tgoop.com/drBehrouzMoradi/1890
Last Update:
«زید و زینب»
🖍 بهروز مرادی
ماجرای زندگی مشترک زیدبنحارثه، پسرخواندهی حضرت رسولص و همسرش زینب (دخترعمهی پیامبر) دستمایهی برساخت افسانههای دروغین و دستاویزی برای تهمتزنی مغرضین و هتاکین به ساحت پاک پیامبر نازنین گردیده است.
اصل ماجرا چنین است که زید در هشت سالگی، سالها پیش از بعثت، در یک جنگ قبیلهای به بردگی گرفته و در بازار بردهفروشی عُکاظ به فروش گذاشته و توسط حضرت خدیجهس خریداری و به حضرت رسولص هدیه داده شد و آن حضرت بلافاصله او را آزاد کرد و به فرزندخواندگی پذیرفت.
پس از بعثت، زید دومین مردی بود که بعد از حضرت علیع به حضرت رسولص ایمان آورد.
هنگامی که گروهی از طایفهی پدری زید برای مراسم حج به مکه آمدند، زید از طریق آنها به پدر و مادرش پیغام داد که من نزد مهربانترین پدران هستم، نگران من نباشید.
پدرش تا این پیغام را دریافت کرد، به سوی مکه رفت و از حضرت رسول خواست تا زید را در مقابل هر مبلغی که بخواهد به او بفروشد. حضرت به زید گفت مختار است که رفتن یا ماندن را اختیار کند. زید به پدرش گفت که با او نمیآید و نزد حضرت رسول میماند.
پدرش گفت آیا بردگی را بر آزادی ترجیح میدهی؟ زید گفت: هرگز محمد را ترک نمیکنم چراکه از او چیزهایی دیدهام که نمیتوانم کسی دیگر را به او ترجیح بدهم.
سپس حضرت رسول زید را در جمع مردم برد و گفت آگاه باشید که زید پسر من است و او از من ارث میبرد و من از او ارث میبرم.
پدرش تا این سخن بشنید گفت اکنون دیگر خاطرم آسوده است و مکه را ترک کرد و رفت.
چندی بعد حضرت رسول به خواستگاری زینب دخترعمهی خود برای زید رفت. آنها با هم ازدواج کردند. اما زینب تبار هاشمی و عبدالمطلبی خود را به رخ زید میکشید و زید از این لحاظ در عذاب بود و پیش حضرت رسول از رفتار متکبرانهی زینب شکوه میکرد و چون سرزنشهای زینب بالا گرفت، زید قصد جدایی خود از زینب را برملا ساخت. حضرت رسول زید را از طلاق منع میکرد تا بحران خانوادگی آن دو حاد شد و سرانجام طلاق صورت گرفت.
آیهی ٣٧ از سورهی احزاب چنین میفرماید که پیش از طلاق زید و زینب، در دل حضرت رسول چیزی بود که پنهان میکرد. از فحوای این آیه میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً آن حضرت بیم داشت که مردم او را بهخاطر پیونددادن زید و زینب ملامت کنند و مسئولیت بحران خانوادگی و طلاق آن دو را متوجه ایشان نمایند. او بیم داشت که مبادا جایگاه ایشان بههمین خاطر نزد مردم تضعیف شود و مردم دیگر توصیههای وی را نپذیرند. او نگران بود که مبادا طلاق آن دو به محبوبیت پیامبری وی لطمه بزند و بر روی جذب مخاطبین به پیام وحی تأثیر منفی بگذارد. بههمین خاطر تا آنجا که میتوانست آنان را از طلاق منع مینمود.
اگر ایشان در دل نسبت به زینب احساسی داشت، هرگز او را به همسری زید درنمیآورد و پس از آغاز بحران در خانوادهی آن دو، آنهمه به ادامهی زندگی مشترک آنها اصرار نمیورزید.
.
پس از طلاق آن دو، ایشان برای تسکین شکست در زندگی زینب، از ذهن خود میگذراند که ایکاش میتوانست او را به همسری خود در آورد، چون خود را مسبب ازدواج ناموفق وی میدانست.
اما طبق رسوم و عرف زمانه، یک پدر نمیتوانست با عروس طلاقگرفتهی خود ازدواج کند.
ما به عنوان مسلمانِ معتقد، به پاکی و درستکاری حضرت رسول ایمان داریم و نیز به این امر اطمینان داریم که تمایل قلبی وی به ازدواج با زینب مبنای دلجویانه داشته و نه شهوتگرایانه.
همچنین نمیبایست و نمیتوان از یاد برد که حضرت رسولص در سن ٢۵ سالگی با حضرت خدیجهس ازدواج نمود و علیرغم اینکه ١۵ سال از خدیجهس جوانتر بود، تا زمان وفات وی همسر دیگری اختیار نکرد. زمان درگذشت خدیجهس، حضرت رسولص ۵۰ ساله بود و تنها یک همسر داشت.
قرآن و تاریخ نجابت اخلاقی ایشان را گواهی میکنند.
او چه پیش و چه پس از بعثت به امین مردم مشهور بود و خیانت نمیتوانست در ذهن و کردار وی جایی داشته باشد.
واکنش ایشان نسبت به بحران خانوادگی زینب و زید اثبات میکند که آن حضرت خیانتی مرتکب نشده و مرام اخلاقی و مقام تقوایی ایشان رفیعتر از آن بود که فکری ناراست در ذهن یا احساسی ناپاک در دل وی خطور کند.
پس از انجام طلاق، خداوند در آیهی ۴٠ از سورهی احزاب میفرماید که محمد پدر هیچکدام از مردان شما نیست و در انتهای آیهی ٣٧ هم عنوان شده که خداوند در ازدواج حضرت رسولص با زینب پس از جداییاش از زید اشکالی وارد ندیده و ازدواج ایشان با زینب را تجویز نموده تا مؤمنان در ازدواج مرد با همسر فرزندخواندهی خود ایراد و اشکالی نبینند.
در این ماجرا حضرت رسول هیچ اشتباهی مرتکب نشده و خطایی از او سر نزده و جداشدن زنان از مردان و ازدواج مجدد و سریع زنان با سایر مردان در فرهنگ و عرف جامعهی آن زمان بسیار طبیعی بود بهگونهای که هیچ زنی مجرد باقی نمیماند.
٢٣ اردیبهشت ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
BY بازسازی گفتمان دینی
Share with your friend now:
tgoop.com/drBehrouzMoradi/1890