tgoop.com/abdollah1400/736
Last Update:
شما را نمیدانم. ولی در طول زندگیام و از وقتی سمت دین آمدم، همیشه دوستانم بهتر از خودم بودهاند. همیشه بیشتر از آنکه من به آنها محبت کنم، محبت آنان را داشتهام. این خیلی خوب است اما در عین حال بعضی وقتها آدم احساس میکند که هیچ وقت نمیتواند در سطح آنان باشد و نوعی احساس گناه به او دست میدهد. بحث جبران هم نیست؛ آنقدر خوب هستند که اصلا منتظر جبران نیستند. من این را از برکت این دین میدانم و یک تصمیم خیلی سخت اما خوب که همان اول مسلمان شدنم گرفتم: همه چیز را تغییر بده؛ اول از همه دوستانت را. و این شد که من کل دوستانم را عوض کردم به جز آنهایی که آنها هم دیندار شده بودند. این تغییر اولش آسان نبود و میدانید که وقتی وارد یک شهر جدید میشوید دچار «وحشه» میشوید و عدم انس. اما نمیدانید چقدر این تغییر خوب بود. بعدها دانستم که چرا «هجرت» واجب است و چرا برخی به دلیل جدی نگرفتن تغییر بیرون، دچار «انتکاسه» میشوند؛ چون فکر میکنند دینداری را میشود فردی و صرفا درونی و بدون تغییر بیرون به پیش برد، اما نمیشود! خب من گمان میکنم اینها پاداش آن پذیرش دشوار اول راه بود. من همان آدم گناهکار ضعیفالنفس پیشین هستم اما با این تفاوت که هیچگاه از جمع خوبان خارج نمیشوم و خود را در محیط بدان قرار نمیدهم. من حتی از کانالهایی که شامل کفر و استهزای دین است خارج میشوم و دنبال کردن نویسندههای بسیاری مخصوصا طنزنویسان را به همین دلیل ترک کردم. ببین دوست من، تو حتی اگر ضعیف هم باشی با چند تغییر قوی میشوی. هجرت کن، حتی اگر در شهر خودت میمانی.
BY عبدالله
Share with your friend now:
tgoop.com/abdollah1400/736