tgoop.com/Soroush_Philosopher/5537
Last Update:
🔴▪️ #انتظارات_حوزه_از_دانشگاه
🔅#بخش_چهارم
⭕️در علوم دانشگاهی ، علی الاصول هیچ مرزی برای نقد وجود ندارد./ محیط دانشگاهی آرمانی ، بر خلاف محیط حوزوی، محیط عدم تسلیم به مبادی اولیه است.
حال بیایید سراغ علوم دانشگاهی. درست است که دانشجو وقتی که درس میخواند و یک تئوری فیزیکی یا یک نظریهی اقتصادی یا فلسفی میآموزد، در آن مقام نیست یا به آن درجهی علمی نرسیده است که اصول و مبانی آن تئوریها را مورد سؤال قرار بدهد و مثل صاحبنظران بزرگ، بتواند رأی دقیق و محکمی ابداع کند و به جای یک تئوری، تئوری دیگری بگذارد (این کمتر اتفاق میافتد، گرچه عقلاً محال نیست که طفل یک شبهای ره صد ساله برود و کاری را بکند که بزرگان فن میکنند). لکن این باب علیالاصول باز است و ما در علوم تجربی، هیچ خط قرمزی نداریم و از طرفین، یعنی استاد و شاگرد، هیچگاه چنین ایمان و التزامی نرفته است که بعضی از تئوریها مقدس و فوق چونوچرا هستند و از ناحیهی کسانی صادر شدهاند که انگشت اعتراض بر سخنشان نمیتوان نهاد. فضای یک دانشگاه آرمانی، به استاد و دانشجو چنین القا و تلقین میکند که به شرط این که واجد شرایط باشی تا هر جا را که بتوانی و برسی حق داری که تیشه بزنی و سوراخ کنی و پیشتر بروی و با حفاریهای تازهی خود به نتایج تازهتری دست پیدا کنی و هیچ مقامی در علم وجود ندارد که این حق را بتواند از تو سلب کند و حرکتت را متوقف سازد. شما که در دانشگاه تحصیل میکنید، در چنین فضایی غوطهورید؛ خواه بدان آگاه باشید خواه نه. پس من اگر در اینجا بگویم که محیط دانشگاهی، محیط عدم تسلیم است که علیالاصول هیچ مرزی برای انتقاد و چونوچرا نمیشناسد و محیط حوزوی محیطی است که چنین مرزی را میشناسد و در عمل هم تعیین و تحدید میکند، ادعای گزافی نخواهد بود. ولی این تسلیم و عدم تسلیم نسبت به مبادی اولیه است، نه نسبت به هر چیزی که گفته میشود و هر رای و نظریهای که ابراز میشود.
—------------------------------------------------
این دو نگرش متفاوت دانشگاهی و حوزوی، که فوقالعاده مهم هستند، اگر بهخوبی دارک و تحلیل نشوند و اگر بهدرستی در جای خود ننشینند، میتوانند به راحتی افتراقی را پدید بیاورند که هیچگاه پرشدنی و درمانشدنی نباشد. یعنی همیشه طرفین میتوانند یکدیگر را متهم کنند. این، آن را به جمود و رکود و ارتجاع و عدم پیشرفت، و آن این را به نسبیتگرایی و غربزدگی و بیایمانی و امثال اینها؛ اتهاماتی که در بدو انقلاب و قبل از انقلاب رایج بود و شنیده بودیم. دانشگاهیان، نوعاً نظر خوشی به حوزه یا شناخت درستی از آن نداشتند و حوزویان نیز نسبت به دانشگاهیان. پارهای از این گمانها البته حق بود و پارهای هم معلول عدم شناخت. و ریشه هم به گمان بنده در همین جا بود که عرض کردم. نگرش دانشگاهی را حوزوی برنمیتابد و نگرش حوزوی را دانشگاهی. و این برنتابیدن هم بهحق است. یعنی چنین نیست که از خصومت یا از سر جهالت باشد. یک نگرش متناسب با یک رشته از علوم تعلیمات است، و نگرش دیگر هم متناسب با یک رشتهی دیگر از دانشها و تعلیمات. و هر کدام هم البته در جای خود حقند. اما اگر بخواهند جانشین یکدیگر بشوند یا بیقاعده و بدون تمهید کافی به یکدیگر بپیوندند و یکی بشوند، البته نشدنی است. نگویید هر دو طایفه درس میخوانند و بحث و تحقیق میکنند. روح این درس خواندنها با هم متفاوت است. یکی مسبوق به ایمان و ملتزم به فهم است و دیگر غیرمسبوق به ایمان و ملتزم به نقد. اگر این اصل را ما قبول کنیم، آنگاه به توابع و فروعی میرسیم که با ذکر آن فروع، انتظارات دانشگاهیان را از حوزویان به دست میآوریم. اما قبل از آن، باید مشخصات دیگر نهاد تعلیمی حوزه را بیان کنم.
ادامه دارد...
برچسب: #عبدالکریم_سروش؛#فربه_تر_از_ایدئولوژی؛ #حوزه؛ #داشنگاه؛ #قدرت؛ #وحدت؛ #اخلاق؛ #عقل ؛ #نقد؛ #علوم_حوزوی؛#انتقاد؛#ایمان
❌ #ذکر_متن_با_منبع_بلامانع_است.
✍️ دکتر #عبدالکریم_سروش.
📚 #فربه_تر_از_ایدئولوژی
@Soroush_Philosopher
❇️برای آشنایی بیشتر به ما بپیوندید💠
https://www.tgoop.com/joinchat-BlvU_j1iiYNbW8m-z3pS_A
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه
Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5537