tgoop.com/Jedal_pub/67
Last Update:
کارهای سخت و آسان
نکتههایی برای نو دانشجویان علوم سیاسی بر اساس تجربیات شخصی
✅ سید نوید کلهرودی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران
هر دانشجویی در آغاز ورودش به دانشگاه آن هم در مقطع لیسانس با تصوری از دانشگاه و احتمالا هدفی به دانشگاه قدم میگذارد. دانشجویان در دو دهۀ اخیر معمولا به چند گروه تقسیم میشوند. دستۀ اوّل کسانی هستند که صرفاً به دانشگاه آمدهاند که آمده باشند. زمانی را بگذرانند و بروند. این رشته نشد، رشتهای دیگر، این دانشگاه نشد، دانشگاهی دیگر! تمام چهار سال دانشجوییشان نیز به رفت و آمدی میان کلاس، سلف و خوابگاه میگذرد. این دسته کوچکترین دغدغه، فکر، مسأله یا سوالی در ذهن ندارد، هیچ وقت کتاب و جزوه و حتی یک خودکار همراهش نیست و مهمترین چیزی که همراه داشتنش را هیچ وقت فراموش نمیکند، شارژر تلفن همراهش است و البته قرار تفریحی که با اکیپ دوستانشان دارند!
دستۀ دوّم دانشجویان کسانی هستند که به هر دلیلی نمیخواستند علوم سیاسی بخوانند، بلکه به دلیل نیاوردن رتبه مورد نیاز (مثلاً برای حقوق یا روانشناسی) به سراغ این رشته آمدهاند. در میان این دانشجویان، معدود افرادی پیدا میشوند که به این رشته علاقهمند شده و تحصیل در آن را به شکل جدّی ادامه میدهند و معمولاً باقی این افراد سرنوشتی شبیه دستۀ اوٌل دارند و اگر نه؛ معمولاً انصراف میدهند یا تغییر رشته داده و خلاصه علاقهای به تحصیل در رشته علوم سیاسی ندارند.
گروه آخر را معدود افرادی تشکیل میدهند که با علاقه و انتخابی مشخص به سراغ این رشته آمدهاند. معمولاً تصوری اوّلیه یا مجموعه مطالعاتی عمومی و پراکنده در مورد مسائل تاریخی و سیاسی ایران دارند و خلاصه ذهنشان درگیر سؤالات مشخصی بوده که با توجه به آن قصد تحصیل کردهاند. این دسته سوم ممکن است دو رفتار را در پیش بگیرد و متعاقب آن آینده را برای خودش رقم بزند. من اسم رفتار اوّل را گذاشتهام رفتاری شامل کارهای آسان و رفتار دوّم را رفتاری همراه با انجام کارهای سخت.
دستۀ اوّل پر از شور و انرژی و دغدغهاند. آنها مسئولیتپذیر، شجاع و بی باکاند و رویکردی مدنی به مسائل دارند. دلشان میخواهد ده کار را همزمان با هم انجام دهند، معمولاً در انجمنها و تشکلات دانشجویی فعالاند و هر کدام در دورۀ تحصیلشان افرادی جریانساز هستند. این دانشجویان بیشتر از تحصیل در رشتۀ علوم سیاسی جذب فعالیتهای سیاسی شده و به کارهایی از قبیل چاپ نشریات دانشجویی و مجموعه مسائل مرتبط با جنبش دانشجویی علاقهمند میشوند. معمولاً با دانشجویان سیاسی دیگر و مسئولان دانشگاه درگیرند و خلاصه پر سر و صدایند.
من معتقدم ضمن آنکه این رویه به خصوص در این سالها (که دانشگاه عملا بیمعنا شده و اکثر افرادی که در آن حضور دارند هر چه که باشند حداقل دانشجو به معنی واقعیاش نیستند) امری پسندیده و واجد ستایش و قابل درک است؛ اما عملاً در مجموع آیندهای ندارد و فرصتی طلایی را از یک دانشجوی جوان علوم سیاسی سلب میکند. در مقابل، یک دانشجوی علوم سیاسی واقعی بر روی یک پروژۀ فکری مشخص از ابتدای دوران تحصیلش متمرکز میشود، کتابهایی را لیست کرده و آنها را تا انتهای دورۀ چهار ساله تحصیلش میخواند، تلاش میکند تا مهمترین ایده و مسائل مرتبط با رشتهاش را در حد آشنایی اولیه بداند و مهارتهای رایانهای و زبان انگلیسیاش را به حد حرفهای برساند. این دانشجو عمل سیاسی خویش را بر پایۀ نظر بنا کرده و از جایی که در آن ایستاده و با اتکا به پشتوانهای علمی سخن میگوید.
در حقیقت خواندن کتابهای مهم این رشته و حضور در مجامع علمی و بحثهایی که از یک چارچوب نظری محکم برخوردار باشد، امری است سخت، و نیازمند زمان و استمرار در مطالعه و درگیری با متون و... و در مقابل نگارش یک یادداشت در یک نشریۀ دانشجویی که عمر و اعتبار چندانی ندارد، امریست آسان.
جور دیگری بگوییم: ایدههای یک دانشجو زمانی مهماند که حرفی با استدلال بزند، این استدلال نیاز به پشتوانهای علمی دارد و این پشتوانه از دل مدتها مطالعه و تعمق و خواندن کارهای پیش از ما فراهم میآید. اینکه ما هر روز در باب مسائل سیاسی و مشکلات کشور اظهار نظر کنیم حق ماست؛ اما یک دانشجو باید توجه داشته باشد که وظیفه او صرفا توصیف وضعیت یا اتخاذ موضع سیاسی در باب آن نیست، بلکه از یک دانشجو توقع میرود که بتواند قدمی رو به جلو در آن زمینه بردارد و تغییری محسوس ایجاد کند. مثلا اینکه من به عنوان دانشجو عملکرد شورای نگهبان یا فرایند انتخابات در ایران را نقد کنم، فینفسه مشکلی ندارد؛ اما وظیفۀ مهمتر من این است که مشکلات حقوقی و بنیانهای نظری سیستم حکمرانی کشورم را درک نمایم و سپس به قدر وسع برای حل مشکلات آن مطالعه کرده و نظری علمی دهم.
ادامه در متن دوم
#۱
BY نشریۀ جدال و سالنامۀ سیاست
Share with your friend now:
tgoop.com/Jedal_pub/67