👊رو به میهن، رو در رو با دشمن!
✍️ احسان محمدی
◾️تاریخ #ایران روزهایی مثل امروز کم نداشته است. روزهایی که بوی خون، باروت و زخم داده.
امروز اسرائیل رسماً به خاک وطن تجاوز کرد و فرماندهان جنگیاش از رستاخیز میگویند. بوی باروت باز جای اکسیژن را در هوای ایران گرفت …
⛔️ مدتهاست دفاع کردن از ایران #تاوان دارد. متهم میشوی به جیرهخواری، به مزدبگیری، به همدستی با کسانی که برای مردم زخم و رنج آفریدهاند. به فراموشی خونهای به ناحق ریخته. به استحکام پایههای قدرت. میگویند «سکوت کنید! چیزی نگویید! حتی خوشحال باشید!»
جوری مینویسند، حملهور میشوند، خائن خائن میکنند که که کسی جرئت نکند از #ترس حرف بزند. با چند توئیت آدم را میگذارند روبروی مردم. دست مریزاد! جادهای که شما صاف میکنید، دشمن نمیتوانست باز کند. فقط لوله تفنگ را اشتباهی گرفتهاید سمت ایران!
◾️ در دفاع از ایران شرمی نیست، اما در تایید و ایستادن کنار دشمنی که میکُشد و با افتخار میگوید من کُشتم شرمساری بسیار هست.
◾️ #جلالالدین_خوارزمشاه مقابل لشکر #چنگیز رشادت بسیار به خرج داد. پسرش هفت سالهاش به دست مغولان افتاد و به امر چنگیز کشته شد. مادر و همسرش به شیون از جلالالدین خواستند که قبل از اینکه به دست مغولان بیفتند آنان را بکُشد. جلالالدین نیز امر کرد که آنان را در آب رود سند غرق کنند ...
برای نجات همین یک ذره خاک، آدمهایی اینطور از جان خود و عزیزان گذاشتهاند. هنوز مادرانی پیر و شکسته اما امیدوار و چشم به راه هستند که استخوانهای پسرانشان از جنگ ۸ ساله به وطن برگردند.
با خودمان تکرار کنیم:
⛔️ هرکس این روزها اندوهگین است، جان فدای همه تصمیمات غلط چهلساله نیست.
⛔️ هرکس که سکوت میکند، صلحطلب نیست.
⛔️ هر کس هم از شلیک موشک توسط یک رژیم تروریست و وقیح خوشحالی میکند لزوماً روشنفکر نیست.
◾️در دفاع از ایران، سهم ما چند فحش و برچسب است، سهم آنها که شجاعترند گلوله، داغ و درفش. این سرزمین را ترسوها بارها به تاراج دادهاند، اگر چیزی از آن مانده، محصول فداکاری و ایستادگی فرزندان وفادارش است که در توفانها روی دوشش گرفتهاند. تنهایش نگذاریم. سمت درست بایستیم. سمت مادر. میهن. سرزمین مادری.
🇮🇷 #ایران_جان_من_است
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◾️تاریخ #ایران روزهایی مثل امروز کم نداشته است. روزهایی که بوی خون، باروت و زخم داده.
امروز اسرائیل رسماً به خاک وطن تجاوز کرد و فرماندهان جنگیاش از رستاخیز میگویند. بوی باروت باز جای اکسیژن را در هوای ایران گرفت …
⛔️ مدتهاست دفاع کردن از ایران #تاوان دارد. متهم میشوی به جیرهخواری، به مزدبگیری، به همدستی با کسانی که برای مردم زخم و رنج آفریدهاند. به فراموشی خونهای به ناحق ریخته. به استحکام پایههای قدرت. میگویند «سکوت کنید! چیزی نگویید! حتی خوشحال باشید!»
جوری مینویسند، حملهور میشوند، خائن خائن میکنند که که کسی جرئت نکند از #ترس حرف بزند. با چند توئیت آدم را میگذارند روبروی مردم. دست مریزاد! جادهای که شما صاف میکنید، دشمن نمیتوانست باز کند. فقط لوله تفنگ را اشتباهی گرفتهاید سمت ایران!
◾️ در دفاع از ایران شرمی نیست، اما در تایید و ایستادن کنار دشمنی که میکُشد و با افتخار میگوید من کُشتم شرمساری بسیار هست.
◾️ #جلالالدین_خوارزمشاه مقابل لشکر #چنگیز رشادت بسیار به خرج داد. پسرش هفت سالهاش به دست مغولان افتاد و به امر چنگیز کشته شد. مادر و همسرش به شیون از جلالالدین خواستند که قبل از اینکه به دست مغولان بیفتند آنان را بکُشد. جلالالدین نیز امر کرد که آنان را در آب رود سند غرق کنند ...
برای نجات همین یک ذره خاک، آدمهایی اینطور از جان خود و عزیزان گذاشتهاند. هنوز مادرانی پیر و شکسته اما امیدوار و چشم به راه هستند که استخوانهای پسرانشان از جنگ ۸ ساله به وطن برگردند.
با خودمان تکرار کنیم:
⛔️ هرکس این روزها اندوهگین است، جان فدای همه تصمیمات غلط چهلساله نیست.
⛔️ هرکس که سکوت میکند، صلحطلب نیست.
⛔️ هر کس هم از شلیک موشک توسط یک رژیم تروریست و وقیح خوشحالی میکند لزوماً روشنفکر نیست.
◾️در دفاع از ایران، سهم ما چند فحش و برچسب است، سهم آنها که شجاعترند گلوله، داغ و درفش. این سرزمین را ترسوها بارها به تاراج دادهاند، اگر چیزی از آن مانده، محصول فداکاری و ایستادگی فرزندان وفادارش است که در توفانها روی دوشش گرفتهاند. تنهایش نگذاریم. سمت درست بایستیم. سمت مادر. میهن. سرزمین مادری.
