Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
آزمایشگاه روابط نزدیک
Video
قاتل سریالی و خاطره‌سازی احساسی: چه زمانی خاطره‌سازی در روابط عاطفی نوعی خشونت‌ورزی عاشقانه‌ی مبتنی بر جنبش رانه مرگ است؟

•به قلم دکتر عباس ذبیح‌زاده
(روان‌شناس بالینی و عضو هیئت علمی گروه روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی)

افراد مبتلا به اختلال‌های شخصیت، در روابط عاشقانه خود، بالمره در وضعیت خلق صحنه‌ای از نمایش‌اند و «خاطره‌سازی»، اسلحه مخفی آن‌ها در این نمایش محسوب می‌شود؛ خاطراتی جعلی که بیش‌ازآنکه‌ وام‌دار عواطف اصیل انسانی باشد، از حفره‌های عمیق در حس خوددوست‌داری‌شان ارتزاق کرده است. رها کردن دیگری در میان سیلی از هجوم خاطرات (خاطراتی که با کوشش وسواس‌گونه آن‌ها به قاب تصویر و کلمه و رایحه و آغوش ‌درمی‌آیند)، شکلی از خشونت‌ورزی عاشقانه آن‌ها در راستای تضمین ماندگاری تصویرشان در قاب ذهنی عاشق است. خاطره‌سازی برای این افراد امن‌تر از تجربه واقعی عاشقانگی‌ست و ازین‌رو در روابط عاطفی‌شان بدل به صحنه‌آرایانی می‌شوند که نقش قهرمان یا محبوب منجی را در زندگی عاشق بازی می‌کنند. اهتمام بلیغی که این افراد برای ساختن خاطره دارند، نشانه‌ای از حضور غائب آن‌ها در رابطه و بازتابنده تکه‌هایی از یک ذهن آشفته و بازنمایی‌های ذهنی شکننده از خود و دیگری‌ست.خاطره‌سازی گاهی شاه‌راه تغذیه خودشیفتگی‌ست و نه نشانه‌ای از دل‌سپاری و عشق.

🔹 کانال تلگرام
🔸
پیج اینستاگرام
💔106👍3
برگ درخت لرگ...
آزمایشگاه روابط نزدیک
برگ درخت لرگ...
افراد دستکاری‌کننده جوشانده سمی برگ درختان لرگ‌اند: چرا در رابطه با یک شریک عاطفی دستکاری‌کننده در نهایت با نیروهای روانی مخرب و ناهشیار او همدست می‌شویم؟

•به قلم دکتر عباس ذبیح‌زاده
(روان‌شناس بالینی و عضو هیئت علمی گروه روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی)

