کربلا پیشِ تو گرمه دلِ سردم، دوای دردم...

۴ میلیون تومان مانده،
اجرتون با سالار شهیدان.

دلم لک زده برای مشهدت./

پیامبر"ص" در بستر بیماری فرمودند : دوات و قلم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید ! عمر گفت : درد بر او غلبه کرده و «العیاذ‌بالله» هذیان می‌گوید کتاب خدا ما را بس است .

- صحیح مسلم - ج۵ - ص۷۶

«بر آنکه به او تهمت هذیان زده لعنت...»

رفقای با‌حسین‌باش؛
خانواده‌ای هستند که پدرِ خانواده فوت کرده و مادرِ خانواده بیماری ام اس داره و دو فرزند دختر مدرسه‌ای دارند. درآمدی جز یارانه و اندک درآمد بسته‌بندی ندارند که به دلیل هزینه بیماری خود خانم حدودا یک ماهی هست که هزینه مواد اولیه ندارند و کاسبی نکردند، حالا ۳ ماه اجاره‌خونه‌شون عقب افتاده و صاحب‌خونه واقعا فقط با خواهش و تمنّا بیرونشون نکرده و تا پنجم ماه آتی برای تسویه بهشون زمان داده!وضعیت مالیشون به شدت خرابه و به یک سبد کالا هم نیاز دارند. به دلیل نوسانات برق، هم تلویزیونشون سوخته و بیش از یک ماهه تلیوزیون هم ندارند، براشون یک تلوزیون دست دوم ال‌جی هم در نظر گرفتیم. هزینه اجاره عقب افتاده ۱۵ میلیون تومان و هزینه سبد کالا ۱/۵۰۰ هزار تومان و هزینه تلوزیون ۲/۵ میلیون تومان و تهیه مواد اولیه ۵۰۰ هزار تومان در مجموع ۱۹/۵۰۰ میلیون تومان نیاز دارند. ۱۱/۵ میلیون تومان توسط دوستان جمع آوری شده و ۸ میلیون تومان نیاز هست تا بتونیم گره از کار این عزیزان گرفتار باز کنیم. مثل همیشه با هر توانی در این امور سهیم باشیم دل این گرفتاران مخصوصا بچه‌یتیم‌ها رو شاد کنیم.

برای این روزها...

قبل‌ترها مدعی‌العموم «ما خانه‌به‌دوشان غم سیلاب نداریم» من بودم!! بعدترها امتحان گرفت، فهمیدم خیلی هم غم سیلاب دارم! امید دارم که از «ما جز پسر فاطمه ارباب نداریم» امتحانی از این کمترین نگیره...

قدری هوای شهر نجف را بیاورید،
تا که کمی نفس بکشم در دیار غم.
- سید حسین آقامیری.

چه قدر شلوغه قتله‌گاه، نمی‌رسه صدات...
- مرحوم حاج علی اصغر نیلچی.
#عاشورا
#شب_جمعه
#حضرت_زینب
@ba_hossein_bash

صدقه آخر ماه صفر خیلی مهمه رفقا.

سلام به دنبال چند دوست جدید هستم به‌عنوان دستیار تدوین برا پروژه‌های مختلف، اگه خودتون یا دوستاتون تدوین کار می‌کنید، لطفا برام نمونه‌کار بفرستین. مرسی.
@sadshahbot

در آن روزها، یکی از اصحاب نزد آمد و دید مقابل امام حسن طشتی گذاشته شده و خون و تکه‌های جگر در آن دیده می‌شود. عرض کرد: آقای من، چرا برای معالجه خود اقدام نمی‌کنید؟ حضرت فرمودند: مرگ را با چه می‌توان مداوا کرد؟! او با شنیدن این سخن که خبر از شهادت می‌داد، گفت: «انا لله و انا اليه راجعون». امام حسن علیه السلام فرمودند: «به خدا قسم، پیامبر با ما عهد بسته که امر امامت را یازده امام از فرزندان علی و فاطمه علیهماالسلام به دست خواهند گرفت. هیچ کدام از ما نیست مگر آن‌که مسموم یا شهید می‌شویم.»، سپس طشت را بردند و حضرت تکیه دادند و گریستند. آن مرد عرض کرد: يابن رسول الله، مرا موعظه فرما. حضرت نصایحی درباره‌ی آمادگی برای آخرت و دوری از محرمات و دوستی با اولیای خدا فرمودند. با پایان گفتگو، ناگهان نفس امام حسن علیه‌السلام قطع شد و رنگ حضرت به زردی گرایید و آن مرد از این‌که برای حضرت اتفاقی افتاده باشد ترسید، اما امام حسین علیه السلام و یکی از اصحاب آمدند و حضرت برادر را در آغوش گرفتند و سر و چشمانشان را بوسیدند. امام حسین علیه السلام پس از بهبود حال امام حسن علیه السلام کنار او نشستند و با یکدیگر به آرامی گفتگو کردند.
- بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۳۸.

به مناسبت این ایام، خالی از لطف نیست قسمت‌های سقیفه رو مجدد بخونیم.

به فدای 'حسینُ منّی' روی ضریحت.

نمُرده‌ام که بگویی ‎پیامبر مرده‌ست!
نمی‌گذارم منکر شوی ‎شهادت را!
به مرگ عادی؟ تقویم‌ها غلط کردند!
نیاورید بر این کشته اسم رحلت را!
به سِیف یا که به سَم اهل بیت را کشتند،
تمام کرده به ما این حدیث، حجّت را…

لعنت خدا بر آن دو زن که پیامبر را مسموم کردند؛ عایشه و حفصه لعنت الله علیها.