SOROUSH_PHILOSOPHER Telegram 5896
Forwarded from اتچ بات
‍ حق با سروش است آنجا که می‌گوید روایت شریعتی از تاریخ عاشورا، از تاریخ اسلام و امامت، «کژخوانی صریح تاریخ» بود. کژخوانی صریح تاریخ؛ عبارت درستی است که سروش برای خوانش شریعتی به کار برده است.

شریعتی از امام حسین، مردی انقلابی ساخت که آگاهانه به استقبال مرگ شتافت. حسین از همان آغاز، مرگ را انتخاب کرد؛ برای او شهادت، یک هدف بود. به اعتقاد شریعتی، هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام. خون در حرکت حسین بود و پیام در حرکت زینب. حسینِ انقلابی، درس امامت، رهبری و هدف به ما می‌دهد، در این روزگار به فرزندان آدم یاد می‌دهد که چگونه باید مُرد.

روایت شریعتی، به روایت تاریخی، وفادار نیست. حسینِ شریعتی، نسبتی با حسینِ تاریخی ندارد. حسینِ انقلابی و مبارز، ساخته‌ی خود شریعتی است. حسینِ انقلابی، چیزی بود که دین ایدئولوژیک و اسلام انقلابی می‌خواست. این روایت، کژخوانی تاریخ بود.

حق با سروش است: حرکت حسین، یک قیام انقلابی نبود، یک مبارزه‌ی سیاسی نبود. به روایت تاریخ که نظر کنیم، چنین حسینی را نمی‌یابیم. به باور سروش، عزیمت امام حسین، سه دلیل مهم و اساسی داشت: فضای رعب‌آور امنیتی، سازش‌ناپذیری با یزید و جست‌وجو برای یافتن محلی امن. حسین برای رهایی از فشار حکومت و رسیدن به امنیت، حرکت کرد.

برای شریعتی گویی کل تاریخ اسلام، یک چیز داشت و آن هم عاشورا بود، یک فرد داشت و آن هم حسین بود، یکجا داشت و آن هم کربلا بود. سروش می‌گوید: شریعتی «یک استثنا را بدل به قاعده کرد». در سلسله امامان شیعه، حسین یک استثنا بود؛ در میان اهل سازش، او سازش‌ناپذیر بود. اما برای شریعتی، این استثنا تبدیل به قاعده شد، قاعده‌ای برای اسلام انقلابی.

شریعتی مرز و خط روشنی میان مردمان می‌کشید، یک طرف حق و طرف دیگر باطل، یک طرف سیاه و طرف دیگر سفید، یک طرف با حسین و طرف دیگر با یزید. باور داشت آنان که رفته‌اند، کار حسینی کرده‌اند و آنان که مانده‌اند باید کار زینبی کنند وگرنه یزیدی‌اند. در عالم یا باید یزیدی بود یا حسینی/زینبی. سروش اما باوری دیگر دارد. او می‌گوید «ما همیشه سیاه و سفید نداریم، صد و صفر نداریم». نمی‌توان چنین خط و مرز روشنی همه‌جا کشید. مردم نه یزیدی‌اند نه حسینی، نه حق و سفید مطلق نه باطل و سیاه مطلق. هر روز عاشورا نیست، همه‌جا کربلا نیست. متوسطان، آدم‌های خاکستری، عالم را پُر کرده‌اند؛ آدم‌های لغزش‌کار، آمیزه‌ای از خیر و شر.

حق با سروش است: عاشورا، جنگ بین عزت و ذلت بود؛ نه انقلاب و قیام. حسین انتخاب کرد، او عزت را انتخاب کرد و ذلت را نفی؛ آزادگی را انتخاب کرد و بردگی را نفی؛ او به عزت آری گفت و به ذلت نه.

@shahrvand_sabz
@Soroush_Philosopher



tgoop.com/Soroush_Philosopher/5896
Create:
Last Update:

‍ حق با سروش است آنجا که می‌گوید روایت شریعتی از تاریخ عاشورا، از تاریخ اسلام و امامت، «کژخوانی صریح تاریخ» بود. کژخوانی صریح تاریخ؛ عبارت درستی است که سروش برای خوانش شریعتی به کار برده است.

