SOROUSH_PHILOSOPHER Telegram 5924
🔴◾️ سخنی در باب #جهانهای_ممکن و مسئله بغرنج #t=0 Big bang



محمدرضا امیریان


برخی مفاهیم و امور دینی ممکن است حتی به مذاق برخی ناتورالیست ها هم خوش بیاید. مثلا اینکه دعا و تجربه معنوی را بتوان با نوعی بی خدایی یا حداقل برخی جهان بینی های وابسته به آن مصالحه داد، بحث بدیعی است. اما لازمه فهم این بحث پرداختن به امکان وجود ادیان طبیعی natural religion است.
مسئله دیگر بازتعریفی طبیعی از مضامین دینی و معنوی است. آیا اساسا این کار، مجاز، مفید یا شدنی است؟
برای مثال ریچارد #داوکینز و #سم_هریس به هیجان و تجربه هستی و در واقع ☆transcendence فضا میدهند.

[☆برخی معتقدند این دیدگاه صرفا میتواند با خداباوری و طبیعتگرایی سازگار باشد اما پذیرش یکی از این دو دیدگاه [مثل قائل شدن به دو نوع ماده یا رد فیزیکالیسم برای همه حیاتمندی و ...] مستلزم پذیرش معنای دینی transcendence نیست. و افرادی مثل #چالمرز، پاره ای امور ذهنی فراتر از ماده را در حیاتمند بودن، وارد میکند.
اما چیزی که مسلم است اینست که قائل شدن وجود چیزی فراتر از ماده حتی اگر به نحو علمی تبیین شود، موید transcendence در معنای دینی [که ناظر به امر متعالی فراتر از حیات مادی] است. و بیشتر در باب منشاء جهان اهمیت می یابد تا در باب ساز و کار جهان.


با اینکه این عناصر، دینی نیستند اما سوال اینست که آیا بدنبال آنان، مضامین دینی باید طبیعی شوند؟
#شلنبرگ در کتاب جدید خود تلاش میکند با "رام کردن طبیعت گرایی" فضای متفاوتی را برای دگرگونی دین و ایضا #فلسفه_دین فراهم کند. مشخصا برای شلنبرگ حداقل بررسی این سوال از روش شناسی طبیعت گرایی محدودتری ارزش دارد.
اما برخلاف او #آپی حتی امکان دین طبیعی را نیز مردود میداند.
برخی معتقدین بازتعریف این مفاهیم در طبیعت گرایی میتوانند این مضامین و امور را نگاهی از پایین به بالا [bottom up] و در واقع طبیعی ببخشند و بنوعی آنها را حداقل از دایره سنتی بودن دین و خدا برهانند. اما پرسشی که پیش می آید اینست که این کار در طبیعت گرایی تا چه حد میتواند مفید باشد؟ آیا آنان نقش تبیینی ایفا میکنند؟
انتظار میرود این نوع بازتعریف با افزایش فردگرایی منتهی به پلورالیزم دینی و البته وارد کردن این عناصر طبیعی شده به زندگی عوام شود. آیا باید نوعی fictionalism یا emotivism را در رابطه با زبان دینی برای این کار انتخاب کرد؟ آیا میتوان گفت اصلا زبان دینی، شناسا [congnitive] است؟

مهم اینست که transcendence را در لحظه t=0 بتوان توضیح داد. یعنی لحظه Big Bang
حال آنکه همیشه سخن از هنگامی که t بسمت 0 میل میکند آغاز میشود.
و منکران باید توضیح دهند که وقتی از t=0 می گوییم دقیقا از چه چیزی سخن می گوییم.
در تئوری #مهبانگ لحظه صفر، لحظه پیدایش خود فضا_زمان است نه انفجار و گسترش ماده از پیش موجود.
اما تصور عموم که یک تصور پسینی از وجود فضا_زمان و ماده است، لحظه صفر، با فرض انفجار و گسترش ماده و در بهترین حالت، گسترش فضا_زمان تصور میکنند.
برخی دوستان بر من خرده گرفته اند که این نوعی کژبرداشت از جانب من
از BGV theorey است. و میگویند الن گوث دقیقا مدل خود را برخلاف نظر ما شرح میدهد و میگوید که این گستردگی هستی بوده که دارای شروع و آغاز بوده است نه خود هستی.

