tgoop.com/Soroush_Philosopher/5532
Last Update:
🔴◾️ نقدی بر تفسیر #سیدجواد_طباطبایی از #پدیدارشناسی_روح_هگل [۶]
✍ #علی_اصغر_مروت
◾️صورتهایِ ناتمام و نامرتبِ روح
آقای طباطبایی صورتهایی را که روح در آنها پدیدار میشود و در کتاب پدیدارشناسی روحِ هگل از آنها بحث شده است، شامل برخی و نه همه صورتهای روح از نظر هگل میداند: «روح در صورتهای مختلف پدیدار میشود که پدیدار شناسی روح هگل توضیح و شرح و تفسیر برخی از این صورتهاست.» ایشان همچنین علاوه بر اینکه به تمامیت صورتهای روح در پدیدار شناسی هگل قائل نیست، ترتیب این صورتها را هم بهم میزند و در طرح این صورتها بر اساس نظم و ترتیب پدر لبریه پیش میرود. (ص ۴۹)*
غرض طباطبایی از محدود کردن صورتهای آگاهی به برخی از صورتهای ممکن آن، اینست که با جا بازکردن برای صورتهای دیگری که هگل متعرض آنها نشده است جایی برای پدیدارشناسی وجدان نگونبخت ایرانی باز کند (ص ۱۲۰)
هگل در اطلاعیهای که برای کتاب پدیدار شناسی روح مینویسد اظهار میدارد که «در این پدیدارشناسی غنای پدیدارهای این روح که در نخستین نگاه بینظم و آشفته به نظر میرسد، به مرتبه نظم علمی آورده میشود که آن پدیدارها را در ضرورت آنها باز نماید.» آقای طباطبایی این جمله را از هگل نقل میکند (ص ۳۰) گویا آقای طباطبایی به معنای این جمله بدرستی توجه نکردهاند. چه، هر مرحله از دل مرحله قبلی استنتاج میشود و خود مقدمه استنتاج دیالکتیکی مرحله بعدی میشود. به گونهای که نسبت هر مرحله با مرحله قبل و بعد از آن، نسبت ضرورت است. تا صورت اول که سادهترین صورت آگاهی است [یقین حسی] نباشد نوبت به صورت دوم [ادراک] نمیرسد و تا مرحله ادراک پشت سر گذاشته نشده باشد، نوبت مرحلهی فهم نمیرسد. از اینجا میتوان دریافت که از نظر هگل نه این مراحل ناقصاند [به این معنی که از سادهترین صورت آگاهی تا کاملترین صورت آن یعنی از یقین حسی تا شناخت مطلق، مرحلهای از قلم افتاده است] و نه نامرتب [به این معنی که بتوان ترتیب و تقدم و تاخر مراحل و صورتهای روح را عوض کرد و بجای اینکه به استنتاج مرحلهای از مرحلهای قبل از آن پرداخت همان مرحله استنتاج شده را از مرحلهی بعد از آن استنتاج کرد.] اگر هگل بعضی صورتهای روح را در کتاب خود ذکر نکرده بود چطور میتوانست از صورتی از آگاهی به صورتی دیگر گذر کند؟ گذر از مرحلهی اول [یقین حسی] به مرحله پایانی [شناخت مطلق] بدون گذار از حداقل برخی مراحل میانین مستلزم طفره است و از نظر هگل مردود است چه، در این صورت مجوزی برای عبور از یک مرحله به مرحلهی دیگر نخواهیم داشت. همین طور، به هم زدن ترتیب این صورتها و تقدیم و تاخیر آنها، کار استنتاج دیالکتیکی را از نظر هگل با مانعی جدی رو به رو خواهد ساخت.
#هگل
#فلسفه_تاریخ
#فلسفه_سیاسی
#سیدجواد_طباطبایی
@Soroush_Philosopher
BY عبدالکریم سروش و فلاسفه
Share with your friend now:
tgoop.com/Soroush_Philosopher/5532