SOROUSH_PHILOSOPHER Telegram 5759
🔴◾️ نقدی بر تفسیر #سیدجواد_طباطبایی از #پدیدارشناسی_روح_هگل [۱۳]

فلسفه هنر هگل بر اساس پدیدارشناسی روح

#علی_اصغر_مروت

آقای طباطبایی در تفسیر دیدگاه‌های هنری هگل در پدیدارشناسی روح می‌گویند: «پس منازل مهم عبارتند از آگاهی، خود آگاهی و عقل و از اینجا به بعد است که هگل مباحث اجتماعی خودش را مطرح می‌کند تا می‌رسد به اینجا که عقل چگونه به روح صیرورت پیدا می‌کند و در سه آئینه‌ی متفاوت- هنر، دین و فلسفه- خودش را نشان می‌دهد. آئینه اول که عبارت است از هنر، منزلی است که مطلق در هنرهای مختلف- از مجسمه سازی که از نظر هگل مادی ترین هنرهاست تا شعر و موسیقی که در نهایت تجرد هستند- خود را نشان می‌دهد. … [هنر] مرحله اول انتقال روح است … هگل آئینه دوم را ادیان مختلف معرفی می‌کند که روح خودش را در آن نشان داده است. هگل … می‌گوید که هنر آستانه‌ی انتقال انسان به دین است او ادیان انسان های اولیه را ادیان هنری می‌نامد.» (ص ۲۹)

آنچه فوقاً از آقای طباطبایی‌ نقل شد هیچ ربطی به پدیدارشناسی روح هگل ندارد و فلسفه‌ی هنر او را در آن کتاب بیان نمی‌کند بلکه تقریر بسیار خلاصه‌ای از دیدگاه‌های متاخرتر هگل در باب هنر در «درسگفتارهای زیبائی شناسی» و «دایره المعارف علوم فلسفی» است که  این مطالب تقریبا در هر کتاب مقدماتی در باب هگل ذکر می‌شود.

هگل در پدیدارشناسی روح برخلاف آنچه آقای طباطبایی به او نسبت می‌دهد اولاً بجای سه‌گانی هنر، دین و فلسفه از دوگانی دین و فلسفه به عنوان شیوه‌های درکِ مطلق سخن گفته است و همین را در اطلاعیه‌ی کتاب که آقای طباطبایی هم به نقل آن می‌پردازد (ص ۳۲) ذکر کرده است. در آثار متاخرتر هگل، هنر از دین استقلال دارد و شیوه‌ای خاص خود در درک روح مطلق ارائه می‌دهد اما در پدیدارشناسی از هنر صرفا در ذیل نوعی از دین (دین یونانی) بحث می‌شود. و این تفاوت عمده‌ای بین فلسفه هنر هگل در پدیدار‌شناسی و دیگر آثار اوست. در پدیدارشناسی بر خلاف آنچه آقای طباطبایی می‌گویند هنر، مرحله‌ی اول انتقال روح نیست. مرحله‌ی اول، دین است در شکل طبیعی آن و باز ادیان اولیه در پدیدارشناسی برخلاف آنچه آقای طباطبایی‌ گفته‌اند، ادیان هنری نیستند بلکه دین هنری بعد از ادیان اولیه (ادیان طبیعی) است و نه عین آن‌ها. در پدیدارشناسی همچنین یکی از موارد اختلاف نظر سابق و لاحق هگل در فلسفه‌ی هنر این است که مجسمه‌سازی، به عنوان هنر در اولین مرحله و هنوز خام و نابسنده است اما در آثار متاخرتر هگل، اوج هنر انسانی، هنر کلاسیک است و اوج هنر کلاسیک مجسمه‌سازی است. البته آقای طباطبایی با این نکته‌ی اخیر مخالفتی نمی‌کند اما ما آن را برای نشان دادن فلسفه‌ی هنر سابق و لاحق هگل ذکر کردیم.

