Telegram Web
▪️خشمگینم؛ بسیار خشمگین!

ساعت ۵:۵۵ دقیقه عصر دوشنبه ۲۶ام خرداد ۱۴۰۴ خورشیدی است؛ نیم ساعت پیش بدون آنکه خبر دستور تخلیه را بشنوم بخاطر اصرار چندروزهٔ خانواده برای رفتن از تهران، به خانه‌مان در منطقه ۳ رفتم و وسایلم را ظرف ده دقیقه جمع کردم و فعلاً به خانه یکی از دوستان در درکه آمده‌ام‌. دو روز پیش که اوضاع آرام‌تر بود برای برطرف کردن نگرانی خانواده به فکر رفتن از تهران افتادم؛ در این دو روز نیز پیشنهادهای پرمهر زیادی از سوی دوستان برای میزبانی در خارج از تهران شده اما فعلاً مانده‌ام تا ببینم چه باید کرد.

وقتی خبر «دستور تخلیه تهران» با ارائه نقشه را شنیدم از وقاحتی که طرف مقابل به خرج داده بسیار خشمگین شدم. چگونه عادی شد که طرف با ظاهر دلسوزانه به ما دستور بدهد که شرط حفظ جان‌مان این است که خانه و زندگی‌مان را رها کنیم؟ افراد زیادی در این دو روز در حال ترک پایتخت‌اند؛ این پرسش رهایم نمی‌کند که چرا کار ایران به جایی رسید که این سرزمین تاریخی و این مردم خوب این روزها را ببیند؟

امیدوارم تمام بلاها از سر این سرزمین زودتر بگذرد. اما لیاقت مردم ایران این شرایط نبود.
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
کاربری (که ظاهراً ایران نیست) با همرسانی این تصویر در توئیتر نوشته است:
پیام مادرم قلبم را هزار تکه کرد، من هرگز این روزها و لحظه‌ها رو فراموش نمیکنم …


#جنگ_دوازده‌روزه #وضعیت
@Jaryaann
▪️روزنوشت‌های جنگ
(روز اول - سه‌شنبه، ۲۷ خرداد ۰۴)

❇️ بغرنج‌ترین روزهای زندگی اغلب ماهاست. در گیجی و بهت و تعلیق و انتظار هستیم. باید به گیره‌هایی بیاویزیم تا سقوط نکنیم. کاش این اولین و آخرین روزنوشته‌ی جنگ باشد.

❇️ بگویی‌نگویی، بیست و چهار ساعت در راه بودم و دیروز عصر رسیدم به کلبه‌ای که قرار است، و امیدوارم، روزهای کوتاهی اقامتگاهم باشد.

❇️ طبیعت اطرافم مدهوش‌کننده است، اما من کاملاً بهوشم و نگران ایران.

❇️ داشتم فکر می‌کردم این‌‌هایی که اخبار جنگ را از فیک‌نیوزها دنبال می‌کنند احتمالاً همان‌ها هستند که کتاب‌های با پنجاه‌ درصد تخفیف را از مترو می‌خرند!

❇️ نوار شمالی را برانم، می‌توانم کل دوستان و فامیل را در شهرها و روستاهای گیلان و مازندران ببینم!

❇️ کتاب با خودم نیاورده‌ام، اما فیدیبوکم را آورده‌ام که اشتراک یک ساله‌ دارد و هزاران کتاب و ده‌ها اثر نشان‌شده برای خواندن. نمی‌دانم دغدغه‌ها و پیگیری خبرها دل‌ودماغ کتاب خواندن باقی می‌گذارد یا نه.

❇️ به خودم بود، دوست نداشتم تهران را ترک کنم؛ صبح یکشنبه را حتی در دفتر کارم، نزدیک به میدان حر تهران، گذراندم، بدون ترس و البته با صداهای مداوم از آسمان و زمین. عصر یکشنبه تسلیم خانواده شدم.

❇️ از دل یادداشت‌هایی که راجع به جنگ است، با کتاب‌های جالب آشنا می‌شوم و عکس جلد و نامشان را ذخیره‌ می‌کنم برای روزهای بعد از جنگ!

