tgoop.com/cplusplus/284
Last Update:
تقلّب
تا جایی که به یاد دارم در دوران تحصیل جز یک بار که در رودربایستی در دبیرستان که در امتحان به دوستی کمی کمک کردم، تقلّب نکردهام. آنچه در هفتههای اخیر در گروههای تلگرامی دیدم این بود که بسیاری از دانشجویان بدون هیچ احساس گناهی و گویا این یک امر عادی و حق مسلّم است برای تقلّب تلاش میکنند؛ با هم هماهنگ میکنند و قرار میگذارند. بسیاری از آنها هم که درسی را بلندند با دریافت پول یا از روی آنچه برخی نامش را مرام و معرفت میگذارند به دیگران کمک میکنند تا نمره بگیرند. امروز این پست را دیدم که گویا در علوم انسانی هم وضع به همین شکل است و سبب شد این متن را بنویسم.
جالب است که در سایتهای آمریکایی و حتّی خیلی از گروههای تلگرام انگلیسیزبان این جور تقلّبها از سوی ادارهکنندگان منع میشود. در stackoverflow بگویید «این سوال امتحان من است به من کمک کنید حل کنم» تا ببینید چه طور برخورد میکنند.
پرسشی که مطرح است این است که دانشجو به دانشگاه میرود که چه کند؟ اگر قرار است چیزی بیاموزد چرا تقلّب میکند؟ و اگر قرار نیست در دانشگاه چه کار دارد؟ آیا آوار_شدن پلها یا برخی ساختمانها نتیجۀ مهندسی مهندسانی بی سواد نیست که با مدرکی تقلّبی در جایی هستند که نباید باشند؟ آیا این همه تقلّب، مدرک کسانی را که وقعاً اهل علم هستند بیارزش نکرده و جایگاه و شغل آنها را از آنان نگرفته است؟
آیا پزشکها هم همین مدرک-جویان متقلّب و بیسواد هستند؟ آیا میشود به آنها اعتماد کرد؟ آنها که هر چند ماه یکبار از ساخت یک واکسن ایرانی جدید برای کوید-19 سخن میگویند چه؟ از همین دانشجو خودمانند که دروغ و تقلب برایشان یک ارزش است؟
نمیدانم اصلاً به فکر متقلّبان رسیده است که کارشان بد است یا نه. اگر هم رسیده باشد، همه برای ساکت_کردن احساس گناهشان یک توجیه و دلیلتراشی برای خود دارند...
دامنۀ تقلّب البتّه گستردهتر از دانشگاه است. خرید و فروش فالورهای فیک ... دزدانی که از افراد جویای کار هزینۀ ثبت نام در یک کاریابی فیک میگیرند.... سربازی که هیچ از پزشکی نمیداند امّا با روپوش سفید در درمانگاه نیروی انتظامی مینشیند.... و موارد دیگری از دروغ یا تقلّب که شاید گفتنش هم حسّاسیّتزاست...
فرهنگ و ارزشهای آدمها در هر جامعه نتیجۀ برآمدگی است و تغییرش تقریباً ناممکن است. هرچند هر جزئی از این برآمدگی نقش خود را در آن دارد. این را نوشتم تا هم نقش آن جزء را انجام دهم و هم مشاهداتم را از جامعهای که دیدم بگویم. جامعهای که میدانستم استاندارد نیست امّا فکر نمیکردم اینقدر از تصوّراتم دور باشد. امّا با تحلیل این مشاهدات میتوان تصمیمات درستتری گرفت... آیا میتوان در کشوری با افکاری جهان سومیتر از گذشته که سیلی از متقلّبان در آیندهای نزدیک ادارۀ آن را بر عهده خواهند گرفت، به راحتی زیست؟
«16:57:56، پنجشنبه، 23 بهمن 1399»
BY کتاب برنامه نویسی سی پلاس پلاس - با C++ آشنا شویم
Share with your friend now:
tgoop.com/cplusplus/284