SOROUSH_PHILOSOPHER Telegram 6201
🔰🔰چاپلوسی

انسان‌ها چاپلوسی (Sycophancy) را می‌آموزند. شاید چاپلوسی با دروغ، حیله‌گری، اغراق، ترس و عصبانیت فرقی نداشته باشد زیرا که عموم این ویژگی‌های منفی را انسان‌ها در ساختارهایی که زندگی می‌کنند، می‌آموزند، به آن عادت می‌کنند، در ناخودآگاهشان به‌طور خودکار وارد می‌نمایند و سپس به نسل‌های بعدی منتقل می‌کنند.

چاپلوسی، بزرگ نشان‌دادن، خاص معرفی‌کردن و موفق جلوه‌دادن مقامی است برای کسب امتیاز. هرچند این امتیاز می‌تواند شامل موارد مختلفی باشد ولی نهایتا، دسترسی به پول و امکانات مادی است.

واکاوی دو علت چاپلوسی
۱. ساختار اقتصادی یک کشور.
در کشورهایی با اقتصاد دولتی فرصت‌های ثروتمند‌شدن، سرمایه‌گذاری، دسترسی به امکانات و تضمین معاش در زندگی با نوعی ارتباط با دستگاه دولتی آمیخته است. اگر شهروندی در یک کشور توسعه‌یافته بخواهد ثروتمند شود یا از امکانات مالی و تضمین معاش بهره‌مند شود، ضروری است که خود به تاسیس و مدیریت یک بنگاه اقتصادی مبادرت ورزد. وظیفه دولت و حاکمیت در این کشورها، اجرا و نظارت بر قانون است و ثروت توزیع نمی‌کنند. اما در اقتصاد دولتی، گستره وسیع امکانات دولتی در ذات خود، چاپلوسی را پرورش می‌دهد.
در کشورهای جهان سوم دولت نیازهای اولیه یعنی اشتغال، مسکن و غذا را به‌دست می‌گیرد و با کنترل این نیازها به‌راحتی می‌تواند جامعه را تحت قیمومیت خود درآورد.
۹۲ درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار می‌کنند. کره جنوبی هم‌اکنون یکی از رقابتی‌ترین، حرفه‌ای‌ترین و تخصصی‌ترین کشورها در جهان محسوب می‌شود. بی‌دلیل نیست که ۹۰ درصد مردم آن برای بخش خصوصی کار می‌کنند. در آلمان و آمریکا نیز حدود ۸۷ درصد مردم در استخدام بخش خصوصی هستند. البته این تحلیل به آن معنا نیست که در این کشورها چاپلوسی تعطیل است بلکه فرهنگ و رفتار مسلط نیست (Mainstream) و درصد قابل توجهی از مردم می‌آموزند و در ناخودآگاه آن‌ها ثبت می‌شود که معیشت و امکانات در زندگی، نتیجه کار، زحمت و رقابت فکری است. سرنوشت ملت‌ها با فرهنگ، خلقیات و اندیشه‌های اکثریت آن‌ها شکل می‌گیرد. در همه کشورها چاپلوس وجود دارد اما سوال این است که آیا این گروه ۸۰ درصد جامعه است یا ۱۰ درصد جامعه؟ طبعا با ۸۰ درصد چاپلوس نمی‌توان جامعه‌ای سالم بنا کرد.

۲. فرصت‌های شهرت و کسب اعتبار.
اگر فرصت شهرت و اعتباریابی هر نوع فعالیت اجتماعی و مدنی با نظارت، امکان‌یابی و منابع مالی انحصاری نهادهای دولتی آمیخته شده باشد خود به خود در ذات خود درجه‌ای از تمجید‌های بی‌پایه، استفاده از واژگان اغراق‌آمیز و چاپلوسی را به‌همراه خواهد داشت.
اگر در ناخودآگاه جامعه هنرمندان، نویسندگان، دانشگاهی‌ها و حرفه‌ای‌های دیگر رسوب کرده باشد که راه دستیابی به پول و شهرت از طریق ارتباطات دولتی است، خود به خود توجیه‌های اغراق‌آمیز، موفق خطاب‌کردن مدیران ناکارآمد دولتی، نادیده‌گرفتن واقعیت‌ها، تحریف آمار، طرح ارادت‌های غیرواقعی و تایید بی‌پایه مدیران دولتی، به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود. افراد می‌آموزند که پله‌های ترقی را با استفاده از واژگان پر طمطراق و تعظیم و قیام در برابر مدیران، می‌توان راحت و بی‌هزینه طی نمود. مثلا متملق مدیر را در خواب می‌بیند یا موفقیت‌هایی را به او نسبت می‌دهد که اصلا وجود خارجی ندارند. بعد از مدتی، متملق و دریافت‌کننده تملق هر دو در توهم زندگی می‌کنند. 