🇮🇷 #ایران_جان_من_است
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
ما فقط یک #ایران داریم و تمام.
در طول تاریخ هر وقت غارت شده، صدمه دیده و زخمی شده، #مردم رنج دوباره ساختناش را به جان خریدهاند، ما هنوز سوگوار عزیزانمان در جنگ با #عراق هستیم، بچههایمان باید در روزگار بهتری بزرگ شوند. از ذره ذره این خاک باید دفاع کنیم، مباد آن روزی که خاکستر شدنش را به چشم ببینیم.
وطن خط قرمز من است.
🖋️ @ehsanmohammadi95
در طول تاریخ هر وقت غارت شده، صدمه دیده و زخمی شده، #مردم رنج دوباره ساختناش را به جان خریدهاند، ما هنوز سوگوار عزیزانمان در جنگ با #عراق هستیم، بچههایمان باید در روزگار بهتری بزرگ شوند. از ذره ذره این خاک باید دفاع کنیم، مباد آن روزی که خاکستر شدنش را به چشم ببینیم.
وطن خط قرمز من است.
🖋️ @ehsanmohammadi95
🔥 اسپری فلفل، موشک، جواد یساری؛
ما از جنگ نمیمیریم، از فکرش میپوسیم!
✍️ احسان محمدی
◾هفتهی پیش، بعضیها در اینستاگرام آموزش میدادند «از کجا میشود اسپری فلفل خرید؟»؛ برای دفاع شخصی، برای مقاومت در برابر متجاوز، برای بقا. این هفته اما داریم یاد میگیریم «چطور از موشک بالستیک جان سالم به در ببریم!»
جهان همیشه روی هوا بوده، اما در خاورمیانه انگار کف یک هواپیمای بدون خلبان زندگی میکنیم!
◾یاد دوران کرونا میافتم؛ وقتی همه «کارشناس نانوایی خانگی» شدیم، بعد متخصص «عنبر نسا»، بعد هم پزشک معتمد اینستاگرامی برای کشتن ویروس با «اسپندِ دونهدونه، خدا چه مهربونه!» حالا در هر گوشهی فضای مجازی، نسخه «چه باید کرد؟» می پیچند.
از این اتفاق خوشحالم. یعنی ما هنوز نگران هم هستیم. هنوز برای زندهماندنِ هم، دل میسوزانیم. اما من نه اسپری تجویز میکنم، نه پناهگاه ضد موشک.
فقط یک نسخه دارم: انرژی، وقت و توان روانیات را ذخیره کن.
چطور؟
◾واقعیت این است: هیچکس نمیداند چه میشود. نه آن تحلیلگر خوشپوش تلویزیونی، نه اکانت توییتری با هزاران فالوئر، نه حتی راننده تاکسی باتجربهی محل. ضمن گوش دادن به توصیههای امنیتی در شرایط جنگی و پرهیز از انتشار شایعات ترسآور یادمان نرود تصور اینکه یکی از دو کشور بتواند دیگری را به خاکستر کامل تبدیل کند افسانه است.
ما وارد جنگ با هیولا شدهایم، امیدواریم کوتاه مدت باشد ولی شاید نباشد. در چنین جنگهایی دیگر «خط مقدم» وجود ندارد؛ همهجا خط مقدم است: بالکن خانهات، پلهبرقی مترو، صفحهی گوشی.
◾پس میان همه نسخههایی که برای دیگران میپیچیم — آبهویج بخور، فحش بده سبک شی، بچه را بغل کن، اخبار را کمتر دنبال کن — من یک نسخه برای خودم دارم که مدتهاست میخواهم دربارهاش بنویسم:
ما نیاز داریم به حواسپرتی. حواسپرتی هدفمند!
در شبکههای اجتماعی میبینم که این روزها خیلیها از اضطراب، درد عضلانی، کاهش تمرکز، زود عصبانی شدن و ناتوانی در تصمیمگیری میگویند.
◾اینها همه علائم خستگی شناختی (Cognitive Fatigue) است.
مثل ماشینی که وسط تابستان، از تهران راه افتاده به سمت بندرعباس و فقط پا را گذاشتهای روی گاز! نه توقفی، نه بنزین زدنی، نه خنک کردن موتوری... معلوم است یک جا دود از کاپوت بلند میشود!
ما نیاز داریم به حواسپرتی. نه از جنس بیخیالی یا بیمسئولیتی؛ بلکه از جنس #نجات_روان. وقتی توی گوشی موبایل میبینی دنیا شعلهور است، موشکها فرود میآیند، ساختمانها فرو میریزند و کاری از دستت برنمیآید — آن وقت چه باید کرد؟
◾زندگی در این قرن — چه جنگ باشد چه نه — یعنی باید بلد باشی مغزت را گاهی پرت کنی. از فکر کردن مداوم به همهچیز. از تحلیل لحظهبهلحظهی آینده. از تصور فاجعههایی که شاید هیچوقت اتفاق نیفتند.
مغز ما نیاز دارد نفس بکشد. گاهی باید مغز را فریب بدهی؛ بفرستیاش دنبال چیزی بیربط. یک سریال لوس، یک جوک بیمزه، یک بازی کودکانه، یا حتی تماشای لباسهای رنگی در ویترین. حتی چند دقیقه.
نه چون اینها مهماند، بلکه چون بیاهمیت بودنشان کمک میکند دوباره به زندگی برگردی. شاید به فرهیختگیمان بربخورد، اما مغز نیاز دارد گاهی مبتذل شود — دقت کن، گاهی.
