از واقعی ترین شورها،رابطه ی میان دو رهگذر صمیمی اما مطلقا ناشناس و در لحظه ی برخورد جهانکور است: «زیباترینها هم آهنگ ترینهای با نَفسِ متزلزلِ شدنند»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح عکس:
برشی از گوست داگ
ساخته ی جیم جارموش
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح عکس:
برشی از گوست داگ
ساخته ی جیم جارموش
ما در بسیاری از موارد و بطرزی تکرارگیرنده چهره ی نیکان را رخساره ی خوبی ها در نظر می گیریم و همین خطادوستمان می کند،این در حالیست که کیفیت نه امری صوری که حالتی سوری ست: «هیچ چهارشنبه ای آتش یا خاکستر را پدید نمی آورد،این آتشست که همه چیز از جمله چهارشنبه ها را به زیور طبع خویش مزین می نماید»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
خُل و چِل ها را که بچلانید،عاقلان سبز می شوند: «شیره ورز،جادوگر بی سِحرست»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Francisco Goya
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Francisco Goya
جهان بشری نه هزارتویی غامض که هزاربیرونی نافذست،سعی نکنید داخل شوید سعی کنید همان خارجی که هستید را به درستی بمانید و به کشتی ترین حالت ممکن برانید: «پوسته،مغز است»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح عکس:
اثری از بهمن محصص
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح عکس:
اثری از بهمن محصص
ماهرانه [Geschicklich] را تصنیفی دل گشا بودن نه نتیجه ی مهارت یابی های بسیار که میوه ی آبدار بسیارورزی مهارتی خُرد ست: «هزار نوشیدنی هزار طعم جای یک جرعه از آب گوارای چشمه های سخت یاب را نخواهند گرفت»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Aleijadinho
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Aleijadinho
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصمیم کلی در باب هر پیوستگی در همان نخستین دیدار گرفته می شود و باقی زیارتها اهتماماتی برای حاشا کردن همان برآن شدن اولیه ست: «ما همه چیز را به روشنی می دانیم و دقیقا همین را هم نمی خواهیم که بدانیم،تمامی دریاها را گل آلود می کنیم تا ماهیها با خیالاتی خوش بمیرند،اما وال ها را والایی،زخمیدن در شکافهای داناییست»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
بازخوانی یک چیز کهنه سهل تر از نو نویسی چیزی نامشخص ست: «جهان از کاکل سختگیران منعطفست که طلوع و بر نشیمن زار سهل گیران منجمدست که غروب می کند!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Unknown
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Unknown
«هستی» نا-من مرا به پیش می برد،به نیش می کشد و به خویش،سپس در گاهچه ای می فشرد با رنگچه ای ادغام و در جنگچه ای! سپس من به تن می آیم و بر مدار نیستی ام تا با قرار کیستی ام دوستی کنم: «هستار مولکولی»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Peter Paul Rubens
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Peter Paul Rubens
Forwarded from چیزنوشته ها
Philosophize.pdf
40.9 KB
[دقیقا و عمیقا] نگران چه چیز در دیگری ها هستید؟! آن چشم اسپندیارانه ی پَراکَنِشتان ست،کورش کنید تا خرسندانه پیوندی را نطفه و تخمک تکوین شوید...
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح تصویر:
نبرد رستم و اسفندیار
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح تصویر:
نبرد رستم و اسفندیار
چشمی تیزست که بگسلاند،پشت پلکهای کنجکاو نه هلهله که زلزله ست: «خود را به کوری زدگان طرفداران بسیار دارند چرا که قرار نیست به نگاهی،تن مرده ی پگاهی را به لرزه افکنند،جویندگی نه هوادار که {هم هوا} و {هم دار} دارد»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح عکس:
بریده ای از سگ آندلسی
اثر لوییس بونوئل و سالوادور دالی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح عکس:
بریده ای از سگ آندلسی
اثر لوییس بونوئل و سالوادور دالی
اگر از خواندن جنونهای نوشتاریم چیزی عایدتان می شود
می توانید به استکانی چای [یا هر چه خود خواهید] مهمانم کنید
شماره ی کارت برای Donate [هدیه]
6037 9981 7641 8746
بانک ملی ایران
به نام زینب صفری دریاسری