هرچه‌قدر این روزها با طبیعت بیشتر مأنوس و یک‌دل می‌شوم، مشابهت‌های بیشتری میان دنیای درون‌روانی و بینافردی زیست انسانی با سازوکارهای تعبیه‌شده در طبیعت پیرامونی می‌یابم. به‌نظرم جهان روان‌شناختی انسان‌ها نسخه‌ای از جهان طبیعی و پیرامونی‌ست. دیروز با جمعی از دوستانم از جنگل‌های هزارجریب نکا (مازندران) در فضایی مملؤ از مه گذار می‌کردیم. مرتضی، دوست گرمابه و گلستانم، منهای عجین‌بودن‌ش با طبیعت، دایره‌المعارفی از اطلاعات تجربی درباره درختان جنگلی‌ست. گرم صحبت و غیبت بودیم، که رشته کلام را پاره کرد و پا از پدال گاز برداشت؛ با انگشت اشاره‌اش به درختی اشاره کرد که از نگاه من، هیچ تفاوتی با سایر درختان نداشت. اما مرتضی با همان لحن شکرین و چشمانی که در برابر رؤیت شگفتانه‌های پوشش جنگلی همچون کودکی به ذوق می‌آید، از برگ‌های متفاوت این درخت گفت؛ درخت لرگ. اولین‌باری بود که نام درخت لرگ با گوشم آشنا شد. فصلی تازه از دایره‌المعارفش را کودکانه و سخاوتمندانه با من به اشتراک گذاشت. مرتضی می‌گفت روستائیان برای صید ماهی، از جوشانده برگ درختان لرگ استفاده می‌کنند. به شدت کنجکاوم کرد. اصلا انتظارش را نداشتم که دلیل تعمد و تأکیدش روی برگ درختان لرگ با داستان صید و شکار گره بخورد: هزار نکته باریک‌تر ز مو اینجاست | نه هرکه سر بتراشد قلندری داند😅. مسحور توضیحش درباره این رابطه شدم. برگ درختان لرگ خاصیتی ویژه دارد. کافی‌ست جوشانده این برگ‌ها را در آب رودخانه بریزی؛ لختی بعد در عین شگفتی، ماهی‌ها به سطح آب می‌آیند و خود را تسلیم صیاد می‌کنند. آن‌قدر کیفور شده بودم که بی‌درنگ شروع به جست‌وجوی اطلاعات بیشتری درباره خواص برگ درختان لرگ کردم. برگ درخت لرگ، حاوی مقادیر زیادی از گالیک اسید و کوماریک اسید است که آنتی‌اکسیدان قوی‌ای هستند و خاصیت ضدسرطانی دارد. درعین‌حال مواد شیمیایی طبیعی مندرج در این برگ‌ها، باعث می‌شود که جوشانده آن‌ها سلاحی کارگر برای صید ماهی در تالاب و رودخانه‌ باشد. این جوشانده باعث کاهش اکسیژن آب و بی‌حالی و بی‌رمقی ماهی‌ها می‌شود. در نتیجه، ماهی‌ها به سطح آب می‌آیند و دست‌وپازنان به راحتی شکار می‌شوند. دیشب قبل از خواب و در فضای آرام ذهن‌گردی، یاد برگ درخت لرگ و خواص جوشانده‌اش در صید ماهی افتادم. دوباره عینک روان‌شناسی به چشم زدم و فکر می‌کردم چه‌قدر انسان‌های دستکاری‌کننده (Manipulative) در روابط عاطفی و نزدیک‌شان شبیه صیادان پرنیرنگی هستند که از جوشانده برگ لرگ برای شکار ماهی استفاده می‌کنند. به‌نظرم «همانندسازی فرافکنانه» (projective identification) برای دستکاری شریک عاطفی، دقیقا شبیه به خصلت سمی و بی‌رمق‌کننده جوشانده برگ لرگ است. فرضا اگر به‌عنوان فردی آرام در رابطه عاطفی با یک فرد منیپولیتیو باشید، آن‌قدر دستکاری می‌شوید تا در نهایت شبیه به ابژه‌های پرخاشگر زندگی‌اش ایفای نقش کنید؛ دقیقا شبیه به ماهی بی‌رمقی که متأثر از جوشانده برگ لرگ فقط برای لحظه‌ای اکسیژن، روی سطح آب دست‌وپا می‌زند و بی‌حال و بی‌قرار خود را تسلیم صیاد می‌کند. شما اگر آرام‌ترین و عاشق‌ترین فرد هم در زندگی افراد منیپولیتیو باشید، باز هم مستعد کودک‌شدن و خشم‌اید؛ گویی وقار شما، دنیای درونی او را بی‌قرار و بی‌وقار می‌کند. شما حتی اگر با معصومیتی در او همانندسازی کرده باشید، در نهایت او بخش دریده درونش را برای‌تان عریان می‌سازد. آدم‌های دستکاری‌کننده و منیپولیتیو جوشانده سمی برگ درختان لرگ‌اند. شما در رابطه با این افراد در نهایت کارگزار پویایی‌های مخرب دنیای ناهشیارشان هستید و همچون ماهی بی‌رمق برای اکسیژن به یغمارفته روانی‌تان مجبور به تسلیم‌ و استیصالید. پس حتی اگر مانند ایوب پیامبر صبور باشید، در نهایت بسته به نیاز ناهشیارشان، بدل به ابژه‌ای پرخاشگر، ضعیف، طردکننده و ... می‌شوید؛ چه بین نیاز هشیار و ناهشیار فرد منیپولیتیو کشاکش و تضادی سهمگین وجود دارد، دل در تمنای بهشت دارد و پاهایش شتابان به سوی دوزخ: چه سرنوشت غم‌انگیزی که کرم کوچک ابریشم | تمام عمر قفس می‌بافت ولی به فکر پریدن بود.

