با حُسین باش.
رفقای باحسینباش؛ عزیزی هست از اعضای همین کانال که امسال میخوان به همراه مادر مریضشون مشرف بشند کربلا و وضع مالی خوبی ندارند و مادرشون که پیر و مریض هستند، آرزو دارند به همراه مادر به کربلا مشرف بشند، همه کار کرده که امسال هر جور شده بتونن زائر باشند، ۱١…
رفقای باحسینباش؛
عزیزی هست که هم پدر، هم مادرش رو از کودکی از دست داده، کارگر روزمزد هست و تاحالا کربلا نرفته و خیلی مشتاق زیارت آقاست؛ تونستیم براش پاس زیارتی بگیریم و وضع مالی خوبی نداره و کربلا اولی هست، همه کار کرده که امسال هر جور شده بتونه زائر باشه، یک مقداری براش جمع کردیم، حالا برای رفتن فقط ۴ میلیون تومان کم داریم. با هم کمک کنیم که بچه یتیم زائر اولی بسیار مشتاق به نیابت از تمام بانیان خیر ان شاالله بتونه اربعین کربلا باشه، اگر نذری دارید به نیابت براش واریز کنیم.
----
جمع شد خیر ببینید.
عزیزی هست که هم پدر، هم مادرش رو از کودکی از دست داده، کارگر روزمزد هست و تاحالا کربلا نرفته و خیلی مشتاق زیارت آقاست؛ تونستیم براش پاس زیارتی بگیریم و وضع مالی خوبی نداره و کربلا اولی هست، همه کار کرده که امسال هر جور شده بتونه زائر باشه، یک مقداری براش جمع کردیم، حالا برای رفتن فقط ۴ میلیون تومان کم داریم. با هم کمک کنیم که بچه یتیم زائر اولی بسیار مشتاق به نیابت از تمام بانیان خیر ان شاالله بتونه اربعین کربلا باشه، اگر نذری دارید به نیابت براش واریز کنیم.
----
جمع شد خیر ببینید.
Forwarded from رُهــاب
توی این جملهی «حسین، آقا، همه میرن، فقط تو میمونی برام!» ببین تأکیدت روی کدوم کلمهشه! روی هر کدوم باشه، گیرِ همونی!
همه!؟
میرن!؟
فقط!؟
تو!؟
…
همه!؟
میرن!؟
فقط!؟
تو!؟
…
حق میدی فکرمو،
درگیر این کنم،
کی محو شیش گوشهات شده،
الان به جای من؟...
درگیر این کنم،
کی محو شیش گوشهات شده،
الان به جای من؟...
Forwarded from مُندَمِج
در مصاحبهای از استاد فقید نقل شده در آلمان طی سانحهای کتف دستم آسیب دید به طوری که قادر نبودم یک لیوان آب دستم بگیرم روزها گذشت تا اینکه از من درخواست کردند ضریح امام رضا علیهالسلام را طراحی کنم، به حضرت توسل کردم که توانایی بدهند و توفیق این خدمت را از من سلب نکنند تا اینکه به خودم گفتم تو شروع کن ان شاء الله نگاهی میکنند، کاغذهای بزرگ طراحی را پهن کردم و شروع به کشیدن کردم حتی مقداری دستم نمیلرزید و درد کتفم آزارم نمیداد.
رضوان خداوند بر این خادم آستان اهل بیت علیهمالسلام
رضوان خداوند بر این خادم آستان اهل بیت علیهمالسلام
من خودم خادم حضرت رضا هستم، کارهای مذهبی خودم رو هیچ نمیفروشم و اهدا کردم. کارهایی که برای مذهبم انجام دادم، پول بگیرم؟ ابدا! من باید پول بدم به امام رضا که این منّت رو گذاشته سرم! از امام حسین پول گرفت؟! آدم جانشو باید بده برای امام حسین، پول چی گرفت؟! من نیرو از جای دیگری میگرفتم برای طراحی ضریح امام حسین.
- استاد فرشچیان.
- استاد فرشچیان.
اثر گذار اگر عمر جاودان خواهی،
که زندگانی هرکس به قدر آثارست.
- صائب تبریزی.
که زندگانی هرکس به قدر آثارست.
- صائب تبریزی.
نه من میدونم، نه شما، هیچکدام نمیدونیم که در پس پردهی غیب الهی چه میگذرد آقا.
- استاد فرشچیان.
- استاد فرشچیان.
34 Kotbeye Emam Sajjad Dar Masjed Sham 1
@Elteja | کانال اِلتجا
خطبهی امام سجاد در مسجد جامع شام.
- قسمت اول.
#صفر
#امام_سجاد
#پادکست (کاروان اُسرا اهل بیت)
@Sabahan_masaa
- قسمت اول.
#صفر
#امام_سجاد
#پادکست (کاروان اُسرا اهل بیت)
@Sabahan_masaa
با حُسین باش.
جناب سلمان فارسی، اصفهانی بودند.😁
استاد فرشچیان هم اصفهانی بودند.
با حُسین باش.
دکتر حمید مقصودی – سخنرانی
دینداری ما برای اینه که ما رو به کمال انسانیمون برسونه. یه نفر خسیسه، این باید سخاوتمند بشه؛ یه نفر ترسوعه، این باید شجاع بشه؛ یه نفر غافله، این باید متذکّر و در تذکر بشه. چه کار کنیم این اتفاق بیوفته؟
یکیش: یادِ مرگه. یادِ مرگ، مارو به سمت کمال انسانیمون میبره، مارو آدم میکنه.
دومیش: حس حضور.
- استاد کاشانی.
یکیش: یادِ مرگه. یادِ مرگ، مارو به سمت کمال انسانیمون میبره، مارو آدم میکنه.
دومیش: حس حضور.
- استاد کاشانی.
یادِ مرگ، باعث میشه آدم به موضوعات کوچیک نپردازه و رهاشون کنه و آدمو میبره سراغ اولویتها و مهمترینها. یادِ مرگ آدمو خوش اخلاق میکنه، آدم احساس کنه میخواد بمیره یا با دیدن مرگ دیگران و باور مرگ، دیگه واسه هرچیزی با هرکسی دعوا نمیکنه. یادِ مرگ، آدمو مهربون میکنه و از غفلت آدمو فراری میده.
- استاد کاشانی.
- استاد کاشانی.
بخشی از قدمهای اربعینتون رو به یاد لحظهی مرگتون بردارید.
- استاد کاشانی.
- استاد کاشانی.
غریبترین لحظه زندگی یک انسان؟
اون لحظه که محتضر میخواد جون بده، آدمایی که دورش نشستن فکر مسجد ختمشو و ناهار و سالن و ارثشن. کاری از بقیه برنمیاد خیلی.
- استاد کاشانی.
اون لحظه که محتضر میخواد جون بده، آدمایی که دورش نشستن فکر مسجد ختمشو و ناهار و سالن و ارثشن. کاری از بقیه برنمیاد خیلی.
- استاد کاشانی.