خلاصه آن‌که آقای طباطبایی‌ فلسفه هنر متاخر هگل را در تفسیر خود از پدیدار شناسی روح با فلسفه هنر متقدم او خلط کرده‌اند که از کسی در شان ایشان انتظار نمی‌رود. البته ایشان به این امر توجه دارند که آنجا که می‌گویند: «البته هگل همه‌ی مباحث را در پدیدارشناسی مطرح نمی‌کند بلکه منظومه‌ی فکری وی در کتاب‌های مختلف تکمیل گردیده است» ( ۲۹) این سخن آقای طباطبایی تفسیر بی‌ربط ایشان از فلسفه هنر هگل بر اساس کتاب پدیدارشناسی روح را توجیه نمی‌کند چه، ایشان در مقام تفسیر پدیدارشناسی روح هگل بویژه با توجه و رجوع به متن به بحث در فلسفه‌ی هنر هگل پرداخته‌اند و نه در مقام ارائه تفسیری از فلسفه هنر بعدی هگل، آن هم بدون رجوع به متن و صرفا با نظاره‌ای از بیرونِ کاخِ آثارِ هگل. دیگر این‌که، هگل فلسفه‌ی هنر خود را در آثار دیگرش صرفا تکمیل نکرده بلکه مهم‌تر از «تکمیل» به «تجدید» نظریه‌های خود دست زده است تجدید نظریه‌هایی که فوقاً به برخی از آنها اشاره کرده و در ضمن آن به برخی تفاوت‌های فلسفه‌ی هنر هگل بر اساس پدیدارشناسی روح و فلسفه‌ی هنرِ لاحقِ او اشاره کردیم.


@Soroush_Philosopher



tgoop.com/Soroush_Philosopher/5759
Create:
Last Update:

🔴◾️ نقدی بر تفسیر #سیدجواد_طباطبایی از #پدیدارشناسی_روح_هگل [۱۳]

فلسفه هنر هگل بر اساس پدیدارشناسی روح

#علی_اصغر_مروت

آقای طباطبایی در تفسیر دیدگاه‌های هنری هگل در پدیدارشناسی روح می‌گویند: «پس منازل مهم عبارتند از آگاهی، خود آگاهی و عقل و از اینجا به بعد است که هگل مباحث اجتماعی خودش را مطرح می‌کند تا می‌رسد به اینجا که عقل چگونه به روح صیرورت پیدا می‌کند و در سه آئینه‌ی متفاوت- هنر، دین و فلسفه- خودش را نشان می‌دهد. آئینه اول که عبارت است از هنر، منزلی است که مطلق در هنرهای مختلف- از مجسمه سازی که از نظر هگل مادی ترین هنرهاست تا شعر و موسیقی که در نهایت تجرد هستند- خود را نشان می‌دهد. … [هنر] مرحله اول انتقال روح است … هگل آئینه دوم را ادیان مختلف معرفی می‌کند که روح خودش را در آن نشان داده است. هگل … می‌گوید که هنر آستانه‌ی انتقال انسان به دین است او ادیان انسان های اولیه را ادیان هنری می‌نامد.» (ص ۲۹)

آنچه فوقاً از آقای طباطبایی‌ نقل شد هیچ ربطی به پدیدارشناسی روح هگل ندارد و فلسفه‌ی هنر او را در آن کتاب بیان نمی‌کند بلکه تقریر بسیار خلاصه‌ای از دیدگاه‌های متاخرتر هگل در باب هنر در «درسگفتارهای زیبائی شناسی» و «دایره المعارف علوم فلسفی» است که  این مطالب تقریبا در هر کتاب مقدماتی در باب هگل ذکر می‌شود.

هگل در پدیدارشناسی روح برخلاف آنچه آقای طباطبایی به او نسبت می‌دهد اولاً بجای سه‌گانی هنر، دین و فلسفه از دوگانی دین و فلسفه به عنوان شیوه‌های درکِ مطلق سخن گفته است و همین را در اطلاعیه‌ی کتاب که آقای طباطبایی هم به نقل آن می‌پردازد (ص ۳۲) ذکر کرده است. در آثار متاخرتر هگل، هنر از دین استقلال دارد و شیوه‌ای خاص خود در درک روح مطلق ارائه می‌دهد اما در پدیدارشناسی از هنر صرفا در ذیل نوعی از دین (دین یونانی) بحث می‌شود. و این تفاوت عمده‌ای بین فلسفه هنر هگل در پدیدار‌شناسی و دیگر آثار اوست. در پدیدارشناسی بر خلاف آنچه آقای طباطبایی می‌گویند هنر، مرحله‌ی اول انتقال روح نیست. مرحله‌ی اول، دین است در شکل طبیعی آن و باز ادیان اولیه در پدیدارشناسی برخلاف آنچه آقای طباطبایی‌ گفته‌اند، ادیان هنری نیستند بلکه دین هنری بعد از ادیان اولیه (ادیان طبیعی) است و نه عین آن‌ها. در پدیدارشناسی همچنین یکی از موارد اختلاف نظر سابق و لاحق هگل در فلسفه‌ی هنر این است که مجسمه‌سازی، به عنوان هنر در اولین مرحله و هنوز خام و نابسنده است اما در آثار متاخرتر هگل، اوج هنر انسانی، هنر کلاسیک است و اوج هنر کلاسیک مجسمه‌سازی است. البته آقای طباطبایی با این نکته‌ی اخیر مخالفتی نمی‌کند اما ما آن را برای نشان دادن فلسفه‌ی هنر سابق و لاحق هگل ذکر کردیم.

خلاصه آن‌که آقای طباطبایی‌ فلسفه هنر متاخر هگل را در تفسیر خود از پدیدار شناسی روح با فلسفه هنر متقدم او خلط کرده‌اند که از کسی در شان ایشان انتظار نمی‌رود. البته ایشان به این امر توجه دارند که آنجا که می‌گویند: «البته هگل همه‌ی مباحث را در پدیدارشناسی مطرح نمی‌کند بلکه منظومه‌ی فکری وی در کتاب‌های مختلف تکمیل گردیده است» ( ۲۹) این سخن آقای طباطبایی تفسیر بی‌ربط ایشان از فلسفه هنر هگل بر اساس کتاب پدیدارشناسی روح را توجیه نمی‌کند چه، ایشان در مقام تفسیر پدیدارشناسی روح هگل بویژه با توجه و رجوع به متن به بحث در فلسفه‌ی هنر هگل پرداخته‌اند و نه در مقام ارائه تفسیری از فلسفه هنر بعدی هگل، آن هم بدون رجوع به متن و صرفا با نظاره‌ای از بیرونِ کاخِ آثارِ هگل. دیگر این‌که، هگل فلسفه‌ی هنر خود را در آثار دیگرش صرفا تکمیل نکرده بلکه مهم‌تر از «تکمیل» به «تجدید» نظریه‌های خود دست زده است تجدید نظریه‌هایی که فوقاً به برخی از آنها اشاره کرده و در ضمن آن به برخی تفاوت‌های فلسفه‌ی هنر هگل بر اساس پدیدارشناسی روح و فلسفه‌ی هنرِ لاحقِ او اشاره کردیم.


@Soroush_Philosopher

BY عبدالکریم سروش و فلاسفه


Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5759

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Image: Telegram. 1What is Telegram Channels? As the broader market downturn continues, yelling online has become the crypto trader’s latest coping mechanism after the rise of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May and beginning of June, where holders made incoherent groaning sounds and role-played as urine-loving goblin creatures in late-night Twitter Spaces. Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group.
from us


Telegram عبدالکریم سروش و فلاسفه
FROM American