🔹 کانال تلگرام
🔸
پیج اینستاگرام
23❤‍🔥1
آزمایشگاه روابط نزدیک pinned «افراد دستکاری‌کننده جوشانده سمی برگ درختان لرگ‌اند: چرا در رابطه با یک شریک عاطفی دستکاری‌کننده در نهایت با نیروهای روانی مخرب و ناهشیار او همدست می‌شویم؟ •به قلم دکتر عباس ذبیح‌زاده (روان‌شناس بالینی و عضو هیئت علمی گروه روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی)…»
آزمایشگاه روابط نزدیک pinned «افراد دستکاری‌کننده جوشانده سمی برگ درختان لرگ‌اند: چرا در رابطه با یک شریک عاطفی دستکاری‌کننده در نهایت با نیروهای روانی مخرب و ناهشیار او همدست می‌شویم؟ •به قلم دکتر عباس ذبیح‌زاده (روان‌شناس بالینی و عضو هیئت علمی گروه روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی)…»
♦️انجمن علمی روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی با همکاری آزمایشگاه روابط نزدیک برگزار می‌کند:

📍کارگاه آنلاین طراحی تسک در PsychoPy

🎙ارائه‌دهنده: خانم غزاله خسروی
دانشجوی روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی و طراح تسک‌های شناختی

📄سرفصل‌ها:
- معرفی ساختار کلی تسک‌های روان‌شناختی و اصول طراحی آن‌ها
- آشنایی با محیط PsychoPy و مؤلفه‌های پرکاربرد
- نحوه‌ی استفاده از فایل‌های اکسل جهت مدیریت متغیرها و شرایط آزمایش
- معرفی راهکارهای ساده برای کدنویسی مقدماتی (با بهره‌گیری از ChatGPT)
- بررسی نمونه‌تسک‌های اجراشده و تحلیل اجزای آن‌ها
- طراحی تسک در کلاس به‌صورت گروهی

📎نوع دوره: آنلاین (در بستر الوکام)، آفلاین (در قالب جلسات ضبط‌شده)

📆زمان: ٩، ١٠، ١۶ و ١٧ مردادماه
ساعت ۹ الی ۱۲ صبح

💰هزینه‌‌ی ثبت‌نام: ۲۵۰ هزار تومان
⚡️با تخفیف ویژه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی: ۲۰۰ هزار تومان

برای ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیش‌تر به روابط عمومی انجمن پیام بدهید.

📱ارتباط با ما:
تلگرام | اینستاگرام | روابط عمومی انجمن
15👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تجربه احساس گناه، شاه‌راه گذار از رابطه نیازمحور با دیگری، و بازنمایی ذهنی سوژه‌وارانه از او است. به گمانم ظرفیت «دلداری» در یک رابطه عاطفی نیز محصول تجربه همین احساس گناه است. فاصله‌گیری هیجانی (emotional detachment) و سرکوب احساس گناه، همانا شیب لغزان خشونت‌ عاطفی علیه دیگری، و تکاپو برای چیرگی و تملک برجای تعلق در رابطه با او است. در روابط عاطفی نیازمحور، عشق و تنفر رابطه‌ای الاکلنگ‌گونه دارند؛ چنانکه احساس شریک عاطفی‌تان برحسب اینکه تا چه میزان پاسخگوی نیازهای اینجا و اکنونش هستید، بین عشق و تنفر در نوسان است.
14💔5👍2
چرا هر بار که به کسی یا چیزی می‌رسیم، هم‌زمان احساس از دست دادن را هم داریم؟ چرا لحظه‌ی وصال، معمولاً با اندوهی پنهان همراه است؟

•به قلم سعید پایدارفرد

لکان باور داشت که میل انسان، نه متوجه خودِ هدف، بلکه متوجه جای خالی‌ای‌ست که آن هدف فقط آن را نمایندگی می‌کند. آن‌چه ما دنبالش هستیم، واقعاً خودِ ابژه‌ی میل نیست، بلکه «فقدان»ی‌ست که میل را زنده نگه می‌دارد. به‌همین دلیل است که وقتی چیزی را به‌دست می‌آوریم—مثل یک رابطه، یک موفقیت، یا حتی تصویری از خودمان که فکر می‌کردیم ایدئال است—چیزی درون‌مان هنوز ناآرام می‌ماند. احساس می‌کنیم این هم «آن» نبود. و همین، میل را تداوم می‌بخشد. سیلویا پلات در بخشی از شعر «سه زن»، این چرخه‌ی بی‌پایان را به خوبی توصیف کرده است:

«I desire the things which will destroy me in the end.»
من خواهان چیزهایی هستم که سرانجام نابودم خواهند کرد.

