حسین منزوی، بلند قامت و تنومند بود با موهایی تا روی شانههایاش. و چه صدای گرمی داشت. سالها پیش، وقتی پدر جلال ناگهان درگذشت، برای مراسم سوگواریاش رفتم زنجان. در مسجد نشسته بودیم که منزوی هم آمد. جلال ما را به هم معرفی کرد. بعد از آن که حرفهای تکراری، تهی، و ملالانگیزِ آخوندِ مجلس تمام شد، زدیم بیرون. با همان صدای گرم، که از تنی خسته از ناسازگاریهای زمانه در میآمد، چند تا از آن غزلهای سلیمانیاش را برای ما خواند. روح ویران، عاشقپیشه و معاصرش را چه خوب در تنِ رنجور و کهنسالِ غزل میریخت. شاعر، چقدر دلخور بود که قدرش را ندانستهاند. راست میگفت. در میان غزلسرایانِ درجه یکِ معاصر، شاید معاصرترین آنها بود. زباناش صلابتِ زبان یک ادیبِ باستانی را داشت، اما از زبانِ رایج در غزلسراییِ سنتی ما حسابی فاصله داشت. از گل و بلبلهای قدیمی در غزلهایش نشانی نیست. آن روز، سر مزار پدر جلال، این غزلش را هم برای ما خواند :
اینک این من: سر به سودای پریشانی نهاده داغ نامت را نشان کرده، به پیشانی نهاده گریه ام را میخورم زیرا که میترسم ز باران مثل برجی خسته، برجی رو به ویرانی نهاده شاعرم من یا تو؟ ای چشمان تو امضای خود را پای هر یک زین غزلهای سلیمانی نهاده
حسین منزوی، بلند قامت و تنومند بود با موهایی تا روی شانههایاش. و چه صدای گرمی داشت. سالها پیش، وقتی پدر جلال ناگهان درگذشت، برای مراسم سوگواریاش رفتم زنجان. در مسجد نشسته بودیم که منزوی هم آمد. جلال ما را به هم معرفی کرد. بعد از آن که حرفهای تکراری، تهی، و ملالانگیزِ آخوندِ مجلس تمام شد، زدیم بیرون. با همان صدای گرم، که از تنی خسته از ناسازگاریهای زمانه در میآمد، چند تا از آن غزلهای سلیمانیاش را برای ما خواند. روح ویران، عاشقپیشه و معاصرش را چه خوب در تنِ رنجور و کهنسالِ غزل میریخت. شاعر، چقدر دلخور بود که قدرش را ندانستهاند. راست میگفت. در میان غزلسرایانِ درجه یکِ معاصر، شاید معاصرترین آنها بود. زباناش صلابتِ زبان یک ادیبِ باستانی را داشت، اما از زبانِ رایج در غزلسراییِ سنتی ما حسابی فاصله داشت. از گل و بلبلهای قدیمی در غزلهایش نشانی نیست. آن روز، سر مزار پدر جلال، این غزلش را هم برای ما خواند :
اینک این من: سر به سودای پریشانی نهاده داغ نامت را نشان کرده، به پیشانی نهاده گریه ام را میخورم زیرا که میترسم ز باران مثل برجی خسته، برجی رو به ویرانی نهاده شاعرم من یا تو؟ ای چشمان تو امضای خود را پای هر یک زین غزلهای سلیمانی نهاده
It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart. As the broader market downturn continues, yelling online has become the crypto trader’s latest coping mechanism after the rise of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May and beginning of June, where holders made incoherent groaning sounds and role-played as urine-loving goblin creatures in late-night Twitter Spaces. Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. In the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram, members are only allowed to post voice notes of themselves screaming. Anything else will result in an instant ban from the group, which currently has about 75 members. End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance.
from us