FAGHADKHADA9 Telegram 77808
#دوقسمت دویست وپانزده ودویست وشانزده
📖سرگذشت کوثر
پرسیدم زنت خبر داره اینجایی گفت نه خبر نداره اگه بدونه که دنیا رو رو سرم خراب میکنه اون حضور و رفت و آمد با شما را کلا برام قدغن کرده به قول خودش دوری و دوستی چای گذاشتم جلوشو با یه پوزخند گفتم پسرم به این نمیگن دوری و دوستی
بهش میگن قطع ارتباط کامل من سال‌هاست که تو رو ندیده بودم حتی بچه‌هاتم نمیشناسم
گفت دلم واسه این خونه و شما تنگ شده بود دلم واسه محلمون تنگ شده بود گفتم به هر حال خوش اومدی ولی ای کاش با زن و بچت میومدی گفت زن و بچه‌ام پاشونو تو این خونه نمیذارن نمیدونم شاید ایراد از من بود شایدم مقصر من بودم من زیادی به زن و خونوادش بها دادم مامان از من دلخور نباش به خدا من پسر بدی نیستم فقط از فقر متنفرم از آوارگی و بی پولی متنفرم دلم نمیخواد دوباره آواره بشم مامان میدونی من از اول دوست داشتم یه آدم پولدار باشم یه آدم معتبر باشم ولی راه اشتباه رفتم نمیدونم کجای کارم اشتباهه که الان به اینجا رسیدم که حتی حق ندارم بیام به دیدن مادرم
نمیدونم چرا زنم هرچی میگه من باید بگم چشم در حالی که اونم داره اشتباه میکنه گفتم به هر حال زن حسوده نمیتونی کاری بکنی گفت من خیلی آدم بدیم یک آدم بی غیرتم اگه غیرت داشتم روزگارم این نبود
این همه جلو چشمم تورو فحش داده این همه خواهر برادرمو فحش داده ولی هیچ وقت جوابشو ندادم مامان چرا نتونستم جوابشو بدم گفتم اومدی با این حرفا دل منو بسوزونی اومدی بگی که ما خیلی آدمای بد و پستی هستیم اونقدر بی‌ارزشیم که به ما فحش میدن ولی تو لالی چرا لالی از اینکه به ما فحش میدن چی عاید تو میشه اینو میتونی به من بگی خوبه منم الان به زن و بچه تو فحش بدم فحش‌های بد بدم تو حاضری سکوت کنی گفت نه اصلاً حاضر نیستم سکوت کنم
من عاشق زن و بچه‌امم تمام دنیام اونا هستن گفتم خب خدا را شکر که که تمام زندگیت هستن ولی یک خورده مرد باش یه خورده بزرگ شو فقط مراقب باش لادن از اخلاقات سو استفاده نکنه امیدوارم یه روزتو رو ول نکنه بره ببین خیلی راحت بهت بگم وقتی اون میبینه تو خیلی راحت قید ما رو زدی ممکنه اونم یه روز قید تو رو بزنه یونس گفت نه لادن هرگز قید منو نمیزنه مطمئنم اون عاشق من و بچه‌هاشه گفتم امیدوارم دست کرد تو جیبش دو بسته پول درآورد گذاشت جلوم گفت مامان این مال توئه دلم میخواست واسه مناسبت‌های روز مادر تولدت برات کادو بخرم ولی نشد الان این پولو بهت میدم برو هرچی دلت میخواد بخر گفتم بردار بذار تو جیبت
من محتاج این پول نیستم بعد هم اگه به زنت نگفتی ممکنه اون راضی نباشه من دوست ندارم پول بدون رضایت وارد زندگیم بشه
گفت من این سال‌ها کادوهای زیادی واسه مادرش خریدم خب اینم کنارش پوزخندی زدم و بهش گفتم پسرم از نظر ما زن‌ها کادویی که واسه مادرمون خریده میشه با کادویی که واسه مادر شوهر خریده میشه خیلی فرق میکنه خواهش می‌کنم بذار تو جیبت هر وقت خواستی با زنت بیا بهم کادو بده ولی تنهایی نه دوست ندارم بعدا که فهمید تو اومدی خونم به خاطر پول بوده خواهش میکنم بردارو برو یونس و تا سر کوچه همراهی کردم ماشین مدل بالا و شیکی داشت که هوش از سر آدم میپروند
ولی بازم براش خوشحال شدم گفتم افتخارمه که پسرم به اینجا رسیده گفت برو تو مامان بهت قول میدم که تند تند بیام دیدنت
گفتم بعید میدونم ولی امیدوارم که باز همدیگه رو ببینیم واسه خاکسپاری من نیای
من دیگه عمر چندانی ندارم آفتابه لب بومم امروز هستم فردا نیستم خواهش میکنم دفعه دیگه با بچه‌هات بیا فقط دلم میخواد یکبار بچه هات رو ببینم

❤️
الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9
3



tgoop.com/faghadkhada9/77808
Create:
Last Update:

