SOROUSH_PHILOSOPHER Telegram 6030
Forwarded from عکس نگار
از دیروز بطور عجیبی دل نگران حال مادر انصاریان بودم. طوری که به یکی از عزیزان ِ خاص که به او و دوستانشان باور دارم، پیام دادم و خواهش کردم که اگر میتوانند برای بهبود او انرژی‌های مثبت درمانگر بفرستند و دعا گویش باشند ؛ گرچه این روزها خودم بیشتر با تلقی کی‌کگور از دعا همدلم که دعا نه خدا بلکه دعا کننده را تغییر می‌دهد اما در هنگامه نزدیکی واقعه، تو چون غریقی میخواهی به هر چیزی دست یازی تا شاید مددی رسد که الغریق، یَتَشَبَّث بِکل ُ الحَشیش!
انصاریان برای برخی‌ها یک فوتبالیست،برای برخی‌ها یک بازیگر و برای برخی‌ها یک شومن خوش خنده و نیک محضر بود ؛ اوصافی که جملگی باعث میشد که دوستدار او باشند؛ و اکنون عزادارش.
اما کیست که بداند او برای مادر ِ تنهایش چه بود؟
نیما یوشیج در نامه ای به مادرش می‌نویسد : "سلام بر تو ای مادر، که امیدهایت مثل گردن‌بند به گردن من بسته شده بود." و این به گمان من واقعا وصف ِ غمینی از عموم ِ مادران است : تمام امیدهایی که بر گردن فرزند بسته شده است. گردنی که باید سرافراز بماند و نَمیرد، تا دل مادر شرحه شرحه نشود و به هزار تکه غیر قابل وصل و ترمیم، نشکند.
و اکنون چه سان آن مادر، مرگ ِ تمام این آرزوها را تحمل توانست کرد؟
چندین ساعت پیش یکی از دوستان دیالوگی از یک سریال خارجی نقل کرده بود با این مضمون که : "وقتی والدینت می‌میرند، یتیم میشوی و وقتی همسرت می‌میرد بیوه می‌شوی، اما مرگ بچه ات آنقدر هولناکه که آدمی نتوانسته است هنوز اسمی برایش اختراع کند."
اگر چنین باشد که هست، با این هولناکی، مادران فرزند از دست داده چه می‌کنند؟
ما وقتی در مرگ دیگران نظاره میکنیم، غالبا آن مرگ را واقعه ای می‌بینیم و می‌دانیم بسان هزاران واقعه ای که هر روز اتفاق می‌افتد با این اعتبار و تعبیر در ذهنمان که "کسی" مُرد. اما کیست که بداند آن یک کس، برای کسی دیگر که فقدان جگر سوز ِآن عزیز ِ از دست رفته را از اعماق رگ و استخوان خود می‌کِشد ، دقیقا چند نفر است؟؟
یک معشوق، برای عاشق هزاران تن شور است و یک پدر برای یک فرزند هزار تن دلگرمی و آرامش و یک فرزند برای یک مادر،هزار تن امید. هراکلیتوس می‌گفت " یک نفر برای من ده هزار تن است،اگر بهترین باشد." و معمولا هر پدر و مادر برای فرزندش و هر فرزند برای مادر و پدرش، "بهترین" است ؛ و کسی از اینها که دچار فقدان ابدی یکی از اینها میشود، فی الواقع، در آن ِ واحد،به این می‌ماند که فقدان هزار تن را تجربه میکند و به اندازه سوگواری برای هزار تن، ناامید، غمین، دلشکسته و مایوس میشود.

دستم برای نوشتن جمله دیگری نمی‌رود دیگر... 😔

امین جباری



tgoop.com/Soroush_Philosopher/6030
Create:
Last Update:

از دیروز بطور عجیبی دل نگران حال مادر انصاریان بودم. طوری که به یکی از عزیزان ِ خاص که به او و دوستانشان باور دارم، پیام دادم و خواهش کردم که اگر میتوانند برای بهبود او انرژی‌های مثبت درمانگر بفرستند و دعا گویش باشند ؛ گرچه این روزها خودم بیشتر با تلقی کی‌کگور از دعا همدلم که دعا نه خدا بلکه دعا کننده را تغییر می‌دهد اما در هنگامه نزدیکی واقعه، تو چون غریقی میخواهی به هر چیزی دست یازی تا شاید مددی رسد که الغریق، یَتَشَبَّث بِکل ُ الحَشیش!
انصاریان برای برخی‌ها یک فوتبالیست،برای برخی‌ها یک بازیگر و برای برخی‌ها یک شومن خوش خنده و نیک محضر بود ؛ اوصافی که جملگی باعث میشد که دوستدار او باشند؛ و اکنون عزادارش.
اما کیست که بداند او برای مادر ِ تنهایش چه بود؟
نیما یوشیج در نامه ای به مادرش می‌نویسد : "سلام بر تو ای مادر، که امیدهایت مثل گردن‌بند به گردن من بسته شده بود." و این به گمان من واقعا وصف ِ غمینی از عموم ِ مادران است : تمام امیدهایی که بر گردن فرزند بسته شده است. گردنی که باید سرافراز بماند و نَمیرد، تا دل مادر شرحه شرحه نشود و به هزار تکه غیر قابل وصل و ترمیم، نشکند.
و اکنون چه سان آن مادر، مرگ ِ تمام این آرزوها را تحمل توانست کرد؟
چندین ساعت پیش یکی از دوستان دیالوگی از یک سریال خارجی نقل کرده بود با این مضمون که : "وقتی والدینت می‌میرند، یتیم میشوی و وقتی همسرت می‌میرد بیوه می‌شوی، اما مرگ بچه ات آنقدر هولناکه که آدمی نتوانسته است هنوز اسمی برایش اختراع کند."
اگر چنین باشد که هست، با این هولناکی، مادران فرزند از دست داده چه می‌کنند؟
ما وقتی در مرگ دیگران نظاره میکنیم، غالبا آن مرگ را واقعه ای می‌بینیم و می‌دانیم بسان هزاران واقعه ای که هر روز اتفاق می‌افتد با این اعتبار و تعبیر در ذهنمان که "کسی" مُرد. اما کیست که بداند آن یک کس، برای کسی دیگر که فقدان جگر سوز ِآن عزیز ِ از دست رفته را از اعماق رگ و استخوان خود می‌کِشد ، دقیقا چند نفر است؟؟
یک معشوق، برای عاشق هزاران تن شور است و یک پدر برای یک فرزند هزار تن دلگرمی و آرامش و یک فرزند برای یک مادر،هزار تن امید. هراکلیتوس می‌گفت " یک نفر برای من ده هزار تن است،اگر بهترین باشد." و معمولا هر پدر و مادر برای فرزندش و هر فرزند برای مادر و پدرش، "بهترین" است ؛ و کسی از اینها که دچار فقدان ابدی یکی از اینها میشود، فی الواقع، در آن ِ واحد،به این می‌ماند که فقدان هزار تن را تجربه میکند و به اندازه سوگواری برای هزار تن، ناامید، غمین، دلشکسته و مایوس میشود.

دستم برای نوشتن جمله دیگری نمی‌رود دیگر... 😔

امین جباری

BY عبدالکریم سروش و فلاسفه




Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/6030

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Hashtags Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether.
from us


Telegram عبدالکریم سروش و فلاسفه
FROM American