در نگاه ملانی کلاین، این تجربه‌ی فقدان، بخشی از ساختار آغازین روان است. نوزاد، از همان ابتدا، با مادری مواجه است که ابژه‌ای بیرونی و ناپایدار است، منبعی هم‌زمان از لذت و اضطراب. تجربه‌ی تغذیه، لمس، و حضور یا غیاب، کودک را وارد جهانی می‌کند که در آن جدایی، ناایمنی و دوپارگی، از همان آغاز فعال‌اند. در نگاه او، نه تمامیتِ فانتزیکی وجود داشته و نه وهمِ یگانگی‌ای با مادر که بعدها شکسته شده باشد؛ بلکه آن‌چه در روان باقی می‌ماند، تمنای بازگشت به تصویری دفاعی از «تمامیتی» است که هرگز واقعاً وجود نداشته است.

چه از دریچه‌ی نگاه لکان بنگریم و چه از زاویه‌ی دید کلاین، هر دو فقدان را امری ساختاری و بنیادین می‌دانند. رسیدن به آن‌چه می‌خواستیم، اغلب ما را به یاد چیزی می‌اندازد که نداریم یا دیگر نداریم، و هر وصال، می‌تواند چهره‌ی دیگری از فراق باشد. لحظه‌ای که گمان می‌کنیم به چیزی که می‌خواستیم رسیده‌ایم، میل در شکلی تازه بازمی‌گردد و به ما یادآوری می‌کند که آن ایده‌آل، همیشه یک قدم جلوتر است: در فاصله، در آینده، در خیال.

شاید انسان بودن، یعنی تواناییِ زندگی در سایه‌ی همین فقدان. نه برای پر کردنش، نه برای انکارش، بلکه برای درک این‌که میل، خود حاصل این فقدان است. پذیرش فقدان، نه تسلیم است و نه شکست، بلکه آغاز رابطه‌ای‌ست صادقانه‌تر با خود و جهان، بر پایه‌ی واقعیتی که نمی‌توان از آن گریخت.


🔹 کانال تلگرام
🔸
پیج اینستاگرام
13👌5
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم...
25
«پدری که مادرانگی را فریاد می‌کشد»

•به قلم دکتر عباس ذبیح‌زاده
(روان‌شناس بالینی و عضو هیئت علمی گروه روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی)

تحول نطفه آدمی از زمانی که چشم بر جهان می‌گشاید تا زمانی که خاک را در آغوش می‌کشد، لاجرم مستلزم درد کشیدن است. اما عیار و محک سنجش دردهای روانی برآشوبنده چیست؟ به‌گمانم تمنای مادر؛ آن هم زمانی‌که ناخودآگاه دست‌ بر زانو می‌بری و دردهای دوستی و فقدان عشق موضوعی را در نهایت غربت به سوگ می‌نشینی؛ مانند آنتونی در سکانس پایانی فیلم پدر.


سکانس پایانی فیلم «پدر» (The Father)، با بازی درخشان آنتونی هاپکینز، یکی از دردناک‌ترین و در عین حال انسانی‌ترین لحظات سینمایی سال‌های اخیر است؛ جایی که آنتونی در مواجهه با واقعیتی دردناک به طرز دردناک‌تری در خود می‌شکند. درحالیکه تاروپودش با درد جانکاه مواجهه با واقعیت دست‌به‌گریبان است، گریه فرایش می‌گیرد و مادرش را صدا می‌زند و از او کمک می‌خواهد‌. این اولین باری‌ست که اسم مادرش را به زبان می‌آورد. گویی آنتونی، پدر سالخورده این روایت، نه در ساحتی نمادین، که در واقعیتی روانی، به نقطه‌ اول زندگی خویش بازمی‌گردد، به آغاز! چونان کودکی که چهره مادر تمام جهان او است و آغوش مادر «اندک جایی برای زیستن، اندک جایی برای مردن».