نوشتن یگانه کار و تنها منبع درآمد منست
از این رو نه عدد حمایت که جاری شدنشست که مهمست
لینک اولین مطلب کانال برای تازه واردشدگان:
https://www.tgoop.com/SHimimL/26
لینک اولین تجربه ی ناشیانه ی فارسینوشت از دگرزبان:
https://www.tgoop.com/Targomanha/6
لینک اولین صدای رادیویی:
https://www.tgoop.com/ZohmRadio/6
لینک اولین مطلب رپنوشت:
https://www.tgoop.com/RapNeveshtt/3
می توانید به استکانی چای [یا هر چه خود خواهید] مهمانم کنید
شماره ی کارت برای Donate [هدیه]
6037 9981 7641 8746
بانک ملی ایران
به نام زینب صفری دریاسری
نوشتن یگانه کار و تنها منبع درآمد منست
از این رو نه عدد حمایت که جاری شدنشست که مهمست
لینک اولین مطلب کانال برای تازه واردشدگان:
https://www.tgoop.com/SHimimL/26
لینک اولین تجربه ی ناشیانه ی فارسینوشت از دگرزبان:
https://www.tgoop.com/Targomanha/6
لینک اولین صدای رادیویی:
https://www.tgoop.com/ZohmRadio/6
لینک اولین مطلب رپنوشت:
https://www.tgoop.com/RapNeveshtt/3
پذیرش پاسخگویی [از الزامات آزادی] به طور همزمان به معنای امکان قانع ناکنندگی نیز هست،چرا که هر جواب انسانی در سراشیبی سوالات نو و بی پایانی ست: «انسانها حاضرند یکدیگر را بدرند اما به گفتگوی برابرانه دست نزنند،چرا که هر چیز تهدیدمانند از برای ویرانی سوژگیشان را اقدامی برای نابودی وجودیتشان می پندارند،گپ های منصفانه اما نتیجه ی بسختی به سخن آمدن همنوعانی عمیقا دیگرزیست در بستر ابهام انگیز کلام ست! [جویدن خوردنیهایی سفت با دندانهای شیری]»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Vladimir Kolosov
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art By Vladimir Kolosov
حتی برای چاق و دچار اضافه وزن ماندن نیز باید که به میل کردن انواع خوراکی ها ادامه داد: [هیچکسی نمی تواند بدون بلعیدن چیزهای تازه و تازه تر فربه و پرحجم باقی بماند] «استمرار،تنها فرم بر جای و بی جای ماندنست!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
نیروی به ارضا رسیده هماره انتقامش را با به ارضا رساندن آنچه که تحریکش نموده می گیرد: «مرا به خوشی رساندی؟! خوشیت را در می آورم» [عقیمها اما تنها با مسدود سازی انرژیهای شورانگیزانه به ارگاسمی مریض نائل می آیند: چرخه ی بقای اختگی!] {آنجایی که ذوقی نظم یافته شوق هایی بزرگ و دندان دار را از دل گندابها بیرون می کشاند،انواع انقلابها بچه مند میشوند}
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
عکس از
امیر رضا بابائی پور چافی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
عکس از
امیر رضا بابائی پور چافی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
او که شاشبند شده در مجللترین دستشویی ها نیز قوت ادراریدنی بی تنش را ندارد: «در آزادسازی یکباره امکان فروپاشی امر رهش یافته بسیارست،پرش های کوتاه را باید اول آموخت و بعد تا پای بال بال زدنهای مذبوحانه سوخت تا درِ قفسی ارزش باز شدنش را بسازد،در هر رخداد بی هوا همواره احتمال یک خفگی رقت انگیز مستتر است،اتفاق نابْ خسته کننده و دیریاب!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
هر اجتماع به محض بوجود آمدن وظایف اجتماعی به تل فروپاشیده ای منظم نما بازتنظیم می گردد،وحدت نیازمند خودیابی متصلانه ی کثرت هاست: «یک شمشیر برای بلند شدن البته که نیازمند هزاردست نیست اما محتاج همجوشی هزار بست است [هزاردستان بن مایه ی هزار داستانند]»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
عکس از پوریا ضیایی سیکارودی
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
عکس از پوریا ضیایی سیکارودی
«باید گه خاصی خورد»
گه [یعنی همون چیزی که بعد خوردن می رینیم] رو که نمی خورن چون اصن واسه دور ریختنه [زباله س یه جورایی] و برا همینم وقتی یکی یه چرتی می گه می گن گه [اضافی] نخور اما اگه اونچیزی که گهه یا گه مال شده یا داره شبوروز جای گه تو پاچت می ره همون اصل ماجرا باشه اونوخت نه تنها باید از توی سوراخ و فاضلاب بیرونش کشید و آورد سر سفره که باید دولپی و با ولع خوردش،یعنی اینجوریا از ریدمان رسید به گفتمان! سر و ته کرد قصه ی خورد و خوراکو! بعدش چی میشه مثلن؟! اون عنی که عن نبود و ریختی تو معده ت و بالا میاری،هی تگری می زنی و لا و لوی همین شکوفه زدنات یعنی دقیقن وسط همون کثافتا یه چیزای واقعا خوردنی ای پیدا میشه که البته هسته ن و باید بکاریش تو زمین! نه هر زمینی! زمین بازی! از شکوفه به شکوفه! می گیری چی می گم؟!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#محاورات_اخروی
تصویر:
Andres Serrano,Piss Christ
گه [یعنی همون چیزی که بعد خوردن می رینیم] رو که نمی خورن چون اصن واسه دور ریختنه [زباله س یه جورایی] و برا همینم وقتی یکی یه چرتی می گه می گن گه [اضافی] نخور اما اگه اونچیزی که گهه یا گه مال شده یا داره شبوروز جای گه تو پاچت می ره همون اصل ماجرا باشه اونوخت نه تنها باید از توی سوراخ و فاضلاب بیرونش کشید و آورد سر سفره که باید دولپی و با ولع خوردش،یعنی اینجوریا از ریدمان رسید به گفتمان! سر و ته کرد قصه ی خورد و خوراکو! بعدش چی میشه مثلن؟! اون عنی که عن نبود و ریختی تو معده ت و بالا میاری،هی تگری می زنی و لا و لوی همین شکوفه زدنات یعنی دقیقن وسط همون کثافتا یه چیزای واقعا خوردنی ای پیدا میشه که البته هسته ن و باید بکاریش تو زمین! نه هر زمینی! زمین بازی! از شکوفه به شکوفه! می گیری چی می گم؟!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#محاورات_اخروی
تصویر:
Andres Serrano,Piss Christ
«شرتتو پرچم کن»
ما نه تنها تموم لباسایی که می پوشیم [حالا هر یونیفرمی،برند و غیر برند] کلا زیادیه و اصن نباید باشه [مگه واسه محافظت برابر چیزی که اونم میشه موقتی نه کل روز و همه جا] که نود درصد فکرامونم چادر سرشونه و چپیدن یه گوشه ی مغزمون زرزرای بیخودیو روضه می کنن،این چرت و پرتا که فکر می کنیم فکرن،توهمایی ان که عبا تنشونه و رفتن بالا منبر و باید کشید پایین و لختشون کرد [آره ما طبیعتا و از روی طبیعت مون می خوایم لخت شیم،اصن باید لخت شیم فرت و فرت] باید برهنه و برهنه تر حرف زد بی عصا،باید برهنه و برهنه تر عمل کرد بی امید،باید برهنه و برهنه تر منفعل شد بی ادا،باید برهنگی همه طرفه رو همه جا پرچم کرد،می گیری چی می گم؟
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#محاورات_اخروی
تصویر:
Flag of Japan
ما نه تنها تموم لباسایی که می پوشیم [حالا هر یونیفرمی،برند و غیر برند] کلا زیادیه و اصن نباید باشه [مگه واسه محافظت برابر چیزی که اونم میشه موقتی نه کل روز و همه جا] که نود درصد فکرامونم چادر سرشونه و چپیدن یه گوشه ی مغزمون زرزرای بیخودیو روضه می کنن،این چرت و پرتا که فکر می کنیم فکرن،توهمایی ان که عبا تنشونه و رفتن بالا منبر و باید کشید پایین و لختشون کرد [آره ما طبیعتا و از روی طبیعت مون می خوایم لخت شیم،اصن باید لخت شیم فرت و فرت] باید برهنه و برهنه تر حرف زد بی عصا،باید برهنه و برهنه تر عمل کرد بی امید،باید برهنه و برهنه تر منفعل شد بی ادا،باید برهنگی همه طرفه رو همه جا پرچم کرد،می گیری چی می گم؟
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#محاورات_اخروی
تصویر:
Flag of Japan
«در ستایش گوز عجیب و غریبی نبودن»
با یه نیم نگاهی به جمله ی یه فیلسوف شیطون بلا که ادا زاهدارو در میاورد میشه گفت،وقتی همه خیال می کنن گوز خاصین یعنی هیشکی هیچ گوزی م نیس! همه ی ما تو این جهان گنده بک که غباریمو عیبی ام نداره و خیلی هم عالی! ولی اگه سعی کنی چیزی بار این خاشاک کنی تهش معتاد خودت میشی و باطل! اگه قرار باشه واقعا چیزی باشی باید همونی باشی که هستی خب! اینطوری شاید یه نمور بیشترم بشی تهش [چون باقی خودشونم نیستن] می گیری چی می گم؟!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#محاورات_اخروی
با یه نیم نگاهی به جمله ی یه فیلسوف شیطون بلا که ادا زاهدارو در میاورد میشه گفت،وقتی همه خیال می کنن گوز خاصین یعنی هیشکی هیچ گوزی م نیس! همه ی ما تو این جهان گنده بک که غباریمو عیبی ام نداره و خیلی هم عالی! ولی اگه سعی کنی چیزی بار این خاشاک کنی تهش معتاد خودت میشی و باطل! اگه قرار باشه واقعا چیزی باشی باید همونی باشی که هستی خب! اینطوری شاید یه نمور بیشترم بشی تهش [چون باقی خودشونم نیستن] می گیری چی می گم؟!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
#محاورات_اخروی