✳️ تأثیر انتظارات تورمی بر تورم در ایران
✳️ دکتر محمدرضا منجذب
🔻 انتظارات تورمی به معنای شکلگیری و پیشبینی جامعه از تورم در دوره آتی (مثلاً یکفصل یا یک سال آینده) است. مطالعات انجامشده در ایران حاکی از شکلگیری انتظارات بهصورت تطبیقی (قویتر) و عقلایی است. نمودار و جدول زیر رابطه مثبت انتظارات تطبیقی تورم با تورم در ایران است. این نمودار و جدول بر مبنای نه دهه آمار موجود از تورم در ایران به روش کوانتایل در نرمافزار ایویوز طراحیشده است. نتایج مهم این تخمین به شرح زیر است:
🔻 اول، تأثیر انتظارات تورمی بر تورم مثبت است. بهعبارتدیگر با افزایش انتظارات تورمی، در ایران تورم افزایشیافته است.
🔻 دوم، با افزایش ارقام تورم در ایران (از تکرقمی تا بالای پنجاهدرصد)، تأثیرگذاری انتظارات تورمی بر تورم بیشتر شده است. بطوریکه در تورم تکرقمی (برخی سالهای دهه چهل و نیز دو سه سال دیگر از در دهههای دیگر)، اگر انتظارات یک درصد افزایش مییافت موجب افزایش 0/46 درصدی در تورم شده است. لکن با افزایش سطح تورم طبق نمودار و جدول این ضریب تا 1/34 درصد تورم را افزایش میدهد.
🔻 سوم، تأثیر انتظارات بر تورم نامتقارن است. بهعبارتدیگر هنگام افزایش انتظارات و نیز تورم، تأثیر افزاینده انتظارات بر تورم (با ضریبی) بیشتر است، ولی در کاهش تورم، تأثیر انتظارات بر تورم کمتر است. (اعداد جدول برای افزایشها تخمین خورده است).
🔻 چهارم، چون تأثیر انتظارات تورمی بر تورم نسبتاً شدید و ملموس است، لازم است عوامل مؤثر بر انتظارات تورمی کالبدشکافی و شناسایی گردد. در این مسیر میتوان با کنترل انتظارات تا حد زیادی به کنترل تورم دستیافت.
🔻 پنجم، سیاستهای کنترل انتظارات قیمتی هرچقدر بلندمدت تر باشد، تاثیری بلندمدت تر بر کنترل تورم خواهد داشت.
🌐 کانال دکتر منجذب
✳️ دکتر محمدرضا منجذب
🔻 انتظارات تورمی به معنای شکلگیری و پیشبینی جامعه از تورم در دوره آتی (مثلاً یکفصل یا یک سال آینده) است. مطالعات انجامشده در ایران حاکی از شکلگیری انتظارات بهصورت تطبیقی (قویتر) و عقلایی است. نمودار و جدول زیر رابطه مثبت انتظارات تطبیقی تورم با تورم در ایران است. این نمودار و جدول بر مبنای نه دهه آمار موجود از تورم در ایران به روش کوانتایل در نرمافزار ایویوز طراحیشده است. نتایج مهم این تخمین به شرح زیر است:
🔻 اول، تأثیر انتظارات تورمی بر تورم مثبت است. بهعبارتدیگر با افزایش انتظارات تورمی، در ایران تورم افزایشیافته است.
🔻 دوم، با افزایش ارقام تورم در ایران (از تکرقمی تا بالای پنجاهدرصد)، تأثیرگذاری انتظارات تورمی بر تورم بیشتر شده است. بطوریکه در تورم تکرقمی (برخی سالهای دهه چهل و نیز دو سه سال دیگر از در دهههای دیگر)، اگر انتظارات یک درصد افزایش مییافت موجب افزایش 0/46 درصدی در تورم شده است. لکن با افزایش سطح تورم طبق نمودار و جدول این ضریب تا 1/34 درصد تورم را افزایش میدهد.
🔻 سوم، تأثیر انتظارات بر تورم نامتقارن است. بهعبارتدیگر هنگام افزایش انتظارات و نیز تورم، تأثیر افزاینده انتظارات بر تورم (با ضریبی) بیشتر است، ولی در کاهش تورم، تأثیر انتظارات بر تورم کمتر است. (اعداد جدول برای افزایشها تخمین خورده است).
🔻 چهارم، چون تأثیر انتظارات تورمی بر تورم نسبتاً شدید و ملموس است، لازم است عوامل مؤثر بر انتظارات تورمی کالبدشکافی و شناسایی گردد. در این مسیر میتوان با کنترل انتظارات تا حد زیادی به کنترل تورم دستیافت.
🔻 پنجم، سیاستهای کنترل انتظارات قیمتی هرچقدر بلندمدت تر باشد، تاثیری بلندمدت تر بر کنترل تورم خواهد داشت.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
گفتار اقتصادی
❇️ بررسی رابطه تجربی انتظارات تورمی و تورم در ایران طی نه دهه اخیر، حاکی از رابطه مثبت میان این دو است. بطوریکه با افزایش انتظارات تورمی، تورم افزایشیافته است. همچنین در سطوح بالاتر تورمی، تأثیر انتظارات تورمی بر تورم شدیدتر و بیشتر بوده است. نمودار آبیرنگ…
👍10👏1👌1
⭕️ مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
روزنامه تعادل نوشت:
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
⭕️ دکتر محمدرضا منجذب:
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم سازد. https://www.tgoop.com/drmonjazeb
روزنامه تعادل نوشت:
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
⭕️ دکتر محمدرضا منجذب:
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم سازد. https://www.tgoop.com/drmonjazeb
روزنامه تعادل
مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
👍15👏2👌1😐1
🔻 تاثیر خروج ترامپ از برجام بر متغیرهای کلان به روایت تصویر
🔺 دکتر محمدرضا منجذب:
🔹 بر مبنای داده های مستخرج از سایت بانک مرکزی، تمامی متغیرها، از جمله مصرف بخش خصوصی، مصرف بخش دولت، صادرات و واردات به قیمت ثابت 95 و میلیارد ریال بعد از خروج ترامپ از برجام (در سال 1397) کاهش داشته است. این متغیرها هنوز به شرایط قبل از 97 برنگشته اند. ضمن اینکه جمعیت ایران در این سالها افزایش داشته است. در نتیجه متغیرهای سرانه کاهش بیشتری داشته است.
🌐 کانال دکتر منجذب
🔺 دکتر محمدرضا منجذب:
🔹 بر مبنای داده های مستخرج از سایت بانک مرکزی، تمامی متغیرها، از جمله مصرف بخش خصوصی، مصرف بخش دولت، صادرات و واردات به قیمت ثابت 95 و میلیارد ریال بعد از خروج ترامپ از برجام (در سال 1397) کاهش داشته است. این متغیرها هنوز به شرایط قبل از 97 برنگشته اند. ضمن اینکه جمعیت ایران در این سالها افزایش داشته است. در نتیجه متغیرهای سرانه کاهش بیشتری داشته است.
🌐 کانال دکتر منجذب
👍7👏2❤1🙏1
❄️ تعریف و تفسیر فقر در اقتصاد
🔻دکتر محمدرضا منجذب
🔺طی سالهای اخیر افکار عمومی ایرانیان بهطور مستمر واژه فقر مطلق را میشنوند. واژهای که لازم است از منظر اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. اساسا دولت اقدام به پرداخت یارانههای نقدی میکند تا دهکهای محروم را از فقر مطلق دور سازد.
🔺اما تعریف فقر مطلق چیست و چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد؟ فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همانطور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
🔺برای به دست آوردن مقدار کالری فوق به مواد غذایی زیر نیاز است: 5گرم سبزیجات برگدار، 110 گرم صیفیجات (سیبزمینی، هویج، ...)، 90 گرم شیر، 35 گرم روغن، 35 گرم شکر، 10 گرم گوشت (ماهی، گوشت قرمز)، 45 گرم حبوبات (نخود فرنگی، عدس و...)، 395 گرم غلات (برنج، ذرت، گندم و...) که تقریباً معادل 2 پیمانه برنج میشود. فقر روزانه 2 دلار، مقدار مصرفی علاوه بر حداقل نیازهای طبیعی را نشان میدهد و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و بیانگر هزینههای مشارکت فرد در زندگی روزمره جامعه نیز هست. در این خط فقر بالاتر، 55 درصد جمعیت هند زیر خط فقر (در سال 1985) بودند که درست قبل از رشد جهشی اخیر بود. با این اوصاف و دلار 50هزار تومان و بعد خانوار 4 نفری در ایران فقر روزانه 400هزار تومان و ماهانه یازده میلیون تومان برای خانوار ایرانی و بهطور متوسط متصور است. بدیهی است این عدد در شهرهای بزرگتر بیشتر است.
🔺اما چگونه میتوان فقر را در فضای عمومی یک اقتصاد تخمین زد؟ دیدگاههای متفاوتی در این زمینه مطرح میشود اما اقتصاددان دانشگاه کمبریج، آمارتیا سِن با اقتصاد سنتی مبتنی بر رفاه که بر ترجیح آشکار یا علاقه محور افراد در بهرهگیری آنها در انتخابهای شان تأکید میکند، مخالف میکند و دلیل آن را کمبود اطلاعات مربوط به نحوه ترجیح دادن مردم در هنگام انتخاب کالایی و جامعه است. بنابراین، سِن تئوری رفاه خود را نه بر میزان دسترسی و دستیابی افراد (به عنوان مثال به نیازهای پایه) بلکه بر اساس قابلیتهای فردی بنا میکند. او اعتقاد دارد که این رویکرد میتواند بر اساس اطلاعات مخفیتر ترسیم شود. از مجموعهای از قابلیتهای ممکن. سِن تعداد محدودی از آنها را که برای شرایط رفاهی مهمتر هستند، برمیگزیند. به عقیده سِن، زندگی شامل آزادی موثر یک فرد برای دستیابی به.
🔺 موقعیتهای بودن و انجام دادن یا به عبارتیبرداری از کارکردها است. او بهطور ویژه به این کارکردها وزن نمیدهد چرا که به عقیده او شرایط رفاهی، مفهومی بزرگ، چندجزئی و مبهم و به صورت ذاتی دوپهلو است. کارکردهای اصلی انتخاب شده توسط سِن که در سطح زندگی تأثیر اساسی دارند، عبارتند از: تغذیه کافی، جلوگیری از مرگ و میر زودرس، حضور در جامعه بدون شرمندگی، شاد بودن، آزاد بودن و... نکتهای که سِن بر آن تأکید میکند، این است که وقتی دستاوردهایی مثل درآمد نمیتواند تضمینکننده رفاه بیشتر باشد، آزادی بر سایر چیزها مقدم است. همانطور که امید به زندگی هم در کاستاریکا و هم در ایالات متحده امریکا با هم برابر است. در حالی که درآمد سرانه امریکا 9 برابر کاستاریکا است. این گزارهای است که در بررسیهای کلی فقر در اقتصاد ایران باید مورد توجه قرار بگیرد. باید دید اقتصاد ایران تا چه اندازه گزارههای فقر مطلق را پشت سر گذاشته و چگونه با فقر دست و پنجه نرم کرده است؟ البته غیر از فقر مطلق، اقتصاددانان از انواع فقر، همچون فقر نسبی، نیز سخن گفته اند، که در جایی دیگر باید مورد بحث قرار گیرد./تعادل
مطلب مرتبط👈 ارتباط میان تورم، فقر و توزیع درآمد
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
🔺طی سالهای اخیر افکار عمومی ایرانیان بهطور مستمر واژه فقر مطلق را میشنوند. واژهای که لازم است از منظر اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. اساسا دولت اقدام به پرداخت یارانههای نقدی میکند تا دهکهای محروم را از فقر مطلق دور سازد.
🔺اما تعریف فقر مطلق چیست و چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد؟ فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همانطور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
🔺برای به دست آوردن مقدار کالری فوق به مواد غذایی زیر نیاز است: 5گرم سبزیجات برگدار، 110 گرم صیفیجات (سیبزمینی، هویج، ...)، 90 گرم شیر، 35 گرم روغن، 35 گرم شکر، 10 گرم گوشت (ماهی، گوشت قرمز)، 45 گرم حبوبات (نخود فرنگی، عدس و...)، 395 گرم غلات (برنج، ذرت، گندم و...) که تقریباً معادل 2 پیمانه برنج میشود. فقر روزانه 2 دلار، مقدار مصرفی علاوه بر حداقل نیازهای طبیعی را نشان میدهد و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و بیانگر هزینههای مشارکت فرد در زندگی روزمره جامعه نیز هست. در این خط فقر بالاتر، 55 درصد جمعیت هند زیر خط فقر (در سال 1985) بودند که درست قبل از رشد جهشی اخیر بود. با این اوصاف و دلار 50هزار تومان و بعد خانوار 4 نفری در ایران فقر روزانه 400هزار تومان و ماهانه یازده میلیون تومان برای خانوار ایرانی و بهطور متوسط متصور است. بدیهی است این عدد در شهرهای بزرگتر بیشتر است.
🔺اما چگونه میتوان فقر را در فضای عمومی یک اقتصاد تخمین زد؟ دیدگاههای متفاوتی در این زمینه مطرح میشود اما اقتصاددان دانشگاه کمبریج، آمارتیا سِن با اقتصاد سنتی مبتنی بر رفاه که بر ترجیح آشکار یا علاقه محور افراد در بهرهگیری آنها در انتخابهای شان تأکید میکند، مخالف میکند و دلیل آن را کمبود اطلاعات مربوط به نحوه ترجیح دادن مردم در هنگام انتخاب کالایی و جامعه است. بنابراین، سِن تئوری رفاه خود را نه بر میزان دسترسی و دستیابی افراد (به عنوان مثال به نیازهای پایه) بلکه بر اساس قابلیتهای فردی بنا میکند. او اعتقاد دارد که این رویکرد میتواند بر اساس اطلاعات مخفیتر ترسیم شود. از مجموعهای از قابلیتهای ممکن. سِن تعداد محدودی از آنها را که برای شرایط رفاهی مهمتر هستند، برمیگزیند. به عقیده سِن، زندگی شامل آزادی موثر یک فرد برای دستیابی به.
