tgoop.com/Soroush_Philosopher/5777
Last Update:
🔴◾️ #گسست_معرفتی_میان_جدید_و_قدیم
من به گسست معرفتی ناقص میان جهان جدید و قدیم واقفم و معتقدم اگر کسی این گسست را منظور نکند، به درک جهان جدید نائل نخواهد شد. مدرنیته همان مفاهیم مدرن است. و بقیه هر چه هست در تابع آن.
اگر مفاهیم جدید را از جهان جدید بگیریم، چیزی جز صورت و اجسام بی جان از آن باقی نمی ماند. جهان جدید قائم به مفاهیم جدید است و این مفاهیم از جهان قدیم غائب است. اما چنین نیست که جهان گذشته با جهان جدید گسست کامل معرفتی داشته باشد. بهر حال پاره ای از مفاهیم جدید را میتوان ردگیری کرد و جای پای آن را در جهان قدیم دید.
حقیقت اینست که برخی از این مفاهیم جدید بطور مبهم به ذهن پاره ای از متفکرین قدیم می آمد. اما حجابها و سدهایی پیش روی آنها بود که به آنان اجازه عبور از آن و ورود به جهان جدید را نمیداد.
#ابن_خلدون به مفهوم قانون علمی جدید در جامعه شناسی نرسید. زیرا مفهوم "طبیعت ارسطویی" مانع آن بود.
در واقع تمام مقدمات لازم برای علم جدیدی بنام جامعه شناسی نزد ابن خلدون حاضر بود. اما یک سد در برابرآن وجود داشت. و آن سد، مفهوم طبیعت بود.
یکی از نویسندگان که در باب امتناع اندیشه سخن می گوید، از سخن من اقتباس غلط کرده و آن را در کتاب خود آورده و متاسفانه به شکل مسخ شده ای هم مطرح کرد و بدرستی نیز درنیافت که منظور من از مفهوم طبیعت چه بوده و چگونه و به چه نحوی این امر مانع ورود ابن خلدون به عالم جدید شده است. و گمان کرد که چون در مفهوم طبیعت، "غایت" مندرج است، و "غایت" امریست ارزشی، پس طبیعت سد راه علم جدید است. و خلط و خبط های متعدد در این کلام هست.
مفهوم #حق و #تکلیف نیز از آن دسته مفاهیمی است که گرچه ریشه هایش در گذشته بوده، البته تولد انسان محق، در بستر عصر جدید صورت پذیرفته است.
میان دیدی که ما از خود طبیعت داریم با دیدی که گذشتگان از خود و طبیعت داشتند، خندقی وجود دارد.
طبیعت جدید که کشف #گالیله است و به #زبان_ریاضی نوشته شده با طبیعت قدیم که کشف #ارسطو بود و به زبان طبایع نوشته شده متفاوت است. همچنین این طبیعت با طبیعت قبل از ارسطو که به زبان عادات خدایان نوشته میشد متفاوت است.
تعبیر ارسطو این بود که وقتی فیلسوفان طبایع را وضع کردند، و بجای عادتت و رفتار خدایان نهادند، فلسفه آغاز شد. پس سخن از ماهیات و طبایع، آغاز فلسفه بود. و کشف زبان ریاضی در طبیعت، آغاز علم جدید. علم همچنین نیز زبان فلسفه حدید را واژگون نمود. و جامه نویی به آن پوشاند.
پس تفطن و تذکر به این گسست معرفتی، شرط درک جهان جدید است. اما این گسست معرفتی همراه با پیوند علتی با عالم گذشته است.
این نکته ایست که پاره ای از کسانی که در باب ربط و نسبت میان جهان جدید و قدیم اندیشه میکنند، بدرستی انگشت بر آن ننهاده اند. [و بدرستی آن را نفهمیده اند].
جهان جدید معلول جهان گذشته است. حتی مفاهیم جدیدتر معلول تحولات جهان گذشته است. اما بلحاظ تئوریک، فرزند منطقی مفاهیم گذشته نیست.
✍ #عبدالکریم_سروش
📚 #رازدانی_و_روشنفکری_و_دینداری
مقاله #قرائت_فاشیستی_از_دین
#عبدالکریم_سروش
#سروش #دکتر_سروش
#روشنفکری_دینی
#جدال_قدیم_و_جدید
#سیدجواد_طباطبایی
https://www.tgoop.com/Soroush_Philosopher
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه

Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5777