tgoop.com/ehsanmohammadi95/9477
Last Update:
◼️ «کم آوردن» حق مسلّم ماست!
✍️ احسان محمدی
◼️ما موجودات نحیفی هستیم؛ با ۳۲ دندان، ۲۰۶ قطعه استخوان، چند لیتر خون و یک مشت عصب و عضله!
تا قبل از کشف آتش و اسلحه هم یکی از خوشمزهترین و آسانترین طعمهها برای خرس غارنشین، ببر دندانخنجری و شیرها بودیم.
نه سرعت زیادی داشتیم، نه پوست خشکی، نه میتوانستیم استتار کنیم و نه حتی دندان و ناخنی که بتوانیم با آن دفاع کرد!
◼️بعد از هزاران سال، به واسطه خوردن قند و چربی بیش از حد، چاق، تنبل و ضعیفتر هم شدهایم، مهارتهای شکار و زندگی در شرایط سخت را از دست دادهایم و با وجود همه پیشرفتهای پزشکی، ویروسی مثل کرونا داشت منقرضمان میکرد!
❌ اما این فقط بخشی از داستان است.
ما در این گوشه دنیا، به خاطر زندگی در جغرافیایی ناامن، اقتصادی متزلزل، آیندهای نامعلوم و تاریخی پر درد، هر روز اضطراب و استرس زیادی را تحمل میکنیم.
◼️ در زندگی شخص گاهی از جنگهایی زخمی هستیم که نه آن را شروع کردهایم و نه حتی در آنها شرکت کردهایم. حتی در شبکههای اجتماعی از کسانی زخم میخوریم که هرگز آنها را ندیدهایم و فرصت بدی کردن به آنها را هم نداشتهایم، اما هر لحظه که اراده میکنند میتوانند خنجر کینه و نفرتشان را به شکل کامنت تا دسته درون قلبمان فرو کنند!
◼️ مغز و روان ما برای تحمل این همه فشار مدرن، برای این همه مسابقه روزانه، برای این همه جنگِ دقیقه به دقیقه و اخبار بد از تغییرات اقلیمی تا دیدن استوریهای خوشاندام و پولدار شدن کسی که از او بدمان میآید، آمادگی ندارد. تازه مدام به ما نصحیت میکنند که «قوی باش!» و ما هم در حالیکه خودمان جان نداریم به دیگران توصیه میکنیم «طاقت بیار!»
◼️ ما در عصر تلاطم زندگی میکنیم، عصر فشارهای ناجوانمردانه و توقعات بیش از حد. برای همین حق داریم گاهی کم بیاوریم، تسلیم شویم، زار بزنیم، قرص بخوریم، سپر بیندازیم، پتو را روی سرمان بکشیم و بخوابیم!
گاهی، گاهی...
کم آوردن در این عصر حق مسلم ماست. نه خودمان را سرزنش کنیم و نه کسی دیگر را بابت «گاهی» ضعیف شدن. زور زیاد است، زور زندگی، زور غم، فشار مسابقه و رقابت!
در گذشته هم رنج بوده، که حافظ سروده:
«اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم»
اما در گذر زمان، «ساقی سیمساق» میکدهها که غم را ناک اوت میکرد، جای خودش را به موتوریهای ساقی حواشی پارکها داده که عرق سگی را در مشما به خلق میدهند و نه تنها «بنیاد غم» کَکَش نمیگزد، بلکه سالی چند هزار نفر هم کور میشوند!
البته منظور حافظ حتماً «ساقی آسمانی» بوده که «مِی آسمانی» به «جام آسمانی» میریخته تا پدر «غم زمینی» را در بیاورد، ولی در عصر شک، همین را هم کم داریم؛ یعنی بیشترمان نه ایمان درست و حسابی داریم که دلمان قرص شود، نه توان و نایی برای جنگیدن با این همه غم و رنج! به همین خاطر لشکر غم میزند شل و پلمان میکند، یکسری میرویم پیش تراپیست، یکسری فحش میدهیم و بعضیهایمان هم دریچه را نگاه میکنیم و آه میکشیم! همین!
◼️در چنین روزگار و جغرافیای ناسازگاری به جای اینکه چشم انتظار نجاتدهندهای باشیم، لازم است با خودمان مهربان باشیم، دو دستی خودمان را در آغوش بگیریم و پناه خودمان شویم که خیلی وقت است پناهگاهها را به زیرگذر و فروشگاه تبدیل کردهاند!
🖋️ @ehsanmohammadi95
BY روزنوشتهای احسان محمدی
Share with your friend now:
tgoop.com/ehsanmohammadi95/9477