🔺 موقعیتهای بودن و انجام دادن یا به عبارتیبرداری از کارکردها است. او بهطور ویژه به این کارکردها وزن نمیدهد چرا که به عقیده او شرایط رفاهی، مفهومی بزرگ، چندجزئی و مبهم و به صورت ذاتی دوپهلو است. کارکردهای اصلی انتخاب شده توسط سِن که در سطح زندگی تأثیر اساسی دارند، عبارتند از: تغذیه کافی، جلوگیری از مرگ و میر زودرس، حضور در جامعه بدون شرمندگی، شاد بودن، آزاد بودن و... نکتهای که سِن بر آن تأکید میکند، این است که وقتی دستاوردهایی مثل درآمد نمیتواند تضمینکننده رفاه بیشتر باشد، آزادی بر سایر چیزها مقدم است. همانطور که امید به زندگی هم در کاستاریکا و هم در ایالات متحده امریکا با هم برابر است. در حالی که درآمد سرانه امریکا 9 برابر کاستاریکا است. این گزارهای است که در بررسیهای کلی فقر در اقتصاد ایران باید مورد توجه قرار بگیرد. باید دید اقتصاد ایران تا چه اندازه گزارههای فقر مطلق را پشت سر گذاشته و چگونه با فقر دست و پنجه نرم کرده است؟ البته غیر از فقر مطلق، اقتصاددانان از انواع فقر، همچون فقر نسبی، نیز سخن گفته اند، که در جایی دیگر باید مورد بحث قرار گیرد./تعادل
مطلب مرتبط👈 ارتباط میان تورم، فقر و توزیع درآمد
🌐 کانال دکتر منجذب
روزنامه تعادل
تعریف و تفسیر فقر در اقتصاد
👍5❤2👏2👌2🙏1
🔻 مکانیسم محاسبه خط فقر مطلق
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همان طور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی ضروری است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است. از آنجا که در بسیاری از مناطق محروم و در اکثر کشورهای درحال توسعه، وضعیت فقرا به گونهای است که حتی نیازهای اولیه خوراکی آنها نیز به طور کامل برآورد نشده و بسیاری از مردم با سوءتغذیه دست و پنجه نرم میکنند، خط فقر مطلق مبنای محاسبه خود را بر نیازهای اساسی تغذیهای قرار میدهد تا سیاستگذار بداند و مطمئن باشد که هرکس بالای خط فقر مطلق قرار گرفت، تا آن حد توانایی دارد درکنار تامین نیازهای غیر غذایی، از تغذیه کافی و لازم نیز برخوردار شود. روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی لازم است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است.
پس از تعیین هزینههای این سبد غذایی (مطابق با ملاحظات و الگوی مصرف غذایی و غیرغذایی جامعه مورد نظر)، مبلغی نیز به عنوان هزینههای غیرغذایی به هزینه سبد غذایی اضافه میشود تا خط فقر مطلق به دستآید. برای محاسبه خط فقر مطلق، از هزینه سبد غذایی ذیل به عنوان مبنا استفاده میشود. این سبد در سال ١٣٨٤ توسط دفتر تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان سبد مطلوب غذایی برای یک بزرگسال تعریف شده است که حاوی ٢١٠٠ کالری در روز بوده و علاوه بر کالری مورد نیاز یک بزرگسال، سایر ریزمغذیهای لازم برای سلامتی فرد را نیز داراست.
اگر اعداد فوق را در قیمت آنها ضرب کنیم خط فقر شدید به دست میآید یعنی درآمدی که فرد باید داشته باشد تا نیاز خوراکی آن تامین شود. افرادی که کمتر از این مقدار دارند حتی اگر همه درآمد خود را صرف تامین خوراکی کنند نمیتوانند به نخستین نیاز فیزیولوژیک خود پاسخ بدهند. گام بعد برای تکمیل خط فقر افزودن هزینههای غیرخوراکی به هزینه خوراکی است که روشهای مختلفی برای آن وجود دارد. از جمله روشهای متداول و راحت استفاده از معکوس ضریب انگل است که به روش اورشانسکی معروف است. بنابه تجربه ثابت شده است که در دهکهای مختلف معمولا خانوارها نسبت ثابتی از درآمد خود را به خوراک اختصاص میدهند.
خط فقر خانوارها از لحاظ اندازه، ترکیب سنی، میزان تحصیلات و سایر مشخصات متفاوتند و انتظار میرود که خانوارها تحت تاثیر این خصوصیات متفاوت، الگوی مصرف متفاوتی نیز داشته باشند. باید توجه داشت که اثر این خصوصیات بر الگوی مصرفی خانوارها مانند تغییر قیمتها و تغییر درآمد خانوارها حایز اهمیت است.
چنانچه بخواهیم برای مقایسه رفاه خانوارها از اطلاعات موجود خانوارها بدون در نظر گرفتن بعد و ترکیب خانوارها استفاده کنیم، در واقع تمایزی بین خانوارها قایل نشدهایم و این مساله خطای زیادی را وارد محاسبات میکند. برای مقایسه رفاه خانوارها با توجه به تفاوتهایی که در ویژگی خانوارها وجود دارد؛ از جمله تفاوت در بعد و ترکیب سنی اعضای خانوارها لازم است که با استفاده از روشهایی این تفاوتها را به عامل مشترک تبدیل کنیم تا امکان مقایسه رفاه خانوارها فراهم آید. به طوری که قادر باشیم به عنوان مثال مخارج دو خانوار با بعد چهار نفر را که اولی شامل چهار بزرگسال و دومی دو بزرگسال و دو کودک است با هم مقایسه کنیم.
در بعضی از مطالعات در اندازهگیری رفاه و فقر، برای تبدیل رفاه خانوار به رفاه فردی، مخارج کلی خانوار را به تعداد افراد موجود در خانوار تقسیم میکنند و سپس مخارج کلی سرانه را به عنوان اندازه رفاه هر عضو خانوار در نظر میگیرند. در این روش فرض میشود همه اعضای خانوار سهم یکسانی از مخارج دریافت میکنند. این در حالی است که در حالت عادی فرزندان در مقایسه با بزرگسالان به مراتب کمتر نیازمند کالاهای خاصی هستند. همچنین این امکان وجود دارد که از زندگی دسته جمعی با یکدیگر صرفههایی در مقیاس به وجود آید؛ به این علت که اعضای خانواده از مصرف اعضای دیگر خانواده منتفع میشوند. /متن کامل در تعادل
https://www.tgoop.com/drmonjazeb
🔺 دکتر محمدرضا منجذب
فقر مطلق، مفهوم دیگری از نابرابری در درآمدها است که به درآمدی پایینتر از درآمد لازم برای تأمین نیازهای اساسی یعنی غذا، لباس و سرپناه گفته میشود. ممکن است موارد دیگری به این نیازهای اصلی اضافه شود، همان طور که در بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا، مراکش و اندونزی صورت گرفت. بانک جهانی از یک تعریف مبتنی بر مطالعات اقتصاددانانش یعنی اهلاوالیا و کارتر استفاده کرده است که در آن نیاز غذایی روزانه یک فرد به عنوان خط فقر پایینی در نظر گرفته شده است که میزان آن 2250 کالری در روز است.
روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی ضروری است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است. از آنجا که در بسیاری از مناطق محروم و در اکثر کشورهای درحال توسعه، وضعیت فقرا به گونهای است که حتی نیازهای اولیه خوراکی آنها نیز به طور کامل برآورد نشده و بسیاری از مردم با سوءتغذیه دست و پنجه نرم میکنند، خط فقر مطلق مبنای محاسبه خود را بر نیازهای اساسی تغذیهای قرار میدهد تا سیاستگذار بداند و مطمئن باشد که هرکس بالای خط فقر مطلق قرار گرفت، تا آن حد توانایی دارد درکنار تامین نیازهای غیر غذایی، از تغذیه کافی و لازم نیز برخوردار شود. روش معمول در محاسبه خط فقر مطلق، تخمین زدن یک سبد غذایی لازم است که برای سلامت جسمی خانوار ضروری است.
پس از تعیین هزینههای این سبد غذایی (مطابق با ملاحظات و الگوی مصرف غذایی و غیرغذایی جامعه مورد نظر)، مبلغی نیز به عنوان هزینههای غیرغذایی به هزینه سبد غذایی اضافه میشود تا خط فقر مطلق به دستآید. برای محاسبه خط فقر مطلق، از هزینه سبد غذایی ذیل به عنوان مبنا استفاده میشود. این سبد در سال ١٣٨٤ توسط دفتر تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان سبد مطلوب غذایی برای یک بزرگسال تعریف شده است که حاوی ٢١٠٠ کالری در روز بوده و علاوه بر کالری مورد نیاز یک بزرگسال، سایر ریزمغذیهای لازم برای سلامتی فرد را نیز داراست.
اگر اعداد فوق را در قیمت آنها ضرب کنیم خط فقر شدید به دست میآید یعنی درآمدی که فرد باید داشته باشد تا نیاز خوراکی آن تامین شود. افرادی که کمتر از این مقدار دارند حتی اگر همه درآمد خود را صرف تامین خوراکی کنند نمیتوانند به نخستین نیاز فیزیولوژیک خود پاسخ بدهند. گام بعد برای تکمیل خط فقر افزودن هزینههای غیرخوراکی به هزینه خوراکی است که روشهای مختلفی برای آن وجود دارد. از جمله روشهای متداول و راحت استفاده از معکوس ضریب انگل است که به روش اورشانسکی معروف است. بنابه تجربه ثابت شده است که در دهکهای مختلف معمولا خانوارها نسبت ثابتی از درآمد خود را به خوراک اختصاص میدهند.
خط فقر خانوارها از لحاظ اندازه، ترکیب سنی، میزان تحصیلات و سایر مشخصات متفاوتند و انتظار میرود که خانوارها تحت تاثیر این خصوصیات متفاوت، الگوی مصرف متفاوتی نیز داشته باشند. باید توجه داشت که اثر این خصوصیات بر الگوی مصرفی خانوارها مانند تغییر قیمتها و تغییر درآمد خانوارها حایز اهمیت است.
چنانچه بخواهیم برای مقایسه رفاه خانوارها از اطلاعات موجود خانوارها بدون در نظر گرفتن بعد و ترکیب خانوارها استفاده کنیم، در واقع تمایزی بین خانوارها قایل نشدهایم و این مساله خطای زیادی را وارد محاسبات میکند. برای مقایسه رفاه خانوارها با توجه به تفاوتهایی که در ویژگی خانوارها وجود دارد؛ از جمله تفاوت در بعد و ترکیب سنی اعضای خانوارها لازم است که با استفاده از روشهایی این تفاوتها را به عامل مشترک تبدیل کنیم تا امکان مقایسه رفاه خانوارها فراهم آید. به طوری که قادر باشیم به عنوان مثال مخارج دو خانوار با بعد چهار نفر را که اولی شامل چهار بزرگسال و دومی دو بزرگسال و دو کودک است با هم مقایسه کنیم.
در بعضی از مطالعات در اندازهگیری رفاه و فقر، برای تبدیل رفاه خانوار به رفاه فردی، مخارج کلی خانوار را به تعداد افراد موجود در خانوار تقسیم میکنند و سپس مخارج کلی سرانه را به عنوان اندازه رفاه هر عضو خانوار در نظر میگیرند. در این روش فرض میشود همه اعضای خانوار سهم یکسانی از مخارج دریافت میکنند. این در حالی است که در حالت عادی فرزندان در مقایسه با بزرگسالان به مراتب کمتر نیازمند کالاهای خاصی هستند. همچنین این امکان وجود دارد که از زندگی دسته جمعی با یکدیگر صرفههایی در مقیاس به وجود آید؛ به این علت که اعضای خانواده از مصرف اعضای دیگر خانواده منتفع میشوند. /متن کامل در تعادل
https://www.tgoop.com/drmonjazeb
👍5❤1🙏1
✍️ رابطه معکوس تورم و استقلال بانک مرکزی دکتر محمدرضا منجذب
♦️ مطالعات تجربی راجع به استقلال بانک مرکزی نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته صنعتی بین استقلال بانک مرکزی و تورم رابطه منفی وجود دارد.
♦️ مشكل اصلي عبارت از ارائه شاخص استقلال است. موارد و معيارهایي که جهت استقلال بانك مركزي استفاده شده است عبارتند از: ✔️ توانايي بانك مركزي در انتخاب اهداف سياستياش بهدور از نفوذ دولت، ✔️ روش اداره بانك مركزي، ✔️ توانايي بانك مركزي در استفاده از ابزارهاي پولي بهدور از محدوديتها و الزاماتي كه براي تأمين كسريهاي مالي به آن تحميل ميشود.
♦️ در حالي كه استقلال بانك مركزي ميتواند موجب تثبيت قيمتها شود، ولي تاثير قابل توجهي بر عملكرد حقيقي اقتصاد ندارد. تقريباً همبستگي كاملاً منفي بين تورم و استقلال بانك مركزي در این کشورها از نمودار مشخص است.
مطلب مرتبط: الزامات استقلال بانک مرکزی
🌐 کانال دکتر منجذب
♦️ مطالعات تجربی راجع به استقلال بانک مرکزی نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته صنعتی بین استقلال بانک مرکزی و تورم رابطه منفی وجود دارد.
♦️ مشكل اصلي عبارت از ارائه شاخص استقلال است. موارد و معيارهایي که جهت استقلال بانك مركزي استفاده شده است عبارتند از: ✔️ توانايي بانك مركزي در انتخاب اهداف سياستياش بهدور از نفوذ دولت، ✔️ روش اداره بانك مركزي، ✔️ توانايي بانك مركزي در استفاده از ابزارهاي پولي بهدور از محدوديتها و الزاماتي كه براي تأمين كسريهاي مالي به آن تحميل ميشود.
♦️ در حالي كه استقلال بانك مركزي ميتواند موجب تثبيت قيمتها شود، ولي تاثير قابل توجهي بر عملكرد حقيقي اقتصاد ندارد. تقريباً همبستگي كاملاً منفي بين تورم و استقلال بانك مركزي در این کشورها از نمودار مشخص است.
مطلب مرتبط: الزامات استقلال بانک مرکزی
🌐 کانال دکتر منجذب
👍8❤1🤔1👌1
⭕️ مقاله علمی پژوهشی: مقایسه پیشبینی نوسانات شاخص سهام بورس تهران در با رویکرد گارچ-میداس و رگرسیون کوانتایل چاپ شده در مجله فصلنامه مدلسازی اقتصادسنجی
نویسندگان: محمدرضا منجذب و همکاران
🔹 چکیده: در این پژوهش مدل گارچ-میداس با این هدف به کار گرفته میشود که کاستی مدلهای گارچ، یعنی اتکا به تقارن در زمینههای تواتر دادهها را جبران کند. از همین روی، مزیت و افزوده این مدل به مدلهای گارچ و دیگر مدلهای سری زمانی، ترکیب دادههایی است که تواتر متفاوت دارند. بدین منظور، بازدهی سهام بر اساس ترکیبی از دادههای روزانه با هفتگی، مدلسازی میشود. اما مدل کوانتایل نیز از جمله مدلهای جدیدی است که در عوض تواتر متفاوت، بر کل توزیع تمرکز دارد و رگرسیون را بر اساس توزیع کل دادهها انجام میدهد و مبتنی بر خصوصیت توزیع نرمال نیست. مسئله تحقیق حاضر از همین تفاوت میان مدل گارچ-میداس و کوانتایل، شکل گرفت و سازماندهی تحقیق بر اساس آن انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل، برازش بهتری دارد و از قابلیت مدلسازی و پیشبینی بهتری برای نوسان در بازدهی سهام، برخوردار است.