اما بنظر میرسد بحث "هستی" یافتن جهان در نظریه "تورم کیهانی" [که تکمیل کننده تئوری big bang است] منتفی میشود. چرا که در این تئوری، جهان
هستی صحنه انبساط و انقباض مدام است و سرآغاز آن موضوعیت ندارد.
مسائلی که خرده گیران مطرح کرده اند در دو عنوان مجزا قابل طرح است؛

1_مسئله #جهانهای_ممکن
2_فضا_زمان در لحظه t=0#

مسئله جهان های ممکن [چه در منطق و چه در فیزیک] اساسا موضوعی است که پس از بحث در رابطه با t=0 معنا می یابد و در لحظه t=0 بی معناست.
جهان های ممکن در معنای منطقی آن که "سول کریپکی" منطق دان برجسته امریکایی معاصر بدان پرداخت، معنای وسیعی در هر آنچه که میتواند "موجود" باشد می یابد. یعنی بسیار بسیار گسترده تر از هر جهان ممکن فیزیکی که فیزیکدانان بعدتر بدان پرداخته اند.
مانند موضوعی که استیفن #هاوکینگ در آخرین مقاله منتشر نشده اش روی آن کار میکرد.
در واقع جهان ممکن منطقی، شامل تمام جای_گشت های ممکنی است که میتوان تصور نمود. حال آنکه تحقیق فیزیکی آنها در امکان "وجودی"شان به هیچ عنوان شرط نیست.
اگر جهان های ممکن منطقی را مجموعه A بخوانیم و مجموعه جهان های ممکن فیزیکی را B، آنگاه B زیرمجموعه کوچکی از A خواهد بود. حتی اگر با ارفاق به این دوستان قائل شویم که از میان بینهایت جهان ممکن، فضا_زمان ما بدلیل تصادف محض بوجود آمده است. هر چند که احتمال تصادفی بودن آن با توجه به بینهایت جای گشت ممکن در مخرج، بسمت صفر میل میکند، اما به هر حال چون در علم امر قطعی نداریم، لذا محتمل است که چنین باشد.

👇👇👇



tgoop.com/Soroush_Philosopher/5924
Create:
Last Update:

🔴◾️ سخنی در باب #جهانهای_ممکن و مسئله بغرنج #t=0 Big bang



محمدرضا امیریان


برخی مفاهیم و امور دینی ممکن است حتی به مذاق برخی ناتورالیست ها هم خوش بیاید. مثلا اینکه دعا و تجربه معنوی را بتوان با نوعی بی خدایی یا حداقل برخی جهان بینی های وابسته به آن مصالحه داد، بحث بدیعی است. اما لازمه فهم این بحث پرداختن به امکان وجود ادیان طبیعی natural religion است.
مسئله دیگر بازتعریفی طبیعی از مضامین دینی و معنوی است. آیا اساسا این کار، مجاز، مفید یا شدنی است؟
برای مثال ریچارد #داوکینز و #سم_هریس به هیجان و تجربه هستی و در واقع ☆transcendence فضا میدهند.

[☆برخی معتقدند این دیدگاه صرفا میتواند با خداباوری و طبیعتگرایی سازگار باشد اما پذیرش یکی از این دو دیدگاه [مثل قائل شدن به دو نوع ماده یا رد فیزیکالیسم برای همه حیاتمندی و ...] مستلزم پذیرش معنای دینی transcendence نیست. و افرادی مثل #چالمرز، پاره ای امور ذهنی فراتر از ماده را در حیاتمند بودن، وارد میکند.
اما چیزی که مسلم است اینست که قائل شدن وجود چیزی فراتر از ماده حتی اگر به نحو علمی تبیین شود، موید transcendence در معنای دینی [که ناظر به امر متعالی فراتر از حیات مادی] است. و بیشتر در باب منشاء جهان اهمیت می یابد تا در باب ساز و کار جهان.