❇️ یکی از کتاب‌فروش‌ها در گروه کتاب‌فروش‌ها استوری یک دام‌فروش را گذاشته که طرف گفته چک‌های در دستم را نمی‌برم بانک تا اوضاع بهتر شود! به ما ناشرها طعنه زده که یاد بگیرید و فعلاً چک‌های ما را نقد نکنید!

❇️ اخبار جدیدی که می‌رسد رمق‌گیر است. خدایا، به ایران رحم کن!

❇️ کیهان چند میلیارد سال انبساط یافته و تکامل چند صد هزار سال تلاش کرده تا ما بشویم میلیون‌ها ارگانیسم زنده که اغلب از اتفاقاتی رنج می‌کشیم که هیچ نقشی در وقوعشان نداشته‌ایم.

❇️ آن‌ها که با تصمیم شخصی در شهرها مانده‌اند دمشان گرم؛ اما دلم خون است برای کسانی که جا یا خودرو یا پول یا امکاناتی نداشته‌اند که بزنند بیرون. بهشان فکر که می‌کنم، اشکم درمی‌آید.

❇️ ترس جنگ سکه را برده بود به بالای صد میلیون و دلار را به بالای صد و پنج هزار تومان! خود جنگ هنوز نتوانسته چنین کند! معلوم است سوداگران بی‌وجدانی در آن روزها مشغول سوء‌استفاده از دارایی مردم بوده‌اند.

✍🏼 #حسین_جاوید
🔗 منبع
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
سعید کمانی، آتش‌نشان جوان ساعتی پیش با همرسانی این تصویر از خود در توئیتر نوشته است:
من تهران را ترک نمی‌کنم
‏نه من بلکه تمام همکاران من، حتّی برای یک نفر یا آخرین نفری که در تهران باشد می‌مانیم؛
‏برای شما مردم برای میهن برای خاک.
‏چه چیزی زیباتر از عشق به میهن و هموطنان خودت؟


#آتش‌نشانان_ایرانی #تهران #ایران‌دوستی
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
شب است. دارم قدم‌زنان برمی‌گردم. به نانوایی می‌رسم. دارند می‌بندند. نان تمام شده. می‌گویم: دو تا شیرمال بده. پسر جوان که گرد آرد و خستگی با هم روی صورتش نشسته، می‌دهد. می‌گیرم و در کوله‌ام می‌گذارم. به خانه می‌رسم. نان‌ها را که درمی‌آورم، حیرت می‌کنم. روی نان‌ها، نوشته‌اند: #وطن...

ایده‌نوشت‌های #مهدی_سلیمانیه
🔗 منبع: راهیانه
#ایران‌دوستی #جنگ_دوازده‌روزه #دیدن
@Jaryaann
🧡هم‌وطنان عزیز

🔸ضمن آرزوی سلامتی برای همه مردم ایران، با توجه به شرایط جاری، با همراهی میزبانان دل‌سوز جاباما، شرایطی را برای اسکان اضطراری در شهرهای مختلف ایران فراهم کرده‌ایم.

🔸اگر در شرایط نابسامان قرار گرفته‌اید و نیاز به اسکان اضطراری دارید، با شماره اضطراری ما (۰۲۱۴۹۲۷۵۲۸۰) تماس بگیرید.

🔸هم‌وطنانی که یکی از شرایط زیر را دارند:
• خانه و محل سکونت شما آسیب دیده.
• محل سکونت شما ناامن و خطرناک است.
• امکان بازگشت از سفر به خانه خود را ندارید.

🔸لطفا در نشر حداکثری این اطلاعات به ما کمک کرده و برای عزیزان خود ارسال کنید.

واحد پشیبانی جاباما در تمام روزها هم‌مانند گذشته از ساعت ۷ صبح تا ۲ بامداد در دسترس است؛ در صورت نیاز می‌توانید با پشتیبانی جاباما تماس بگیرید.