🔹 برتری مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل از نظر خوبی برازش نیز نشانگر اهمیت بیشتر شوکهای نامتقارن برای بازار است. افزون بر این، میتوان مهمترین شوک به بازار سهام ایران را خروج ایالات متحده از برجام در نظر گرفت. که بازدهی ماهانه بازار سهام پس از خروج این کشور از برجام، دچار افت نشده است و با وجود بازدهی منفی در اردیبهشت 1397، در ماه بعدی یعنی خرداد 1397، شاخص کل از بازدهی مثبت برخوردار بوده است. درحالی که بازار ارز به این شوک ، واکنش شدیدی نشان داد و دچار نوسان بسیار زیادی شد. بنابراین، تایید گارچ نامتقارن در عین جذب اثر شوکهای مانند خروج امریکا از برجام در یک بازه ماهانه، نشان میدهد که اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی بیشتر است و از این روی، فرضیه دوم یعنی تفاوت اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی دارایی، تایید میشود.
🔹 در بعد وسیعتر و مطالعات کلان، فعالان و سرمایهگذاران مالی، علیالخصوص در حوزه بازار سرمایه، باید درصدد استفاده دادهها با تواتر متفاوت به صورت همزمان باشند تا بتوانند پیشبینی و درک دقیقتری از روند شاخص سهام داشته باشند. برای مثال با بررسی دادههای فصلی سنوات قبل از شاخص کل یا یک صنعت میتوان به درک نسبی از رفتار شرکتهای موجود در بازار سرمایه و به تبع آن رفتار سهام شرکت مذکور بدست آورند. البته که بررسی عوامل و متغیرهای دیگر که دارای فرکانس متفاوت از سهام را دارند نیز به افزایش دقت و قدرت پیشبینی میافزاید. برای مثال هرچه نرخ ازر بالاتر رود روی صنایع صادرات محور اثر مثبتتری خواهد گذاشت و چون این صنایع (مانند پتروشیمی، فلزات اساسی و پالایشگاهی) حجم بالایی از ارزش معاملات را تشکیل میدهند، بر روس شاخص کل اثر بیشتری خواهند گذاشت.
👈 لینک دانلود مقاله
🌐 کانال دکتر منجذب
نویسندگان: محمدرضا منجذب و همکاران
🔹 چکیده: در این پژوهش مدل گارچ-میداس با این هدف به کار گرفته میشود که کاستی مدلهای گارچ، یعنی اتکا به تقارن در زمینههای تواتر دادهها را جبران کند. از همین روی، مزیت و افزوده این مدل به مدلهای گارچ و دیگر مدلهای سری زمانی، ترکیب دادههایی است که تواتر متفاوت دارند. بدین منظور، بازدهی سهام بر اساس ترکیبی از دادههای روزانه با هفتگی، مدلسازی میشود. اما مدل کوانتایل نیز از جمله مدلهای جدیدی است که در عوض تواتر متفاوت، بر کل توزیع تمرکز دارد و رگرسیون را بر اساس توزیع کل دادهها انجام میدهد و مبتنی بر خصوصیت توزیع نرمال نیست. مسئله تحقیق حاضر از همین تفاوت میان مدل گارچ-میداس و کوانتایل، شکل گرفت و سازماندهی تحقیق بر اساس آن انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل، برازش بهتری دارد و از قابلیت مدلسازی و پیشبینی بهتری برای نوسان در بازدهی سهام، برخوردار است.
🔹 برتری مدل گارچ-میداس نسبت به مدل کوانتایل از نظر خوبی برازش نیز نشانگر اهمیت بیشتر شوکهای نامتقارن برای بازار است. افزون بر این، میتوان مهمترین شوک به بازار سهام ایران را خروج ایالات متحده از برجام در نظر گرفت. که بازدهی ماهانه بازار سهام پس از خروج این کشور از برجام، دچار افت نشده است و با وجود بازدهی منفی در اردیبهشت 1397، در ماه بعدی یعنی خرداد 1397، شاخص کل از بازدهی مثبت برخوردار بوده است. درحالی که بازار ارز به این شوک ، واکنش شدیدی نشان داد و دچار نوسان بسیار زیادی شد. بنابراین، تایید گارچ نامتقارن در عین جذب اثر شوکهای مانند خروج امریکا از برجام در یک بازه ماهانه، نشان میدهد که اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی بیشتر است و از این روی، فرضیه دوم یعنی تفاوت اثر اخبار خوب و بد روی بازدهی دارایی، تایید میشود.
🔹 در بعد وسیعتر و مطالعات کلان، فعالان و سرمایهگذاران مالی، علیالخصوص در حوزه بازار سرمایه، باید درصدد استفاده دادهها با تواتر متفاوت به صورت همزمان باشند تا بتوانند پیشبینی و درک دقیقتری از روند شاخص سهام داشته باشند. برای مثال با بررسی دادههای فصلی سنوات قبل از شاخص کل یا یک صنعت میتوان به درک نسبی از رفتار شرکتهای موجود در بازار سرمایه و به تبع آن رفتار سهام شرکت مذکور بدست آورند. البته که بررسی عوامل و متغیرهای دیگر که دارای فرکانس متفاوت از سهام را دارند نیز به افزایش دقت و قدرت پیشبینی میافزاید. برای مثال هرچه نرخ ازر بالاتر رود روی صنایع صادرات محور اثر مثبتتری خواهد گذاشت و چون این صنایع (مانند پتروشیمی، فلزات اساسی و پالایشگاهی) حجم بالایی از ارزش معاملات را تشکیل میدهند، بر روس شاخص کل اثر بیشتری خواهند گذاشت.
👈 لینک دانلود مقاله
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍6👌3🙏1👀1
🔻 نقش انتظارات در عملکرد اقتصادی 🔺دکتر محمدرضا منجذب
🔸جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش کرد. میلتون فریدمن اقتصاددان پولگرا با ارایه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارایه کرد. کمکم اهمیت روزافزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریهپردازان کلاسیک جدید با ارایه فرضیه انتظارات عقلایی، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.کار به جایی رسیده که امروزه نقش انتظارات در اقتصاد و در ابعاد خرد و کلان بر هیچ اقتصاددان و غیر اقتصاددان پوشیده نیست. به عنوان نمونه در اقتصاد خرد گفته میشود که انتظار از افزایش در درآمد در آینده بر تقاضای حال مصرفکننده تاثیری مثبت دارد.
🔸 تاثیر اخبار خوب و بد که بر انتظارات تاثیر میگذارد از جمله مباحث دیگری است که بازارهای مختلفی ازجمله بورس و ارز را تحت تاثیر قرار میدهد. البته بحث انتظارات و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی در همه اقتصادها کم و بیش مطرح است. مثلا روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و امریکا و تاثیرات این اخبار مثبت یا منفی بر بازارهای داخلی و جهانی را تجربه کردهایم. از سوی دیگر روند کلی تحریمها و اخبار مرتبط با مذاکرات هم بازارهای کشور را تحتالشعاع قرار میدهند. امروزه و در سالهای اخیر نقش انتظارات در اقتصاد کلان و بازارهای خرد را در اقتصاد ایران تجربه کردهایم. از خروج امریکا از برجام و نقش انتظارات و تاثیر آن بر بازار ارز به ویژه و سایر بازارها میتوان به عنوان پاشنه آشیل تحولات اقتصاد ایران طی چند سال اخیر نام برد که تورم بالایی را به اقتصاد ایران تحمیل کرد.
🔸 انتظارات طی این مدت شاید بالاترین تاثیر را داشت، به نحوی که اقتصاد ایران را میتوان اقتصاد منتظر نامید. اخبار (داخلی و خارجی) مثبت و منفی زیادی اتفاق افتاد و اتفاقا هرکدام بر اقتصاد کلان و خرد و بازارهای مهمی چون مسکن، ارز، خودرو، طلا، سکه، اقلام خوراکی و... تاثیر گذاشت. سوالی که اکنون مطرح هست اینکه انتظارات چند درصد در اقتصاد ایران تاثیر داشته است؟ و معقول این است که چند درصد تاثیر داشته باشد؟ پاسخ ابتدایی ولی مهمی که میتوان ارایه کرد، اینکه احتمالا هرچه نقش انتظارات بیشتر باشد و حساسیت بازاری به آن بیشتر باشد مدیریت آن بازار سختتر است. به عبارتی دیگر باید بتوانیم بر انتظارات بازیگران اقتصادی (اعم از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، مصرفکنندگان و...) تاثیر داشته باشیم. ایجاد اخبار مثبت ولی بدون پشتوانه هرچند میتواند تسکینی بر بازاری به خصوص باشد ولی در طول زمان با تسری اطلاعات واقعی و صحیح میتواند انتظارات را به سمت و سویی ببرد که مورد انتظار سیاستگذار نباشد.
🔸به همین دلیل اعتماد بازیگران اقتصادی نباید از سیاستگذار دچار خدشه گردد. به نظر میرسد علاوه بر نکته مزبور باید به این موضوع هم اشاره کرد که مبانی تولیدی داخلی بازار داخلی کالای به خصوص چقدر وابسته به مبانی قوی داخلی هست یا خیر؟ این عاملی مهم تلقی میگردد. اکثر بازارهایی که وابستگی بالاتری به ارز و واردات (چه در تولید و چه غیر تولید) دارند و به تبع آن انتظارات و شکلگیری آن تاثیری سریعتر و زودتر بر آنها دارد، یعنی حساسیت چنین بازارهایی از انتظارات بیشتر هست و بالعکس. همانطور که گفته شد نباید از سیاستگذار نزد بازیگران اقتصادی سلب اعتماد شود.
🔸در چنین مواردی توصیه میشود سیاستگذاران بهجای اعلام سیاست بیشتر به فکر اعمال سیاستهای معقول در جهت حرکت معقول اقتصاد به سمت جلو باشند. در پایان لازم است به نقش پارامترهای غیر اقتصادی تاثیرگذار بر انتظارات در اقتصاد ایران اشاره کرد، که نحوه برخورد با این مشکلات و تعامل با بازیگران بینالمللی از جمله راهکارهای مناسب قابل توصیه است. در کل هر چقدر اقتصاد از انتظار دورتر شود و انتظارات تاثیر کمتری داشته باشد، میتواند معقولتر و بلندمدتتر حرکت کند. باید عوامل ایجادکننده انتظاراتی که اقتصاد را معطل نگه میدارد به حداقل ممکن رساند./متن کامل
https://www.tgoop.com/drmonjazeb
🔸جان مینارد کینز، اولین اقتصاددانی بود که به روشنی به نقش ویژه انتظارات و تغییرات آن در عملکرد اقتصادی پی برد و برای الحاق مقوله انتظارات به نظریه اقتصادی و تحلیل اثرات و پیامدهای این مقوله تلاش کرد. میلتون فریدمن اقتصاددان پولگرا با ارایه فرضیه انتظارات تطبیقی و وارد نمودن آن در تحلیل اقتصاد کلان، نتایج جدیدی را از نقش ویژه انتظارات در عملکرد اقتصادی و نیز نظریه اقتصاد کلان ارایه کرد. کمکم اهمیت روزافزون نقش انتظارات در نظریه اقتصادی روشن شد تا آنکه نظریهپردازان کلاسیک جدید با ارایه فرضیه انتظارات عقلایی، انقلابی را هم در بحث انتظارات و هم در نظریه اقتصاد کلان به راه انداختند.کار به جایی رسیده که امروزه نقش انتظارات در اقتصاد و در ابعاد خرد و کلان بر هیچ اقتصاددان و غیر اقتصاددان پوشیده نیست. به عنوان نمونه در اقتصاد خرد گفته میشود که انتظار از افزایش در درآمد در آینده بر تقاضای حال مصرفکننده تاثیری مثبت دارد.
🔸 تاثیر اخبار خوب و بد که بر انتظارات تاثیر میگذارد از جمله مباحث دیگری است که بازارهای مختلفی ازجمله بورس و ارز را تحت تاثیر قرار میدهد. البته بحث انتظارات و تاثیر آن بر متغیرهای اقتصادی در همه اقتصادها کم و بیش مطرح است. مثلا روابط سیاسی و اقتصادی بین چین و امریکا و تاثیرات این اخبار مثبت یا منفی بر بازارهای داخلی و جهانی را تجربه کردهایم. از سوی دیگر روند کلی تحریمها و اخبار مرتبط با مذاکرات هم بازارهای کشور را تحتالشعاع قرار میدهند. امروزه و در سالهای اخیر نقش انتظارات در اقتصاد کلان و بازارهای خرد را در اقتصاد ایران تجربه کردهایم. از خروج امریکا از برجام و نقش انتظارات و تاثیر آن بر بازار ارز به ویژه و سایر بازارها میتوان به عنوان پاشنه آشیل تحولات اقتصاد ایران طی چند سال اخیر نام برد که تورم بالایی را به اقتصاد ایران تحمیل کرد.
🔸 انتظارات طی این مدت شاید بالاترین تاثیر را داشت، به نحوی که اقتصاد ایران را میتوان اقتصاد منتظر نامید. اخبار (داخلی و خارجی) مثبت و منفی زیادی اتفاق افتاد و اتفاقا هرکدام بر اقتصاد کلان و خرد و بازارهای مهمی چون مسکن، ارز، خودرو، طلا، سکه، اقلام خوراکی و... تاثیر گذاشت. سوالی که اکنون مطرح هست اینکه انتظارات چند درصد در اقتصاد ایران تاثیر داشته است؟ و معقول این است که چند درصد تاثیر داشته باشد؟ پاسخ ابتدایی ولی مهمی که میتوان ارایه کرد، اینکه احتمالا هرچه نقش انتظارات بیشتر باشد و حساسیت بازاری به آن بیشتر باشد مدیریت آن بازار سختتر است. به عبارتی دیگر باید بتوانیم بر انتظارات بازیگران اقتصادی (اعم از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، مصرفکنندگان و...) تاثیر داشته باشیم. ایجاد اخبار مثبت ولی بدون پشتوانه هرچند میتواند تسکینی بر بازاری به خصوص باشد ولی در طول زمان با تسری اطلاعات واقعی و صحیح میتواند انتظارات را به سمت و سویی ببرد که مورد انتظار سیاستگذار نباشد.
🔸به همین دلیل اعتماد بازیگران اقتصادی نباید از سیاستگذار دچار خدشه گردد. به نظر میرسد علاوه بر نکته مزبور باید به این موضوع هم اشاره کرد که مبانی تولیدی داخلی بازار داخلی کالای به خصوص چقدر وابسته به مبانی قوی داخلی هست یا خیر؟ این عاملی مهم تلقی میگردد. اکثر بازارهایی که وابستگی بالاتری به ارز و واردات (چه در تولید و چه غیر تولید) دارند و به تبع آن انتظارات و شکلگیری آن تاثیری سریعتر و زودتر بر آنها دارد، یعنی حساسیت چنین بازارهایی از انتظارات بیشتر هست و بالعکس. همانطور که گفته شد نباید از سیاستگذار نزد بازیگران اقتصادی سلب اعتماد شود.