با اینکه این عناصر، دینی نیستند اما سوال اینست که آیا بدنبال آنان، مضامین دینی باید طبیعی شوند؟
#شلنبرگ در کتاب جدید خود تلاش میکند با "رام کردن طبیعت گرایی" فضای متفاوتی را برای دگرگونی دین و ایضا #فلسفه_دین فراهم کند. مشخصا برای شلنبرگ حداقل بررسی این سوال از روش شناسی طبیعت گرایی محدودتری ارزش دارد.
اما برخلاف او #آپی حتی امکان دین طبیعی را نیز مردود میداند.
برخی معتقدین بازتعریف این مفاهیم در طبیعت گرایی میتوانند این مضامین و امور را نگاهی از پایین به بالا [bottom up] و در واقع طبیعی ببخشند و بنوعی آنها را حداقل از دایره سنتی بودن دین و خدا برهانند. اما پرسشی که پیش می آید اینست که این کار در طبیعت گرایی تا چه حد میتواند مفید باشد؟ آیا آنان نقش تبیینی ایفا میکنند؟
انتظار میرود این نوع بازتعریف با افزایش فردگرایی منتهی به پلورالیزم دینی و البته وارد کردن این عناصر طبیعی شده به زندگی عوام شود. آیا باید نوعی fictionalism یا emotivism را در رابطه با زبان دینی برای این کار انتخاب کرد؟ آیا میتوان گفت اصلا زبان دینی، شناسا [congnitive] است؟

مهم اینست که transcendence را در لحظه t=0 بتوان توضیح داد. یعنی لحظه Big Bang
حال آنکه همیشه سخن از هنگامی که t بسمت 0 میل میکند آغاز میشود.
و منکران باید توضیح دهند که وقتی از t=0 می گوییم دقیقا از چه چیزی سخن می گوییم.
در تئوری #مهبانگ لحظه صفر، لحظه پیدایش خود فضا_زمان است نه انفجار و گسترش ماده از پیش موجود.
اما تصور عموم که یک تصور پسینی از وجود فضا_زمان و ماده است، لحظه صفر، با فرض انفجار و گسترش ماده و در بهترین حالت، گسترش فضا_زمان تصور میکنند.
برخی دوستان بر من خرده گرفته اند که این نوعی کژبرداشت از جانب من
از BGV theorey است. و میگویند الن گوث دقیقا مدل خود را برخلاف نظر ما شرح میدهد و میگوید که این گستردگی هستی بوده که دارای شروع و آغاز بوده است نه خود هستی.

اما بنظر میرسد بحث "هستی" یافتن جهان در نظریه "تورم کیهانی" [که تکمیل کننده تئوری big bang است] منتفی میشود. چرا که در این تئوری، جهان
هستی صحنه انبساط و انقباض مدام است و سرآغاز آن موضوعیت ندارد.
مسائلی که خرده گیران مطرح کرده اند در دو عنوان مجزا قابل طرح است؛

1_مسئله #جهانهای_ممکن
2_فضا_زمان در لحظه t=0#

مسئله جهان های ممکن [چه در منطق و چه در فیزیک] اساسا موضوعی است که پس از بحث در رابطه با t=0 معنا می یابد و در لحظه t=0 بی معناست.
جهان های ممکن در معنای منطقی آن که "سول کریپکی" منطق دان برجسته امریکایی معاصر بدان پرداخت، معنای وسیعی در هر آنچه که میتواند "موجود" باشد می یابد. یعنی بسیار بسیار گسترده تر از هر جهان ممکن فیزیکی که فیزیکدانان بعدتر بدان پرداخته اند.
مانند موضوعی که استیفن #هاوکینگ در آخرین مقاله منتشر نشده اش روی آن کار میکرد.
در واقع جهان ممکن منطقی، شامل تمام جای_گشت های ممکنی است که میتوان تصور نمود. حال آنکه تحقیق فیزیکی آنها در امکان "وجودی"شان به هیچ عنوان شرط نیست.
اگر جهان های ممکن منطقی را مجموعه A بخوانیم و مجموعه جهان های ممکن فیزیکی را B، آنگاه B زیرمجموعه کوچکی از A خواهد بود. حتی اگر با ارفاق به این دوستان قائل شویم که از میان بینهایت جهان ممکن، فضا_زمان ما بدلیل تصادف محض بوجود آمده است. هر چند که احتمال تصادفی بودن آن با توجه به بینهایت جای گشت ممکن در مخرج، بسمت صفر میل میکند، اما به هر حال چون در علم امر قطعی نداریم، لذا محتمل است که چنین باشد.

👇👇👇

BY عبدالکریم سروش و فلاسفه


Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5924

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. A Telegram channel is used for various purposes, from sharing helpful content to implementing a business strategy. In addition, you can use your channel to build and improve your company image, boost your sales, make profits, enhance customer loyalty, and more. Users are more open to new information on workdays rather than weekends. In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading.
from us


Telegram عبدالکریم سروش و فلاسفه
FROM American