tgoop.com/Soroush_Philosopher/5667
Last Update:
🔴◾️ نقدی بر تفسیر #سیدجواد_طباطبایی از #پدیدارشناسی_روح_هگل [۱۱]
◾️ ذهن یا روح
یکی از حساسیتهایی که آقای طباطبایی از خود بروز میدهد مربوط به ترجمه لفظِ آلمانی Geist است که ایشان فراوان و به کرات اصرار دارند که باید این واژه را به روح ترجمه کرد و نه ذهن [صص ۳، ۹، ۱۳، ۲۰، ۲۷، ۴۲و ۱۱۲] و حتی کسانی چون رامین جهانبگلو که عنوان کتاب هگل را به «پدیدارشناسی ذهن» ترجمه کردهاند صرفاً به علت این ترجمه، به عنوان کسانی که اصلاً منظور هگل را از این کتاب نفهمیده اند توصیف شدهاند.
با این حال، آقای طباطبایی با اشاره به سرآغاز پیشگفتار هگل بر پدیدار شناسی روح، در آنجا که هگل اظهار میدارد که آنچه جوهر است سوژه هم هست، گذشته از یک تناقضگویی که در آن ایشان از سوئی در یک جا در باب ترجمه سوژه به ذهن میگوید: «عاقل در زبان های اروپایی را subject مینامیم که البته بر حسب معمول ذهن ترجمه میکنند ولی در این مورد به طور کلی درست نیست.» (ص۳۹) و از سوی دیگر ایشان در جایی دیگر سوژه را به ذهن ترجمه میکنند: «ذهن به معنای subject در فلسفههای جدید است.»(ص۱۲) اما گذشته از این تناقضگویی، ایشان در سرتاسر سخنرانیهای خود همواره جوهر را معادل عین و سوژه را معادل ذهن میآورند و دائماً تاکید میکنند که نزد هگل مطلق، عینی است که عین “ذهن” است و “ذهن”ی است که عین عین است (ص ۳۲ و ۳۳ و ۳۷ و ۳۸ و ۴۰ و ۴۲ و ۵۲-۵۱) حتی ایشان عنوان کتاب ارنست بلوخ [Subjekt –Objekt] در باب هگل را به ذهن- عین ترجمه میکنند. (ص ۸) و اینها همه مستلزم این است که Geist هگلی ذهن باشد، منتهی ذهنی که با عین هم یکی است و هم یکی نیست [وحدت در عین اختلاف] و چنین ذهنی اگرچه برای فلسفههای فاهمه، ذهنی عجیب و غریب است اما بالاخره “ذهن” است. من نمیدانم آقای طباطبایی با این همه تاکیدشان بر اینکه مطلقِ هگلی ذهنی است که عینِ عین است چه اصراری دارند که بگویند مطلق [گایست] اصلاً ذهن نیست؟! و بر این مبنا ادعا کنند که کسی که عنوان کتاب هگل را به «پدیدارشناسی ذهن» ترجمه میکند اصلاً هگل را نفهمیده است.
@Soroush_Philosopher
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه
Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5667