🔸در چنین مواردی توصیه میشود سیاستگذاران بهجای اعلام سیاست بیشتر به فکر اعمال سیاستهای معقول در جهت حرکت معقول اقتصاد به سمت جلو باشند. در پایان لازم است به نقش پارامترهای غیر اقتصادی تاثیرگذار بر انتظارات در اقتصاد ایران اشاره کرد، که نحوه برخورد با این مشکلات و تعامل با بازیگران بینالمللی از جمله راهکارهای مناسب قابل توصیه است. در کل هر چقدر اقتصاد از انتظار دورتر شود و انتظارات تاثیر کمتری داشته باشد، میتواند معقولتر و بلندمدتتر حرکت کند. باید عوامل ایجادکننده انتظاراتی که اقتصاد را معطل نگه میدارد به حداقل ممکن رساند./متن کامل
https://www.tgoop.com/drmonjazeb
👍4👌2❤1👏1
🔹 هفت خوان دستيابي به توسعه صادراتي
🔹محمدرضا منجذب
سالهاست رسانهها اعلام ميكنند كه بخش اعظم صادرات ايران متوجه كشورهاي عراق و افغانستان است. بر اساس اعلام فعالان اقتصادي و برخی متوليان صادراتي كشور، مسوولان عراقي شرايط دشوارتري را براي صادرات محصولات ايراني به عراق در نظر گرفتهاند. از سوي ديگر محدوديتهايي هم در خصوص صادرات برخي اقلام از جمله محصولات كشاورزي ايران به عراق ايجاد كردهاند. قبلا هم طي يادداشتي تاكيد كرده بودم، اگر عراق و افغانستان را از ليست كشورهاي متقاضي خريد محصولات ايراني حذف كنيم، اقتصاد ايران حرف چنداني براي گفتن در خصوص صادرات نخواهد داشت. همچنين آمارها حاكي از آن است كه بيش از 60 درصد صادرات ايران به اين 2 كشور ياد شده (عراق و افغانستان) محصولات كشاورزي است. طي سالهاي اخير اما عراق در مسير افزايش اينگونه توليدات گام برداشت تا نياز خود را به خريد اين نوع محصولات كاهش دهد. روندي كه صادرات محصولات ايراني به عراق را كاهش داده است. اساسا علت اينكه كشور ما توليدكننده و صادركننده محصولات صنعتي نبوده اين است كه ما به توسعه اقتصادي دست نيافتهايم. از اين قبيل مثالها كه كم هم نيست مارا ملزم به طي مسير در فرآيند توسعه اقتصادي ميكند. مسيري كه الزامات آن را ميتوان به شرح ذيل دستهبندي كرد:
نخست) تدوين برنامه كوتاهمدت و بلندمدت توسعه اقتصادي: ايران نيازمند برنامهريزيهاي كاربردي است؛ امروز ديگر نميتوان مشكلات اقتصادي را به صورت تكبعدي حل و فصل كرد. منافع ملي كشورها در تعامل و استفاده از خرد جمعي در اين عرصه شكل ميگيرد (براي اين منظور لازم است اتاق فكرهايي متشكل از نخبگان علمي مديريتي و اجرايي شكل بگيرد و در آن در خصوص برنامهريزيهاي مقطعي برنامهريزي شود.)
دوم) جهاني شدن، اقتصاد كشورها به ويژه قدرتهاي اقتصادي را چنان به يكديگر گره زده است كه بروز نوسان در يك كشور به سرعت به خارج از مرزها تسري مييابد. با بروز پديده جهاني شدن اقتصاد و از ميان برداشته شدن بسياري از موانع تجارت، زمينه نقل و انتقال سرمايه، منابع انساني و فناورانه گسترش پيدا كرده و بسترها براي همكاري و بهرهجويي از ظرفيتهاي مشترك در راستاي بيشينهسازي منافع مهيا شده است. از اينرو، در جهان به هم پيوسته و مسطح شده كنوني نميتوان نسبت به ظرفيتها و بيشينهسازي منافع كمتوجهي كرد.اين ضرورتها اما در اقتصاد ايران چندان مورد توجه قرار نگرفته و اقتصاد ايران به دلايل گوناگون از جمله تحريمها و... ارتباط پويايي با اقتصاد جهاني ندارد.
سوم) عمل به مزيتهاي نسبي (كوتاهمدت و بلندمدت): با استفاده از اتاقهاي فكر تشكيل شده (در بالا شرح داده شد) اين مزيتها بايد شناسايي و راههاي رسيدن به آن ترسيم گردد. مثلا توليد برخي محصولات در ايران مزيت اقتصادي ندارد و در نقطه مقابل برخي توليدات و خدمات ذيل مزيتهاي ايران قرار دارند. اين موارد بايد شناسايي شده و سرمايهگذاري جهت رشد آنها صورت گيرد.
چهارم) غلبه ملاحظات توسعه اقتصادي بر ملاحظات سياسي: ريشه بسياري از مشكلات ايران در دستيابي به توسعه، سياسي است؛ اين در حالي است كه فرآيند توسعه اقتصادي با سياستزدگي ميانه خوبي ندارد. كشتي توسعه اقتصادي نميتواند از اين مسير به مقصد برسد.
پنجم) استفاده از مديريت نخبگان و شايستهسالاري در امر مديريت، توليد دانش، خلق فناوري و ثروتآفريني از علوم دانشگاهي را به رسميت بشناسد. همچنين گريزناپذير بودن رقابت و بهرهمندي از فناوريهاي نوين فرامرزي در راستاي مزيتهاي نسبي كشور توصيه ميشود.
ششم) جذب سرمايهگذاري خارجي در مسير مزيتهاي نسبي كشور: در حال حاضر نرخ استهلاك سرمايه در ايران بالاتر از نرخ سرمايهگذاري است؛ اين روند بايد تغيير كند تا توسعه و به روزآوري زيرساختها و استفاده از فناوريهاي نوين در مسير توسعه ايجاد شوند.
هفتم) رانتزدايي، فسادزدايي، ايجاد شفافيت، پيروي از سياستهايي از قبيل حفظ و گسترش روابط سياسي با كليه كشورها، عدم دنبالهروي سياستهاي توسعهطلبي منطقهاي و فرا منطقهاي، سياست ارتقای روابط حسنه با همسايگان، گسترش مشاركت فعال در سازمانهاي بينالمللي و مناسبات چندجانبه، برقراري روابط اقتصادي بر پايه تجارت و حفظ اقتصاد بازار آزاد با كشورها و... از جمله موارد مهم الزامات توسعه اقتصادي است كه بايد مورد توجه سياستگذاران قرار بگيرد.بديهي است تا زماني كه الزامات توسعه براي كشوري فراهم نشود امكان دسترسي به اين مهم فراهم نشده است./تعادل
https://www.tgoop.com/drmonjazeb
🔹محمدرضا منجذب
سالهاست رسانهها اعلام ميكنند كه بخش اعظم صادرات ايران متوجه كشورهاي عراق و افغانستان است. بر اساس اعلام فعالان اقتصادي و برخی متوليان صادراتي كشور، مسوولان عراقي شرايط دشوارتري را براي صادرات محصولات ايراني به عراق در نظر گرفتهاند. از سوي ديگر محدوديتهايي هم در خصوص صادرات برخي اقلام از جمله محصولات كشاورزي ايران به عراق ايجاد كردهاند. قبلا هم طي يادداشتي تاكيد كرده بودم، اگر عراق و افغانستان را از ليست كشورهاي متقاضي خريد محصولات ايراني حذف كنيم، اقتصاد ايران حرف چنداني براي گفتن در خصوص صادرات نخواهد داشت. همچنين آمارها حاكي از آن است كه بيش از 60 درصد صادرات ايران به اين 2 كشور ياد شده (عراق و افغانستان) محصولات كشاورزي است. طي سالهاي اخير اما عراق در مسير افزايش اينگونه توليدات گام برداشت تا نياز خود را به خريد اين نوع محصولات كاهش دهد. روندي كه صادرات محصولات ايراني به عراق را كاهش داده است. اساسا علت اينكه كشور ما توليدكننده و صادركننده محصولات صنعتي نبوده اين است كه ما به توسعه اقتصادي دست نيافتهايم. از اين قبيل مثالها كه كم هم نيست مارا ملزم به طي مسير در فرآيند توسعه اقتصادي ميكند. مسيري كه الزامات آن را ميتوان به شرح ذيل دستهبندي كرد:
نخست) تدوين برنامه كوتاهمدت و بلندمدت توسعه اقتصادي: ايران نيازمند برنامهريزيهاي كاربردي است؛ امروز ديگر نميتوان مشكلات اقتصادي را به صورت تكبعدي حل و فصل كرد. منافع ملي كشورها در تعامل و استفاده از خرد جمعي در اين عرصه شكل ميگيرد (براي اين منظور لازم است اتاق فكرهايي متشكل از نخبگان علمي مديريتي و اجرايي شكل بگيرد و در آن در خصوص برنامهريزيهاي مقطعي برنامهريزي شود.)
دوم) جهاني شدن، اقتصاد كشورها به ويژه قدرتهاي اقتصادي را چنان به يكديگر گره زده است كه بروز نوسان در يك كشور به سرعت به خارج از مرزها تسري مييابد. با بروز پديده جهاني شدن اقتصاد و از ميان برداشته شدن بسياري از موانع تجارت، زمينه نقل و انتقال سرمايه، منابع انساني و فناورانه گسترش پيدا كرده و بسترها براي همكاري و بهرهجويي از ظرفيتهاي مشترك در راستاي بيشينهسازي منافع مهيا شده است. از اينرو، در جهان به هم پيوسته و مسطح شده كنوني نميتوان نسبت به ظرفيتها و بيشينهسازي منافع كمتوجهي كرد.اين ضرورتها اما در اقتصاد ايران چندان مورد توجه قرار نگرفته و اقتصاد ايران به دلايل گوناگون از جمله تحريمها و... ارتباط پويايي با اقتصاد جهاني ندارد.
سوم) عمل به مزيتهاي نسبي (كوتاهمدت و بلندمدت): با استفاده از اتاقهاي فكر تشكيل شده (در بالا شرح داده شد) اين مزيتها بايد شناسايي و راههاي رسيدن به آن ترسيم گردد. مثلا توليد برخي محصولات در ايران مزيت اقتصادي ندارد و در نقطه مقابل برخي توليدات و خدمات ذيل مزيتهاي ايران قرار دارند. اين موارد بايد شناسايي شده و سرمايهگذاري جهت رشد آنها صورت گيرد.
چهارم) غلبه ملاحظات توسعه اقتصادي بر ملاحظات سياسي: ريشه بسياري از مشكلات ايران در دستيابي به توسعه، سياسي است؛ اين در حالي است كه فرآيند توسعه اقتصادي با سياستزدگي ميانه خوبي ندارد. كشتي توسعه اقتصادي نميتواند از اين مسير به مقصد برسد.
پنجم) استفاده از مديريت نخبگان و شايستهسالاري در امر مديريت، توليد دانش، خلق فناوري و ثروتآفريني از علوم دانشگاهي را به رسميت بشناسد. همچنين گريزناپذير بودن رقابت و بهرهمندي از فناوريهاي نوين فرامرزي در راستاي مزيتهاي نسبي كشور توصيه ميشود.
ششم) جذب سرمايهگذاري خارجي در مسير مزيتهاي نسبي كشور: در حال حاضر نرخ استهلاك سرمايه در ايران بالاتر از نرخ سرمايهگذاري است؛ اين روند بايد تغيير كند تا توسعه و به روزآوري زيرساختها و استفاده از فناوريهاي نوين در مسير توسعه ايجاد شوند.
هفتم) رانتزدايي، فسادزدايي، ايجاد شفافيت، پيروي از سياستهايي از قبيل حفظ و گسترش روابط سياسي با كليه كشورها، عدم دنبالهروي سياستهاي توسعهطلبي منطقهاي و فرا منطقهاي، سياست ارتقای روابط حسنه با همسايگان، گسترش مشاركت فعال در سازمانهاي بينالمللي و مناسبات چندجانبه، برقراري روابط اقتصادي بر پايه تجارت و حفظ اقتصاد بازار آزاد با كشورها و... از جمله موارد مهم الزامات توسعه اقتصادي است كه بايد مورد توجه سياستگذاران قرار بگيرد.بديهي است تا زماني كه الزامات توسعه براي كشوري فراهم نشود امكان دسترسي به اين مهم فراهم نشده است./تعادل
https://www.tgoop.com/drmonjazeb
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍9👌1
🔻 تمرین بودجه سال آتی تکراری از روزمرگی درگذشته
🔺دکتر محمدرضا منجذب
🔸 باوجود قدمت صدساله در بودجهنویسی و هفتادساله در برنامهنویسی، و به دلیل اقتصاد تحریم زده ایران، برنامه آتی و بودجه ۱۴۰۳ درگیر مسائل روزمره هست و دورنمایی از آیندهنگری و برنامه توسعه دیده نمیشود.
🔸 مسائل کسری بودجه، کمبود درآمدهای ریالی و ارزی، صندوقهای بازنشستگی و امثال آن گریبان بودجه را گرفته است. فشار مالیاتی در سال آتی، تعطیلی مشاغل زیر فشار، تولید زیر فشار و افزایش فقر را بدنبال خواهد داشت.
🔸 علاوه بر آن بودجههای ارگانهای موازی دولت که علاوه بر کاهش کارایی اقتصادی هرروزه بار بودجهای را بیشتر کرده و میکند، دست و پای بودجه را برای تحولات ساختاری بسته است.
🔸 برمبنای پیشبینی، انتظارات تورمی حداقل ۴۰ درصد میهمان اقتصاد ایران خواهد بود، درصورتیکه افزایش حقوق زیر ۲۰ درصد است. در صورت تحقق حداقل قدرت خرید متوسط مردم ۲۰ درصد کاهش مییابد. با تسری این قاعده به جامعه، میتوان گفت خط فقر افزایش مییابد.
چالش صدساله بودجه در ایران در حال تکرار است. بودجه نتوانسته و نمیتواند تاثیر مطلوبی بر اقتصاد داشته باشد.
✅ اولین بودجه ایران کسری داشته است، و این در حال تکرار است.
✅ بودجه های ایران تورم زا بوده و هستند.
✅ بودجه در ایران در مسیر توسعه حرکت نکرده است. بودجه های سالانه هم در مسیر برنامه های پنج ساله نبوده است.
✅ دولت خود را متولی یکه تاز اقتصاد در تمامی مشکلات و در فرایند رشد می داند، این خود بودجه را تورم زا تربیت کرده است.
✅ در گشایش های ارزی در بودجه، گرایش به واردات کالاهای مصرفی بوده، تا کالاهای واسطه ای و سرمایه ای، و فناوری و انتقال تکنولوژی مناسب برای فرایند توسعه اقتصادی.
✅ نهادهای عمومی شبه خصوصی، دارای درآمد و هزینه های بالایی هستند. اینها بودجه هیچ نظارتی منابع وسیعی از درآمدها و هزینه ها را در اختیار دارند و بنا به صلاحدید خود هزینه می کنند. این رویه در در چارچوب فرایند توسعه و نه در مسیر تعریف برنامه ها قدم بر می دارند.