در سکانس پایانی، آنتونی—پدر سالخورده مبتلا به زوال عقل—در آسایشگاه، با صدایی لرزان و گم‌شده، زیر لب زمزمه می‌کند:
«مامانم رو می‌خوام... می‌خوام بیاد دنبالم... دلم می‌خواد برم خونه... حس می‌کنم انگار تموم برگام داره می‌ریزه... شاخه‌ها و باد و بارون... دیگه نمی‌دونم داره چی می‌شه…».
آهی جانکاه و بعد از آن هق هق گریه؛ گریه‌ای کودکانه، مشحون از ناامنی، و تماماً برهنه از هر نقاب بزرگسالی. گویی مرزهای سن و هویت فرومی‌ریزد. نه یک مرد کهنسال، که کودکی گم‌شده را می‌بینیم؛ کودکی که در مواجهه با ازهم‌پاشیدگی زمان، مکان، و خویشتن، ‌نخستین و امن‌ترین پناه‌گاه روانی‌اش را فریاد می‌زند: مادر. در این صحنه، «مادر» نه فقط یک شخص، بلکه نماد تمامیت، امنیت، و تعلق است—چیزی که در پیری و زوال، همچون در کودکی، به شدیدترین شکل ممکن طلب می‌شود. فیلم، به‌طرز خیره‌کننده‌ای، چرخه زندگی را نشان می‌دهد، اینکه چگونه انسان در نهایت، به همان نقطه آغاز برمی‌گردد؛ جایی که زبانش، فهمش، و نیازش، تنها یک واژه است: مادر.

تمنای عاجزانه مادر، بازتابنده دردهای روانی گرانی‌ست که در برگ‌ریزان زندگی جان یارای تابش را ندارد. به گمانم پژواک مادرانه‌ای که در سکانس پایانی فیلم پدر به گوش می‌رسد، رد مادر را به‌عنوان نخستین نگاره دل‌بستگی در صفحه روان آدمی فریاد می‌کشد.

🔹 کانال تلگرام
🔸
پیج اینستاگرام
30👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اغواگری، دروغ‌گویی، دل‌شکستن، خیانت، چیره‌گی و جنگ قدرت، و تمام آن‌ چیزی که رشته اعتماد را پاره می‌کند حاجتمند تبیین علمی نیست. آنچه نیاز به واکاوی و مداقه روان‌شناختی دارد «ظرفیت» عاشقی و دوست‌داشتن و متعهد ماندن است. دلداری و تنگ در آغوش‌کشیدن «دیگری»، وقتی عریان و بی‌نقابش می‌بینی و آسیب‌پذیرش می‌یابی، نه آموختنی‌ست و نه توصیه‌کردنی. مادامی‌که جامه روح برای تجربه دلداری و عاشقانگی تنگ باشد، از حفره عمیق وجدان اخلاقی تنها و تنها پرخاش نشت می‌کند. کدام رابطه درمانی را یارای ترمیم چنین حفره گشادی‌ست؟ «نفس گرم گوزن کوهی، چه تواند کردن سردی برف شبانگاهان را که پر افشانده به دشت و دامن؟».

صدا: محمدرضا شجریان
ویدیو: فیلم کلوزآپ ساخته عباس کیارستمی (۱۳۶۸)
پی‌نوشت: عباس ذبیح‌زاده
21👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سپاسگزاری، حسد گداخته‌شده در کوره عاشقی‌ست...

به گمانم سخنان طنازانه هیچکاک در ستایش از همسرش - الما لوسی رویل - که در قاطبه آثار فاخر او به‌عنوان فیلمنامه‌نویس و تدوین‌گر دوشادوشش حضور داشت، ترجمان ظریفی‌ست از برهم‌کنش و کشاکش دو نیروی احساسی خیر و شر در تجربه‌های عاشقانه؛ حسد (envy) و سپاس (gratitude). ظرفیت عاشقی یعنی رقیق‌شدن خونابه حسد در خنکای نسیم سپاس.

