tgoop.com/dardvadel/12829
Last Update:
#پارت642
#تپش❤️🔥
از رو کاه ها نیم خیز شد و با شیطنت پرسید :مسافرتت با مهدیس
چطور بود ؟
دستشو گرفتم و کشیدم طرف خودم و پرسیدم :اگه تو هم حامله
بشی میخوای همش استفراغ کنی و حالت بهم بخوره ؟
مات نگام کرد و پرسید :نگو که کل راه مهدیس حالش بهم خورد
؟
_چرا که نه کل راه همش با چهارلیتری سر پا بودم تا مهدیس
صورتشو تمیز کنه .
_وای پدرام اصلا نمیتونم تو رو با کت و شلوار و چهارلیتری
بدست تصورت کنم . آخه این فازا بیشتر به بهرام میاد تا به تو ...
_چرا بهم نمیاد .صبر کن بابا بشم اونوقت ببین چطوری
چهارلیتری بدست میشم ؟
_بابا اتو کشیدگی تو دیدن داره .
_حالا به نظرت امکان داره رو این کاه ها یه لوبیا کوچولو تو این
دلت کاشته شده باشه ؟
_برا ما هنوز زوده ؟
_چه زودی تو چهار پنج سالی از مهدیس بزرگتری منم دوسالی
از بهرام بزرگم .منم نی نی میخوام هر چند طول راه همش دعا
کردم ویار تو مثل مهدیس نشه ولی یادم افتاد به خاطر همیناست
که خدا بهشت رو زیر پای مادران کرده .
❅•| درد دل |•❅
❤️🔥~ @DarDvaDel ~❤️🔥
BY درد و دل
Share with your friend now:
tgoop.com/dardvadel/12829