◾ما قرار نیست ۲۴ ساعته فیلسوف باشیم، قرار نیست متخصص جنگ و تحلیلگر انواع موشک سنگرشکن باشیم یا دربارهی آِینده خاورمیانه تحلیلی داشته باشیم که شب به شبکه خبر یا BBC ارائه کنیم!
این فقط یک توصیهی شاعرانه نیست؛ بلکه بر پایه نظریه بازسازی توجه یا Attention Restoration Theory است.
این نظریه میگوید اگر ذهن انسان مدام درگیر باشد، دچار فرسودگی میشود و برای تجدید قوا نیاز به فضاهایی بدون هدف، بدون فشار و بدون تصمیمگیری دارد. ذهن باید گاهی ول بگردد تا دوباره بتواند فکر کند، تصمیم بگیرد یا حتی نگران شود.
◾پس اگر وسط اینهمه بحران، داری به گربههای اینستاگرامی میخندی، یا پنج دقیقه با برنامهای بیربط حواست را پرت کردهای از گرداب خبرها، یا به جای باخ و بتهوون، جواد یساری گوش میدهی، یا گفتهای «برو کنار کریستوفر نولان، الان میخوام پژمان جمشیدی ببینم» — نیازی به شماتت یا احساس گناه نیست.
نهتنها کار اشتباهی نکردهای، بلکه از روانت مراقبت میکنی.
در جغرافیایی که هیچچیزش معلوم نیست و هر روز ممکن است خبر بدتری برسد، مهم است که انرژی روانیمان را یکجا خرج نکنیم.
◾ما باید حتی وسط صدای دلهرهآور موشکها طاقت بیاوریم — چون این سرزمین، اگر مانده، محصول مقاومت و دوام آنهاییست که تسلیم نشدند. نه مقابل دشمن، نه مقابل فشارهای روانفرسا.
گذر میکنیم از این روزها، گیرم زخمی و دلشکسته اما مثل اجدادمان که گذر کردند و #ایران را از وسط هزار نبرد نجات دادند، ما هم گذر میکنیم.
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
ما از جنگ نمیمیریم، از فکرش میپوسیم!
✍️ احسان محمدی
◾هفتهی پیش، بعضیها در اینستاگرام آموزش میدادند «از کجا میشود اسپری فلفل خرید؟»؛ برای دفاع شخصی، برای مقاومت در برابر متجاوز، برای بقا. این هفته اما داریم یاد میگیریم «چطور از موشک بالستیک جان سالم به در ببریم!»
جهان همیشه روی هوا بوده، اما در خاورمیانه انگار کف یک هواپیمای بدون خلبان زندگی میکنیم!
◾یاد دوران کرونا میافتم؛ وقتی همه «کارشناس نانوایی خانگی» شدیم، بعد متخصص «عنبر نسا»، بعد هم پزشک معتمد اینستاگرامی برای کشتن ویروس با «اسپندِ دونهدونه، خدا چه مهربونه!» حالا در هر گوشهی فضای مجازی، نسخه «چه باید کرد؟» می پیچند.
از این اتفاق خوشحالم. یعنی ما هنوز نگران هم هستیم. هنوز برای زندهماندنِ هم، دل میسوزانیم. اما من نه اسپری تجویز میکنم، نه پناهگاه ضد موشک.
فقط یک نسخه دارم: انرژی، وقت و توان روانیات را ذخیره کن.
چطور؟
◾واقعیت این است: هیچکس نمیداند چه میشود. نه آن تحلیلگر خوشپوش تلویزیونی، نه اکانت توییتری با هزاران فالوئر، نه حتی راننده تاکسی باتجربهی محل. ضمن گوش دادن به توصیههای امنیتی در شرایط جنگی و پرهیز از انتشار شایعات ترسآور یادمان نرود تصور اینکه یکی از دو کشور بتواند دیگری را به خاکستر کامل تبدیل کند افسانه است.
ما وارد جنگ با هیولا شدهایم، امیدواریم کوتاه مدت باشد ولی شاید نباشد. در چنین جنگهایی دیگر «خط مقدم» وجود ندارد؛ همهجا خط مقدم است: بالکن خانهات، پلهبرقی مترو، صفحهی گوشی.
◾پس میان همه نسخههایی که برای دیگران میپیچیم — آبهویج بخور، فحش بده سبک شی، بچه را بغل کن، اخبار را کمتر دنبال کن — من یک نسخه برای خودم دارم که مدتهاست میخواهم دربارهاش بنویسم:
ما نیاز داریم به حواسپرتی. حواسپرتی هدفمند!
در شبکههای اجتماعی میبینم که این روزها خیلیها از اضطراب، درد عضلانی، کاهش تمرکز، زود عصبانی شدن و ناتوانی در تصمیمگیری میگویند.
◾اینها همه علائم خستگی شناختی (Cognitive Fatigue) است.
مثل ماشینی که وسط تابستان، از تهران راه افتاده به سمت بندرعباس و فقط پا را گذاشتهای روی گاز! نه توقفی، نه بنزین زدنی، نه خنک کردن موتوری... معلوم است یک جا دود از کاپوت بلند میشود!
ما نیاز داریم به حواسپرتی. نه از جنس بیخیالی یا بیمسئولیتی؛ بلکه از جنس #نجات_روان. وقتی توی گوشی موبایل میبینی دنیا شعلهور است، موشکها فرود میآیند، ساختمانها فرو میریزند و کاری از دستت برنمیآید — آن وقت چه باید کرد؟
◾زندگی در این قرن — چه جنگ باشد چه نه — یعنی باید بلد باشی مغزت را گاهی پرت کنی. از فکر کردن مداوم به همهچیز. از تحلیل لحظهبهلحظهی آینده. از تصور فاجعههایی که شاید هیچوقت اتفاق نیفتند.
