tgoop.com/ashtabah_s/15677
Last Update:
#پارت_صد_هفتاد_هفت
#بذار_تو_آغوش_خودت_بزرگ_شم
_ماهم خسته شدیم...پیش خودمون باشه شاید بهش یه فرصت دادم
لبخندی زد
_بهترین کار رو میکنی...
_فقط امیدوارم پشیمون نشم
_نمیشی،این پسر،سرش به سنگخورده...نشون نمیده ولی دلشو بهت باخته
ازاین حرف اخرش، لبخند کم رنگی زدم
ولی براساس تجربه ام میگم ،یه ازمایش خون بده
_باور کنید من باردار نیستم
_باشه،برو تواتاق تا بو اذیتت نکرده
سری تکون دادم و به سمت اتاقم رفتم...
اتاقی که برای نازنین شده بود
روی تخت دراز کشیدم
ودستی روی شکمم کشیدم
یعنی میشه منم یه روزی این حس روتجربه کنم
میترسم بخاطرسنمبه مشکل بخورم...
وهیچ وقت این طمع رو نچشم...
اما اگه بشه...تمام حسرتای بی مادریم جبران میشه
یه دختر خوشگل سفید رنگ باموهای خرمایی...
اسمش درست همنام اسم مامانم..سحر
......
_پس شماهممیگید فرصت بهش بدم
_بله...
_اگه باز به کاراش ادامه داد چی؟
_ببین تو سابقه یه جدایی داری،توی کشور ما کسی که دوبار سابقه جدایی داره حقیقتا مردم باچشم دیگه ای بهش نگاه میکنن ...
_من که برام مهم نیست
_درسته..ولی طلاقم اخرین راه نیست..خودت مگه نمیگی حس میکنی دوست داره
_به حس من که نمیشه تکیه کرد
_ببین خودش هم میخواد بامن حرف بزنه،پس بزارباهاش صحبت کنم ...بعد باقاطعیت نظرمو بدم
_باشه
.فقط ازحرفامچیزی بهش نگید
_خیالت راحت..فردا که وقتتون ازاده برای مشاوره
_بله ازاده
_پس هماهنگ میکنم
_منتظرم..خدانگهدار
مواظب خودت باش،خداحافظ
تلفن رو قطع کردم و رومیز گذاشتم
خداروشکر که گفت فرصت بدم ،اما گفت باید روی حرف زدنم باهاش مراقب باشم وسرکوفت گذشته رو نزنم
اخه مگه میشد،انگار عادت کرده بودم که هی یاد اور بشم که باهام چیکار کرده،عصبی بشیم وبه هم بپریم
BY بزارتوآغوش خودت بزرگ شم(استادمغرورمن)
Share with your friend now:
tgoop.com/ashtabah_s/15677