Telegram Web
#هرشب_یک_جمله

می‌خواهم رازی را با شما در میان بگذارم، به باور من اگر انسان فقط قلبا در آرزوی زندگی کردن با کسی باشد، با او، بیش از خویشاوندان نزدیکش در حال زیستن است.

متن: #عباس_ناظری

@Existentialistt
می‌دانی هرقدر چیزهایی که به دست آورده‌ای مادی باشد کمتر می‌توانی حفظ‌شان کنی. می‌پوسد و از میان انگشتانت، که محکم آن‌ها را گرفته‌ای، می‌پَرَد. تو روی زمین می‌پوسی و می‌گویی به درک، مهم نیست.
ولی برایت مهم است.
نمی‌خواهی فقط یک بار، آن هم به این شکل، زندگی کنی. طوری که در یک جمله‌ی کلی بتوانند بگوید: "اون یه دختر... بود" و نهایتا در 25 کلمه یا کمتر و بیشتر تو را شرح بدهند. می‌خواهی هر قدر می‌توانی زندگی کنی...

📕 #خاطرات_سیلویا_پلات
👤 #سیلویا_پلات

@Existentialistt
Existentialist
Video
✍️ احترام یا باور به نابرابری؟

بوسیدن دست زنان از جانب مردان بی‌احترامی به آنان است.

#داستایفسکی در "جنایت و مکافات"‌ می‌گوید: «‏در مورد بوسیدن دست زن، مرد به زن تهمت نابرابری می‌زند.»
به‌راستی ورای بسیاری از احترام‌‌هایی که برای دیگران قائل هستیم، حقایق تلخی پنهان شده‌اند که خود نیز غافل‌ ازآنیم؛ همانند آن لبخندی که از پشت رل به کودکان کار می‌زنیم، یا آن شرمی که هنگام عبور از کنار مرد نارنجی‌پوش در عمق وجودمان حس می‌کنیم حتی وقتی که دست سالخورده‌ای را می‌گیریم تا به آن طرف خیابان ببریم بازهم این احساس نابرابری در لایه‌های زیرین تفکرمان وجود دارد. #نیچه می‌گوید: «هرگاه که دردمندی را هنگام درد کشیدن دیده‌ام، از شرم‌اش شرمسار شده‌ام، زیرا به یاری برخاستن‌ام غرورش را پایمال کرده است.» اگر مرا مصلوب نمی‌کنید، وقتی خود را فمینیست معرفی می‌کنید نیز به نابرابری زنان و مردان باور دارید. هنگامی که کمپین‌هایی تشکیل می‌دهیم تا بتوانیم صدای‌مان را به گوش همگان برسانیم نیز چنین است. در من نیز هنگامی که پاسخ‌های متواضعانه‌ای به کامنت‌های شما می‌دهم، همان احساس باور به نابرابری وجود دارد. امروز که از کنار دست‌فروش کنار خیابان می‌گذشتم، از روی همین شرم لعنتی سرم را پایین انداختم تا او را نبینم و این اولین‌بار نبود که از کارهایم احساس شرم می‌کردم. ‏به‌راستی دل من استعداد چه کثافت‌هایی را دارد! چقدر حقیرانه خود را برتر از او دانستم. احتمالا او هم نسبت به من دارای همان احساسی شد که من نسبت به افراد ثروتمندتر از خود دارم. حقیقت تلخ نیست؛ حقیقت بی‌رحمانه تلخ است. نگریستن به نور حقیقت همانند زل زدن به خورشید چشمان‌مان را می‌رنجاند؛ همین است که به تمام حقایق جهان جامه‌‌ای پوشانده‌ایم تا آن‌ها را به‌درستی نبینیم، تا از رنج حقیقت بگریزیم، تا بتوانیم خودمان را تبرئه کنیم...
‏ای طلا بانوی ناب خاوری
‏بسه تن دادن به نابرابری
‏چه کسی گفته من از تو بیشترم؟
‏چه کسی گفته تو از من کمتری؟

👤 #عباس_ناظری

@existentialistt
✍️ انسان، آهسته آهسته عقب‌نشینی می‌کند.
هیچ‌کس یکباره معتاد نمی‌شود؛
یکباره سقوط نمی‌کند؛
یکباره وا نمی‌دهد؛
یکباره خسته نمی‌شود، رنگ عوض نمی‌کند، تبدیل نمی‌شود و از دست نمی‌رود.
زندگی بسیار آهسته از شکل می‌افتد؛
و تکرار و خستگی، بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می‌کند.