پی‌نوشت: عباس ذبیح‌زاده
28
مجازات انسان دروغگو اين نيست كه كسى باورش نمى‌كند، بلكه اين است كه «خودش» نمی‌تواند حرف كسى را باور كند (منسوب به جورج برنارد شاو)
25👌6
⚠️ منتظر خبرهای جذابی از انجمن علمی‌روان‌شناسی دانشگاه شهیدبهشتی و آزمایشگاه روابط نزدیک باشید ...

📱ارتباط با ما:
تلگرام | اینستاگرام | روابط عمومی انجمن
18🔥5👏1
آزمایشگاه روابط نزدیک
دیالوگ – دیالوگ | قصّه‌های مجید
دوست دارم برم جلوی مدرسه‌ها، تک‌تک بچه‌ها را بغل کنم و بگویم این‌قدر توی دل کوچک‌تان نترسید، از اینکه نرسیدید مشق‌تان را بنویسید یا درس کلاس فردا را بخوانید. بگویم نتیجه‌ی هیچ امتحان کلاسی در هیچ امتحان آخر سالی تاثیر ندارد و خوش‌بختی زندگی‌تان بندِ نتیجه‌ی هیچ امتحان آخرسالی نیست. بگویم نمره‌های توی کارنامه، به اندازه‌ی حتی یک قطره اشک شما هم نمی‌ارزد.


•حسین وحدانی
33💔2👍1🕊1
♦️انجمن علمی روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی و آزمایشگاه روابط نزدیک برگزار می‌کنند:

📍دومین دوره‌ی مسابقات ملی-دانشجویی سای‌تاک (PsyTalk): با محوریت حوزه‌ی «روابط نزدیک»

📨 ارسال آثار در سه بخش:
▫️ویدیو
▫️پادکست
▫️متن علمی

👤دبیر علمی مسابقه: دکتر عباس ذبیح‌زاده
عضو هیئت علمی روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

📆 زمان‌بندی مسابقه:
▫️ارسال آثار در مرحله اول: ۲۵ مهرماه ۱۴۰۴
▫️اعلام نتایج مرحله اول: ۹ آبان‌ماه ۱۴۰۴
▫️ کارگاه‌های آموزشی: ۱۴ آبان‌ماه ۱۴۰۴
▫️ مهلت نهایی ارسال آثار برای برگزیدگان مرحله اول (به جز بخش ویدیو): ۳٠ آبان‌ماه ۱۴۰۴
◽️ اجرای حضوری برگزیدگان بخش ویدیو و تقدیر از برندگان نهایی با اعطای جوایز نفیس: ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴

📃 برای اعلام حضور در مسابقه، حتما فرم پیش‌ثبت‌نام را پر کنید:
https://formafzar.com/form/4x99w

⚠️
با داوری و حضور اساتید و دانشجویان برجسته در هر حوزه
⚠️
شرکت در این مسابقه برای کلیه دانشجویان سراسر کشور در تمامی مقاطع و رشته‌ها امکان‌پذیر است.

🔍 در صورت وجود هرگونه سؤال یا ابهام، با روابط عمومی سای‌تاک در ارتباط باشید.

📱ارتباط با ما:
سای‌تاک | تلگرام | اینستاگرام | روابط عمومی انجمن
🔥83
شیوه‌نامه،_محور_و_ملاک‌های_داوری_دومین_دورۀ_سای‌تاک.pdf
1.3 MB
📌 شیوه‌نامه، محور و ملاک‌های داوری دومین دورهٔ مسابقات ملی-دانشجویی سای‌تاک (PsyTalk)، تهیه شده در شورای سیاست‌گذاری مسابقه

🔜 منتظر اطلاعات بیشتر در مورد این دوره از مسابقات باشید و در کانال خبرنامه‌ی سای‌تاک عضو شوید!

🔍 در صورت وجود هرگونه سؤال یا ابهام، با روابط عمومی سای‌تاک در ارتباط باشید.

📱ارتباط با ما:
سای‌تاک | تلگرام | اینستاگرام | روابط عمومی انجمن
🔥91👍1
2025/10/17 20:04:45
Back to Top
HTML Embed Code: