ASHTABAH_S Telegram 15675
#پارت_صد_هفتاد_پنج

سری تکون دادم وسریع به سمت اشپزخونه رفتم واب قند رو درست کردم،
وبه سمت مریم بردم
به زور اب قند روبهش دادم...
کم کم چشماشو بازکرد

_مریم جان،خوبی ،صدامو میشنوی؟
سرشو بی حال تکون داد
_ببخش،بخدا نفهمیدم چطوری اومد اینجا
امیر روی زمین کنارم نشست
_معتادجماعت نفس کم میاره
_امین بس کن

پوزخندی زد وبلند شد ،به سمت یکی از اتاق رفت ودر روبست
مریم نفس نفس کنان گفت
_بیرونش کن از اینجا
_از لحظه ای که اومده ،گفتم بره بیرون،لج کرده نمیره،
من نمیخوام لطمه ای به تو بخوره
،میرم باهاش خونه

_من گفتم اون، نه تو
_میگم که لج کرده،هرجاباشم نمیره

از روی زمین بلند شد ...ودستی به گلوش کشید
_بهار،منو اینجوری نبین،منم میتونم به اندازه خودش خطرناک باشم

_مریم ،من میرم که دیگه اینجوری نکنه
_توهیچ جا نمیری...
_انوختم اینم میمونه
_توکاریت نباشه،میدونم چیکارش کنم...
...
ناهار رو بارگذاشتم...
وبه سمت اتاقی که امین بود رفتم
در باز کردم
روی زمین غرق خواب بود
کنارش نشستم
خوش چهره وجذاب بود
اخلاق مردانه ای که داشت
هرکسی روبیشتر جذب خودش میکرد

اما حیف مال نیست، اروم دستم رو ،روی موهاش کشیدم...
چی میشد دلت باهام بود..



tgoop.com/ashtabah_s/15675
Create:
Last Update:

#پارت_صد_هفتاد_پنج

سری تکون دادم وسریع به سمت اشپزخونه رفتم واب قند رو درست کردم،
وبه سمت مریم بردم
به زور اب قند روبهش دادم...
کم کم چشماشو بازکرد

_مریم جان،خوبی ،صدامو میشنوی؟
سرشو بی حال تکون داد
_ببخش،بخدا نفهمیدم چطوری اومد اینجا
امیر روی زمین کنارم نشست
_معتادجماعت نفس کم میاره
_امین بس کن

پوزخندی زد وبلند شد ،به سمت یکی از اتاق رفت ودر روبست
مریم نفس نفس کنان گفت
_بیرونش کن از اینجا
_از لحظه ای که اومده ،گفتم بره بیرون،لج کرده نمیره،
من نمیخوام لطمه ای به تو بخوره
،میرم باهاش خونه

_من گفتم اون، نه تو
_میگم که لج کرده،هرجاباشم نمیره

از روی زمین بلند شد ...ودستی به گلوش کشید
_بهار،منو اینجوری نبین،منم میتونم به اندازه خودش خطرناک باشم

_مریم ،من میرم که دیگه اینجوری نکنه
_توهیچ جا نمیری...
_انوختم اینم میمونه
_توکاریت نباشه،میدونم چیکارش کنم...
...
ناهار رو بارگذاشتم...
وبه سمت اتاقی که امین بود رفتم
در باز کردم
روی زمین غرق خواب بود
کنارش نشستم
خوش چهره وجذاب بود
اخلاق مردانه ای که داشت
هرکسی روبیشتر جذب خودش میکرد

اما حیف مال نیست، اروم دستم رو ،روی موهاش کشیدم...
چی میشد دلت باهام بود..

BY بزارتوآغوش خودت بزرگ شم(استادمغرورمن)


Share with your friend now:
tgoop.com/ashtabah_s/15675

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October. With the administration mulling over limiting access to doxxing groups, a prominent Telegram doxxing group apparently went on a "revenge spree." Image: Telegram. 2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial)
from us


Telegram بزارتوآغوش خودت بزرگ شم(استادمغرورمن)
FROM American