#دوقسمت دویست وپانزده ودویست وشانزده
📖سرگذشت کوثر
پرسیدم زنت خبر داره اینجایی گفت نه خبر نداره اگه بدونه که دنیا رو رو سرم خراب میکنه اون حضور و رفت و آمد با شما را کلا برام قدغن کرده به قول خودش دوری و دوستی چای گذاشتم جلوشو با یه پوزخند گفتم پسرم به این نمیگن دوری و دوستی
بهش میگن قطع ارتباط کامل من سال‌هاست که تو رو ندیده بودم حتی بچه‌هاتم نمیشناسم
گفت دلم واسه این خونه و شما تنگ شده بود دلم واسه محلمون تنگ شده بود گفتم به هر حال خوش اومدی ولی ای کاش با زن و بچت میومدی گفت زن و بچه‌ام پاشونو تو این خونه نمیذارن نمیدونم شاید ایراد از من بود شایدم مقصر من بودم من زیادی به زن و خونوادش بها دادم مامان از من دلخور نباش به خدا من پسر بدی نیستم فقط از فقر متنفرم از آوارگی و بی پولی متنفرم دلم نمیخواد دوباره آواره بشم مامان میدونی من از اول دوست داشتم یه آدم پولدار باشم یه آدم معتبر باشم ولی راه اشتباه رفتم نمیدونم کجای کارم اشتباهه که الان به اینجا رسیدم که حتی حق ندارم بیام به دیدن مادرم
نمیدونم چرا زنم هرچی میگه من باید بگم چشم در حالی که اونم داره اشتباه میکنه گفتم به هر حال زن حسوده نمیتونی کاری بکنی گفت من خیلی آدم بدیم یک آدم بی غیرتم اگه غیرت داشتم روزگارم این نبود
این همه جلو چشمم تورو فحش داده این همه خواهر برادرمو فحش داده ولی هیچ وقت جوابشو ندادم مامان چرا نتونستم جوابشو بدم گفتم اومدی با این حرفا دل منو بسوزونی اومدی بگی که ما خیلی آدمای بد و پستی هستیم اونقدر بی‌ارزشیم که به ما فحش میدن ولی تو لالی چرا لالی از اینکه به ما فحش میدن چی عاید تو میشه اینو میتونی به من بگی خوبه منم الان به زن و بچه تو فحش بدم فحش‌های بد بدم تو حاضری سکوت کنی گفت نه اصلاً حاضر نیستم سکوت کنم
من عاشق زن و بچه‌امم تمام دنیام اونا هستن گفتم خب خدا را شکر که که تمام زندگیت هستن ولی یک خورده مرد باش یه خورده بزرگ شو فقط مراقب باش لادن از اخلاقات سو استفاده نکنه امیدوارم یه روزتو رو ول نکنه بره ببین خیلی راحت بهت بگم وقتی اون میبینه تو خیلی راحت قید ما رو زدی ممکنه اونم یه روز قید تو رو بزنه یونس گفت نه لادن هرگز قید منو نمیزنه مطمئنم اون عاشق من و بچه‌هاشه گفتم امیدوارم دست کرد تو جیبش دو بسته پول درآورد گذاشت جلوم گفت مامان این مال توئه دلم میخواست واسه مناسبت‌های روز مادر تولدت برات کادو بخرم ولی نشد الان این پولو بهت میدم برو هرچی دلت میخواد بخر گفتم بردار بذار تو جیبت
من محتاج این پول نیستم بعد هم اگه به زنت نگفتی ممکنه اون راضی نباشه من دوست ندارم پول بدون رضایت وارد زندگیم بشه
گفت من این سال‌ها کادوهای زیادی واسه مادرش خریدم خب اینم کنارش پوزخندی زدم و بهش گفتم پسرم از نظر ما زن‌ها کادویی که واسه مادرمون خریده میشه با کادویی که واسه مادر شوهر خریده میشه خیلی فرق میکنه خواهش می‌کنم بذار تو جیبت هر وقت خواستی با زنت بیا بهم کادو بده ولی تنهایی نه دوست ندارم بعدا که فهمید تو اومدی خونم به خاطر پول بوده خواهش میکنم بردارو برو یونس و تا سر کوچه همراهی کردم ماشین مدل بالا و شیکی داشت که هوش از سر آدم میپروند
ولی بازم براش خوشحال شدم گفتم افتخارمه که پسرم به اینجا رسیده گفت برو تو مامان بهت قول میدم که تند تند بیام دیدنت
گفتم بعید میدونم ولی امیدوارم که باز همدیگه رو ببینیم واسه خاکسپاری من نیای
من دیگه عمر چندانی ندارم آفتابه لب بومم امروز هستم فردا نیستم خواهش میکنم دفعه دیگه با بچه‌هات بیا فقط دلم میخواد یکبار بچه هات رو ببینم

❤️
الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9

BY الله رافراموش نکنید


Share with your friend now:
tgoop.com/faghadkhada9/77808

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) Judge Hui described Ng as inciting others to “commit a massacre” with three posts teaching people to make “toxic chlorine gas bombs,” target police stations, police quarters and the city’s metro stations. This offence was “rather serious,” the court said. The creator of the channel becomes its administrator by default. If you need help managing your channel, you can add more administrators from your subscriber base. You can provide each admin with limited or full rights to manage the channel. For example, you can allow an administrator to publish and edit content while withholding the right to add new subscribers. Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot.
from us


Telegram الله رافراموش نکنید
FROM American