به امید سلامتی، روزهای بهتر و سفرهایی شاد برای همه‌ مردم ایران. 🧡
@jabama_com
@jabama_com
Forwarded from یادداشت‌های یک روانپزشک (Hafez Bajoghli)
در شرایط بحرانی خوش‌بینی و بدبینی هر دو آسیب‌رسان هستند. خوش‌بین‌ها به هشدارها توجه نمی‌کنند و آن‌ها را جدی نمی‌گیرند، بدبین‌ها دچار آسیب جدی‌تر و ماندگارتر روانی می‌شوند.
استرس جنگ را فقط کسانی تاب می‌آورند که به "نقطه‌ی شیرین" یا sweet spot بین خوش‌بینی و بدبینی رسیده باشند. پختگی شخصیت در این است که هر‌کس آن نقطه‌ی شیرین را در خودش پیدا کند و خودش را به دست خوش‌بینی یا بدبینی افراطی ندهد.
@hafezbajoghli
سلام به همراهان گرامی
امیدواریم همگی در سلامت باشید.
چند روزی دسترسی به اینترنت نداشتیم امیدواریم ارتباط‌مان با شما دیگر قطع نشود.
با مهر
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️روایت دکتر مهدی خواجوی از صف نانوایی در روزگار #جنگ_دوازده‌روزه
🔗 منبع
#ما_ایرانیها #ملت_همبسته
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایران از پای نمی‌اُفتد، می‌تپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمی‌خیزد.
هزاران هزار صدا در خرابه‌هایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابه‌هایِ دیگر نیز پیچیده‌ است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان می‌آیند و می‌روند، غولان می‌آیند و می‌روند، دوالپایان پاورچین پاورچین می‌گذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، می‌مانَد.

✍🏼 #محمد‌علی_اسلامی_ندوشن
#ایران
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چنانچه دل‌تان برای #تهران و ابهت #دماوند تنگ شده.

بیست و چندمِ خرداد ۱۴۰۴،
روز چندمِ #جنگ،
جنگی که تا اکنون حریفِ شکوهِ #زندگی نشده است.
🔗 ثنا
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
🔘 شبی غریب در تاریخ معاصر این سرزمین

آنان که در ایران و به‌ویژه تهران، دیشب زود به خواب رفتند، اگر صداهای مهیب جنگنده‌ها و انفجارها و شکستن شیشه‌ها بیدارشان نکرده باشد بامداد که برمی‌خیزند از انبوه اخبار باورنکردنی و میزان رویدادها و گمانه‌زنی‌های پرشمار شبانه شگفت‌زده خواهند شد؛ در حالی‌که هم‌وطنان زیادی این شب سخت را با امید، هراس، دلهره، تردید و نگرانی به صبح رساندند و هنوز هم نمی‌دانیم در پی آن‌همه سر و صداها و انفجارهای شبانه چه رخ داده است.

باشد که ایران، صلح و آبادی، و ایرانیان سرافرازی و آزادی را پیش رویشان داشته باشند.

🗓 سپیده‌دم سوم تیرماه ۱۴۰۴
روز دوازدهم و شاید واپسین #جنگ

#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
کاربری امروز با همرسانی این #عکس در توئیتر نوشته است:
تهران عزیزم، تهران قشنگم، تهران صبورم :)


روایت آنچه در این دوازده روز بر #تهران زخمی، خسته ولی سربلند، و بر تهرانی‌ها و ایرانی‌ها گذشت و شرح احساسات متناقضی که مردم در این روزها و شب‌ها تجربه کردند زمان زیادی می‌خواهد و شنیدنی و آموختنی خواهد بود.