شریعتی از امام حسین، مردی انقلابی ساخت که آگاهانه به استقبال مرگ شتافت. حسین از همان آغاز، مرگ را انتخاب کرد؛ برای او شهادت، یک هدف بود. به اعتقاد شریعتی، هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام. خون در حرکت حسین بود و پیام در حرکت زینب. حسینِ انقلابی، درس امامت، رهبری و هدف به ما می‌دهد، در این روزگار به فرزندان آدم یاد می‌دهد که چگونه باید مُرد.

روایت شریعتی، به روایت تاریخی، وفادار نیست. حسینِ شریعتی، نسبتی با حسینِ تاریخی ندارد. حسینِ انقلابی و مبارز، ساخته‌ی خود شریعتی است. حسینِ انقلابی، چیزی بود که دین ایدئولوژیک و اسلام انقلابی می‌خواست. این روایت، کژخوانی تاریخ بود.

حق با سروش است: حرکت حسین، یک قیام انقلابی نبود، یک مبارزه‌ی سیاسی نبود. به روایت تاریخ که نظر کنیم، چنین حسینی را نمی‌یابیم. به باور سروش، عزیمت امام حسین، سه دلیل مهم و اساسی داشت: فضای رعب‌آور امنیتی، سازش‌ناپذیری با یزید و جست‌وجو برای یافتن محلی امن. حسین برای رهایی از فشار حکومت و رسیدن به امنیت، حرکت کرد.

برای شریعتی گویی کل تاریخ اسلام، یک چیز داشت و آن هم عاشورا بود، یک فرد داشت و آن هم حسین بود، یکجا داشت و آن هم کربلا بود. سروش می‌گوید: شریعتی «یک استثنا را بدل به قاعده کرد». در سلسله امامان شیعه، حسین یک استثنا بود؛ در میان اهل سازش، او سازش‌ناپذیر بود. اما برای شریعتی، این استثنا تبدیل به قاعده شد، قاعده‌ای برای اسلام انقلابی.

شریعتی مرز و خط روشنی میان مردمان می‌کشید، یک طرف حق و طرف دیگر باطل، یک طرف سیاه و طرف دیگر سفید، یک طرف با حسین و طرف دیگر با یزید. باور داشت آنان که رفته‌اند، کار حسینی کرده‌اند و آنان که مانده‌اند باید کار زینبی کنند وگرنه یزیدی‌اند. در عالم یا باید یزیدی بود یا حسینی/زینبی. سروش اما باوری دیگر دارد. او می‌گوید «ما همیشه سیاه و سفید نداریم، صد و صفر نداریم». نمی‌توان چنین خط و مرز روشنی همه‌جا کشید. مردم نه یزیدی‌اند نه حسینی، نه حق و سفید مطلق نه باطل و سیاه مطلق. هر روز عاشورا نیست، همه‌جا کربلا نیست. متوسطان، آدم‌های خاکستری، عالم را پُر کرده‌اند؛ آدم‌های لغزش‌کار، آمیزه‌ای از خیر و شر.

حق با سروش است: عاشورا، جنگ بین عزت و ذلت بود؛ نه انقلاب و قیام. حسین انتخاب کرد، او عزت را انتخاب کرد و ذلت را نفی؛ آزادگی را انتخاب کرد و بردگی را نفی؛ او به عزت آری گفت و به ذلت نه.

@shahrvand_sabz
@Soroush_Philosopher

BY عبدالکریم سروش و فلاسفه




Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5896

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP. Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. The imprisonment came as Telegram said it was "surprised" by claims that privacy commissioner Ada Chung Lai-ling is seeking to block the messaging app due to doxxing content targeting police and politicians. Deputy District Judge Peter Hui sentenced computer technician Ng Man-ho on Thursday, a month after the 27-year-old, who ran a Telegram group called SUCK Channel, was found guilty of seven charges of conspiring to incite others to commit illegal acts during the 2019 extradition bill protests and subsequent months.
from us


Telegram عبدالکریم سروش و فلاسفه
FROM American