tgoop.com/Soroush_Philosopher/5546
Last Update:
•| بنظرم فراز بسیار مهمی در زیست جهان یک انسان این است که علم و اخلاق را توامان داشته باشد. برای تببین بیشتر مرادم، مایلم پلانی از یک اتفاق و رویکرد بوقوع پیوسته را روایت کنم:
لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی دوران ساز فلسفه تحلیلی ، نامه بسیار مهمی دارد بر دوستش نورمن مَلکوم که خود یک فیلسوف آمریکایی است. گویا دلیل نگارش این نامه این بوده است که ملکوم در مباحثه ای، اخلاق را پاس نمیدارد و به تعبیر ِ ویتگنشتاین، بدویت رفتارش ویتگنشتاین را شوکه میکند!
ویتگنشتاین برای او نامه ای کوتاه با این مضمون مینویسد: " چه ثمر از مطالعه فلسفه؟! اگر تمام کاربردش برای تو این باشد که تو را قادر سازد به گونه ای موجه در مورد مسائل پیچیده منطق و غیره صحبت کنی اما در طرز فکرت نسبت به مسائل مهم زندگی روزمره بهبودی حاصل نیاورد و در تو نسبت و در قیاس با دیگران، در مسائل اخلاقی، هیچ وجدان ِ بیدارتری به وجود نیاورد!" در نگاه ِ من، به واقع این سخن و موضع ویتگنشتاین تابناک است! به زعم من او میخواهد بگوید که علم بی اخلاق و منهای مدنیت ، فاقد ِ عنصر ِ "ارزش" است. به دیگر سخن او گویی روایتگر فرا بودن اخلاق، نسبت به دانش و تخصص است و تخصص و دانش را، آن هنگام که توامان با اخلاق است، ارزشمند و فضیلت میشمارد. میتوان چنین فهمید که حتی نهایتا، در روایت او، خلاء دانش را اخلاق میتواند پُر کند اما خلاء اخلاق را دانش و تخصص نتواند که پُر نماید!
این دیدگاهی است که در سنت ِ ادبی و عرفانی ما نیز، رگه های ِ جدی دارد؛ در سخنانی که از اشتهار برخوردارند همچون "ادب مرد به ز دولت اوست" تا توصیههای گوناگون که دراین نهج اند. حال باید دریافت که ادمی هرچقدر در راه دانش پیش رود، بایسته است به همان اندازه و حتی بیش از آن، بکوشد که آن "گوهر نادر" را که اخلاقی بودن در کردار و رفتار و گفتار است را نیز، فراچنگ آورد که گر آن ندارد گویا هیچ ندارد و گر آن دارد، بسان آن است که هرآنچه باید و شاید، داراست.
✍ #امین_جباری |•
🌾 کانال جرعه از چاهی
🦋 @jabbariamin
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه

Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5546