tgoop.com/Soroush_Philosopher/5874
Last Update:
🌺◾️ شرحی بر #اوصاف_پارسایان
بخش پنجم
■دنیا بمثابه مزرعه آخرت و پرهیز از زهد
خالق چنان در دل پارسایان بزرگ است که هرچه غیر اوست در دیدگانشان کوچک است
می دانیم که ذم دنیا از آموزش های مهم اسلامی است و از متشرعان و پیروان شرایع دیگر هم خواسته شده است که به دنیا به دیده تحقیر بنگرند. اما می بینیم که در عالم اسلام هم حرکت های صوفیانه بسیاری وجود دارد که معتقد هستند به دلیل اینکه دنیا آفاتی برای آنها آفریده است باید از دنیا کناره بگیرند. وانگهی که فقر جانسوز و زندگی محرومانه را هم بر تنعم دنیا ترجیح می دهند. اکنون باید بنگریم که اصل مساله چه چیزی بوده است؟ مساله این است که دنیا و عالم غیب از یک دیگر فاصله ای ندارند. ما اگر چگونگی این دنیا را بفهمیم پی می بریم که دنیا در دل آخرت است. این افراد چون ظاهر دنیا را می بینند از باطن آن غافل هستند و در نتیجه نسبت دوستی و زمینه سازی مشترک این دو جهان را درک نمی کنند. این دنیا در و دیوارش درس است؛ و سرزمینی است آماده برای زراعت. در این دنیا اگر کاشتیم که فبها، در غیر این صورت جای دیگری برای کاشتن وجود ندارد. بدبخت آن کسی است که در این سرای بازرگانی درآید و سرمایه خود را ببازد و از آن سودی نبرد. بنابراین اگر می بینیم که قرآن کریم هشدار می دهد که انسان در زیان است مقصودش از سرمایه ای است که در اختیار دارد و نیروها و استعدادی است که در اختیار او گذاشته شده است. بنابراین صحیح نیست که به دنیا ناسزا بگوییم؛ این طرز مواجهه به واقع از جهل برمی خیزد و در شرع هم وارد نشده است. قرآن کریم برای خروج از این بن بست انسان را به ایمان و کردار نیک و صبر و حق توصیه کرده است. دنیا نعمتی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است و باید از این نعمت هوشیارانه استفاده کرد. دنیا پلی موقت است و بنابراین نمی توان خانه ای ابدی بر روی این پل ساخت. بنابراین زندگی انسان متناسب با نحوه تلقی او از دنیایی است که در آن به سر می برد. در نتیجه دنیایی که مذموم است ساحت لهو و لعب و فخرفروشی و تکاثر است. لذا هست که اگر انسان به دنبال علم می رود باید مشک آن را به دل بمالد. هرآنچه که از جنس زیورآلات و فخرفروشی است مذموم و از جنس جهنم است و هرآنچه که بر سلم و سلام و سلامت دلالت دارد از جنس بهشت است هرچند در این دنیا باشد. روح های پرظرفیت و اهل بهشت دارای خصلت سکینه و آرامش هستند. باری که زندگی پاکیزه زندگی قناعت آمیز است. و دنیایی که اسلام آن را مذموم می شمارد دنیایی است که از سلام و سلامت در آن خبری نیست: بنابراین وقتی عظمت خدا در دل نشست چیزهای دیگر کوچک شمرده می شود. بنابراین خداوندی وجود دارد که همه چیز در عالم با مرکزیت و محوریت او تعیین می شود. بهشتیان از جهت اعتمادی که به قول نبی دارند بهشت و جهنم برایشان ملموس است و از حد یک خبر درآمده و تبدیل به مشاهده شده است. بنابراین ما اکنون فاصله ای با بهشت و جهنم نداریم و فقط از آنها محجوب هستیم و زمانی که این حجاب کنار می رود متوجه می شویم که فاصله ای بین ما نبوده است. پس مولا می فرمایند: دل پارسایان محزون است و دیگران از شر آنها ایمن هستند، بدنشان لاغر و خواسته شان اندک و نفسشان عفیف است. پارسایان تفاخر و تکثر دنیا را ندارند و دلشان در اندوه به سر می برد از این جهت که پی می برند منزلگاهی که به آن دست یافته اند منزل آخر نیست بلکه در این مقام هم امکان لغزش وجود دارد. آنها برای فصل کردن نیامده اند. آنها از زندان تنگ خیال بیرون می آیند و اندوهشان ناشی از شناخت خویش است که با اندوه کسانی که خود را نشناخته اند فرسنگ ها فاصله دارد. اندوه اینان نسبت به دیگران از باب رحمت است و با خودشان درگیر هستند و می خواهند که آب زلال را زلال تر کنند نه این که آن را تیره و کدر سازند. این حزن درونی رحمت بیرونی می آفریند. آنها منزل خود را آخرین منزل نمی یابند. دیگران از شرشان ایمن هستند. می بینم افراد عبوث و بد دهن و خبیثی که دیگران فقط از آن جهت به ایشان احترام می گذارند که از شرشان محفوظ بمانند و این افراد قطعا جهنمی هستند و پارسایان این گونه زندگی نمی کنند. لاغر هستند چون خواسته شان از دنیا اندک است و فرشته و صفت و عفیف هستند از این جهت که درون و بیرونشان یکی شده است و حتی در فکر خود باطلی راه نمی دهند. اینان چشم و پا و تمام اعضای خود را از محرمات نگه می دارند و زمام دل را در دست می گیرند و در این صورت هم رزم با فرشتگان می شوند و چون حاجتشان ضعیف است از اهل زهد هستند. انسان اگر بفهمد که این دنیا سرای گذر است هرگز به آن دل نمی بندد. زیرکی انسان در این است که حفره ها و سوراخ های این زندان را بگشاید و از آن فرار کند نه این که با بستن حفره خود را اسیرتر سازد.
ادامه دارد...
✍ #عبدالکریم_سروش
📚 #اوصاف_پارسایان
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه
Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5874