tgoop.com/Soroush_Philosopher/5775
Last Update:
🔴◾️ #سیدجواد_طباطبایی و ربط و نسبت او با #لیبرالیسم
#سیدجواد_طباطبایی، شاید مهمترین رسالتاش کوبیدن و کوفتن روشنفکران باشد. او که ایران را «همچون جزیرهای در میان دریای دشمنان» توصیف میکند، معتقد است که دشمنان «از طریق عاملان داخلی خود» میدان پیکار را به درون کشور انتقال دادهاند. در این میان، جماعتی هستند که بهصورت دشمن نیستند و خود را دوست میپندارند اما «با ظاهری که اخلاق...و بهویژه عقلانیت از آن میبارد، چنان ضربههایی بر ریشههای این کشور میزنند، که عرب و ترک و مغول نزده بود». و اینان همان روشنفکران وطنیاند؛ کسانی که پس از مارکسیسم به لیبرالیسم پناه بردهاند.
طباطبایی مینویسد:«روشنفکران وطنی، در سالهای اخیر، در یکی از دورههای پرشمار جدید عقلانیت، چنان هبوطی در روشنگری «لیبرال» کردهاند که حتی جان لاک هم به گرد پای آنان نمیرسد و یکی نیست که بپرسد: به کجا چنین شتابان؟»
بیم و هراس و طعن و بیزاری را از گسترش اندیشههای لیبرال در این گفتهها میتوان دید. گویی روشنفکران، زیادی لیبرال شدهاند، کسی باید بپرسد: به کجا چنین شتابان؟
اما چرا هراس و طعن؟
اقبال به روشنگری لیبرال گویی خطر و تهدیدی جدی برای #ایرانشهری با روایت طباطباییست. ایرانشهری، رشد لیبرالیسم را خوش نمیدارد. «بهکجا چنین شتابان»، یعنی تا کجا قرار است لیبرال باشید؟ لیبرالیسم حد و اندازه باید داشته باشد. عبور از آن، یعنی دشمنی با کشور. حد و اندازهی لیبرالیسم را چه چیزی باید مشخص کند؟ ایرانشهری!
لیبرالیسم، از آنجا که با حق و حقوق انسان و آزادیهای اساسی آغاز و بر حکومت دموکراتیک تکیه میکند، نمیتواند در کنار اندیشهی ایرانشهری بنشیند. اندیشهی ایرانشهری، مبتنی بر ناسیونالیسمی سرکوبگر و فاشیستی است؛ ناسیونالیسمی که نه با فرد انسانی که با موجود و شخصی بهنام کشور و ملت آغاز میکند. و این شخص و موجود، بر سر حقوق و آزادیها هم میکوبد. به تعبیر آیزایا برلین «بهمجردی که قدرت شکستناپذیر غیرفردی مانند ملت، حزب یا طبقهای خاص به میان آید، دیگر راه به روی هرگونه سرکوب گشوده است». هر اندیشهای که از انسان آغاز نکند و بر هویت و شخصیت و الگویی مستقل از افراد تکیه کند، راه را برای سرکوب باز کرده است. تکیهی ایرانشهری، بر نظام و فلسفهی هگلی هم، در همین راستاست. اندیشهی هگل، بهآسانی، الگوها و اشخاصی میسازد برتر از افراد و چیزها. فرد در آن قربانی الگوهایی میشود که نه شخصاند نه چیز. و در این نظام، جایی برای آزادی نیست. پس، میتوان دریافت که اندیشهی ایرانشهری، تعهدی به لیبرالیسم ندارد و بلکه ضدلیبرالی است.
از دل همین اندیشه، همین نگاه بیرون میآید که روشنفکر و متفکر دگراندیش را «دشمن کشور» میانگارد و برایش پرونده میسازد.
@Soroush_Philosopher
https://www.tgoop.com/shahrvand_sabz
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه

Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5775