مغز ما نیاز دارد نفس بکشد. گاهی باید مغز را فریب بدهی؛ بفرستیاش دنبال چیزی بیربط. یک سریال لوس، یک جوک بیمزه، یک بازی کودکانه، یا حتی تماشای لباسهای رنگی در ویترین. حتی چند دقیقه.
نه چون اینها مهماند، بلکه چون بیاهمیت بودنشان کمک میکند دوباره به زندگی برگردی. شاید به فرهیختگیمان بربخورد، اما مغز نیاز دارد گاهی مبتذل شود — دقت کن، گاهی.
◾ما قرار نیست ۲۴ ساعته فیلسوف باشیم، قرار نیست متخصص جنگ و تحلیلگر انواع موشک سنگرشکن باشیم یا دربارهی آِینده خاورمیانه تحلیلی داشته باشیم که شب به شبکه خبر یا BBC ارائه کنیم!
این فقط یک توصیهی شاعرانه نیست؛ بلکه بر پایه نظریه بازسازی توجه یا Attention Restoration Theory است.
این نظریه میگوید اگر ذهن انسان مدام درگیر باشد، دچار فرسودگی میشود و برای تجدید قوا نیاز به فضاهایی بدون هدف، بدون فشار و بدون تصمیمگیری دارد. ذهن باید گاهی ول بگردد تا دوباره بتواند فکر کند، تصمیم بگیرد یا حتی نگران شود.
◾پس اگر وسط اینهمه بحران، داری به گربههای اینستاگرامی میخندی، یا پنج دقیقه با برنامهای بیربط حواست را پرت کردهای از گرداب خبرها، یا به جای باخ و بتهوون، جواد یساری گوش میدهی، یا گفتهای «برو کنار کریستوفر نولان، الان میخوام پژمان جمشیدی ببینم» — نیازی به شماتت یا احساس گناه نیست.
نهتنها کار اشتباهی نکردهای، بلکه از روانت مراقبت میکنی.
در جغرافیایی که هیچچیزش معلوم نیست و هر روز ممکن است خبر بدتری برسد، مهم است که انرژی روانیمان را یکجا خرج نکنیم.
◾ما باید حتی وسط صدای دلهرهآور موشکها طاقت بیاوریم — چون این سرزمین، اگر مانده، محصول مقاومت و دوام آنهاییست که تسلیم نشدند. نه مقابل دشمن، نه مقابل فشارهای روانفرسا.
گذر میکنیم از این روزها، گیرم زخمی و دلشکسته اما مثل اجدادمان که گذر کردند و #ایران را از وسط هزار نبرد نجات دادند، ما هم گذر میکنیم.
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟!
خدا کند که بمیرم، وطنفروش نباشم!
#ایران 🇮🇷
#لیلا_حسیننیا
#محسن_چاوشی❤️🎶
🖋 @ehsanmohammadi95
خدا کند که بمیرم، وطنفروش نباشم!
#ایران 🇮🇷
#لیلا_حسیننیا
#محسن_چاوشی❤️🎶
🖋 @ehsanmohammadi95
❌ هشدار
هموطنان عزیزی که قصد ترک خانه دارید
🏡 امیدوارم وقتی دوباره به خانه برمیگردید همه چیز سر جای خودش باشد اما لزومی ندارد در شبکههای اجتماعی عکس منتشر کنید یا اعلام رسمی کنید که خانه را ترک کردهاید.
در شرایط بحران همه اتفاقی ممکن است بیفتد، همانطور که خائنها در داخل کشور مشغول خرابکاری هستند، دزدان و سارقان هم مشغول کارند.
به آنها کمک نکنید!
🖋️ @ehsanmohammadi95
هموطنان عزیزی که قصد ترک خانه دارید
🏡 امیدوارم وقتی دوباره به خانه برمیگردید همه چیز سر جای خودش باشد اما لزومی ندارد در شبکههای اجتماعی عکس منتشر کنید یا اعلام رسمی کنید که خانه را ترک کردهاید.
در شرایط بحران همه اتفاقی ممکن است بیفتد، همانطور که خائنها در داخل کشور مشغول خرابکاری هستند، دزدان و سارقان هم مشغول کارند.
به آنها کمک نکنید!
🖋️ @ehsanmohammadi95
در این جنگل شیکِ جهانی، تو چه تنها و غریبی وطن …
🖋️ @ehsanmohammadi95
🖋️ @ehsanmohammadi95
(لحظات حمله به برجهای دوقلو)
📘 «داخل کابین ریاست جمهوری رفتم و خواستم که تنها باشم. به ترسی که بر مسافران آن هواپیما چیره شده بود و به اندوهی که گریبانگیر خانوادههای قربانیان بود فکر کردم که خداوند به آنها صبر بدهد و کشور را از این امتحان هدایت کند. یکی از اشعار روحانی مورد علاقهام به ذهنم خطور کرد:« ای خداوند مهربانی/ ای خداوند جبروت/ به ما دانایی و دلیری عطا فرما/ تا با این لحظات روبه رو شویم».
📙جورج بوش/ کتاب "خاطرات جورج بوش- لحظات تصمیم"/ ترجمه محمد حسین اسماعیلزاده و حسین یاغچی
😏😏
🖋 @ehsanmohammasi95
📘 «داخل کابین ریاست جمهوری رفتم و خواستم که تنها باشم. به ترسی که بر مسافران آن هواپیما چیره شده بود و به اندوهی که گریبانگیر خانوادههای قربانیان بود فکر کردم که خداوند به آنها صبر بدهد و کشور را از این امتحان هدایت کند. یکی از اشعار روحانی مورد علاقهام به ذهنم خطور کرد:« ای خداوند مهربانی/ ای خداوند جبروت/ به ما دانایی و دلیری عطا فرما/ تا با این لحظات روبه رو شویم».