نکته پایانی
چاپلوسی محصول ساختارهای ناکارآمد و متمرکز است. به میزانی که در یک جامعه، امکانات، منابع و فرصت‌ها متمرکز باشند، به‌همان میزان می‌توان انتظار داشت چاپلوسی در فرهنگ، عمومی گردد. تمرکز در ذات خود، بی‌عدالتی می‌آورد؛ چه این تمرکز نزد دولت باشد چه تمرکز ثروت نزد یک درصد جامعه. از این‌رو برای اندازه‌گیری پیچیدگی و غلظت چاپلوسی، فهم ساختار اقتصادی یک جامعه، قدم اول شناخت است.

در عین حال، در چنین کشورهایی یک اتفاق تعیین‌کننده دیگری نیز شکل می‌گیرد؛ ظهور یک اکثریت ضعیف با اعتماد به‌نفس بسیار پایین. چاپلوس در عین این‌که طمع دارد و محتاج است از مناعت طبع و شخصیت والا برخوردار نیست. حاضر است به‌هر رفتاری تن دهد، تا موقعیت خود را حفظ کند و به رقم‌های بالاتری برسد.

چاپلوس و دریافت‌کننده چاپلوسی، هر دو محصول یک ساختار معیوب اقتصادی و فرهنگی هستند. مادامی که کشورهای جهان سوم، پارادایم حکم‌رانی خود را بر تمرکز ثروت، قدرت و رانت بنا کرده باشند نه تنها نمی‌توان در انتظار شهروندان مدنی نشست، بلکه اهدافی مانند آزادی فکری و دموکراسی نیز رویایی بیش نخواهند بود. کار لازم فرهنگی در جهان سوم این است که تملق و فرصت‌طلبی در فرهنگ عمومی مذموم شناخته شوند. اما کلید تقابل با چاپلوسی، سالم‌سازی ساختار اقتصادی از یک طرف و اعتباریابی اشخاص از طریق زحمات خود آن‌ها از طرف دیگر است. 


◾️|دکتر محمود سریع‌القلم، با کمی خلاصه‌سازی|

منبع : سایه روشن
@Soroush_Philosopher
👍18👏31😁1



tgoop.com/Soroush_Philosopher/6201
Create:
Last Update:

🔰🔰چاپلوسی

انسان‌ها چاپلوسی (Sycophancy) را می‌آموزند. شاید چاپلوسی با دروغ، حیله‌گری، اغراق، ترس و عصبانیت فرقی نداشته باشد زیرا که عموم این ویژگی‌های منفی را انسان‌ها در ساختارهایی که زندگی می‌کنند، می‌آموزند، به آن عادت می‌کنند، در ناخودآگاهشان به‌طور خودکار وارد می‌نمایند و سپس به نسل‌های بعدی منتقل می‌کنند.

چاپلوسی، بزرگ نشان‌دادن، خاص معرفی‌کردن و موفق جلوه‌دادن مقامی است برای کسب امتیاز. هرچند این امتیاز می‌تواند شامل موارد مختلفی باشد ولی نهایتا، دسترسی به پول و امکانات مادی است.

واکاوی دو علت چاپلوسی
۱. ساختار اقتصادی یک کشور.
در کشورهایی با اقتصاد دولتی فرصت‌های ثروتمند‌شدن، سرمایه‌گذاری، دسترسی به امکانات و تضمین معاش در زندگی با نوعی ارتباط با دستگاه دولتی آمیخته است. اگر شهروندی در یک کشور توسعه‌یافته بخواهد ثروتمند شود یا از امکانات مالی و تضمین معاش بهره‌مند شود، ضروری است که خود به تاسیس و مدیریت یک بنگاه اقتصادی مبادرت ورزد. وظیفه دولت و حاکمیت در این کشورها، اجرا و نظارت بر قانون است و ثروت توزیع نمی‌کنند. اما در اقتصاد دولتی، گستره وسیع امکانات دولتی در ذات خود، چاپلوسی را پرورش می‌دهد.
در کشورهای جهان سوم دولت نیازهای اولیه یعنی اشتغال، مسکن و غذا را به‌دست می‌گیرد و با کنترل این نیازها به‌راحتی می‌تواند جامعه را تحت قیمومیت خود درآورد.
۹۲ درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار می‌کنند. کره جنوبی هم‌اکنون یکی از رقابتی‌ترین، حرفه‌ای‌ترین و تخصصی‌ترین کشورها در جهان محسوب می‌شود. بی‌دلیل نیست که ۹۰ درصد مردم آن برای بخش خصوصی کار می‌کنند. در آلمان و آمریکا نیز حدود ۸۷ درصد مردم در استخدام بخش خصوصی هستند. البته این تحلیل به آن معنا نیست که در این کشورها چاپلوسی تعطیل است بلکه فرهنگ و رفتار مسلط نیست (Mainstream) و درصد قابل توجهی از مردم می‌آموزند و در ناخودآگاه آن‌ها ثبت می‌شود که معیشت و امکانات در زندگی، نتیجه کار، زحمت و رقابت فکری است. سرنوشت ملت‌ها با فرهنگ، خلقیات و اندیشه‌های اکثریت آن‌ها شکل می‌گیرد. در همه کشورها چاپلوس وجود دارد اما سوال این است که آیا این گروه ۸۰ درصد جامعه است یا ۱۰ درصد جامعه؟ طبعا با ۸۰ درصد چاپلوس نمی‌توان جامعه‌ای سالم بنا کرد.

۲. فرصت‌های شهرت و کسب اعتبار.
اگر فرصت شهرت و اعتباریابی هر نوع فعالیت اجتماعی و مدنی با نظارت، امکان‌یابی و منابع مالی انحصاری نهادهای دولتی آمیخته شده باشد خود به خود در ذات خود درجه‌ای از تمجید‌های بی‌پایه، استفاده از واژگان اغراق‌آمیز و چاپلوسی را به‌همراه خواهد داشت.
اگر در ناخودآگاه جامعه هنرمندان، نویسندگان، دانشگاهی‌ها و حرفه‌ای‌های دیگر رسوب کرده باشد که راه دستیابی به پول و شهرت از طریق ارتباطات دولتی است، خود به خود توجیه‌های اغراق‌آمیز، موفق خطاب‌کردن مدیران ناکارآمد دولتی، نادیده‌گرفتن واقعیت‌ها، تحریف آمار، طرح ارادت‌های غیرواقعی و تایید بی‌پایه مدیران دولتی، به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود. افراد می‌آموزند که پله‌های ترقی را با استفاده از واژگان پر طمطراق و تعظیم و قیام در برابر مدیران، می‌توان راحت و بی‌هزینه طی نمود. مثلا متملق مدیر را در خواب می‌بیند یا موفقیت‌هایی را به او نسبت می‌دهد که اصلا وجود خارجی ندارند. بعد از مدتی، متملق و دریافت‌کننده تملق هر دو در توهم زندگی می‌کنند. 

نکته پایانی
چاپلوسی محصول ساختارهای ناکارآمد و متمرکز است. به میزانی که در یک جامعه، امکانات، منابع و فرصت‌ها متمرکز باشند، به‌همان میزان می‌توان انتظار داشت چاپلوسی در فرهنگ، عمومی گردد. تمرکز در ذات خود، بی‌عدالتی می‌آورد؛ چه این تمرکز نزد دولت باشد چه تمرکز ثروت نزد یک درصد جامعه. از این‌رو برای اندازه‌گیری پیچیدگی و غلظت چاپلوسی، فهم ساختار اقتصادی یک جامعه، قدم اول شناخت است.

در عین حال، در چنین کشورهایی یک اتفاق تعیین‌کننده دیگری نیز شکل می‌گیرد؛ ظهور یک اکثریت ضعیف با اعتماد به‌نفس بسیار پایین. چاپلوس در عین این‌که طمع دارد و محتاج است از مناعت طبع و شخصیت والا برخوردار نیست. حاضر است به‌هر رفتاری تن دهد، تا موقعیت خود را حفظ کند و به رقم‌های بالاتری برسد.

چاپلوس و دریافت‌کننده چاپلوسی، هر دو محصول یک ساختار معیوب اقتصادی و فرهنگی هستند. مادامی که کشورهای جهان سوم، پارادایم حکم‌رانی خود را بر تمرکز ثروت، قدرت و رانت بنا کرده باشند نه تنها نمی‌توان در انتظار شهروندان مدنی نشست، بلکه اهدافی مانند آزادی فکری و دموکراسی نیز رویایی بیش نخواهند بود. کار لازم فرهنگی در جهان سوم این است که تملق و فرصت‌طلبی در فرهنگ عمومی مذموم شناخته شوند. اما کلید تقابل با چاپلوسی، سالم‌سازی ساختار اقتصادی از یک طرف و اعتباریابی اشخاص از طریق زحمات خود آن‌ها از طرف دیگر است. 


◾️|دکتر محمود سریع‌القلم، با کمی خلاصه‌سازی|

منبع : سایه روشن
@Soroush_Philosopher

BY عبدالکریم سروش و فلاسفه


Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/6201

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Healing through screaming therapy Activate up to 20 bots Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel. The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture.
from us


Telegram عبدالکریم سروش و فلاسفه
FROM American