#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
🔘 پیش‌بینی دشواری نیست که به زودی با شاخ و شانه کشیدن برای مخالفان و منتقدان، خود را فریفتن و ضعف‌ها و خطاهای بنیادین را لاپوشانی کردن، شعارهای توخالی و رجزخوانی، واقعیت را جور دیگری وانمود کردن و در باد شعارها خوابیدن مواجه خواهیم شد. این همان روندی‌ست که طی این سال‌ها کشور را به اینجا رساند، آسیب‌پذیر کرد و چنین هزینه گزافی بر این سرزمین تحمیل کرد. اینکه جلوی ویرانی و کشته شدن شهروندان بی‌گناه گرفته شد البته مهم است اما در نهایت این جنگ پیروز نداشت. شنیدن رفت و آمد جنگنده‌های بیگانه در آسمان کشور جای شرم دارد و از دست رفتن جان هم‌وطنان‌مان، مصیبت است و نابودی منابع و زیرساخت‌های دفاعی کشور، دهشتناک و نگران‌کننده است.

این جنگ پیروز نداشت اما سربلند داشت و آن سربلند، «مردم ایران» بودند که در میانهٔ یک جنگ نامتعارف و پرهراس، و با وجود ابهامات و نگرانی‌های فزاینده از آینده و چندین بار صدور دستور و اخطار تخلیه محله و شهر و با وجود اقتصادی تورمی و بحران‌زده، نه تنها هیچ یورش و غارت و شورشی از آن‌ها سر نزد که از قضا در صف‌های بنزین و خرید کالاها با آرامش، نظم و همکاری ظاهر شدند و با وجود برخی اختلال‌ها در خدمات دولتی و به‌ویژه بانکی، با اَشکالی از #خودساماندهی، به‌اندازه خریدند و با تدبیر فروختند و کارها را در شهر نظم و سامان دادند؛ مردمی که درهای خانه‌های خود را در تمام شهرها به عنوان پناهگاه به روی یکدیگر گشودند. صاحبان بسیاری از مهمان‌سراها و اقامتگاه‌ها پیشنهاد میزبانی رایگان به هم‌وطنان در خطر دادند و درشهرمانده‌ها به خانه‌های رفتگان سر زدند و رسیدگی کردند و از سالمندان مانده در شهر مراقبت کردند.


با آرزوی روزهایی بهتر و روشن‌تر برای این سرزمین تاریخی، همراه با خرد و راستی.

پاینده ایران و زنده باد ایرانیان

#ما_ایرانیها #جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
▪️ آه از آن رفتگان بی برگشت...
برای حجت‌های این سرزمین

صبح پنجشنبه، ۲۹ خرداد، به بیمارستان ولیعصر فراجا، بخش رادیولوژی، رفتم. فضا پر از اضطراب بود. کارکنان، زن و مرد، آشوب‌زده بودند و برخی خانم‌ها از شدت نگرانی در آستانه غش کردن. شایعه‌ای شنیده بودند: دیروز بیمارستانی در اسرائیل با موشک‌های ایرانی هدف قرار گرفته و حالا احتمال دارد بیمارستان ما را هم بزنند. می‌گفتند دیروز ستاد فراجا، که درست کنار بیمارستان است، هم مورد حمله قرار گرفته بود. همه در حال انتقال اخبار به یکدیگر بودند و اضطرابشان لحظه‌به‌لحظه بیشتر می‌شد.

برای تغییر حال‌وهوا، همه را به یکی از اتاق‌های رادیولوژی دعوت کردم. گفتم: «یه آهنگ شاد بذارید.» گذاشتند. از آقایان خواستم وسط بیایند و کمی برقصند، اما کسی جلو نیامد. شرم داشتند. خودم شروع کردم به رقصیدن. کم‌کم حجت رویین‌تن، خدمتکار بخش، به میدان آمد. با حرکاتش فضای سنگین و پرتنش بخش عوض شد و لحظه‌ای همه‌مان نفس راحتی کشیدیم.

حجت، پدر دو فرزند بود؛ یک پسر و یک دختر. با وجود حقوق بیمارستان و کمک‌های ما، دخل و خرجش به‌سختی جور می‌شد. چند ماهی بود که برای تأمین مخارج زندگی، نگهبانی ساختمان‌های سازمانی فراجا را هم قبول کرده بود. اما دیروز، در حملات اسرائیل، در محل نگهبانی زیر آوار ماند. یک ساعت پیش، سگی جنازه‌اش را زیر تلی از خاک و سنگ پیدا کرد.

