SOROUSH_PHILOSOPHER Telegram 5640
🔴▪️ #انتظارات_حوزه_از_دانشگاه
🔅#بخش_هشتم

⭕️یکی از آفات نهاد حوزه تقدس یافتن اموری است که شایستگی تقدس ندارند/ زیان های تقدس یافتن بی جهت امور/ کثیری از آراء کلامی رایج در حوزه های علمیه، آرایی تنقیح ناشده اند/یکی از مهمترین دلایل مقاومت در برابر نظریه قبض و بسط:این نظریه،قداست دینی را انکار می کند/ یکی از موانع وحدت حوزه و دانشگاه: مقدس و نقد ناپذیر دانستن معرفت دینی.

حال عطف عنان می‌کنیم به آفاتی که از این طرق متوجه نهاد تعلیمی حوزه می‌شود. آفت‌شناسی، امر مهمی است و حکیم آن است که آفت‌شناس باشد. اولین خصوصیت چنان است که اگر تحدید و مهار نشود، می‌تواند به غلط، به تمام علوم حوزوی وحتی به زبان عربی سرایت بکند. یعنی اگر قرآن مقدس و فوق چون‌وچراست،و اگر روایامقدسند، رفته‌رفته این تقدس سرازیر شود و به رآی این حکیم یا آن فقیه هم تعلق بگیرد و به این ترتیب، کثیری از امور که هیچ شایستگی تقدس ندارد، تقدس بالعرض و بالتبع پیدا بکنند، چنان‌که دیگر درباره‌ی ‌آن‌ها چون‌وچرایی نرود و کسی جرأت چون‌وچرا نکند. و این امری‌ست که ما گاهی در حوزه‌ها مشاهده می‌کنیم. درست است که گفته می‌شود که باب مناقشه و سؤال باز است،ولی در خیلی از موارد این باب عملاً بسته است. بیرونیان که هیچ، درونیان حوزه هم گاه جرأت نمی‌کنند در برابر فلان رأی حاکم و رایج سخن بگویند و یا از طلبه‌ای مسموع نیست که در آن زمینه‌ها اظهار نظری بکند. همه به یاد داریم که بر سر کتاب شهید جاوید چه غوغای بزرگ غیرعلمی به پا کردند و چگونه در برابر یک رأی رایج (که تقدس بی‌سبب یافته بود)، وقتی رأی دیگر ظاهر شد، کتاب و مؤلف کتاب را چنان فروکوفتند که عبرتی شد برای همه‌ی نوآورندگان بعدی و شکنندگان تقدس‌های بلاجهت.تقدس آرای مجلسی و منع علامه طباطبایی از حاشیه‌نویسی بر بحارالأنوار، نمونه‌ی دیگر بود.این تقدس یافتن‌های بی‌جهت، کم‌ترین زیانشان این است که آراء و مسائل علمی،مجمل وسربسته و نشکافته و تحلیل‌نشده باقی می‌مانند وکسی نشاط یا شجاعت دست زدن به ‌آن‌ها را پیدا نمی‌کند و آرای موروثی کهن،رفته‌رفته با قدمت بیش‌تر یافتن، تقدس بیش‌تر می‌یابند وعالمان هم کارشان پاسداری از ‌آن‌ها می‌شود و این عین انحطاط و خسارت یک نهاد علمی است و موجب موهون شدن آن است در چشم بیرونیان.بنده به جرأت می‌گویم که کثیری از آرای کلامی رایج در حوزه‌های علمیه،آرایی تنقیح‌ناشده و تلقی به قبول شده‌اند.و اگر حوزه روزی عزم خانه‌تکانی کند، خواهد دید که بسیاری از ‌آن‌ها قابل تجدید نظرند و این میسر نخواهد شد، مگر در فضایی باز و آزاد از قداست‌های بی‌ساس و بی‌سبب. تقدسی که حقش این است که در جای خاصی محصور و محدود بماند،وقتی از جای خود بیرون می‌آید و به یک دانش بشری تعلق می‌گیرد،راه رشد را می‌بندد و آن دانش بشری را پاک مسخ می‌کند؛ چنان‌که دیگر نه بشری است،نه الهی.
بنده این‌جا عرض می‌کنم که یکی از مهم‌ترین دلایل مقاومتی که در برابر نظریه‌ی قبض و بسط شد،این بود که آن نظریه مدعی بود که معرفت دینی، معرفتی بشری است و هیچ فرقی با معرفت‌های دیگر از این حیث ندارد. لازمه‌ی این سخن آن است که آن‌چه در حوزه‌های علمیه می‌رود،همان‌قدر قابل بررسی و نقد و مناقشه است(از ناحیه‌ی اهل نظر)، که بقیه‌ی علوم.و همان‌قدر علمی است که سایر علوم.این سخن، در عین این که مبانی محکمی دارد وبه گمان خود بنده حتی حاجت به استدلال ندارد، آن‌قدر موجب برآشفتگی شد(برآشفتگی بی‌تناسب با اصل سخن)که آدمی را به فکر فرو می‌برد که این‌همه آشفتگی،نباید منشأعلمی صرف داشته باشد.منشأ دیگری دارد و آن منشأدیگر،لاجرم همین بود که از پاره‌ای آراءکه به ناحق کسب قداست کرده بودند،سلب قداست می‌کرد و همه را در یک رتبه می‌نشاند.و من این‌جا عرض می‌کنم که اتحاد بین حوزه و دانشگاه عملی نخواهد شد،مگر این که معرفتی را که حوزه به شاگردانش می‌آموزد،معرفت بشری غیرمقدس بداند و با آرای بشری برخورد بشری کند و یک رأی بشری را فوق چون‌وچراـنظراً و عملاً ـ ننشاند. وقتی که شما میان دو نهاد علمی خواستار اتحاد باشید که علومشان را جوهراً و روحاً متفاوت بدانید، این اتحاد فقط در لفظ و صورت باقی خواهد ماند و پایی نخواهد گرفت.از مهم‌ترین شروط برای مقبولیت و تحقق‌پذیری این اتحاد، این است که این دو نهادف نهاد تعلیمی باشند و هر کدام به اندازه‌ی دیگری بشری و نقدپذیر.در حوزه‌ی علمیه، خدا و پیغمبر اکرم و ائمه‌ی اطهار نشسته‌اند، فقیهان و عالمان و متکلمان نشسته‌اند، که خود انسانند و خطاپذیر. و هر چه اینان تولید می‌کنند، معرفت غیرمقدس بشری است و آن قداستی که روایات و قرآن دارند، ذره‌ای به علوم و معارف اینان سرایت نمی‌کند که نمی‌کند.

ادامه دارد...



#ذکر_متن_با_منبع_بلامانع_است.
✍️ دکتر #عبدالکریم_سروش.
📚 #فربه_تر_از_ایدئولوژی

@Soroush_Philosopher
❇️ به ما بپیوندید💠
https://www.tgoop.com/joinchat-BlvU_j1iiYNbW8m-z3pS_A



tgoop.com/Soroush_Philosopher/5640
Create:
Last Update:

🔴▪️ #انتظارات_حوزه_از_دانشگاه
🔅#بخش_هشتم

⭕️یکی از آفات نهاد حوزه تقدس یافتن اموری است که شایستگی تقدس ندارند/ زیان های تقدس یافتن بی جهت امور/ کثیری از آراء کلامی رایج در حوزه های علمیه، آرایی تنقیح ناشده اند/یکی از مهمترین دلایل مقاومت در برابر نظریه قبض و بسط:این نظریه،قداست دینی را انکار می کند/ یکی از موانع وحدت حوزه و دانشگاه: مقدس و نقد ناپذیر دانستن معرفت دینی.

حال عطف عنان می‌کنیم به آفاتی که از این طرق متوجه نهاد تعلیمی حوزه می‌شود. آفت‌شناسی، امر مهمی است و حکیم آن است که آفت‌شناس باشد. اولین خصوصیت چنان است که اگر تحدید و مهار نشود، می‌تواند به غلط، به تمام علوم حوزوی وحتی به زبان عربی سرایت بکند. یعنی اگر قرآن مقدس و فوق چون‌وچراست،و اگر روایامقدسند، رفته‌رفته این تقدس سرازیر شود و به رآی این حکیم یا آن فقیه هم تعلق بگیرد و به این ترتیب، کثیری از امور که هیچ شایستگی تقدس ندارد، تقدس بالعرض و بالتبع پیدا بکنند، چنان‌که دیگر درباره‌ی ‌آن‌ها چون‌وچرایی نرود و کسی جرأت چون‌وچرا نکند. و این امری‌ست که ما گاهی در حوزه‌ها مشاهده می‌کنیم. درست است که گفته می‌شود که باب مناقشه و سؤال باز است،ولی در خیلی از موارد این باب عملاً بسته است. بیرونیان که هیچ، درونیان حوزه هم گاه جرأت نمی‌کنند در برابر فلان رأی حاکم و رایج سخن بگویند و یا از طلبه‌ای مسموع نیست که در آن زمینه‌ها اظهار نظری بکند. همه به یاد داریم که بر سر کتاب شهید جاوید چه غوغای بزرگ غیرعلمی به پا کردند و چگونه در برابر یک رأی رایج (که تقدس بی‌سبب یافته بود)، وقتی رأی دیگر ظاهر شد، کتاب و مؤلف کتاب را چنان فروکوفتند که عبرتی شد برای همه‌ی نوآورندگان بعدی و شکنندگان تقدس‌های بلاجهت.تقدس آرای مجلسی و منع علامه طباطبایی از حاشیه‌نویسی بر بحارالأنوار، نمونه‌ی دیگر بود.این تقدس یافتن‌های بی‌جهت، کم‌ترین زیانشان این است که آراء و مسائل علمی،مجمل وسربسته و نشکافته و تحلیل‌نشده باقی می‌مانند وکسی نشاط یا شجاعت دست زدن به ‌آن‌ها را پیدا نمی‌کند و آرای موروثی کهن،رفته‌رفته با قدمت بیش‌تر یافتن، تقدس بیش‌تر می‌یابند وعالمان هم کارشان پاسداری از ‌آن‌ها می‌شود و این عین انحطاط و خسارت یک نهاد علمی است و موجب موهون شدن آن است در چشم بیرونیان.بنده به جرأت می‌گویم که کثیری از آرای کلامی رایج در حوزه‌های علمیه،آرایی تنقیح‌ناشده و تلقی به قبول شده‌اند.و اگر حوزه روزی عزم خانه‌تکانی کند، خواهد دید که بسیاری از ‌آن‌ها قابل تجدید نظرند و این میسر نخواهد شد، مگر در فضایی باز و آزاد از قداست‌های بی‌ساس و بی‌سبب. تقدسی که حقش این است که در جای خاصی محصور و محدود بماند،وقتی از جای خود بیرون می‌آید و به یک دانش بشری تعلق می‌گیرد،راه رشد را می‌بندد و آن دانش بشری را پاک مسخ می‌کند؛ چنان‌که دیگر نه بشری است،نه الهی.
بنده این‌جا عرض می‌کنم که یکی از مهم‌ترین دلایل مقاومتی که در برابر نظریه‌ی قبض و بسط شد،این بود که آن نظریه مدعی بود که معرفت دینی، معرفتی بشری است و هیچ فرقی با معرفت‌های دیگر از این حیث ندارد. لازمه‌ی این سخن آن است که آن‌چه در حوزه‌های علمیه می‌رود،همان‌قدر قابل بررسی و نقد و مناقشه است(از ناحیه‌ی اهل نظر)، که بقیه‌ی علوم.و همان‌قدر علمی است که سایر علوم.این سخن، در عین این که مبانی محکمی دارد وبه گمان خود بنده حتی حاجت به استدلال ندارد، آن‌قدر موجب برآشفتگی شد(برآشفتگی بی‌تناسب با اصل سخن)که آدمی را به فکر فرو می‌برد که این‌همه آشفتگی،نباید منشأعلمی صرف داشته باشد.منشأ دیگری دارد و آن منشأدیگر،لاجرم همین بود که از پاره‌ای آراءکه به ناحق کسب قداست کرده بودند،سلب قداست می‌کرد و همه را در یک رتبه می‌نشاند.و من این‌جا عرض می‌کنم که اتحاد بین حوزه و دانشگاه عملی نخواهد شد،مگر این که معرفتی را که حوزه به شاگردانش می‌آموزد،معرفت بشری غیرمقدس بداند و با آرای بشری برخورد بشری کند و یک رأی بشری را فوق چون‌وچراـنظراً و عملاً ـ ننشاند. وقتی که شما میان دو نهاد علمی خواستار اتحاد باشید که علومشان را جوهراً و روحاً متفاوت بدانید، این اتحاد فقط در لفظ و صورت باقی خواهد ماند و پایی نخواهد گرفت.از مهم‌ترین شروط برای مقبولیت و تحقق‌پذیری این اتحاد، این است که این دو نهادف نهاد تعلیمی باشند و هر کدام به اندازه‌ی دیگری بشری و نقدپذیر.در حوزه‌ی علمیه، خدا و پیغمبر اکرم و ائمه‌ی اطهار نشسته‌اند، فقیهان و عالمان و متکلمان نشسته‌اند، که خود انسانند و خطاپذیر. و هر چه اینان تولید می‌کنند، معرفت غیرمقدس بشری است و آن قداستی که روایات و قرآن دارند، ذره‌ای به علوم و معارف اینان سرایت نمی‌کند که نمی‌کند.

ادامه دارد...



#ذکر_متن_با_منبع_بلامانع_است.
✍️ دکتر #عبدالکریم_سروش.
📚 #فربه_تر_از_ایدئولوژی

@Soroush_Philosopher
❇️ به ما بپیوندید💠
https://www.tgoop.com/joinchat-BlvU_j1iiYNbW8m-z3pS_A

BY عبدالکریم سروش و فلاسفه


Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5640

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A Telegram channel is used for various purposes, from sharing helpful content to implementing a business strategy. In addition, you can use your channel to build and improve your company image, boost your sales, make profits, enhance customer loyalty, and more. Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. It’s easy to create a Telegram channel via desktop app or mobile app (for Android and iOS): Select “New Channel” Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week.
from us


Telegram عبدالکریم سروش و فلاسفه
FROM American