باید بسیار هشیار باشیم و نخستین تلنگرها را، به هنگامْ و حتی قبل از آنکه ضربه فرود آید، احساس کنیم.
هرگز نباید آن روزی برسد که ما صبحی را با سلامی محبّانه آغاز نکنیم.

خستگی نباید بهانه‌ای شود برای آنکه کاری را که درست می‌دانیم، رها کنیم و انجامش را مختصری به تعویق اندازیم.
ما باید تا آخرین روز زندگیمان، تازه بمانیم.
به خدا قسم که این حقّ ماست.

👤 #نادر_ابراهیمی

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

این همه از تاریکی بد نگویید
شما که فروش چراغ‌تان
به لطف همین تاریکی است!!

👤 #شمس_لنگرودی

@existentialistt
تنهایی بخشی از هستی است، باید با آن رو در رو شویم و راهی برای هضم آن بیابیم. ارتباط با دیگران مهم‌ترین منبع در دسترس ما برای کاستن از وحشت تنهایی است.

هر یک از ما کشتی‌هایی تنها در دریایی تیره و تاریم. نور کشتی‌های دیگر را می‌بینیم، کشتی‌هایی که به آنها دسترسی نداریم ولی حضورشان و شرایط مشابهی که با ما دارند، آرامش زیادی به ما می‌بخشد.

ما از تنهایی و درماندگی محض‌مان آگاهیم. ولی اگر بتوانیم سلول‌های بی‌روزن‌مان را بشکافیم، متوجه می‌شویم دیگرانی هم هستند که با وحشتی مشابه دست به گریبانند. احساس تنهایی، راهی برای همدردی با دیگران به روی‌مان می‌گشاید و به این ترتیب، دیگر چندان وحشت‌زده نخواهیم بود. پیوندی نادیدنی، افرادی را که تجربه‌ای مشترک دارند، به هم می‌پیوندد.


👤 #اروین_یالوم
📕 #روان‌درمانی_اگزیستانسیال

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

بگذار آنچه (از دیگری) می‌رسد در رسد، بگذار آنچه می‌گذرد درگذرد؛ مالک هیچ باش، هیچ‌چیز را پس نزن، بپذیر، اما نگه ندار، بیافرین اما از آنِ خود نساز.

👤 #رولان_بارت
📕 #سخن_عاشق

@Existentialistt
✍️ اولین قدم برای یاد گرفتن شنا، نترسیدن از آب و رها شدن است.
مربی همیشه می‌گوید: بپر، خودتو رها کن، زیر آب چشماتو باز کن، بعد خودت آروم آروم برمی‌گردی به سطح آب.
شرط اول، همان دست و پا نزدن است.
گاهی باید واقعاً بی‌خیال شد و رفت گوشه‌ای نشست.
باید بی‌خیالِ دست و پا زدن شد.

گاهی باید بگذاریم زندگی کارش را بکند.
شاید بعدش آرام آرام برگشتیم به
سطح آب...
به زندگی..
به بی خفگی...

📕 #اتوبوسی_به_نام_هوس
👤 #تنسی_ویلیامز

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

وقتی از بشریت متنفرید، پرستار یا روان‌شناس نشید!
وقتی از عالم طلبکارید، گارسون و مهماندار نشید!
وقتی عاشق پول و دیوانه ثروتید، دکتر یا وکیل نشید!
اگه ارث باباتون رو از مردم طلب دارید، مسئول یا مدیر نشید!

خلاصه که پدر مردمو درآوردید با این انتخاب رشته‌های اشتباه

@Existentialistt
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از عجیب‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین خودکشی‌های تاریخ مربوط به ویرجینیا ولف است؛ او جیب‌هایش را پر از سنگ می‌کند و به سمت رودخانه‌ی اوز قدم می‌زند تا غرق شود.

در مورد خودکشی تنها یک مساله اساسی وجود دارد: «فرد مرگ را به عنوان تنها راه باقی‌مانده تلقی می‌کند.»

متن: #عباس_ناظری

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

✍️ سرکشی نکنید. آرام بمانید. آرامش، نشان قدرت است و از طریق آرامش، به قدرت هم می‌توان رسید. این قانون قطب است. پس آرام بمانید، سکوت و آرامش، انسان را آزاد می‌کند حتی در پای چوبهٔ‌دار.