📙جورج بوش/ کتاب "خاطرات جورج بوش- لحظات تصمیم"/ ترجمه محمد حسین اسماعیلزاده و حسین یاغچی
😏😏
🖋 @ehsanmohammasi95
✅ حالا باید چکار کنیم؟
✍️ احسان محمدی
ما شهروندان عادی درگیر جنگی شدیم که نقشی در آغاز آن نداشتیم و بعید است که با توجه به حمله شب گذشته آمریکا خیلی در پایان دادن به آن بتوانیم کاری بکنیم.
وقتی چنین موقعیتی رخ میدهد چکار میتوانیم بکنیم؟
✅ جوابها کلیشهای اما واقعی است، احتمالاً هر کشوری که درگیر جنگ شده مردم همین حرفها را زدهاند. اینکه باید خونسردی را حفظ کرد، باید به آرامش خودمان کمک کنیم، باید از توزیع استرس و خبر بد جلوگیری کنیم و …
من در هر چیزی تردید داشته باشم در یک چیز تردید ندارم، اینکه «تمام میشود». تمام میشود و به زندگی عادی برمیگردیم، عزیزان و ساختمانهایی را از دست میدهیم و ممکن است تغییرات عمیقی درون ما و پیرامونمان رخ بدهد اما کماکان مادرها قورمهسبزیخواهند پخت، پدرها کنترل تلویزیون را دستشان میگیرند، پسرها و دخترهای نوجوان عاشق میشوند و به حرف کسی گوش نمیدهند، گویندگان خبر با اغراق از پیشرفتها حرف میزنند و کارمندها هر وقت فرصت کنند اداره را میپیچانند!
✅ میدانم در این شرایط خواندن این جملات خیلی روی اعصاب است اما چند ماه بعد میبینید که همینطور است، ممکن است روزهایی از راه برسد که غبطه بخوریم به حالمان در سال ۱۴۰۴، به همان روزهایی که به نظرمان مزخرف بود و امکان نداشت زندگی از این بدتر شود، با حسرت بگوییم قدر آن روزها را ندانستیم.
ممکن است اوضاع بهتر شود. تقریباً هیچکس، هیچچیز نمیداند حتی آنها که وانمود میکنند همه چیز را میدانند!
✅ «دل قویدار!»
این دو کلمه برای من حکم جادو را دارد حتی وقتی دل خودم شبیه ارگ بم فروریخته است، من جنگ را از نزدیک دیدهام، کشته شدن عزیزانم، گرسنگی و فرار، خاکستر شدن خانهها، پیر شدن یکشبه پدرها و مادرها و کابوسهایی که بچهها با خودشان حملکردند. در کتاب #جنگ_بود در موردش نوشتهام اما ماجرا این است که جنگ فعلی خیلی متفاوت است، نه آنقدر جنگ است که آدمها کافه نروند، نه آنقدر صلح است که بوی باروت و خون نپیچد توی هوا!
این جنگی نیست که «با نوای کاروان بار بندید همرهان» جوانها از زیر اسپند بگذرند و بروند خط مقدم، این جنگی است که غولی با چشمهای قرمز از توی سیاهی آسمان به زمین زل میزند و هر جایی را که بخواهد ویران میکند. نه سنگ من و تو به آسمان میرسد نه دود دل دردمندان چشم غول را کور میکند. زنان و مردانی وسط این هیاهو با تمام وجود دارند میجنگند با غول، با شجاعت و جسارتی مثالزدنی ولی کافی نیست انگار.
در چنین شرایطی دل قویداریم و امیدوار باشیم به روحی که در ذرهذره این خاک وجود دارد، روح سربازان، پدران و مادران و پسران و دخترانی که در طول تاریخ از ایران دفاع کردند حتی وقتی زورشانکم بود، شمشیرشان کُند بود، اسلحهشان فشنگ نداشت.
✅ این جنگ هم تمام میشود، دیر یا زود، با زخمهایی بر تن و روحمان اما چارهای نداریم جز ادامه دادن و مراقبت از اینکه «بدتر از این نشود»، چیزی که همیشه نگرانم میکند تجزیه و تفرقه است، هر جا نشانهاش را دیدیم محکم جلویش بایستیم، ما گذر میکنیم از این طوفان موشک و آتش … باید گذر کنیم، چون قرار است بعد از این، دوباره زندگی کنیم، دوباره دلتنگ شویم، دوباره غبطه بخوریم به هم، دوباره تلاش کنیم برای بهتر شدن، دوباره به گلدانهایمان آب بدهیم و دوباره جلوی آینه لبخند بزنیم به خودمان که شبِ سیاه هم گذشت و «هنوز زندهایم و مثل هر درخت دیگری پُر از پرندهایم!»
دل قویدار عزیز من! دل قویدار …
🖋️ @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
ما شهروندان عادی درگیر جنگی شدیم که نقشی در آغاز آن نداشتیم و بعید است که با توجه به حمله شب گذشته آمریکا خیلی در پایان دادن به آن بتوانیم کاری بکنیم.
وقتی چنین موقعیتی رخ میدهد چکار میتوانیم بکنیم؟
✅ جوابها کلیشهای اما واقعی است، احتمالاً هر کشوری که درگیر جنگ شده مردم همین حرفها را زدهاند. اینکه باید خونسردی را حفظ کرد، باید به آرامش خودمان کمک کنیم، باید از توزیع استرس و خبر بد جلوگیری کنیم و …
من در هر چیزی تردید داشته باشم در یک چیز تردید ندارم، اینکه «تمام میشود». تمام میشود و به زندگی عادی برمیگردیم، عزیزان و ساختمانهایی را از دست میدهیم و ممکن است تغییرات عمیقی درون ما و پیرامونمان رخ بدهد اما کماکان مادرها قورمهسبزیخواهند پخت، پدرها کنترل تلویزیون را دستشان میگیرند، پسرها و دخترهای نوجوان عاشق میشوند و به حرف کسی گوش نمیدهند، گویندگان خبر با اغراق از پیشرفتها حرف میزنند و کارمندها هر وقت فرصت کنند اداره را میپیچانند!
✅ میدانم در این شرایط خواندن این جملات خیلی روی اعصاب است اما چند ماه بعد میبینید که همینطور است، ممکن است روزهایی از راه برسد که غبطه بخوریم به حالمان در سال ۱۴۰۴، به همان روزهایی که به نظرمان مزخرف بود و امکان نداشت زندگی از این بدتر شود، با حسرت بگوییم قدر آن روزها را ندانستیم.
ممکن است اوضاع بهتر شود. تقریباً هیچکس، هیچچیز نمیداند حتی آنها که وانمود میکنند همه چیز را میدانند!
✅ «دل قویدار!»
این دو کلمه برای من حکم جادو را دارد حتی وقتی دل خودم شبیه ارگ بم فروریخته است، من جنگ را از نزدیک دیدهام، کشته شدن عزیزانم، گرسنگی و فرار، خاکستر شدن خانهها، پیر شدن یکشبه پدرها و مادرها و کابوسهایی که بچهها با خودشان حملکردند. در کتاب #جنگ_بود در موردش نوشتهام اما ماجرا این است که جنگ فعلی خیلی متفاوت است، نه آنقدر جنگ است که آدمها کافه نروند، نه آنقدر صلح است که بوی باروت و خون نپیچد توی هوا!
این جنگی نیست که «با نوای کاروان بار بندید همرهان» جوانها از زیر اسپند بگذرند و بروند خط مقدم، این جنگی است که غولی با چشمهای قرمز از توی سیاهی آسمان به زمین زل میزند و هر جایی را که بخواهد ویران میکند. نه سنگ من و تو به آسمان میرسد نه دود دل دردمندان چشم غول را کور میکند. زنان و مردانی وسط این هیاهو با تمام وجود دارند میجنگند با غول، با شجاعت و جسارتی مثالزدنی ولی کافی نیست انگار.
در چنین شرایطی دل قویداریم و امیدوار باشیم به روحی که در ذرهذره این خاک وجود دارد، روح سربازان، پدران و مادران و پسران و دخترانی که در طول تاریخ از ایران دفاع کردند حتی وقتی زورشانکم بود، شمشیرشان کُند بود، اسلحهشان فشنگ نداشت.
✅ این جنگ هم تمام میشود، دیر یا زود، با زخمهایی بر تن و روحمان اما چارهای نداریم جز ادامه دادن و مراقبت از اینکه «بدتر از این نشود»، چیزی که همیشه نگرانم میکند تجزیه و تفرقه است، هر جا نشانهاش را دیدیم محکم جلویش بایستیم، ما گذر میکنیم از این طوفان موشک و آتش … باید گذر کنیم، چون قرار است بعد از این، دوباره زندگی کنیم، دوباره دلتنگ شویم، دوباره غبطه بخوریم به هم، دوباره تلاش کنیم برای بهتر شدن، دوباره به گلدانهایمان آب بدهیم و دوباره جلوی آینه لبخند بزنیم به خودمان که شبِ سیاه هم گذشت و «هنوز زندهایم و مثل هر درخت دیگری پُر از پرندهایم!»
دل قویدار عزیز من! دل قویدار …
🖋️ @ehsanmohammadi95
توئیت ۴ سال پیش.
این ستادِ پرنفوذ و قدرتمند را معرفی و حذف کنید حال ایران بهتر میشود.
🖋️ @ehsanmohammadi95
این ستادِ پرنفوذ و قدرتمند را معرفی و حذف کنید حال ایران بهتر میشود.
🖋️ @ehsanmohammadi95
Forwarded from نشر وزن دنیا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال منتشر شد
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
«آبی آنتیک» روایت ابراهیم افشار از تاریخ هشتاد سالهی باشگاههای تاج و استقلال تهران توسط نشر وزندنیا منتشر شد.
کتاب «آبی آنتیک؛ از تاج تا استقلال» نوشتهی ابراهیم افشار، روزنامهنگار کهنهکار و پژوهشگر تاریخ ورزش ایران است که در فرمی متفاوت به روایت لحظههای درخشان تاریخ باشگاه آبیپوش پایتخت از زمان شکلگیری تا امروز میپردازد.
این کتاب در ۱۰ فصل و ۷۳۶ صفحه، خواننده را با رویدادهای مهم و چهرههای تاثیرگذار باشگاه آشنا میکند. قلم سحرانگیز ابراهیم افشار در کتاب آبی آنتیک راوی تریلوژی دوچرخهسواران، تاج و استقلال است و نویسنده از قهرمانانی میگوید که در ۸دههی اخیر عضو کلوپ آبی ایران بودهاند.
کتاب آبی آنتیک، در هشتادمین سال تاسیس باشگاه فوتبال تاج-استقلال، به صورت تمام رنگی با جلد گالینگور و در قطع وزیری، با قیمت ۲میلیون تومان از سوی نشر وزندنیا به بازار کتاب عرضه شده و در کتابفروشیهای معتبر و فروشگاههای آنلاین خرید کتاب قابل تهیه است.
برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید👇
لینک خرید مستقیم کتاب با تخفیف
@vaznedonyabooks
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 شبکه نسیم، برنامه ققنوس، ۱۲ تیر ۱۴۰۴
🖋️ @ehsanmohammadi95
🖋️ @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🌘 ماه حقیقت و ابر فریب...
✍ احسان محمدی
▪️از امشب که هیاتها سنج و زنجیر و طبل هایشان را جمع میکنند برای خیلیها امام حسین (ع) بایگانی میشود تا سال دیگر.
خطا اینجاست که آزادگی و شرافت و کرامت انسان را فصلی کنیم و چیزی از آن نیاموزیم.
▪️میگویند وقتی قبیله ها از کشتن امام حسین فارغ شدند با افتخار به شام و کوفه و ...برگشتند، هر گروه برای خودش لقبی برگزید. از جمله #بنوالسرج!
▪️آنها فرزندان کسانی بودند که بر پیکر بیجان حسین اسب تاختند. آنها #نعل اسبان شان را بر سر در خانههایشان آویزان کردند و به آن فخر می فروختند و جماعتی به آنها غبطه می خوردند که چه سعادتی نصیب شان شده.
▪️حتی برخی که رشک میبردند نعلهای دروغین بر در خانه خود میبستند!
▪️یک بار دیگر بخوانید! کسانی برای اینکه از این پیروزی بزرگ جا مانده بودند نعل جعلی میزدند تا به دیگران بگویند ما هم بر پیکر حسین بن علی که علیه #امیرالمومنین_یزید فتنه کرد اسب تاختیم!
▪️قدرت تبلیغات را میبینید که چطور روایت خودش را به خورد قوم جاهل میدهد؟ چطور جای حق و باطل را عوض میکند؟
▪️هزارسال بعد هیچکس نمیخواهد کسی یادش بیاید که یکی از فرزندان اهل کوفه است چه رسد بر آنها که علیه امام حسین لشکر کشیدند!
▪️میگویند تاریخ را قوم پیروز مینویسد پس هر جور دلش میخواهد مینویسد.
🌙 اما ماه حقیقت تا ابد پشت ابر فریب پنهان شدنی نیست، نیست، نیست.
#محرم
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
▪️از امشب که هیاتها سنج و زنجیر و طبل هایشان را جمع میکنند برای خیلیها امام حسین (ع) بایگانی میشود تا سال دیگر.
خطا اینجاست که آزادگی و شرافت و کرامت انسان را فصلی کنیم و چیزی از آن نیاموزیم.
▪️میگویند وقتی قبیله ها از کشتن امام حسین فارغ شدند با افتخار به شام و کوفه و ...برگشتند، هر گروه برای خودش لقبی برگزید. از جمله #بنوالسرج!
▪️آنها فرزندان کسانی بودند که بر پیکر بیجان حسین اسب تاختند. آنها #نعل اسبان شان را بر سر در خانههایشان آویزان کردند و به آن فخر می فروختند و جماعتی به آنها غبطه می خوردند که چه سعادتی نصیب شان شده.
▪️حتی برخی که رشک میبردند نعلهای دروغین بر در خانه خود میبستند!
▪️یک بار دیگر بخوانید! کسانی برای اینکه از این پیروزی بزرگ جا مانده بودند نعل جعلی میزدند تا به دیگران بگویند ما هم بر پیکر حسین بن علی که علیه #امیرالمومنین_یزید فتنه کرد اسب تاختیم!
▪️قدرت تبلیغات را میبینید که چطور روایت خودش را به خورد قوم جاهل میدهد؟ چطور جای حق و باطل را عوض میکند؟
▪️هزارسال بعد هیچکس نمیخواهد کسی یادش بیاید که یکی از فرزندان اهل کوفه است چه رسد بر آنها که علیه امام حسین لشکر کشیدند!
▪️میگویند تاریخ را قوم پیروز مینویسد پس هر جور دلش میخواهد مینویسد.
🌙 اما ماه حقیقت تا ابد پشت ابر فریب پنهان شدنی نیست، نیست، نیست.
#محرم
🖋 @ehsanmohammadi95
🛜 شما هم به این بیماری شیک و مدرن FOMO مبتلا هستید؟
✍ احسان محمدی
🛜 بیماری FOMO یک بیماری مدرن و شیک است. از آنهایی که نه آزمایش خون میخواهد، نه سرفه و تب دارد، ولی مثل خوره به جان آدم میافتد و از درون آدم را میخراشد.
مخفف «Fear of Missing Out»؛ ترس از جا ماندن. ترسِ تجربه نکردن، نچشیدن، نرفتن، ندیدن ...
🛜 اجداد غارنشین ما ترسهای دیگری داشتند. ترس خورده شدن توسط حیوانات وحشی، ترس از زخمی که عفونت کرده، ترس مُردن از گرسنگی، ترس طرد از قبیله ...
اما ما به محض باز کردن چشم در رختخواب و دست گرفتن گوشی، ترس جدیدی را تجربه میکنیم، اینکه فلانی در حال خوردن صبحانهی سلامت در فلورانس است، آن یکی در حال دویدن در پارک با لباس اسپرتِ برند، سومی تعداد فالوور و لایکش از ما جلو زده و چهارمی عکسهای پارتی دیشب را منتشر کرده و زیرش نوشته: «ترکوندیم! علی برکت الله!»
🛜 و ما مدام در حال ترسیدن از جا ماندنیم. ترس از اینکه دنیا یک مهمانی بزرگ است و ما حتی توی لیست رزرو هم نیستیم. ترس از اینکه همه دارند یک جای هیجانانگیز زندگی میکنند، جز ما. ترس از اینکه بقیه وسط جلسهی سرنوشتساز زندگیشاناند و ما هنوز دنبال جوراب دوممان میگردیم!
و بعد این سوال به روان آدم چنگ میاندازد: "یعنی من واقعاً جا موندم؟"
🛜 مواجهه مداوم با تصویرهای موفقیتآمیز دیگران در شبکههای اجتماعی، به کاهش رضایت از زندگی، افزایش اضطراب و احساس ناکامی میانجامد. این احساس، اغلب نه به دلیل فقر واقعی یا شکست واقعی، بلکه به واسطهی مقایسهی خود با «نمایش بیرونی» دیگران است. در واقع آنقدر که فکر میکنیم بقیه جلو نرفتهاند.
تحقیقات روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که شبکههای اجتماعی «واقعیت تقطیرشده» را نمایش میدهند؛ یعنی فقط لحظات براق و بیخطوخش! بیهیچ نشانی از اضطراب، ضعف یا شکست.
🛜 اینکه فلانی هر روز عکس قهوه با کتاب و پنجرهی بارانی میگذارد دلیل نمیشود زندگیاش خیلی شیرینتر از ما باشد، آن فنجان دلربای قهوه شاید هشتمین عکس از زوایای مختلف باشد که خوب در آمده! آن کتاب؟ شاید فقط جلدش باشد و طرف حتی پنح صفحهاش را نخوانده. تازه شاید دست خود شما برسد هم حوصله نکنید 5 خطش را بخوانید!
باید کار کنیم، بدویم و به سمت بهتر شدن پیش برویم اما فراموش نکنیم که واقعیت پشت فیلترها گم شده، آدمها بلد شدهاند خوب نشان بدهند، نه لزوماً خوب زندگی کنند.
تو فکر میکنی بقیه به تاخت رفتهاند و جا ماندهای، ولی همهمان داریم یهجوری ادا درمیآوریم که انگار همهچیز خوب است و احمق مردا و زنا که باور کند!
❌ خبری نیست ... دستکم آنقدرها که فکر میکنید خبری نیست! هر وقت با دیدن موفقیتهای دیگران در شبکههای اجتماعی حس کردید خیلی جاماندهاید، مکث کنید، دوباره فکر کنید، شاید خبری نیست و شما به FOMO مبتلا شدهاید!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
🛜 بیماری FOMO یک بیماری مدرن و شیک است. از آنهایی که نه آزمایش خون میخواهد، نه سرفه و تب دارد، ولی مثل خوره به جان آدم میافتد و از درون آدم را میخراشد.
مخفف «Fear of Missing Out»؛ ترس از جا ماندن. ترسِ تجربه نکردن، نچشیدن، نرفتن، ندیدن ...
🛜 اجداد غارنشین ما ترسهای دیگری داشتند. ترس خورده شدن توسط حیوانات وحشی، ترس از زخمی که عفونت کرده، ترس مُردن از گرسنگی، ترس طرد از قبیله ...
اما ما به محض باز کردن چشم در رختخواب و دست گرفتن گوشی، ترس جدیدی را تجربه میکنیم، اینکه فلانی در حال خوردن صبحانهی سلامت در فلورانس است، آن یکی در حال دویدن در پارک با لباس اسپرتِ برند، سومی تعداد فالوور و لایکش از ما جلو زده و چهارمی عکسهای پارتی دیشب را منتشر کرده و زیرش نوشته: «ترکوندیم! علی برکت الله!»
🛜 و ما مدام در حال ترسیدن از جا ماندنیم. ترس از اینکه دنیا یک مهمانی بزرگ است و ما حتی توی لیست رزرو هم نیستیم. ترس از اینکه همه دارند یک جای هیجانانگیز زندگی میکنند، جز ما. ترس از اینکه بقیه وسط جلسهی سرنوشتساز زندگیشاناند و ما هنوز دنبال جوراب دوممان میگردیم!
و بعد این سوال به روان آدم چنگ میاندازد: "یعنی من واقعاً جا موندم؟"
🛜 مواجهه مداوم با تصویرهای موفقیتآمیز دیگران در شبکههای اجتماعی، به کاهش رضایت از زندگی، افزایش اضطراب و احساس ناکامی میانجامد. این احساس، اغلب نه به دلیل فقر واقعی یا شکست واقعی، بلکه به واسطهی مقایسهی خود با «نمایش بیرونی» دیگران است. در واقع آنقدر که فکر میکنیم بقیه جلو نرفتهاند.
تحقیقات روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که شبکههای اجتماعی «واقعیت تقطیرشده» را نمایش میدهند؛ یعنی فقط لحظات براق و بیخطوخش! بیهیچ نشانی از اضطراب، ضعف یا شکست.
🛜 اینکه فلانی هر روز عکس قهوه با کتاب و پنجرهی بارانی میگذارد دلیل نمیشود زندگیاش خیلی شیرینتر از ما باشد، آن فنجان دلربای قهوه شاید هشتمین عکس از زوایای مختلف باشد که خوب در آمده! آن کتاب؟ شاید فقط جلدش باشد و طرف حتی پنح صفحهاش را نخوانده. تازه شاید دست خود شما برسد هم حوصله نکنید 5 خطش را بخوانید!
باید کار کنیم، بدویم و به سمت بهتر شدن پیش برویم اما فراموش نکنیم که واقعیت پشت فیلترها گم شده، آدمها بلد شدهاند خوب نشان بدهند، نه لزوماً خوب زندگی کنند.
تو فکر میکنی بقیه به تاخت رفتهاند و جا ماندهای، ولی همهمان داریم یهجوری ادا درمیآوریم که انگار همهچیز خوب است و احمق مردا و زنا که باور کند!
❌ خبری نیست ... دستکم آنقدرها که فکر میکنید خبری نیست! هر وقت با دیدن موفقیتهای دیگران در شبکههای اجتماعی حس کردید خیلی جاماندهاید، مکث کنید، دوباره فکر کنید، شاید خبری نیست و شما به FOMO مبتلا شدهاید!
🖋 @ehsanmohammadi95