tgoop.com/bzyad/1543
Last Update:
یادداشت روز دوشنبه روزنامه شرق
پر کاه و پشت شتر
میگویند گاه یک پر کاه میتواند پشت شتری را بشکند؛ به این معنا که سنگینی بار بر پشت شتر آنقدر هست که تنها با پر کاهی توانش به پایان میرسد و فرو خواهد شکست. این مثال مصداقی بهتر از خودکشی پزشکان جوان در کشور ما ندارد.
هر بار که این حادثه تکرار میشود، جامعه پزشکی و به تبع آن عرصه عمومی واکنشی احساسی نشان میدهد و تا خودکشی بعد موضوع فراموش میشود. گاه تنها به تحلیل روانشناختی موضوع میپردازند، گاه میگویند این یک معضل عمومی است و به پزشکان اختصاص ندارد، گاهی هم آن را فقط موضوعی پزشکی که تنها حاصل مشکلات خاص سیستم سلامت در کشور ماست، به حساب میآورند. واقعیت آن است که در چنین پدیدهای هیچکدام از این عوامل را نمیتوان نادیده گرفت و از همین روست که مثال پر کاه و پشت شتر بیشترین مصداق را مییابد. با این دید ممکن است شما ابتدا پر کاه را بردارید که آسانتر است یا از افزودن هر پر کاهی که ممکن کمرشکن باشد، بپرهیزید؛ اما نمیتوانید بقیه عوامل را که چون بارهایی سنگین و ناهموار و بدون ترتیب بر هم سوار شدهاند، نادیده بگیرید.
مشکلات عدیده و روزافزون اجتماعی ما بیش از هر چیز حاصل یک تناقض تاریخی بین انزوای فیزیکی از سیستم بینالمللی از یک سو و ارتباط تنگاتنگ مجازی با این دنیاست. وقتی هر روز فاصله ما با شیوه زندگی روزآمد در دنیا فاصله میگیرد، حتی اگر امروزمان از دیروز بهتر شده باشد که ضرورتاً میشود (بهدلیل پیشرفت فناوری و سهولت دسترسی به آن و نه درایت کاربهدستانمان) اضطراب و درماندگی و فکر هجرت رهایمان نخواهد کرد. حالا گنجینه دانشی که با تصاعد هندسی در حال افزایش است، با یک کلیک بر گوگل قابل دسترس به نظر میرسد. محدودیتهایی هم که برای تأمین زندگانی مؤلفان اندیشیده شده (کپیرایت)، بهراحتی قابل دور زدن هستند. کسانی که منکر یا مخالف دانش هستند هم بهراحتی قادرند محصولات آن را بربایند. یک عمل جراحی را ظاهراً میتوان با کمک جستوجوی گوگل و ویدئوهایی از یوتیوب به انجام رساند تا حدی که دیگر لازم نباشد مدت کوتاهی را هم در بخشی در خارج بهعنوان مشاهدهگر بگذرانید، اما تنها با سادهلوحی میتوان این سیستم را کافی دانست و تنها در شرایطی که سیستم ناظری وجود نداشته باشد، میتوان از نتایج راضی بود. موضوع تنها این نیست که چنین فناوریای بدون فرهنگ و تصورات مدرن نه در پزشکی، نه در اقتصاد و نه در هیچ سیستم دیگری راه به جایی نمیبرد. مهمتر این است که فاصله افزایشیابنده بین چشمانداز قابل رؤیت و زمین سخت بهشدت ناامیدکننده میشود و قطعاً این فاصله در اذهان تحصیلکردهها و افراد دانشبنیان بیش از پیش رخ مینماید و وقتی کار بیگاری است، وقتی کار تماموقت هیئت علمی فلهای و محیط غیرعلمی است، وقتی طب بیبها و اصل زیبایی و لاغری است و وقتی زندگی هر روز دشوارتر از پیش میشود؛ گاه یک پر کاه، یک دادگاه پزشکی قانونی، یک جمله ناصواب از همکار، یک نیشخند تمسخرآمیز بیمار، مرگ ناخواسته یک بیمار وقتی خود را مسئول او میپنداری و... میتواند روح ظریف و ظریفترشدهای را از هم بپاشد.
انجمن روانپزشکان ایران برای چندمین بار بهطور تخصصی در مورد خودکشی پزشکان خطاب به دولت اعلام خطر کرده است . این اخطار میتواند مقدمه بازنگری بر بسیاری امور عقلگریزانه جاری در کار طب و غیرطب باشد، اما نهتنها دولت، بلکه بسیاری از نهادهای غیردولتی و مردمی هم واکنشی نشان ندادهاند. نهتنها مسئولانی که به تخصص بهعنوان بخشی از دیانت نمینگرند، واکنش نشان ندادهاند، بلکه نهادهای غیردولتیای هم که به هر موضوع کوچکی از زاویه سیاسی واکنشهای اغراقآمیز نشان میدهند، موضوع را جدی نمیگیرند.
کسی توجه نمیکند که اگر فرهیختهترین جوانان و کسانی که میباید شیوه زندگیشان الگو و آمال کودکان باشد، فقط به مهاجرت و گاه حتی به مرگ میاندیشند؛ امید به حیات ایرانیان، فرقی نمیکند خارج یا داخل ایران، چگونه خواهد بود؟
https://www.tgoop.com/bzyad
BY یادداشتهایِ دکتر بابک زمانی
Share with your friend now:
tgoop.com/bzyad/1543