
دیروز توی فرودگاه رم نشسته بودم. چند صندلی اونطرفتر یک زن میانسال با زبونی که حتی نمیتونستم حدس بزنم چه زبونیه، با داد و فریاد تقاضای کمک میکرد. شوهرش دچار حمله قلبی شده بود. مرد سفیدپوستی که در اون لحظه صورتش قرمز بود.
مرد بهحال احتضار افتاد زمین و میلرزید. وسط داد و فریاد زن، چند نفر آدم از گوشه کنار خودشون رو رسوندند و هر کسی هر کاری که بلد بود انجام میداد تا مرد زنده بمونه.
چند نفر آدم با نژاد و زبانهای مختلف بالای سر مردی بودند که تا اون لحظه نمیشناختند و داشتند برای زنده ماندنش تلاش میکردند.در نهایت یک زن که بهش میخورد اهل آمریکای جنوبی باشه کار رو دست گرفت و با تنفس مصنوعی و این کارها مرد رو برگردوند. در تمام این مدت میشد نگرانی رو در همهٔ آدمهایی که اون اطراف بودند، دید.
من مبهوت بودم و در این چند دقیقه فقط انسانیت رو میدیدم.رفتار طبیعی انسان با همنوع اینطوریه. انسان بهطور طبیعی راضی به مرگ هیچ هم نوعی نیست، اگر پای عقیده و تعصب و جهل در کار نباشه.الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9
BY الله رافراموش نکنید
Share with your friend now:
tgoop.com/faghadkhada9/78701