👤 #فرانتس_کافکا
📕 #گفتگو_با_کافکا

@Existentialistt
✍️ من در ابتدا فکر می‌کردم که پروژهٔ شادی ممکن است خودخواهانه باشد، زیرا اینکه روی شادی خودم تمرکز کنم، خودخواهی به‌نظر می‌رسید. این درست بود که من وقتی به شادی خودم اهمیت می‌دادم، دیگران را هم شاد می‌کردم، مثلا سعی می‌کردم به «جمی» پرخاش نکنم و به شوخی‌هایش بخندم. اما نتیجه حتی فراتر از این بود. وقتی خودم شادتر بودم، بهتر می‌توانستم دیگران را هم شاد کنم.
افراد شاد، عموما بخشنده‌تر، دلسوزتر و بلندنظرترند و نسبت به افراد غمگین، کنترل بیشتری بر خود دارند و تحملشان در مقابل ناامیدی بیشتر است. درحالی که افراد غمگین، اغلب طرد شده، پرخاشگر، متخاصم و خودمحورند. اسکار وایلد می‌گوید: «کسی که آدم خوبی است، همیشه شاد نیست، اما کسی که شاد است، همیشه خوب است.»

📕 #پروژه_شادی
👤 #گرچین_رابین

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

✍️ آدمی که نمی‌خواند، یا کم می‌خواند یا فقط پرت و پلا می‌خواند، بی‌گمان اختلالی در بیان دارد، این آدم بسیار حرف می‌زند اما اندک می‌گوید.


📕 #چرا_ادبیات
👤 #ماریو_بارگاس_یوسا

@Existentialistt
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جسورانه زندگی کن، در زندگی‌ات شجاعت به خرج بده، تلاش خودت را بکن. یک جا ننشین. آن جوراب شلواری راه راه را با افتخار بپوش. و هروقت خواستي بروی و با مردی زندگی كنی، حتما بخشی از اين پول را در جايی پنهان كن. اينكه فرصت‌هايی در اختيار داشته باشی مايه دلخوشی‌ام است. وقتی می‌دانم آنچه را دوست داشتم به تو داده‌ام تسلی می‌يابم.

📕 #من_پیش_از_تو
👤 #جوجو_مویز

پ‌ن: سکانس فوق‌العاده زیبای فیلم اقتباسی من پیش از تو از رمانی به همین نام

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

من درباره تو به آنها نگفته‌ام
اما تو را دیده‌اند که در چشمانم شنا می‌کنی...
من درباره تو به آنها نگفته‌ام اما تو را در کلماتم دیده‌اند؛ عطرِ عشق، نمی‌تواند پنهان بماند‌‌‌...

👤 #نزار_قبانی

@Existentialistt
✍️ در میان تمامی چیزهای مسخره‌ی عالم، مسخره‌ترین چیز در نظر من مشغول بودن در عالم است، - زیستن به کردار مردانی که با عجله غذا می‌خورند و با عجله سر کار می‌روند. بدین‌سان، وقتی در لحظه‌ی حساس می‌بینم مگسی روی دماغِ مردِ پر مشغله‌ای از این دست می‌نشیند یا کالسکه‌ای با شتابی صدچندان از کنار او می‌گذرد و به سر تا پایش گل‌ولای می‌پاشد، یا ناگهان پلِ متحرک بلند می‌شود یا سفالی از بام خانه‌ای فرو می‌افتد و بر سرش می‌خورد و هلاکش می‌کند، از ته دل می‌خندم. و چه کسی می‌تواند جلوی خنده‌ی خود را بگیرد؟ آخر این آدم‌های پر جنب‌وجوشِ همیشه گرفتار، به چه دست می‌یابند؟ آیا شبیه خانمی نیستند که گیج و دستپاچه انبر بخاری را نجات داده، در حالی که خانه‌اش طعمه‌ی آتش شده است؟ آخر ایشان چه چیزی بیش از این را از آتشِ عظیمِ زندگی نجات می‌دهند؟

👤 #سورن_کیرکگور
📕 #یا_این_یا_آن

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

‌ من جای زخم‌هايم را نمى‌دانم؛
اما یک جايى درونم هست
كه خيلى درد مى‌كند

👤 #صباح‌الدين_على

@Existentialistt
این دو روز زندگی ارزش آن را ندارد که در برابر ناکسان نفرت‌انگیز به تعظیم و تکریم بپردازیم.

شوپنهاور به نقل از ولتر
📕 #در_باب_حکمت_زندگی

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

دفترچه خاطرات کافکا در دوم اوت ۱۹۱۴:
- آلمان علیه روسیه اعلام جنگ داده است.
- شنا در بعد از ظهر.


@Existentialistt
2025/07/07 09:39:07
Back to Top
HTML Embed Code: