ESHTADAN Telegram 9785
بخشِ نخست

مرحوم قزوینی: از اواخر پاییز سال ۱۳۲۷ به ضعف مفرطی مبتلی شد که وخامت کسالت مثانه (یا پرستات؟) او را تشدید کرد و دیگر چند هفته بود که محفل جمعه‌ها برچیده شده و قزوینی کسی را از آن طبقه‌ای که جمعه‌ها خدمتش می‌رسیدند نمی‌پذیرفت.
حقیر هم که در مهر ۱۳۲۷ ازدواج کرده بود، به مقتضای حال و پای‌بندی به عیال چند هفته از زیارت علامه محروم شدم. والله اکنون با عدم دسترسی به کتاب‌‌های سابقم که در پشت صفحات اول بعضی از آنها مطالب مربوط به علامه قزوینی (ره) را یادداشت می‌کردم (از جمله وصف دقیقی که ازجسد آن مرحوم در روز بعد از وفاتش بر پشت جلد دوم سیر حکمت در اروپا که آن روز نهم خرداد ۱۳۲۸ آن را به همراه داشتم نوشته‌ام و فقط اینک کلیاتی از آن در ذهنم باقی مانده است)
درست و دقیقاً نمی‌دانم که مرحوم قزوینی در دی‌ماه یا بهمن‌ماه ۱۳۲۷ و به هر حال زمستان ۱۳۲۷ بود که برای اجرای عمل جراحی در بیمارستان بستری می‌شدند. و باز به نظرم خبر بستری شدن ایشان را در بیمارستان رضانور در «اطلاعات» خواندم. به هر صورت فردای آن روز به آن بیمارستان رفتم.
خوانندگان محترم هم‌سن و سال بنده و مسن‌تر از من بنده لابد به یاد دارند که بیمارستان رضانور در خیابان نادری و نبش قوام‌السلطنه قرار داشت و به مرحوم دکتررضی رضانور که در آذربایجانی شریف اصیلی بود و این دکتر رضانور ـرحمه‌الله علیهـ تحصیل کرده آلمان بود و معروف بود که از شاگردان خوب پروفسور «زائر بروخ» جراح چیره‌دست و مبتکر و مشهور آلمان بود (مرحوم مبرور آیت‌الله حاج میرزامهدی آشتیانی ـ عطرالله مرقدهـ (متوفای ۱۳۳۱ و مدفون در حرم مطهر قم، مسجد‌ بالاسر) که برای معالجه بیماری خود به آلمان سفر کرده بود و با جراحی ماهرانه‌ای که زائر بروخ عمل کرده بود، خیلی از دقت و شرافت و تقوای حرفه‌ای این «زائر بروخ» تعریف می‌فرمود.
و خیال می‌کنم، به ضرس قاطع نمی‌گویم که مرحوم مغفور پزشک جراح فرشته خصال بزرگوار دکتر سیدهاشم هنجنی ـرحمه‌الله علیه‌ـ‌ نیز از دست پروردگان همین «زائر بروخ» بود. خدا همه آنان را بیامرزاد.
این مریضخانه دو طبقه بود و در طرف شمالی و غربی و قسمتی از سمت جنوبی طبقه دوم قسمت‌های بهداشتی و طبی و جراحی و اتاق‌های خصوصی بیماران بود و در سرتاسر طبقه دوم ایوانی بود با نردة آهنی که در ورودی اتاقها در آن ایوان بود و بیماران و کسان‌شان در آن ایوان قدم می‌زدند و بر حیاط و ساختمان نیز سقفی چوبی با شیروانی ولی با پنجره‌ها و نورگیرهای شیشه‌ای سایه افکن بود و در مجموع بسیار محیط تمیز نظیف و آرامی بود.
مرحوم قزوینی در دومین اتاق (از طرف مشرق) در سمت شمال یعنی طرف خیابان نادری به تنهایی بستری بود. در همان ایام در اتاق‌ پهلویی یعنی اولین اتاق سمت شمال مرحوم میرزا مهدی خان شریعت زاده مشاور ـ مستشار دیوان عالی تمیز برای کسالتی که خیلی مهم نبود بستری بود و در خلال روز گاهی به مرحوم قزوینی سر می‌زد. همین قدر یادم مانده بود که یکی از «شریعت ‌زاده‌ها» آنجا بستری بود که با بیژامه زمستانی خود به اتاق مرحوم قزوینی هم می‌آمد.
تشخیص و تعیین نام مرحوم میرزا مهدی‌خان به لطف بانو پریچهره آیرملوئی میسر شد که ایشان از دوست خودشان بانو نزهت رهبری دختر مرحوم میرزامهدی‌خان، این مطلب را پرسیدند. اینها چندین برادر بودند که بعضی‌شان به «شریعت‌زاده» و بعضی به «مشاور» و بعضی به «شریعت زاده مشاور» شهرت داشتند. گویا برادر بزرگ احمد بود که وکیل عدلیه مشهور و وکیل مجلس هم بود. از دیگران میرزا مهدی‌خان، میرزا هادی‌‌خان، میرزا حسین خان، دکتر فضل‌الله، دکترمحمود، سپهبدتقی، دکترمحمدباقر را به یاد دارم. گمان می‌کنم دکتر فضل‌الله مشاور و دکتر محمد‌باقر شریعت زاده مشاور بحمدالله زنده‌اند.
باری آن روز بنده بعد از ظهری به بیمارستان رفتم و حالا نمی‌دانم که شخصی دکتر رضا نور مرحوم قزوینی را عمل کرده بود یا مرحوم مبرور دکتر یوسف میر ـ رحمه‌الله علیه ـ و یا هر دو مباشرت یا نظارتی در آن عمل داشته‌اند و نمی‌دانم که چه کسی آن بیمارستان را معین فرموده و متحمل مخارج آن شده بود. مرحوم آقای تقی‌زاده؟ یا مرحوم حاج‌محمدآقانخجوانی یا دیگری.
به‌هر حال، آن بیمارستان درآن ایام اگرنه بهترین که از بهترین بیمارستان‌‌های خصوصی تهران به شمار می‌رفت و حالا سالهاست که در محل آن بیمارستان پاساژها و پارکینگ و دیگر ساختمان‌هایی ساخته شده است.
به‌هرصورت، من بنده وقتی وارد اتاق شدم، مرحوم علامه را بر تختی آهنی و از آخرین انواع تخت‌های پزشکی دیدم که فاصله آن تخت از کف اتاق بیشتر از یک‌متر بود و پشتی تخت را که قابل تحرک بود اندکی بالاآورده بودند به طوری که مرحوم قزوینی در حال تکیه به نظر می‌رسید ولی هر دو پای آن مرحوم با فاصله‌ای بیشتر از معمول و کرسی وار قرار داشت به‌ طوری‌که زانوهای ایشان از سرشان بالاتر جلوه می‌کرد.

#علامه‌محمدقزوینی
ادامه👇👇
https://www.tgoop.com/tarikhfarhanghonariranzamin



tgoop.com/eshtadan/9785
Create:
Last Update:

بخشِ نخست

مرحوم قزوینی: از اواخر پاییز سال ۱۳۲۷ به ضعف مفرطی مبتلی شد که وخامت کسالت مثانه (یا پرستات؟) او را تشدید کرد و دیگر چند هفته بود که محفل جمعه‌ها برچیده شده و قزوینی کسی را از آن طبقه‌ای که جمعه‌ها خدمتش می‌رسیدند نمی‌پذیرفت.
حقیر هم که در مهر ۱۳۲۷ ازدواج کرده بود، به مقتضای حال و پای‌بندی به عیال چند هفته از زیارت علامه محروم شدم. والله اکنون با عدم دسترسی به کتاب‌‌های سابقم که در پشت صفحات اول بعضی از آنها مطالب مربوط به علامه قزوینی (ره) را یادداشت می‌کردم (از جمله وصف دقیقی که ازجسد آن مرحوم در روز بعد از وفاتش بر پشت جلد دوم سیر حکمت در اروپا که آن روز نهم خرداد ۱۳۲۸ آن را به همراه داشتم نوشته‌ام و فقط اینک کلیاتی از آن در ذهنم باقی مانده است)
درست و دقیقاً نمی‌دانم که مرحوم قزوینی در دی‌ماه یا بهمن‌ماه ۱۳۲۷ و به هر حال زمستان ۱۳۲۷ بود که برای اجرای عمل جراحی در بیمارستان بستری می‌شدند. و باز به نظرم خبر بستری شدن ایشان را در بیمارستان رضانور در «اطلاعات» خواندم. به هر صورت فردای آن روز به آن بیمارستان رفتم.
خوانندگان محترم هم‌سن و سال بنده و مسن‌تر از من بنده لابد به یاد دارند که بیمارستان رضانور در خیابان نادری و نبش قوام‌السلطنه قرار داشت و به مرحوم دکتررضی رضانور که در آذربایجانی شریف اصیلی بود و این دکتر رضانور ـرحمه‌الله علیهـ تحصیل کرده آلمان بود و معروف بود که از شاگردان خوب پروفسور «زائر بروخ» جراح چیره‌دست و مبتکر و مشهور آلمان بود (مرحوم مبرور آیت‌الله حاج میرزامهدی آشتیانی ـ عطرالله مرقدهـ (متوفای ۱۳۳۱ و مدفون در حرم مطهر قم، مسجد‌ بالاسر) که برای معالجه بیماری خود به آلمان سفر کرده بود و با جراحی ماهرانه‌ای که زائر بروخ عمل کرده بود، خیلی از دقت و شرافت و تقوای حرفه‌ای این «زائر بروخ» تعریف می‌فرمود.
و خیال می‌کنم، به ضرس قاطع نمی‌گویم که مرحوم مغفور پزشک جراح فرشته خصال بزرگوار دکتر سیدهاشم هنجنی ـرحمه‌الله علیه‌ـ‌ نیز از دست پروردگان همین «زائر بروخ» بود. خدا همه آنان را بیامرزاد.
این مریضخانه دو طبقه بود و در طرف شمالی و غربی و قسمتی از سمت جنوبی طبقه دوم قسمت‌های بهداشتی و طبی و جراحی و اتاق‌های خصوصی بیماران بود و در سرتاسر طبقه دوم ایوانی بود با نردة آهنی که در ورودی اتاقها در آن ایوان بود و بیماران و کسان‌شان در آن ایوان قدم می‌زدند و بر حیاط و ساختمان نیز سقفی چوبی با شیروانی ولی با پنجره‌ها و نورگیرهای شیشه‌ای سایه افکن بود و در مجموع بسیار محیط تمیز نظیف و آرامی بود.
مرحوم قزوینی در دومین اتاق (از طرف مشرق) در سمت شمال یعنی طرف خیابان نادری به تنهایی بستری بود. در همان ایام در اتاق‌ پهلویی یعنی اولین اتاق سمت شمال مرحوم میرزا مهدی خان شریعت زاده مشاور ـ مستشار دیوان عالی تمیز برای کسالتی که خیلی مهم نبود بستری بود و در خلال روز گاهی به مرحوم قزوینی سر می‌زد. همین قدر یادم مانده بود که یکی از «شریعت ‌زاده‌ها» آنجا بستری بود که با بیژامه زمستانی خود به اتاق مرحوم قزوینی هم می‌آمد.
تشخیص و تعیین نام مرحوم میرزا مهدی‌خان به لطف بانو پریچهره آیرملوئی میسر شد که ایشان از دوست خودشان بانو نزهت رهبری دختر مرحوم میرزامهدی‌خان، این مطلب را پرسیدند. اینها چندین برادر بودند که بعضی‌شان به «شریعت‌زاده» و بعضی به «مشاور» و بعضی به «شریعت زاده مشاور» شهرت داشتند. گویا برادر بزرگ احمد بود که وکیل عدلیه مشهور و وکیل مجلس هم بود. از دیگران میرزا مهدی‌خان، میرزا هادی‌‌خان، میرزا حسین خان، دکتر فضل‌الله، دکترمحمود، سپهبدتقی، دکترمحمدباقر را به یاد دارم. گمان می‌کنم دکتر فضل‌الله مشاور و دکتر محمد‌باقر شریعت زاده مشاور بحمدالله زنده‌اند.
باری آن روز بنده بعد از ظهری به بیمارستان رفتم و حالا نمی‌دانم که شخصی دکتر رضا نور مرحوم قزوینی را عمل کرده بود یا مرحوم مبرور دکتر یوسف میر ـ رحمه‌الله علیه ـ و یا هر دو مباشرت یا نظارتی در آن عمل داشته‌اند و نمی‌دانم که چه کسی آن بیمارستان را معین فرموده و متحمل مخارج آن شده بود. مرحوم آقای تقی‌زاده؟ یا مرحوم حاج‌محمدآقانخجوانی یا دیگری.
به‌هر حال، آن بیمارستان درآن ایام اگرنه بهترین که از بهترین بیمارستان‌‌های خصوصی تهران به شمار می‌رفت و حالا سالهاست که در محل آن بیمارستان پاساژها و پارکینگ و دیگر ساختمان‌هایی ساخته شده است.
به‌هرصورت، من بنده وقتی وارد اتاق شدم، مرحوم علامه را بر تختی آهنی و از آخرین انواع تخت‌های پزشکی دیدم که فاصله آن تخت از کف اتاق بیشتر از یک‌متر بود و پشتی تخت را که قابل تحرک بود اندکی بالاآورده بودند به طوری که مرحوم قزوینی در حال تکیه به نظر می‌رسید ولی هر دو پای آن مرحوم با فاصله‌ای بیشتر از معمول و کرسی وار قرار داشت به‌ طوری‌که زانوهای ایشان از سرشان بالاتر جلوه می‌کرد.

#علامه‌محمدقزوینی
ادامه👇👇
https://www.tgoop.com/tarikhfarhanghonariranzamin

BY اشتادان Eshtadan




Share with your friend now:
tgoop.com/eshtadan/9785

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October. Telegram iOS app: In the “Chats” tab, click the new message icon in the right upper corner. Select “New Channel.” How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Earlier, crypto enthusiasts had created a self-described “meme app” dubbed “gm” app wherein users would greet each other with “gm” or “good morning” messages. However, in September 2021, the gm app was down after a hacker reportedly gained access to the user data.
from us


Telegram اشتادان Eshtadan
FROM American