✅ ساختار بودجه اشکالات اساسی دارد. در این خصوص به این موارد اشاره می شود: عدم تطابق بودجه مصوب با عملکرد، عدم شفافیت در هزینه کرد بودجه، عدم مدیریت بهینه دارایی ها و بدهی های دولت، نداشتن مبنای سیاستگذاری و استراتژیک برای بودجه، عدم تسلط مجلس بر بودجه ریز یعنی سازمان مدیریت که رییس آن از طرف رییس جمهور بدون دخالت مجلس تعیین می شود، مجری بودجه وزارت اقتصاد است و لذا بودجه ریز سازمانی دیگر و مجری آن وزارتخانه ای دیگر است و ...
✅ دولت پاسخگو و توسعه مدار نیست.
روزنامه تعادل: بودجه 1403 خط فقر را افزايش ميدهد
🌐 کانال دکتر منجذب
🔺دکتر محمدرضا منجذب
🔸 باوجود قدمت صدساله در بودجهنویسی و هفتادساله در برنامهنویسی، و به دلیل اقتصاد تحریم زده ایران، برنامه آتی و بودجه ۱۴۰۳ درگیر مسائل روزمره هست و دورنمایی از آیندهنگری و برنامه توسعه دیده نمیشود.
🔸 مسائل کسری بودجه، کمبود درآمدهای ریالی و ارزی، صندوقهای بازنشستگی و امثال آن گریبان بودجه را گرفته است. فشار مالیاتی در سال آتی، تعطیلی مشاغل زیر فشار، تولید زیر فشار و افزایش فقر را بدنبال خواهد داشت.
🔸 علاوه بر آن بودجههای ارگانهای موازی دولت که علاوه بر کاهش کارایی اقتصادی هرروزه بار بودجهای را بیشتر کرده و میکند، دست و پای بودجه را برای تحولات ساختاری بسته است.
🔸 برمبنای پیشبینی، انتظارات تورمی حداقل ۴۰ درصد میهمان اقتصاد ایران خواهد بود، درصورتیکه افزایش حقوق زیر ۲۰ درصد است. در صورت تحقق حداقل قدرت خرید متوسط مردم ۲۰ درصد کاهش مییابد. با تسری این قاعده به جامعه، میتوان گفت خط فقر افزایش مییابد.
چالش صدساله بودجه در ایران در حال تکرار است. بودجه نتوانسته و نمیتواند تاثیر مطلوبی بر اقتصاد داشته باشد.
✅ اولین بودجه ایران کسری داشته است، و این در حال تکرار است.
✅ بودجه های ایران تورم زا بوده و هستند.
✅ بودجه در ایران در مسیر توسعه حرکت نکرده است. بودجه های سالانه هم در مسیر برنامه های پنج ساله نبوده است.
✅ دولت خود را متولی یکه تاز اقتصاد در تمامی مشکلات و در فرایند رشد می داند، این خود بودجه را تورم زا تربیت کرده است.
✅ در گشایش های ارزی در بودجه، گرایش به واردات کالاهای مصرفی بوده، تا کالاهای واسطه ای و سرمایه ای، و فناوری و انتقال تکنولوژی مناسب برای فرایند توسعه اقتصادی.
✅ نهادهای عمومی شبه خصوصی، دارای درآمد و هزینه های بالایی هستند. اینها بودجه هیچ نظارتی منابع وسیعی از درآمدها و هزینه ها را در اختیار دارند و بنا به صلاحدید خود هزینه می کنند. این رویه در در چارچوب فرایند توسعه و نه در مسیر تعریف برنامه ها قدم بر می دارند.
✅ ساختار بودجه اشکالات اساسی دارد. در این خصوص به این موارد اشاره می شود: عدم تطابق بودجه مصوب با عملکرد، عدم شفافیت در هزینه کرد بودجه، عدم مدیریت بهینه دارایی ها و بدهی های دولت، نداشتن مبنای سیاستگذاری و استراتژیک برای بودجه، عدم تسلط مجلس بر بودجه ریز یعنی سازمان مدیریت که رییس آن از طرف رییس جمهور بدون دخالت مجلس تعیین می شود، مجری بودجه وزارت اقتصاد است و لذا بودجه ریز سازمانی دیگر و مجری آن وزارتخانه ای دیگر است و ...
✅ دولت پاسخگو و توسعه مدار نیست.
روزنامه تعادل: بودجه 1403 خط فقر را افزايش ميدهد
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👏5👍3🙏1👌1
🌐 Title: Wholesale electricity price forecasting by Quantile Regression and Kalman Filter method
🌐Mohammad Reza Monjazeb, Hossein Amiri, and Akram Movahedi
🌐Abstract
One of the most significant issues in all nations is the price of electricity. Quantile Regression and the Kalman Filter method are used in this study to forecast the price of electricity in the pay-as-bid market, which is used in many nations, including Iran, Italy, Germany, the UK and many more. The results of our study suggest that Quantile Regression is the most accurate model, particularly when 20th compared to 90th quantiles and the Kalman Filter method. Moreover, geographical and climate considerations play a significant role in setting electricity pricing. Also, it is important to consider the positive correlations between the electricity price and temperature, as well as its negative and uncertain relationship with other variables, including wind speed and humidity.
🌐Conclusion and policy implications
The study employed two methods, specifically Kalman Filter and Quantile regression, to forecast the price of electricity in the Iranian electrical market from January 2019 to July 2023. To ensure the accuracy of the forecasts, the study utilized data on average changes in meteorological conditions, including wind speed, humidity, and temperature [7]. Additionally, because the market operates on a pay-as-bid structure, and the day-ahead electricity market is heavily influenced by the previous...
👉 Link
🌐 کانال دکتر منجذب
🌐Mohammad Reza Monjazeb, Hossein Amiri, and Akram Movahedi
🌐Abstract
One of the most significant issues in all nations is the price of electricity. Quantile Regression and the Kalman Filter method are used in this study to forecast the price of electricity in the pay-as-bid market, which is used in many nations, including Iran, Italy, Germany, the UK and many more. The results of our study suggest that Quantile Regression is the most accurate model, particularly when 20th compared to 90th quantiles and the Kalman Filter method. Moreover, geographical and climate considerations play a significant role in setting electricity pricing. Also, it is important to consider the positive correlations between the electricity price and temperature, as well as its negative and uncertain relationship with other variables, including wind speed and humidity.
🌐Conclusion and policy implications
The study employed two methods, specifically Kalman Filter and Quantile regression, to forecast the price of electricity in the Iranian electrical market from January 2019 to July 2023. To ensure the accuracy of the forecasts, the study utilized data on average changes in meteorological conditions, including wind speed, humidity, and temperature [7]. Additionally, because the market operates on a pay-as-bid structure, and the day-ahead electricity market is heavily influenced by the previous...
👉 Link
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👌4👍2👏1🤔1
🔺 فرصتهای ازدسترفته
🔻دکتر محمدرضا منجذب
بر مبنای تحلیل فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، در گفتوگو با انتخاب:
🔹صنعت نفت ایران تا پایان همین دهه میلادی در حد ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد
🔹منابع گازیمان را با لولهکشیهای گسترده هدر دادیم
🔹اسیر تبلیغات خودمان درمورد ظرفیت بیپایان پارس جنوبی شدیم
⭕️ متأسفانه باوجود تحریمهای فرسایشی که دامن اقتصاد ایران و صنعت نفت را دربر گرفته است:
1-چنین حجم گسترده سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز باوجود تحریمهای گسترده امکانپذیر نیست.
2-امکان جایگزینی درآمدهای نفتی با سایر درآمدها، بهویژه درآمدهای مالیاتی، درآینده وجود ندارد. چرا که ظرفیت تولیدزایی و درآمدزایی اقتصاد ایران رو به ضعف و کاهش گذاشته است. و پایه های مالیاتی در آینده توان گسترش را ندارد.
3-خروج نخبگان، یقهسفیدها، سرمایهگذاران و ... با مهاجرتها، ظرفیتهای اقتصادی ایران را محدودتر میکند. طی دوره تحریم سرمایههای مستهک شده جایگزین نشدهاند.
4-پیشبینی میشود طی ده سال آتی، انرژیهای جایگزین نفت اقتصادی و مقرون بهصرفه خواهد شد. به همین دلیل از دوره ترامپ تولید نفت آمریکا افزایشیافته است تا بتواند در این دوره استفاده بهینه از ذخایر نفتی خود داشته باشد. و به همین دلیل کشورهای نفتی بدنبال توسعه اقتصادی و ایجاد درآمدهای پایدار غیرنفتی هستند. 5-چندین برنامه توسعه قبل از انقلاب و چندین برنامه توسعه بعد از انقلاب نگارش و تدوین شده، ولی در نوع تولیدات در حد تولید مونتاژ ماندیم. عملا به توسعه دست نیافتیم.
6-بالغبر ۱۲۰۰ میلیارد درآمد نفتی از دوره قاجار تاکنون داشتیم، لیکن نتوانستیم در مسیر توسعه اقتصادی از آن استفاده بهینه نماییم.
⭕️ بهراستی آیا در آینده باز چنین فرصتهایی را به دست خواهیم آورد؟
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
بر مبنای تحلیل فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، در گفتوگو با انتخاب:
🔹صنعت نفت ایران تا پایان همین دهه میلادی در حد ۱۷۰ تا ۱۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد
🔹منابع گازیمان را با لولهکشیهای گسترده هدر دادیم
🔹اسیر تبلیغات خودمان درمورد ظرفیت بیپایان پارس جنوبی شدیم
⭕️ متأسفانه باوجود تحریمهای فرسایشی که دامن اقتصاد ایران و صنعت نفت را دربر گرفته است:
1-چنین حجم گسترده سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز باوجود تحریمهای گسترده امکانپذیر نیست.
2-امکان جایگزینی درآمدهای نفتی با سایر درآمدها، بهویژه درآمدهای مالیاتی، درآینده وجود ندارد. چرا که ظرفیت تولیدزایی و درآمدزایی اقتصاد ایران رو به ضعف و کاهش گذاشته است. و پایه های مالیاتی در آینده توان گسترش را ندارد.
3-خروج نخبگان، یقهسفیدها، سرمایهگذاران و ... با مهاجرتها، ظرفیتهای اقتصادی ایران را محدودتر میکند. طی دوره تحریم سرمایههای مستهک شده جایگزین نشدهاند.
4-پیشبینی میشود طی ده سال آتی، انرژیهای جایگزین نفت اقتصادی و مقرون بهصرفه خواهد شد. به همین دلیل از دوره ترامپ تولید نفت آمریکا افزایشیافته است تا بتواند در این دوره استفاده بهینه از ذخایر نفتی خود داشته باشد. و به همین دلیل کشورهای نفتی بدنبال توسعه اقتصادی و ایجاد درآمدهای پایدار غیرنفتی هستند. 5-چندین برنامه توسعه قبل از انقلاب و چندین برنامه توسعه بعد از انقلاب نگارش و تدوین شده، ولی در نوع تولیدات در حد تولید مونتاژ ماندیم. عملا به توسعه دست نیافتیم.
6-بالغبر ۱۲۰۰ میلیارد درآمد نفتی از دوره قاجار تاکنون داشتیم، لیکن نتوانستیم در مسیر توسعه اقتصادی از آن استفاده بهینه نماییم.
⭕️ بهراستی آیا در آینده باز چنین فرصتهایی را به دست خواهیم آورد؟
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍12👌3❤1👎1👏1
🔺 درآمد سرانه اوجگیری چین؛ نزول ایران
🔻دکتر محمدرضا منجذب
معمای توسعه چین، یکی از معادلههایی است که برای افکار عمومی ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است. همان طور که ایرانیان مسیر توسعه را در کرهجنوبی، ژاپن و حتی هند دنبال کرده و در ادامه تلاش میکنند ارتباطی میان عدم توسعهیافتگی خود و توسعهیافتگی این کشورها پیدا کنند. حتما شما هم بارها این عبارات را شنیدهاید که کرهجنوبی (یا چینیها و...) در دهه ۷۰ میلادی، تلاش میکرد خود را به رشد اقتصادی ایران نزدیک کند.
آرزو داشت تا خودروسازیاش به سطح و اندازه ایران برسد و... اما همین کشور امروز به اندازهای پیشرفت کرده که برندهای تولیدی آن بازارهای جهانی را فتح کردهاند. این روزها برخی از سیاستمداران ایرانی، دلیل توسعه چینیها و پیشرفت اقتصادی آنها را در خوردن دو وعده غذای روزانه توسط مردمشان ارزیابی میکنند و در مسیر معکوس دلیل عدم توسعه ایران را مصرف بالای مردم میدانند. این در حالی است که توسعه در هر جامعهای به اِلمانها و گزارههای دیگری نیاز دارد که برنامهریزی، تخصص گرایی و ارتباط سامانیافته با جهان پیرامونی در راس آنها قرار دارد.
تا دهه ۸۰ میلادی، ایران با تولید سرانهای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتیاش در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. اما این روند از دهه ۹۰ خورشیدی برای ایرانیان معکوس شد و ایران به گروه اقتصادهای با سطح درآمدی متوسط - پایین افت داشته است. در واقع ایران نهتنها نتوانست بعد از دهه ۸۰ میلادی به بعد از ظرفیتهای خود برای تحقق امر توسعه و افزایش درآمد سرانه مردمش بهرهمند شود، بلکه به دلیل برخی اشتباهات راهبردی طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ با تحریمهای گسترده مواجه و ذیل فصل تحریمهای ملل متحد قرار گرفت.
این در حالی است که در همین بازه زمانی ایران از درآمد نفتی نجومی ۷۰۰ تا۸۰۰ میلیارد دلاری مواجه بود و میتوانست با سرمایهگذاری مناسب بر زیرساختهای مولد اقتصادی، ارزش افزوده قابل توجهی برای آینده کسب کند. اما عدم توجه به گزارههای موثر در رشد اقتصادی و پیشرفت باعث نزول اکثر شاخصهای اقتصادی کلان در ایران شد.
دلایل مختلفی برای این نزول مطرح میشود که شاید مهمترین آنها مشکلاتی است که در حوزه سیاست خارجی کشور، برنامهریزیهای اقتصادی و قطع ارتباط با جهان پیرامونی شکل گرفته است. آغاز دهه هشتاد میلادی آغاز حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بینالملل مقارن با شروع جنگ عراق با ایران میشود.
چین با باز کردن درهای اقتصاد خود و پذیرش شاخصهای تجارت آزاد، تلاش کرد تا شکل متفاوتی از برنامهریزیهای اقتصادی را آغاز کند. در این مسیر چین، افزایش تولید را در راس برنامهریزیهای خود قرار داد و تلاش کرد از کشوری با درآمد سرانه پایین، به کشوری که تولید و صادرات بالایی دارد و درآمد سرانه خود را ارتقا داده بدل شود. به این ترتیب چین با سرعت رشد اقتصادی بالا فاصله خود را با راس هرم قدرتهای جهانی کم و کمتر میکند.
