tgoop.com/SimpleGrammar/7692
Create:
Last Update:
Last Update:
صفت
wise
/wɑɪz/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: wiser] [حالت عالی: wisest]
1 عاقل عاقلانه
معادل ها در دیکشنری فارسی: بخرد حکیمانه خردمند خردمندانه دانا دانشمند عاقل عاقلانه فرزانه
مترادف و متضاد
clever prudent
to be wise to do something
انجام کاری عاقلانه بودن
It’s wise to check whether the flight times have changed before you leave for the airport.
عاقلانه است که قبل از رفتن به فرودگاه چک کنید آیا ساعت پروازها تغییر کردهاند یا نه.
a wise man/decision/choice ...
یک مرد [عاقل]/تصمیم/انتخاب عاقلانه
1. A wise man acts reasonably.
1. مردی عاقل، منطقی عمل میکند.
2. I think you made a wise choice.
2. فکر میکنم که شما انتخاب عاقلانهای کردید.
BY گرامر را آسان یاد بگیرید
Share with your friend now:
tgoop.com/SimpleGrammar/7692