FAGHADKHADA9 Telegram 78084
بهار و مرد پاییز
نویسنده فاطمه “سون ارا”
قسمت: صد چهل و پنج


وقتی حرف‌ هایش تمام شد، فرشته نفس بلندی کشید و در حالی که نگاهش را به بخار چای در هوا دوخته بود، گفت ببین بهار جان هیچکس از تو نمی‌ خواهد که بی‌ دلیل ببخشی یا وانمود کنی چیزی نشده. ولی اگر میخواهی چیزی را قضاوت کنی، کامل ببین. کامل بشنو. کامل بفهم. نه فقط نیمهٔ تاریکش را. تو حق داری خسته باشی، زخمی باشی، دلسرد شوی اما باید بدانی که منشأ این زخم کجاست.
بهار با تردید نگاهش کرد. فرشته آرام ادامه داد منصور… شاید در گذشته‌ اش خطایی کرده باشد. شاید انتخاب اشتباهی داشته، شاید کسی را دوست داشته که لیاقت دوست داشتن نداشته. ولی… هیچکدام از این‌ ها را از تو پنهان نکرد. هیچ گذشته‌ ای را پشت پرده نگذاشت. با همهٔ راستی‌ هایش آمد سراغت. این یعنی صداقت نه گناه.
فرشته جرعه‌ ای از چای نوشید، بعد آهسته گفت تو او را با تمام دانسته‌ هایت انتخاب کردی، درست؟ حالا، اینکه پرستو برگشته، اینکه مدام با حرف‌ هایش ذهنت را آشفته می‌ کند، این گناه منصور نیست. آدم‌ ها همیشه از راهی که رفته ‌اند قضاوت می‌ شوند، نه راهی که حالا در آن ایستاده‌اند و این به نظر من بی‌ انصافیست.
مکثی کرد، سپس با نگاه مستقیم به چشمان بهار گفت بهار جان، گاهی ما خودمان گذشتهٔ دیگران را چنان بزرگ می‌ کنیم که خودشان هم در آن گم می‌ شوند. منصور، شاید هیچ وقت نخواست به گذشته‌ اش برگردد، ولی تو، با شک‌ و پرسش‌ هایت، بارها او را با همان گذشته روبرو کردی…
چشمانش را به زمین دوخت و با صدایی پایین‌ تر گفت آدمیزاد حق دارد گذشته داشته باشد، اما تا وقتی که گذشته‌ اش آینده‌ اش را آلوده نکند. منصور آن گذشته را با تو شریک شد، ولی نه برای اینکه در آن بماند، برای اینکه کنارش بگذارد اما تو گاهی با یادآوری ‌اش، او را دوباره در آن زنجیر کردی.
بهار با صدایی خفه گفت ولی اگر گذشته‌ اش را هنوز فراموش نکرده باشد چه؟
فرشته با لبخندی تلخ جواب داد فراموش‌ کردن گذشته، نه لازم است، نه ممکن. هیچکس نمی‌ تواند خاطره‌ هایش را پاک کند. اما این فرق دارد با ماندن در آن. من هم، هنوز گاهی به گذشته‌ ام فکر می‌ کنم… به شکست ‌ها، به دردی که کشیدم. به بعضی خاطرات.. ولی این به آن معنا نیست که به عتیق خیانت می‌ کنم، یا او را کمتر دوست دارم. گذشته، بخشی از ماست، ولی همهٔ ما نیست.

ادامه داردالله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9
👍2



tgoop.com/faghadkhada9/78084
Create:
Last Update:

بهار و مرد پاییز
نویسنده فاطمه “سون ارا”
قسمت: صد چهل و پنج


وقتی حرف‌ هایش تمام شد، فرشته نفس بلندی کشید و در حالی که نگاهش را به بخار چای در هوا دوخته بود، گفت ببین بهار جان هیچکس از تو نمی‌ خواهد که بی‌ دلیل ببخشی یا وانمود کنی چیزی نشده. ولی اگر میخواهی چیزی را قضاوت کنی، کامل ببین. کامل بشنو. کامل بفهم. نه فقط نیمهٔ تاریکش را. تو حق داری خسته باشی، زخمی باشی، دلسرد شوی اما باید بدانی که منشأ این زخم کجاست.
بهار با تردید نگاهش کرد. فرشته آرام ادامه داد منصور… شاید در گذشته‌ اش خطایی کرده باشد. شاید انتخاب اشتباهی داشته، شاید کسی را دوست داشته که لیاقت دوست داشتن نداشته. ولی… هیچکدام از این‌ ها را از تو پنهان نکرد. هیچ گذشته‌ ای را پشت پرده نگذاشت. با همهٔ راستی‌ هایش آمد سراغت. این یعنی صداقت نه گناه.
فرشته جرعه‌ ای از چای نوشید، بعد آهسته گفت تو او را با تمام دانسته‌ هایت انتخاب کردی، درست؟ حالا، اینکه پرستو برگشته، اینکه مدام با حرف‌ هایش ذهنت را آشفته می‌ کند، این گناه منصور نیست. آدم‌ ها همیشه از راهی که رفته ‌اند قضاوت می‌ شوند، نه راهی که حالا در آن ایستاده‌اند و این به نظر من بی‌ انصافیست.
مکثی کرد، سپس با نگاه مستقیم به چشمان بهار گفت بهار جان، گاهی ما خودمان گذشتهٔ دیگران را چنان بزرگ می‌ کنیم که خودشان هم در آن گم می‌ شوند. منصور، شاید هیچ وقت نخواست به گذشته‌ اش برگردد، ولی تو، با شک‌ و پرسش‌ هایت، بارها او را با همان گذشته روبرو کردی…
چشمانش را به زمین دوخت و با صدایی پایین‌ تر گفت آدمیزاد حق دارد گذشته داشته باشد، اما تا وقتی که گذشته‌ اش آینده‌ اش را آلوده نکند. منصور آن گذشته را با تو شریک شد، ولی نه برای اینکه در آن بماند، برای اینکه کنارش بگذارد اما تو گاهی با یادآوری ‌اش، او را دوباره در آن زنجیر کردی.
بهار با صدایی خفه گفت ولی اگر گذشته‌ اش را هنوز فراموش نکرده باشد چه؟
فرشته با لبخندی تلخ جواب داد فراموش‌ کردن گذشته، نه لازم است، نه ممکن. هیچکس نمی‌ تواند خاطره‌ هایش را پاک کند. اما این فرق دارد با ماندن در آن. من هم، هنوز گاهی به گذشته‌ ام فکر می‌ کنم… به شکست ‌ها، به دردی که کشیدم. به بعضی خاطرات.. ولی این به آن معنا نیست که به عتیق خیانت می‌ کنم، یا او را کمتر دوست دارم. گذشته، بخشی از ماست، ولی همهٔ ما نیست.

ادامه داردالله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9

BY الله رافراموش نکنید


Share with your friend now:
tgoop.com/faghadkhada9/78084

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram Channels requirements & features Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading. Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. Those being doxxed include outgoing Chief Executive Carrie Lam Cheng Yuet-ngor, Chung and police assistant commissioner Joe Chan Tung, who heads police's cyber security and technology crime bureau. Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you:
from us


Telegram الله رافراموش نکنید
FROM American