تا جایی که امروز چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصاد جهانی تنه به تنه امریکا در حال صعود با راس هرم اقتصاد جهانی است. چین اقتصاد را اولویت اصلی خود قرار داد و مجموعه برنامههای خود را در راستای شکلگیری تولید و بهبود شاخصهای آن قرار داد.
در نقطه مقابل اما تحریمهای اقتصادی ایران که از دهه ۸۰ میلادی (دهه ۶۰ خورشیدی) آغاز شد و در دهههای بعدی افزایش پیدا کرد و اوج گرفت، در سالهای اخیر نفس رشد اقتصادی ایران را میگیرد. به گونهای که ایران در دهه ۹۰ خورشیدی (۲۰۱۱ به بعد) رشد اقتصادی متوسط صفر درصدی و تورم متوسط بالای ۴۰ درصدی را در طول این دهه تجربه میکند. اکنون تولید سرانه چین یک میلیارد و ۴۰۰ میلیونی از ایران پیشی گرفته است. ایران همچنان الگوی توسعه صنعتی خاصی را دنبال نمیکند.
باید دید آیا پایانی بر چرخه معیوب شکل میگیرد یا اینکه این مسیر اشتباه همچنان تداوم خواهد یافت.
📌انیمیشن مقایسه تغییرات تولید سرانه ایران و چین طی صد و بیست سال
📌لینک مطلب در روزنامه تعادل
✅ https://www.tgoop.com/drmonjazeb
🔻دکتر محمدرضا منجذب
معمای توسعه چین، یکی از معادلههایی است که برای افکار عمومی ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است. همان طور که ایرانیان مسیر توسعه را در کرهجنوبی، ژاپن و حتی هند دنبال کرده و در ادامه تلاش میکنند ارتباطی میان عدم توسعهیافتگی خود و توسعهیافتگی این کشورها پیدا کنند. حتما شما هم بارها این عبارات را شنیدهاید که کرهجنوبی (یا چینیها و...) در دهه ۷۰ میلادی، تلاش میکرد خود را به رشد اقتصادی ایران نزدیک کند.
آرزو داشت تا خودروسازیاش به سطح و اندازه ایران برسد و... اما همین کشور امروز به اندازهای پیشرفت کرده که برندهای تولیدی آن بازارهای جهانی را فتح کردهاند. این روزها برخی از سیاستمداران ایرانی، دلیل توسعه چینیها و پیشرفت اقتصادی آنها را در خوردن دو وعده غذای روزانه توسط مردمشان ارزیابی میکنند و در مسیر معکوس دلیل عدم توسعه ایران را مصرف بالای مردم میدانند. این در حالی است که توسعه در هر جامعهای به اِلمانها و گزارههای دیگری نیاز دارد که برنامهریزی، تخصص گرایی و ارتباط سامانیافته با جهان پیرامونی در راس آنها قرار دارد.
تا دهه ۸۰ میلادی، ایران با تولید سرانهای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتیاش در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. اما این روند از دهه ۹۰ خورشیدی برای ایرانیان معکوس شد و ایران به گروه اقتصادهای با سطح درآمدی متوسط - پایین افت داشته است. در واقع ایران نهتنها نتوانست بعد از دهه ۸۰ میلادی به بعد از ظرفیتهای خود برای تحقق امر توسعه و افزایش درآمد سرانه مردمش بهرهمند شود، بلکه به دلیل برخی اشتباهات راهبردی طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ با تحریمهای گسترده مواجه و ذیل فصل تحریمهای ملل متحد قرار گرفت.
این در حالی است که در همین بازه زمانی ایران از درآمد نفتی نجومی ۷۰۰ تا۸۰۰ میلیارد دلاری مواجه بود و میتوانست با سرمایهگذاری مناسب بر زیرساختهای مولد اقتصادی، ارزش افزوده قابل توجهی برای آینده کسب کند. اما عدم توجه به گزارههای موثر در رشد اقتصادی و پیشرفت باعث نزول اکثر شاخصهای اقتصادی کلان در ایران شد.
دلایل مختلفی برای این نزول مطرح میشود که شاید مهمترین آنها مشکلاتی است که در حوزه سیاست خارجی کشور، برنامهریزیهای اقتصادی و قطع ارتباط با جهان پیرامونی شکل گرفته است. آغاز دهه هشتاد میلادی آغاز حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بینالملل مقارن با شروع جنگ عراق با ایران میشود.
چین با باز کردن درهای اقتصاد خود و پذیرش شاخصهای تجارت آزاد، تلاش کرد تا شکل متفاوتی از برنامهریزیهای اقتصادی را آغاز کند. در این مسیر چین، افزایش تولید را در راس برنامهریزیهای خود قرار داد و تلاش کرد از کشوری با درآمد سرانه پایین، به کشوری که تولید و صادرات بالایی دارد و درآمد سرانه خود را ارتقا داده بدل شود. به این ترتیب چین با سرعت رشد اقتصادی بالا فاصله خود را با راس هرم قدرتهای جهانی کم و کمتر میکند.
تا جایی که امروز چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصاد جهانی تنه به تنه امریکا در حال صعود با راس هرم اقتصاد جهانی است. چین اقتصاد را اولویت اصلی خود قرار داد و مجموعه برنامههای خود را در راستای شکلگیری تولید و بهبود شاخصهای آن قرار داد.
در نقطه مقابل اما تحریمهای اقتصادی ایران که از دهه ۸۰ میلادی (دهه ۶۰ خورشیدی) آغاز شد و در دهههای بعدی افزایش پیدا کرد و اوج گرفت، در سالهای اخیر نفس رشد اقتصادی ایران را میگیرد. به گونهای که ایران در دهه ۹۰ خورشیدی (۲۰۱۱ به بعد) رشد اقتصادی متوسط صفر درصدی و تورم متوسط بالای ۴۰ درصدی را در طول این دهه تجربه میکند. اکنون تولید سرانه چین یک میلیارد و ۴۰۰ میلیونی از ایران پیشی گرفته است. ایران همچنان الگوی توسعه صنعتی خاصی را دنبال نمیکند.
باید دید آیا پایانی بر چرخه معیوب شکل میگیرد یا اینکه این مسیر اشتباه همچنان تداوم خواهد یافت.
📌انیمیشن مقایسه تغییرات تولید سرانه ایران و چین طی صد و بیست سال
📌لینک مطلب در روزنامه تعادل
✅ https://www.tgoop.com/drmonjazeb
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
🔻بیشترین و کمترین شکاف تولیدسرانه چین و ایران
🔺دکتر محمدرضا منجذب
تا دهه هشتاد ایران با تولیدسرانه ای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتی در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. شروع دهه هشتاد شروع حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بین الملل مقارن…
🔺دکتر محمدرضا منجذب
تا دهه هشتاد ایران با تولیدسرانه ای بالا نسبت به چین از درآمدهای نفتی در مسیر افزایش تولید و تولید سرانه استفاده کرده است. شروع دهه هشتاد شروع حرکت صنعتی چین و تعامل با اقتصاد بین الملل مقارن…
👍12👎2👏1
❇️ با سلام
ضمن گرامیداشت ولادت حضرت امیرالمؤمنین، روز پدر را به همه پدران سرزمینم تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
⭕️ دو مطلب زیر را تقدیم میکنم:
⭕️ هیچکس فقیر و گرسنه نمیشود، مگر اینکه اغنیا حق وی را حبس کنند.
⭕️ خدا را اینگونه شناختم.
🌐 کانال دکتر منجذب
ضمن گرامیداشت ولادت حضرت امیرالمؤمنین، روز پدر را به همه پدران سرزمینم تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
⭕️ دو مطلب زیر را تقدیم میکنم:
⭕️ هیچکس فقیر و گرسنه نمیشود، مگر اینکه اغنیا حق وی را حبس کنند.
⭕️ خدا را اینگونه شناختم.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍9❤3👎1👏1🙏1👌1
🔺 چرا نرخ ارز در بلندمدت افزایشی خواهد بود؟
🔻دکتر محمدرضا منجذب
در تحلیل هر بازاری اشاره به شرایط عرضه و تقاضای آن بازار، تحلیلی کامل را در بر می گیرد. اینکه در سالهای اخیر نرخ ارز در ایران افزایشی بوده و خواهد بود، بدلیل محدودیت ها در عرضه ارز و افزایش مستمر تقاضای ارز بوده است. مختصری از عناوین و دلایل ذیلا ارایه می شود، و هر دلیلی قابل تفصیل است:
1-دلایل کوتاه مدت:
اخبار بد، منجمله جنگ ها و تنش های منطقه ای و نیز انتخاب ترامپ با سابقه فشار حداکثری در دوره قبل. شدت و ضعف اخبار هم بر عرضه و هم بر تقاضای ارز تاثیرگذار است. بعنوان مثال ورود ترامپ به کاخ سفید، آثار انتظاری و افزایشی بر نرخ ارز را تشدید کرده داشت. برخی تقاضا برای ارز را به همین دلیل افزایش داده اند.
بلوکه شدن ذخایر ارزی خارج از کشور است. این تحدید کننده عرضه ارز بداخل کشور است.
2-دلایل بلندمدت:
تحریم ها که تبدیل به قانون شده و بطور مستمر صادرات بخارج و عرضه ارز به داخل را تحدید می نماید.
خود تحریمی، بعنوان مثال نپیوستن به معاهدات بین المللی چون اف ای تی اف و ...
عدم تمایل و رغبت کشورها برای تعامل اقتصادی با ایران بدلیل ترس از تحریم وجود ترازهای منفی (بودجه، بانکی، تراز پرداختها، و ...) که موجب افزایش کسری بودجه، گسترش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و ... شده است. این هم موجب افزایش نرخ ارز می شود و هم تامین کننده کسری بودجه است.
3-نداشتن برنامه توسعه بلندمدت
عمل نکردن به مزیت نسبی در صادرات و تحدید صادرات و عرضه ارز
گسترش مستمر واردات یا افزایش مستمر تقاضای ارز
4-طبق نظریه PPP در محاسبه نرخ ارز، تفاوت تورم داخلی از تورم جهانی باضافه نرخ بهره وری داخلی (در ایران صفر است)، موجب افزایش طبیعی نرخ ارز است. تورم داخلی 45 درصدی و جهانی زیر 10 درصدی، بمعنای افزایش مستمر سی الی چهل درصدی نرخ ارز در سال است.
5-فشار مالیاتی، می تواند موجب تعطیلی تولید، گرایش بسمت فرار مالیاتی از طریق معاملات بوسیله ارز و غیر حساب بانکی و ... افزایش میدهد. بعضا موجب مهاجرت می شود. فشار مالیاتی روی بازارهای موازی مانند ارز، مسکن، خودرو، طلا، ... موجب سوق نقدینگی به بازار ارز می شود.
6-فشار مهاجرت، در نیروی کار ماهر و ساده ، و تحصیلکرده و ... تقاضای ارز را افزایش می دهد.
7-بازار پولی ناکارآمد و نرخ بهره پایین و غیر جذاب، نقدینگی را به بازارهای موازی و ارز سوق می دهد.
موارد چندی دیگر در این راستا قابل ذکر است. بدیهی است هر کدام از موارد مذکور راهکارهای خود را می طلبد. در کنار آنها مدیران شایسته و کاربلد لازمهٔ مقابله با مشکلات است.
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
در تحلیل هر بازاری اشاره به شرایط عرضه و تقاضای آن بازار، تحلیلی کامل را در بر می گیرد. اینکه در سالهای اخیر نرخ ارز در ایران افزایشی بوده و خواهد بود، بدلیل محدودیت ها در عرضه ارز و افزایش مستمر تقاضای ارز بوده است. مختصری از عناوین و دلایل ذیلا ارایه می شود، و هر دلیلی قابل تفصیل است:
1-دلایل کوتاه مدت:
اخبار بد، منجمله جنگ ها و تنش های منطقه ای و نیز انتخاب ترامپ با سابقه فشار حداکثری در دوره قبل. شدت و ضعف اخبار هم بر عرضه و هم بر تقاضای ارز تاثیرگذار است. بعنوان مثال ورود ترامپ به کاخ سفید، آثار انتظاری و افزایشی بر نرخ ارز را تشدید کرده داشت. برخی تقاضا برای ارز را به همین دلیل افزایش داده اند.
بلوکه شدن ذخایر ارزی خارج از کشور است. این تحدید کننده عرضه ارز بداخل کشور است.
2-دلایل بلندمدت:
تحریم ها که تبدیل به قانون شده و بطور مستمر صادرات بخارج و عرضه ارز به داخل را تحدید می نماید.
خود تحریمی، بعنوان مثال نپیوستن به معاهدات بین المللی چون اف ای تی اف و ...
عدم تمایل و رغبت کشورها برای تعامل اقتصادی با ایران بدلیل ترس از تحریم وجود ترازهای منفی (بودجه، بانکی، تراز پرداختها، و ...) که موجب افزایش کسری بودجه، گسترش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و ... شده است. این هم موجب افزایش نرخ ارز می شود و هم تامین کننده کسری بودجه است.
3-نداشتن برنامه توسعه بلندمدت
عمل نکردن به مزیت نسبی در صادرات و تحدید صادرات و عرضه ارز
گسترش مستمر واردات یا افزایش مستمر تقاضای ارز
4-طبق نظریه PPP در محاسبه نرخ ارز، تفاوت تورم داخلی از تورم جهانی باضافه نرخ بهره وری داخلی (در ایران صفر است)، موجب افزایش طبیعی نرخ ارز است. تورم داخلی 45 درصدی و جهانی زیر 10 درصدی، بمعنای افزایش مستمر سی الی چهل درصدی نرخ ارز در سال است.
5-فشار مالیاتی، می تواند موجب تعطیلی تولید، گرایش بسمت فرار مالیاتی از طریق معاملات بوسیله ارز و غیر حساب بانکی و ... افزایش میدهد. بعضا موجب مهاجرت می شود. فشار مالیاتی روی بازارهای موازی مانند ارز، مسکن، خودرو، طلا، ... موجب سوق نقدینگی به بازار ارز می شود.
6-فشار مهاجرت، در نیروی کار ماهر و ساده ، و تحصیلکرده و ... تقاضای ارز را افزایش می دهد.
7-بازار پولی ناکارآمد و نرخ بهره پایین و غیر جذاب، نقدینگی را به بازارهای موازی و ارز سوق می دهد.
موارد چندی دیگر در این راستا قابل ذکر است. بدیهی است هر کدام از موارد مذکور راهکارهای خود را می طلبد. در کنار آنها مدیران شایسته و کاربلد لازمهٔ مقابله با مشکلات است.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍18👌3👎2👏2🙏1
❄️ دوران شیرین می آید
❄️محمدرضا منجذب
🔻 دورانی که همگان از امکانات و نعمت های الهی بهره مند می شوند. زمینه تلاش و فعالیت اقتصادی در دسترس همگان است. انحصار در تولید از بین می رود و الگوی عدالت اجتماعی برپا می شود.
