tgoop.com/drBehrouzMoradi/1876
Last Update:
«پیامآوران سلامت یا سفیران مرگ؟»
🖍بهروز مرادی
پزشکان قرار است نه تنها بیماران را درمان کنند، بلکه شایسته است با انتقال دانش سلامت به بیماران، از تکرار و تداوم بیماری جلوگیری کنند.
آنها قرار است با باسوادسازی بیماران در حوزهی سلامت، نقشی محوری در پیشگیری از بیماریها و مهار مرگهای زودرس داشته باشند. اما ایفای چنین نقشی مستلزم داشتن آگاهیهای عمیق معطوف به عمل سالم و ارادهی معطوف به مراقبت عملی از جسم و جان و روح و روان خویش است.
چند روز پیش خبر آمد که ٢٩ پزشک متخصص در شیراز در یک مهمانی به نوشیدن مشروب الکلی همت گماردند. یکی از آنها شوربختانه در این اقدام خودتخریبی مرگ را ملاقات نمود. بسیاری دیگر نیز در بیمارستان بستری شدند و برخی نیز کلیههایی را از دست دادند و به کما رفتند. ضمن اظهار تأسف از این رخداد جنونآمیز و مرگ خانم دکتر، جای پرسشهای بسیار در این رفتار خودتخریبی وجود دارد، ازجمله اینکه:
چرا پزشکان نمیدانند که مشروب الکلی (اعم از تقلبی و غیرتقلبی) برای سلامت انسان ضرر دارد و سالانه ٣٠ میلیون نفر در پی عوارض ناشی از مصرف مشروب الکلی در جهان میمیرند (خود را میکشند)؟
و آنهایی که از این گزاره مطلع هستند، چرا اطلاع آنها منجر به رعایت عملی دانستهی آنها نشده است؟
اگر رفتار آنها سلامت محور نباشد، چگونه میتوانند پیامآوران سلامت در جامعه باشند؟
چرا چنین پزشکانی که آنهمه وقت صرف رسیدن به دانشگاه و رشتهی پزشکی میکنند، کمی وقت صرف کسب آگاهیهای عمیق در حوزهی فرهنگ مراقبت و محافظت از سلامت خویش نمیکنند؟
آیا پزشکبودن تنها هدف آنان در زندگی است و این هدف از اعتقاد قلبی به سلامتبودن و رعایت عملی سلامتزیستن تهی است؟
آیا زندگی برای این قبیل پزشکان عبارت است از رسیدن به پزشکی و به دستآوردن پول و داشتههای مادی از آن طریق؟
خودکشی برخی از پزشکان در سالهای اخیر تا چه حد به این اختلالهای ناشی از عدم رشد معنوی و زیست ناسالم و عدم بالیدن فرهنگ مراقبت از سلامت خویش و نبود هدفی فراتر از داشتننهای مادی و لذتگرایی و عدم تابآوری آنان در شرایط سخت ارتباط دارد؟
وقتی که رفتار پزشکان مصداق خودتخریبی و خودویرانی و خودکشی است، چه کسانی در یک جامعه میبایست اشاعهدهندهی سبک زندگی سالم و رعایت حرمت مراقبت از خویش و ترویج فرهنگ سلامت باشند؟
اگر در یک جامعه هر قشری بایستههای ضروری مربوط به نقش فردی و اجتماعی خود را رعایت نکند و زیست سالم نداشته باشد، چگونه میتوان انتظار یک نظام سیاسی و اقتصادی و مالی و کسبوکاری و قضایی سالم داشت؟
حکومت از فرد و گروه و قشر آغاز میشود. حکومتها برآمده از فرهنگ و باورها و رفتار افراد و گروههای اجتماعی است. حکومت سالم در جامعهای پدید میآید که اعضای آن به زندگی سالم معتقد و پایبند میباشند. چنین حکومت سالمی قادر خواهد بود که خود متقابلاً در راستای سالمسازی نظام زندگی جمعی تلاش و فعالیت و عمل کند.
١١ اردیبهشت ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
BY بازسازی گفتمان دینی
Share with your friend now:
tgoop.com/drBehrouzMoradi/1876