tgoop.com/Soroush_Philosopher/5975
Last Update:
🔴◾️ شرحی بر #اوصاف_پارسایان
بخش دوازدهم
■ معیار فضیلت و فضیلت قناعت
ما امروزه به لحاظ تبیین مفاهیم اخلاقی و به خصوص مفاهیمی که دامنه آنها به اجتماع کشیده می شود بسیار فقیر هستیم. اگرچه در این زمینه ها اجتهادهای خوبی صورت گرفته است ولی در زمینه فقهی و سایر فنون کم تر تلاش شده است. یکی از منابع تعدیل کننده مفاهیم اخلاقی دعاهای صحیفه سجادیه است و پس از آن خطبه متقین و پس از آن خطبه منافقین. این فضیلت هایی که در منابع اصیل نهفته است با ایجاد رهنمودهای خود قطعا عامل خروج از تعارض های درونی و بیرونی است. هم چنین می دانیم که آنچه در مورد دنیا مورد مذمت قرار گرفته است همان اوصاف و شئونی است که موجب نزاع و تعارض درونی و بیرونی می شود. از همین روی می بینیم که دو صفت تکاثر و تفاخر عامل ایجاد نزاع و درگیری بین افراد بشر می شود. بنابراین زمانی که در فرازی از صحیفه سجادیه می بینیم که امام، صفات عدل و حق و... را می آورند می خواهند که با رشد و توسعه این مفاهیم چشم نزاع و دشمنی را کور و عقیم سازند. یکی از این رذیلت های اخلاقی وجود حسد در انسان است که اگرچه دیگران را نمی آزارد ولی باعث آزار شخص می گردد. بنابراین میزان تشخیص و سنجه فضیلت این است که درک نماییم آیا وصف آدمی به یک صفت او را از تعارض دور کرده یا خیر؟ بنابراین انسان باید از طمع دوری کند و غنای اصلی را به روح خود ببخشد و از همین جهت با تمسک به ایمان و عمل صالح خسران دنیوی را جبران نماید. انسانی که چشمش به اموال و ثروت دیگران دوخته شده است هرگز طعم سکینه و آرامش روحی را نخواهد چشید. در نتیجه به اسارت و ذلت می افتد و سربلندی و عزت را از دست می دهد. طمع همان صفتی است که در وجود پارسایان نیست. انسان طماع به خاطر میل و رغبت همواره مجبور است حقی را ناحق کند و یا آن را نادیده بگیرد تا به هدف خود دست یابد. این امر حتی برای راهبری یک کشور صادق است. نخستین پرسش از حاکمان یک کشور این است که تو با خود چه کردی که با خلق خدا هم می خواهی انجام بدهی؟ و چه حسابی از خود کشیدی که خود را شایسته این مقام می دانی؟ تو که خود اسیر مدح و محو قدرت شده ای و ریشه نفاق می پرورانی چگونه می خواهی دیگران را آزاد کنی؟ در نتیجه انسان باید اول خودش را آزاد کند و سپس به فکر دیگران افتد. انسان حتی در خصوص امور تکوینی عالم نباید فزون طلبی داشته باشد و به تعبیر مولانا نباید ""فضولی در کار قدر نماید"". در نتیجه پی می بریم که طمع و دوری از حرص و حسد مایه آرامش روانی و سکینه خاطر است. غنی ترین و ثروت مند ترین انسان ها اگر خاطر آرام نداشته باشد ثروتش در ازای از بین رفتن روحش به هیچ نمی ارزد. بنابراین انسان قانع شاکر است از آنچه که به او داده شده است؛ چرا که نمی داند آیا اگر سرمایه اش (علمی و مادی و...) زیادت پذیرد توانایی سپاس گفتن همه آن را دارد یا خیر؟
ادامه دارد ...
✍ #عبدالکریم_سروش
📚 #اوصاف_پارسایان
https://www.tgoop.com/Soroush_Philosopher
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه

Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5975