نفرین به حنگ و همه جنگ‌طلبان

سه‌شنبه ۳ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳
✍🏼 دکتر امیرحسین جعفری‌سپهر

🔗اینستاگرام نویسنده
#جنگ_دوازده‌روزه
#خرده‌روایت‌های_مردم_ایران #محذوفان
@Jaryaann
▫️موره ملی ایران در #جنگ_دوازده‌روزه بیش از ۳ هزار شئ را از ویترین‌ها جمع‌آوری و به مخازن امن منتقل کرد. حدود ۱۰۰ شئ حجیم و بزرگ نیز که انتقال شتابان آنها در شرایط جنگی یا ممکن نبود یا آسیب‌زا بود، به شیوه استاندارد محفوظ نگه داشته شدند؛ مانند مجسمه داریوش که برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی با عایق ضدحرارت و گونی‌های شن محافظت شده است.

#پاس_میراث
@Jaryaann
▫️پرتره روانی یک آتش‌بس

این آتش‌بس، نه فقط یک وضعیت نظامی و سیاسی که نوعی بلاتکلیفی روانشناختی و وجودی است. چیزهایی از دست رفته‌اند و چیزهایی بالقوه در خطر از دست رفتن‌اند. امید هم بلاتکلیف است. جایی هستیم که نمی‌توانیم همه امکانات روانمان را برای پذیرش از دست‌رفته‌ها به کار بگیریم و سوگواری کنیم چون‌‌ نمی‌دانیم آنچه هست، باقی می‌ماند یا نه و مجبوریم‌ همزمان حواس‌جمع و مراقب آن‌ها هم باشیم.‌ همینطور هم نمی‌توانیم از امید به بهبود آینده برای هضم آنچه رخ‌داده، کمک بگیریم.

خلاصه اینکه نمی‌دانیم باید تسکین پیدا کنیم یا باید آماده فاجعه بعدی باشیم. درگیرِ فقدانی مبهم، بلاتکلیفی‌ای کشدار و رنجی بی‌معنا هستیم. نتیجه‌اش برای خیلی از ما می‌شود فرسودگی روانی. به گونه‌ای که حتی ممکن است بخواهیم ویرانی اتفاق بیفتد امّا ما را از این بلاتکلیفی دردناک رها کند. آن‌وقت شاید سوگواریمان آغاز شد و حتی با درد آرام‌ گرفتیم.

نتیجه این وضعیت برای بعضی از ما می‌شود نوعی کرختی هیجانی. انگار فتیله احساسات را پایین می‌کشیم تا حس نکنیم و بتوانیم این تعلیق را تاب بیاوریم. بعضی‌هایمان به قاطعیت‌های بی‌دلیل می‌چسبیم: "قطعاً دوباره جنگ میشه" یا "تموم شد. دیگه دلیلی برای جنگ نیست"، "همه چیز به طرز عجیبی خوب میشه". بعضی‌هایمان درگیر خشم‌های جابجاشده می‌شویم و خشمِ ناشی از این بلاتکلیفی و ناامنی را بر سر خودمان یا اطرافیانمان خالی می‌کنیم. بعضی‌هایمان مدام تصمیمات کوچک و بزرگ می‌گیریم تا شاید خودمان را مصون کنیم امّا گاهی مضطرب‌تر می‌شویم. و بعضی‌هایمان هم بی‌اندازه کم‌طاقت می‌شویم؛ روانمان در پس‌زمینه با این وضعیت درگیر است و دیگر رمقی برایش نمی‌ماند و با هر چیزی لب‌ریز می‌شود.

خلاصه اینکه جای پیچیده‌ای ایستاده‌ایم‌ و باید با هم راه‌های زندگی در این شرایط را یاد بگیریم. بالاخره که می‌گذرد.

✍🏼 #محمود_مقدسی
🔗 تجربه بودن
#جنگ_دوازده‌روزه
@Jaryaann
2025/08/26 07:34:25
Back to Top
HTML Embed Code: