tgoop.com/beyondlinguistics/102
Last Update:
چندی پیش یکی از هموندان درگاه، فرستهای بلندبالا اندر کاستی و نقصان زبان فارسی که در کانالی دیگر همرسانی شده بود را برایم فرستاد. این فرسته را میتوانید در اینجا ببینید.
بایسته و شایسته دانستم نقدی منصفانه به شرح زیر داشته باشم بر این فرسته:
________________________________
دیدگاهی که زبان فارسی را زبانی «مزخرف» میخواند، مبتنی بر درکی سطحی از ماهیت زبان و نقش آن در تولید دانش است. این داوری کلی، فاقد پشتوانۀ نظری است و تجربۀ تاریخی و ظرفیتهای زبانی فارسی برای بیان مفاهیم پیچیده در حوزههای مختلف علمی، فلسفی و ادبی را نادیده گرفته است.
زبان فارسی، همانند دیگر زبانهای طبیعی، دارای نظام دستوری، ساختواژی و معناییست که امکان تولید و بازتولید مفاهیم علمی را فراهم میکند. این نکتهایست که محمد دبیرمقدم (۱۳۸۵؛ ۱۳۸۹) و محمدجعفر یاحقی (۱۳۹۵) نیز بر آن تأکید کردهاند. آنچه در تولید دانش نقشی تعیینکننده دارد، نه «ذات» زبان بلکه میزان سرمایهگذاری، برنامهریزی زبانی و نهادهای علمی و فرهنگی پشتیبان آن است.
نوآم چامسکی (۱۹۸۶) میگوید همۀ زبانهای انسانی توانایی تولید بینهایت جمله را دارند. از این رو، ادعای محدود بودن زبان فارسی از نظر ساختار دستوری (نحوی) و ساختواژی (صرفی) ادعایی بیپایه است. مشکل اصلی در توسعۀ زبان فارسی در حوزهٔ دانش، نه به ساختار درونی زبان، بلکه به نارساییهای نهادی در حوزۀ واژهسازی و آموزش بازمیگردد. همانگونه که کورش صفوی (۱۳۸۳) و رضا کاویانی (۱۳۹۲) نیز یادآور شدهاند، ساختِ واژههای علمی، فرآیندی اجتماعی و نیازمند سیاستگذاری هدفمندانه است. دیوید کریستال (۲۰۰۱) و استیون پینکر (۱۹۹۴) نیز در تحلیلهای خود از زبان و جامعه، بر این اصل تأکید میورزند که هر زبان، بسته به بافت فرهنگی و سیاسی، میتواند گسترش یابد یا تحلیل رود.
همچنین این ادعا که زبان فارسی «غیردقیق» است، بیشتر از ناآشنایی با تفاوت میان زبان دانشی و زبان روزمره یا ادبی سرچشمه میگیرد. در هر زبان، واژگان میتوانند چندین معنا داشته باشند، اما در حوزههای علمی با تعریف دقیق مفاهیم، از این ابهامها جلوگیری میشود. جرج لیکاف و مارک جانسون (۱۹۸۰) نشان دادهاند که استعاره بخشی جداییناپذیر از تفکر انسانی و ابزار فهم مفاهیم انتزاعی است. زبان فارسی نیز به دلیل ظرفیت استعاریاش نهتنها ناتوان نیست، بلکه در درک پدیدههای پیچیده ابزاری توانمند محسوب میشود، مشروط بر آنکه این توانایی به درستی در خدمت تولید معنا قرار گیرد.
ویژگی ادبی زبان فارسی نیز، برخلاف تصور نویسنده، مانعی برای علمیبودن آن نیست. طبق نظریۀ عملکردهای زبان رومن یاکوبسن (۱۹۶۰)، هر زبان میتواند بسته به بافت و هدف، کارکردهای گوناگون – علمی، شاعرانه یا ارجاعی – داشته باشد. زبان فارسی در حوزۀ ادبیات، فلسفه و عرفان بارها کارآمدی خود را در بیان مفاهیم انتزاعی و دقیق نشان داده است. در دوران معاصر نیز، بسیاری از متون علمی معتبر در حوزههای پزشکی، حقوق، مهندسی و علوم انسانی به زبان فارسی تولید و منتشر میشوند که خود، گواهی بر توانمندی ذاتی این زبان است.
در پایان، باید گفت که مسألۀ اصلی در توسعۀ زبان فارسی به عنوان زبان دانش، نبود پشتیبانی پایدار نهادی ، منسجم نبودن سیاستهای زبانی و نبود سرمایهگذاری کافی در آموزش و ترویج زبان دانشی است، نه ویژگیهای ساختاری آن. همانگونه که محمدرضا باطنی (۱۳۸۱) یادآور شد، به جای محکومکردن زبان، باید آن را در مسیر توانمندسازی و بهروزرسانی دانشی همراهی کرد.
زبان نه یک مانع، بلکه ابزاری پویا و سازگار برای بیان دانش است و فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
📚 بنمایه:
باطنی، محمدرضا. (۱۳۸۱). در جستوجوی زبان فارسی. تهران: نشر مرکز.
دبیرمقدم، محمد. (۱۳۸۵). درآمدی بر زبانشناسی. تهران: سمت.
دبیرمقدم، محمد. (۱۳۸۹). نقش زبان فارسی در توسعۀ علمی کشور. فصلنامۀ زبان و ادب فارسی.
صفوی، کورش. (۱۳۸۳). معناشناسی. تهران: نشر نی.
کاویانی، رضا. (۱۳۹۲). نقش زبان ملی در توسعۀ پایدار علمی و فرهنگی.
یاحقی، محمدجعفر. (۱۳۹۵). زبان فارسی و امکانسازی برای تولید دانش. مجله آیندهپژوهی زبان فارسی.
Chomsky, N. (1986). Knowledge of Language: Its Nature, Origin, and Use. Praeger.
Crystal, D. (2001). Language and the Internet. Cambridge University Press.
Jakobson, R. (1960). "Linguistics and Poetics", in Style in Language, ed. T.A. Sebeok, MIT Press.
Lakoff, G., & Johnson, M. (1980). Metaphors We Live By. University of Chicago Press.
Pinker, S. (1994). The Language Instinct. William Morrow.
✍🏻 #خورشید_صبوری
@beyondlinguistics
BY زبانشناسی و فراتر از آن
Share with your friend now:
tgoop.com/beyondlinguistics/102