🔻دورانی که حاکمان بر هوا و هوس و خواهش خود مسلط هستند. آنان بخل نمی ورزند، منصف و عادل هستند، مهربان و خوش رفتار هستند، درنده خو نبوده و با مردم به نیکویی برخورد می کنند. حاکمان از چنان ادب و تربیتی برخودارند که در سایه این حکومت مسلمان و غیرمسلمان، مومن و کافر در بهره بردای از نعمت های خداوند بطور مساوی برخوردار می شوند.
🔻دورانی که آغاز تحوّل بزرگ جهانی است که اهداف بزرگی چون ریشه کن کردن ظلم و ستم و برقراری عدل و قسط و صلح و امنیت و شکوفائی مادی و معنوی را درپی دارد. امنیت و رفاه اقتصادی به معنی تام کلمه را، به جامعه هدیه می شود تا مردم در اوج شکوفائی علمی، اخلاقی و اقتصادی زندگی کنند و برکات همگان را فرا می گیرد.
🔻دورانی که نعمت ها فزونی یافته و درهای رحمت و برکت از آسمان و زمین گشوده می گردد. در آن دوران، حکومت واحدی تشکیل می گردد و جامعه بشری از مواهب زندگی بهره برده و زمینه رشد و تعالی مادی، معنوی و فکری برای همگان فراهم می گردد.
🔻دورانی که کارگزاران آن و مانند آنان در تاریخ بشر کمتر پیدا می شود. افرادی که در اوج تدین و اوج تخصص از کارایی بالایی برخوردارند. در اقتصاد از آن بعنوان سرمایه انسانی، بهره وری و افزایش بهره وری یاد می شود. در اینصورت در این دوران بهره وری در حداکثر و در سطح بهینه خود قرار دارد و به این دلیل تولید بحد توان و بالقوه خود می رسد.
انسانهایی که اهل رویه یکسان در امور، اهل آبادی و عمران، اهل زهد، اهل اخلاص، اهل علم و سواد و ... هستند.
🔻با این اوصاف در این دوران توسعه و رفاه اقتصادی مطلوبی ایجاد خواهد شد؛ به حدی که بشر مانند آن را در طول تاریخ کره زمین به خود ندیده است. توسعه از جایگاه بسیار با اهمیتی برخوردار خواهد بود و جامعه از ابعاد مختلف توسعه به معنای واقعی برخوردار خواهد شد، به طوری که مردم در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.
🌐 کانال دکتر منجذب
❄️محمدرضا منجذب
🔻 دورانی که همگان از امکانات و نعمت های الهی بهره مند می شوند. زمینه تلاش و فعالیت اقتصادی در دسترس همگان است. انحصار در تولید از بین می رود و الگوی عدالت اجتماعی برپا می شود.
🔻دورانی که حاکمان بر هوا و هوس و خواهش خود مسلط هستند. آنان بخل نمی ورزند، منصف و عادل هستند، مهربان و خوش رفتار هستند، درنده خو نبوده و با مردم به نیکویی برخورد می کنند. حاکمان از چنان ادب و تربیتی برخودارند که در سایه این حکومت مسلمان و غیرمسلمان، مومن و کافر در بهره بردای از نعمت های خداوند بطور مساوی برخوردار می شوند.
🔻دورانی که آغاز تحوّل بزرگ جهانی است که اهداف بزرگی چون ریشه کن کردن ظلم و ستم و برقراری عدل و قسط و صلح و امنیت و شکوفائی مادی و معنوی را درپی دارد. امنیت و رفاه اقتصادی به معنی تام کلمه را، به جامعه هدیه می شود تا مردم در اوج شکوفائی علمی، اخلاقی و اقتصادی زندگی کنند و برکات همگان را فرا می گیرد.
🔻دورانی که نعمت ها فزونی یافته و درهای رحمت و برکت از آسمان و زمین گشوده می گردد. در آن دوران، حکومت واحدی تشکیل می گردد و جامعه بشری از مواهب زندگی بهره برده و زمینه رشد و تعالی مادی، معنوی و فکری برای همگان فراهم می گردد.
🔻دورانی که کارگزاران آن و مانند آنان در تاریخ بشر کمتر پیدا می شود. افرادی که در اوج تدین و اوج تخصص از کارایی بالایی برخوردارند. در اقتصاد از آن بعنوان سرمایه انسانی، بهره وری و افزایش بهره وری یاد می شود. در اینصورت در این دوران بهره وری در حداکثر و در سطح بهینه خود قرار دارد و به این دلیل تولید بحد توان و بالقوه خود می رسد.
انسانهایی که اهل رویه یکسان در امور، اهل آبادی و عمران، اهل زهد، اهل اخلاص، اهل علم و سواد و ... هستند.
🔻با این اوصاف در این دوران توسعه و رفاه اقتصادی مطلوبی ایجاد خواهد شد؛ به حدی که بشر مانند آن را در طول تاریخ کره زمین به خود ندیده است. توسعه از جایگاه بسیار با اهمیتی برخوردار خواهد بود و جامعه از ابعاد مختلف توسعه به معنای واقعی برخوردار خواهد شد، به طوری که مردم در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.
🌐 کانال دکتر منجذب
❤16👍8👎5😐3👏1
🔺 تله مالیاتی
🔻دکتر محمدرضا منجذب
❄️ بر مبنای مصوبه قانونی، شناسایی و دسترسی به حساب های بانکی اشخاص، ملاک مالیات ستانی در سال های آتی خواهد بود. سوال اینست که آیا بواقع افراد در تله مالیاتی گرفتار خواهند شد یا دولت و سازمان مالیاتی؟ آثار احتمالی اجرای این مصوبه چیست؟
▪️برای پاسخ به سوال مزبور می توان از دو منظر وارد بحث شد. اول موضوعات مربوط به مودیان مالیاتی و دوم سازمان مالیاتی و دولت.
❄️ از بعد اول چنین نوع سیستم شناسایی مالیات چند ویژگی را دارا است:
🔹 اگر میزان ماهانه تراکنش و تعداد آن از رقم و دفعاتی بالاتر باشد (مثلا سی و پنج میلیون و صد بار)، فرد مشمول مالیات است و باید پاسخگو باشد. اولا در اینجا ملاک میزان تراکنش هست و نه سود فرد، ثانیا فرد باید پاسخگو باشد و بنوعی در تله مالیاتی افتاده است. در اینصورت همه صاحبان حساب در مظان اتهام فرار مالیاتی هستند. این رویکرد بلحاظ روانشناسی دچار اشکال است و آثار مخربی بر ارتباط میان شهروندان و سازمان مالیاتی ایجاد می کند.
🔹 نکته بعدی ایجاد و ابداع راههای جدید فرار مالیاتی است، که ممکن است به مخیله شهروندان تداعی گردد و اجرا گردد. وقتی تله مالیاتی بحسابهای ریالی و بانکی اصابت می نماید، احتمال دارد افراد بدنبال انجام معاملات خود با هر پول دیگر و شبه پول در دسترس باشند، و این خطری بالقوه برای اقتصاد ملی خواهد بود. تقاضای پول های کاغذی همچون دلار، یورو و امثال آن افزایش می یابد. همچنین افزایش تقاضا برای رمز ارزها، طلا، سکه و ... افزایش می یابد. مبادلات می تواند بصورت پایاپای و کالا به کالا و ... صورت پذیرد. افزایش تقاضا برای چنین مواردی باعث افزایش قیمت آنها می گردد. و این خود انتظارات تورمی را افزایش می دهد.
🔹 نکته بعدی، تعطیلی کار و کسب های جدیدی هست که تازه به نقطه سربه سر رسیده اند. چون مبنا تراکنش بانکی هست، و با اعمال مالیات وارد ضرر می شوند. هم چنین کسب و کارهای کوچک.
🔹 نکته بعدی تعطیلی یک سری مشاغل و تبدیل آن به اقتصاد زیرزمینی و غیر قابل دسترس در حسابهای بانکی.
🔹 نکته بعدی، اگر کسی بیشتر از درآمد اعلام شده خود درآمد بیشتری کسب کرده باشد و اعلام نکرده باشد و امور مالیاتی به آن پی ببرد نوعی از پولشویی است که با جریمه و دریافت و مجازات مالیاتی روبرو خواهند بود . در حالیکه در کلیه کشور های جهان محور اقتصاد یک کشور از نظر مالی در اختیار بانک مرکزی بی طرف است.
🔹 با این اوصاف امکان دارد به مرور حتی پایه های مالیاتی کاهش یابد و اقتصاد ایران وارد بخش نزولی منحنی لافر گردد.
⭕️ حال باید دید آیا مودیان در تله مالیاتی گیر می افتند یا دولت؟ کدامیک؟
لینک مطلب در: روزنامه تعادل سایت اقتصاددان
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
❄️ بر مبنای مصوبه قانونی، شناسایی و دسترسی به حساب های بانکی اشخاص، ملاک مالیات ستانی در سال های آتی خواهد بود. سوال اینست که آیا بواقع افراد در تله مالیاتی گرفتار خواهند شد یا دولت و سازمان مالیاتی؟ آثار احتمالی اجرای این مصوبه چیست؟
▪️برای پاسخ به سوال مزبور می توان از دو منظر وارد بحث شد. اول موضوعات مربوط به مودیان مالیاتی و دوم سازمان مالیاتی و دولت.
❄️ از بعد اول چنین نوع سیستم شناسایی مالیات چند ویژگی را دارا است:
🔹 اگر میزان ماهانه تراکنش و تعداد آن از رقم و دفعاتی بالاتر باشد (مثلا سی و پنج میلیون و صد بار)، فرد مشمول مالیات است و باید پاسخگو باشد. اولا در اینجا ملاک میزان تراکنش هست و نه سود فرد، ثانیا فرد باید پاسخگو باشد و بنوعی در تله مالیاتی افتاده است. در اینصورت همه صاحبان حساب در مظان اتهام فرار مالیاتی هستند. این رویکرد بلحاظ روانشناسی دچار اشکال است و آثار مخربی بر ارتباط میان شهروندان و سازمان مالیاتی ایجاد می کند.
🔹 نکته بعدی ایجاد و ابداع راههای جدید فرار مالیاتی است، که ممکن است به مخیله شهروندان تداعی گردد و اجرا گردد. وقتی تله مالیاتی بحسابهای ریالی و بانکی اصابت می نماید، احتمال دارد افراد بدنبال انجام معاملات خود با هر پول دیگر و شبه پول در دسترس باشند، و این خطری بالقوه برای اقتصاد ملی خواهد بود. تقاضای پول های کاغذی همچون دلار، یورو و امثال آن افزایش می یابد. همچنین افزایش تقاضا برای رمز ارزها، طلا، سکه و ... افزایش می یابد. مبادلات می تواند بصورت پایاپای و کالا به کالا و ... صورت پذیرد. افزایش تقاضا برای چنین مواردی باعث افزایش قیمت آنها می گردد. و این خود انتظارات تورمی را افزایش می دهد.
🔹 نکته بعدی، تعطیلی کار و کسب های جدیدی هست که تازه به نقطه سربه سر رسیده اند. چون مبنا تراکنش بانکی هست، و با اعمال مالیات وارد ضرر می شوند. هم چنین کسب و کارهای کوچک.
🔹 نکته بعدی تعطیلی یک سری مشاغل و تبدیل آن به اقتصاد زیرزمینی و غیر قابل دسترس در حسابهای بانکی.
🔹 نکته بعدی، اگر کسی بیشتر از درآمد اعلام شده خود درآمد بیشتری کسب کرده باشد و اعلام نکرده باشد و امور مالیاتی به آن پی ببرد نوعی از پولشویی است که با جریمه و دریافت و مجازات مالیاتی روبرو خواهند بود . در حالیکه در کلیه کشور های جهان محور اقتصاد یک کشور از نظر مالی در اختیار بانک مرکزی بی طرف است.
🔹 با این اوصاف امکان دارد به مرور حتی پایه های مالیاتی کاهش یابد و اقتصاد ایران وارد بخش نزولی منحنی لافر گردد.
⭕️ حال باید دید آیا مودیان در تله مالیاتی گیر می افتند یا دولت؟ کدامیک؟
لینک مطلب در: روزنامه تعادل سایت اقتصاددان
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍19👌2👎1🙏1
❄️ تقارن بهارها
♻️محمدرضا منجذب
🔺 بهار برای همه انسانها لفظ زیبا و با شکوهی است. بهار تداعی دوباره زنده شدن و شکوفا شدن است. ایرانی ها در سنتی دیرینه بهار را نکو می دانند و به استقبال آن می روند.
🔻بهار طبیعت مقارن با رویش مجدد درختان و شکوفه ها، و احیای مجدد طبیعت است. معنای آن زندگی مجدد برای طبیعتی است، که انسانها از آن بهره می برند. بهار طبیعت مقارن با نزول برکات از آسمان است که به احیای طبیعت کمک می کند. در طول فصل بهار، محور زمین به سمت خورشید متمایل می شود و به همین دلیل روزها طولانیتر میشود و دما در بیشتر مناطق گرم تر می گردد. هم چنین می توانید ذوب شدن یخ ها و آب شدن برف های روی زمین و جاری شدن برفهای ذوب شده به جویبارها و رودخانه ها را در این فصل مشاهده کنید.
🔻 در بهار زمین، بعد از خواب زمستانی، احیا می گردد. اما بهار انسان احیای قلب اوست. روشن شدن ضمیر انسان به حقایق عالم. احیای این نگرش در انسانها موجب پیشرفت همزمان مادی و معنوی در نوع انسانها می شود.
🔻بهار اقتصادی هنگامی برای انسانها اتفاق می افتد که:
🔹 همگان از امکانات و نعمت های الهی بهره مند می شوند. زمینه تلاش و فعالیت اقتصادی در دسترس همگان است. انحصار در تولید از بین می رود و الگوی عدالت اجتماعی برپا می شود.
🔹 حاکمان بر هوا و هوس و خواهش خود مسلط هستند. آنان بخل نمی ورزند، منصف و عادل هستند، مهربان و خوش رفتار هستند، مومن و کافر در بهره بردای از نعمت های خداوند بطور مساوی برخوردار می شوند.
🔹 آغاز تحوّل بزرگ جهانی است که اهداف بزرگی چون ریشه کن کردن ظلم و ستم و برقراری عدل و قسط و صلح و امنیت و شکوفائی مادی و معنوی را درپی دارد
🔹 نعمت ها فزونی یافته و درهای رحمت و برکت از آسمان و زمین گشوده می گردد. در آن دوران، حکومت واحدی تشکیل می گردد و جامعه بشری از مواهب زندگی بهره برده و زمینه رشد و تعالی مادی، معنوی و فکری برای همگان فراهم می گردد.
🔻در تفسیر یُحْیِی الأَرْضَ بَعْدَ مَوتِهَا آمده است: زمین را با باران زنده نمیکند، بلکه خداوند عزّوجلّ مردمی را میفرستد که عدل را زنده میکنند و زمین با احیاء عدل و با اقامه حد زنده میشود. و این حیات و زنده شدن، سودمندتر از چهل روز باران است.
بهار گم شده انسان عدل است، آن هم بر گستره زمین.
🔻خداوندا در این لحظات عزیز و گرامی بهار طبیعت، بهار قلوب، بهار اقتصادی، بهار انسان، ... و همه بهارها که مبارک و میمون هستند را مقارن هم قرار ده. که تو حکیم هستی و قادر بر همه چیز هستی. آمین
آرزوهای اقتصادی
🌐 کانال دکتر منجذب
♻️محمدرضا منجذب
🔺 بهار برای همه انسانها لفظ زیبا و با شکوهی است. بهار تداعی دوباره زنده شدن و شکوفا شدن است. ایرانی ها در سنتی دیرینه بهار را نکو می دانند و به استقبال آن می روند.
🔻بهار طبیعت مقارن با رویش مجدد درختان و شکوفه ها، و احیای مجدد طبیعت است. معنای آن زندگی مجدد برای طبیعتی است، که انسانها از آن بهره می برند. بهار طبیعت مقارن با نزول برکات از آسمان است که به احیای طبیعت کمک می کند. در طول فصل بهار، محور زمین به سمت خورشید متمایل می شود و به همین دلیل روزها طولانیتر میشود و دما در بیشتر مناطق گرم تر می گردد. هم چنین می توانید ذوب شدن یخ ها و آب شدن برف های روی زمین و جاری شدن برفهای ذوب شده به جویبارها و رودخانه ها را در این فصل مشاهده کنید.
🔻 در بهار زمین، بعد از خواب زمستانی، احیا می گردد. اما بهار انسان احیای قلب اوست. روشن شدن ضمیر انسان به حقایق عالم. احیای این نگرش در انسانها موجب پیشرفت همزمان مادی و معنوی در نوع انسانها می شود.
🔻بهار اقتصادی هنگامی برای انسانها اتفاق می افتد که:
🔹 همگان از امکانات و نعمت های الهی بهره مند می شوند. زمینه تلاش و فعالیت اقتصادی در دسترس همگان است. انحصار در تولید از بین می رود و الگوی عدالت اجتماعی برپا می شود.
🔹 حاکمان بر هوا و هوس و خواهش خود مسلط هستند. آنان بخل نمی ورزند، منصف و عادل هستند، مهربان و خوش رفتار هستند، مومن و کافر در بهره بردای از نعمت های خداوند بطور مساوی برخوردار می شوند.
🔹 آغاز تحوّل بزرگ جهانی است که اهداف بزرگی چون ریشه کن کردن ظلم و ستم و برقراری عدل و قسط و صلح و امنیت و شکوفائی مادی و معنوی را درپی دارد
🔹 نعمت ها فزونی یافته و درهای رحمت و برکت از آسمان و زمین گشوده می گردد. در آن دوران، حکومت واحدی تشکیل می گردد و جامعه بشری از مواهب زندگی بهره برده و زمینه رشد و تعالی مادی، معنوی و فکری برای همگان فراهم می گردد.
🔻در تفسیر یُحْیِی الأَرْضَ بَعْدَ مَوتِهَا آمده است: زمین را با باران زنده نمیکند، بلکه خداوند عزّوجلّ مردمی را میفرستد که عدل را زنده میکنند و زمین با احیاء عدل و با اقامه حد زنده میشود. و این حیات و زنده شدن، سودمندتر از چهل روز باران است.
بهار گم شده انسان عدل است، آن هم بر گستره زمین.
🔻خداوندا در این لحظات عزیز و گرامی بهار طبیعت، بهار قلوب، بهار اقتصادی، بهار انسان، ... و همه بهارها که مبارک و میمون هستند را مقارن هم قرار ده. که تو حکیم هستی و قادر بر همه چیز هستی. آمین
آرزوهای اقتصادی
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
❤7👍2👌1
🔺 عوامل موثر بر تورم
🔻 دکترمحمدرضا منجذب
در مطالعه ای که اخیرا بر مبنای داده های رسمی انجام شد، عوامل موثر بر تورم مورد واکاوی و محاسبه قرار گرفت. هرچند رشد نقدینگی عاملی موثر بر تورم ایران طی هفت دهه اخیر بوده است، لیکن عواملی دیگر هم بر تورم تاثیرگذار بوده است که در سیاستهای مقابله با تورم باید مورد نظر باشد. این عوامل بشرح زیر هستند:
🔹 رشد تولید، تولید در ایران شامل مجموعه تولیدات چهار زیربخش خدمات، کشاورزی، نفت و صنعت است. بطوریکه رشد تولید از طرف عرضه کل اقتصاد تاثیری کاهنده بر تولید دارد. افزایش یک درصدی در تولید چیزی درحدود ده صدم درصد تورم را کاهش می دهد.
🔹رشد نقدینگی، تاثیری افزایشی بر تورم دارد. رشد نقدینگی از طرف تقاضای کل اقتصاد موثر است. بطوریکه در تورم پایین یک درصد افزایش در نقدینگی موجب افزایش یک دهم درصد در تورم می گردد. ولی با افزایش تورم این رقم افزایش می یابد. در تورم کنونی تاثیری معادل بیست و پنج صدم درصدی دارد.
🔹رشد نرخ ارز، تاثیری مثبت بر تورم دارد. بطور متوسط افزایش یک درصدی در نرخ ارز، افزایش پانزده صدم درصدی بر تورم دارد. تبلور رشد کسری بودجه بیشتر از دو کانال رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز در اقتصاد ظاهر می شود.
🔹انتظارات تورمی تاثیری مثبت بر تورم دارد (اینجا را ببینید). انتظارات قیمت در ایران بدو شکل تطبیقی و عقلایی شکل می گیر. هرچند نقش انتظارات تطبیقی بمراتب بیشتر هست. تاثیر انتظارات از چهاردهم درصد در تورمهای پایین شروع می شود و به هشت دهم درصد در تورمهای بالا ختم می شود. از این منظر تاثیر انتظارات تورمی از دو مقوله قبلی بیشتر هست.
🔹خروج آمریکا از برجام در دوره ترامپ، اثری افزایشی بر تورم داشته است (اینجا را ببینید). در این دوره بطور متوسط تورم بیست و پنج صدم درصد افزایش داشته است.
🔹در این مطالعه تاثیر ادوار تجاری سیاسی و انتخاب رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بر تورم مورد ارزیابی قرار گرفت. اقتصاد ایران تنها در دوره رفسنجانی تورمی افزایشی و معنادار را تجربه کرده است.
⭕️ در جمع بندی میتوان گفت طی دهه اخیر روند تورم دچار شکست ساختاری شده است و سطح آن افزایش داشته است. دلیل اصلی آن تحریم های شدید بر اقتصاد ایران بوده است، که از هر دو طرف عرضه کل و تقاضای کل بر تورم ایران تاثیر گذاشته است. در این نوشتار مهمترین عوامل موثر بررسی شد، هرچند عوامل کمی و کیفی دیگری هم قابل ذکر است.
لینک مطلب در روزنامه تعادل
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻 دکترمحمدرضا منجذب
در مطالعه ای که اخیرا بر مبنای داده های رسمی انجام شد، عوامل موثر بر تورم مورد واکاوی و محاسبه قرار گرفت. هرچند رشد نقدینگی عاملی موثر بر تورم ایران طی هفت دهه اخیر بوده است، لیکن عواملی دیگر هم بر تورم تاثیرگذار بوده است که در سیاستهای مقابله با تورم باید مورد نظر باشد. این عوامل بشرح زیر هستند:
🔹 رشد تولید، تولید در ایران شامل مجموعه تولیدات چهار زیربخش خدمات، کشاورزی، نفت و صنعت است. بطوریکه رشد تولید از طرف عرضه کل اقتصاد تاثیری کاهنده بر تولید دارد. افزایش یک درصدی در تولید چیزی درحدود ده صدم درصد تورم را کاهش می دهد.
🔹رشد نقدینگی، تاثیری افزایشی بر تورم دارد. رشد نقدینگی از طرف تقاضای کل اقتصاد موثر است. بطوریکه در تورم پایین یک درصد افزایش در نقدینگی موجب افزایش یک دهم درصد در تورم می گردد. ولی با افزایش تورم این رقم افزایش می یابد. در تورم کنونی تاثیری معادل بیست و پنج صدم درصدی دارد.
🔹رشد نرخ ارز، تاثیری مثبت بر تورم دارد. بطور متوسط افزایش یک درصدی در نرخ ارز، افزایش پانزده صدم درصدی بر تورم دارد. تبلور رشد کسری بودجه بیشتر از دو کانال رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز در اقتصاد ظاهر می شود.
🔹انتظارات تورمی تاثیری مثبت بر تورم دارد (اینجا را ببینید). انتظارات قیمت در ایران بدو شکل تطبیقی و عقلایی شکل می گیر. هرچند نقش انتظارات تطبیقی بمراتب بیشتر هست. تاثیر انتظارات از چهاردهم درصد در تورمهای پایین شروع می شود و به هشت دهم درصد در تورمهای بالا ختم می شود. از این منظر تاثیر انتظارات تورمی از دو مقوله قبلی بیشتر هست.
🔹خروج آمریکا از برجام در دوره ترامپ، اثری افزایشی بر تورم داشته است (اینجا را ببینید). در این دوره بطور متوسط تورم بیست و پنج صدم درصد افزایش داشته است.
🔹در این مطالعه تاثیر ادوار تجاری سیاسی و انتخاب رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی بر تورم مورد ارزیابی قرار گرفت. اقتصاد ایران تنها در دوره رفسنجانی تورمی افزایشی و معنادار را تجربه کرده است.
⭕️ در جمع بندی میتوان گفت طی دهه اخیر روند تورم دچار شکست ساختاری شده است و سطح آن افزایش داشته است. دلیل اصلی آن تحریم های شدید بر اقتصاد ایران بوده است، که از هر دو طرف عرضه کل و تقاضای کل بر تورم ایران تاثیر گذاشته است. در این نوشتار مهمترین عوامل موثر بررسی شد، هرچند عوامل کمی و کیفی دیگری هم قابل ذکر است.
لینک مطلب در روزنامه تعادل
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
💠https://www.tgoop.com/rezomemonjazeb/3
👍6👏3🙏1👌1👀1
🔺 شاخص توزیع درآمد و درجه توسعه یافتگی
🔻دکتر محمدرضا منجذب
❄️ اخیرا گزارشی توسط سازمان ملل ارایه شد و در آن اشاره شد که ایران از نظر شاخص توزیع درآمد ضریب جینی در وضعیت توزیع درآمدی بهتری نسبت به مالزی و ترکیه و برزیل قرار دارد (اینجا را ببینید).
❄️ بطور معمول برای بررسی مقایسه ای چند کشور باید چندین شاخص همزمان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
در فرایند توسعه اقتصادی توزیع درآمد از شکل یوی برعکس تبعیت می کند. بطوریکه در ابتدای فرایند توزیع درآمد بدتر می شود و ضریب جینی افزایش می یابد و در اواخر فرایند توسعه این شاخص کاهش می یابد. چنانچه این گزارش تایید می کند، این عدد در ایران کمتر از سه کشور دیگر هست.
❄️ اما اگر فرایند درآمد سرانه چهار کشور بررسی و مقایسه گردد، حاکی از پیشی گرفتن مالزی، ترکیه و برزیل است. حداقل سه دلیل می توان اقامه کرد که کشورهای مزبور در فرایند توسعه و صنعتی شدن از ایران جلوتر هستند و روی منحنی یوی برعکس جلوتر هستند:
❄️ اول درآمد سرانه این کشورها در طول زمان از ایران پیشی گرفته است.
دوم این کشورها هنوز جزو کشورهای توسعه یافته قرار ندارند، و به همین دلیل توزیع درآمدشان به قسمت پایین منحنی یوی برعکس نزدیک نشده است.
سوم این کشورها برنامه های توسعه خود را دنبال می کنند، در حالی که ایران در عمل هیچ برنامه توسعه بلندمدت و خاصی را دنبال نمی کند.
❄️نکته دیگر اینکه هرچند در فرایند توسعه ضریب جینی کاهشی هست، لیکن اینکه یک برنامه توسعه ای و هدف آن توزیع برابرتر درآمد (مانند سوئد) و یا کمتر برابر (مانند آمریکا) باشد، عدد شاخص ضریب جینی یکسان نخواهد بود.
❄️نکته پایانی، اینکه متاسفانه تورم بالا و شدید سالیان اخیر، طبقه متوسط ایران را کوچکتر و فقیرتر کرده و احتمالا توزیع درآمد برابرتر شده است ‼️
لینک مطلب در سایت اقتصاددان
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
❄️ اخیرا گزارشی توسط سازمان ملل ارایه شد و در آن اشاره شد که ایران از نظر شاخص توزیع درآمد ضریب جینی در وضعیت توزیع درآمدی بهتری نسبت به مالزی و ترکیه و برزیل قرار دارد (اینجا را ببینید).
❄️ بطور معمول برای بررسی مقایسه ای چند کشور باید چندین شاخص همزمان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
در فرایند توسعه اقتصادی توزیع درآمد از شکل یوی برعکس تبعیت می کند. بطوریکه در ابتدای فرایند توزیع درآمد بدتر می شود و ضریب جینی افزایش می یابد و در اواخر فرایند توسعه این شاخص کاهش می یابد. چنانچه این گزارش تایید می کند، این عدد در ایران کمتر از سه کشور دیگر هست.
❄️ اما اگر فرایند درآمد سرانه چهار کشور بررسی و مقایسه گردد، حاکی از پیشی گرفتن مالزی، ترکیه و برزیل است. حداقل سه دلیل می توان اقامه کرد که کشورهای مزبور در فرایند توسعه و صنعتی شدن از ایران جلوتر هستند و روی منحنی یوی برعکس جلوتر هستند:
❄️ اول درآمد سرانه این کشورها در طول زمان از ایران پیشی گرفته است.
دوم این کشورها هنوز جزو کشورهای توسعه یافته قرار ندارند، و به همین دلیل توزیع درآمدشان به قسمت پایین منحنی یوی برعکس نزدیک نشده است.
سوم این کشورها برنامه های توسعه خود را دنبال می کنند، در حالی که ایران در عمل هیچ برنامه توسعه بلندمدت و خاصی را دنبال نمی کند.
❄️نکته دیگر اینکه هرچند در فرایند توسعه ضریب جینی کاهشی هست، لیکن اینکه یک برنامه توسعه ای و هدف آن توزیع برابرتر درآمد (مانند سوئد) و یا کمتر برابر (مانند آمریکا) باشد، عدد شاخص ضریب جینی یکسان نخواهد بود.
❄️نکته پایانی، اینکه متاسفانه تورم بالا و شدید سالیان اخیر، طبقه متوسط ایران را کوچکتر و فقیرتر کرده و احتمالا توزیع درآمد برابرتر شده است ‼️
لینک مطلب در سایت اقتصاددان
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
گفتار اقتصادی
✳️ روند مقایسه ای درآمدسرانه ایران، برزیل، مالزی و ترکیه.
💠 گفتار اقتصادی
💠 گفتار اقتصادی
👍6❤1👌1