ISLAMICLEFT Telegram 766
جریان شناسی نفوذ جریان راست اسلامی در حزب جمهوری اسلامی: روایتی ناگفته از استحاله گام‌به گام گفتمان انقلاب اسلامی
 

♦️در یک نگاه کلی به تاریخ پس از انقلاب، بی اینکه بخواهیم وارد جزئیات تاریخی و مناقشات سیاسی-امنیتی شویم، در یک روند کلی گفتمان انقلاب اسلامی از نطفه پیروزی در پاریس تا امروز مداوماً به سمت راست لغزش یافته است و سویه های آزادی و عدالت و دموکراسی و اومانیسم و شوراگرایی و مرکزستیزی و گشودگی نسبت به جهان و نفی جامعه طبقاتی و تحجر ستیزی در آن جای خود را به ساختار مفهومی بسته ای از اسلام حوزوی، فقه بسندگی، امنیت گرایی، اقتدار دولت مرکزی، سنت گرایی غرب ستیز، تمرکزگرایی و انحصار گرایی طبقاتی در فرهنگ و سیاست و اقتصاد داده است. به لحاظ گفتمانی به مرور شخصیتی چون طالقانی جای خود را به بهشتی و بهشتی جای خود را به منتظری و منتظری جای خود را به مصباح و مصباح جای خود را به پناهیان ها داده اند و در هر مرحله حلقه گفتمانی «خودی ها» تنگتر و گرایشات روشنفکرانه و چپ گرایانه انقلاب توسط نیروهای دست راستی از صحنه به بیرون رانده شده است. در واقع می توان در تأیید و تکمیل تحلیل مرحوم عزت الله سحابی از نفوذ جریان راست در انقلاب اسلامی، اذعان کرد که جناح راست نفوذی در حزب جمهوری اسلامی از بهار ۵۹ تا کنون در حذف مخالفان خود به رغم خواست اولیه برخی از رهبران انقلاب موفق بوده است؛ جریانی از روحانیت محافظه کار که کوشید شکستهای خود در مشروطه و نهضت ملی نفت را با نفوذ در انقلاب اسلامی تلافی کند. نفوذی که امروز آشکارا به انحطاط، تحجر و بن بست در حرکت انقلاب اسلامی انجامیده است:

 

 
📝در میان روحانیان حاکم شده در شورای انقلاب، انصافاً آن آقایان (سران حزب جمهوری اسلامی: آقایان بهشتی، رفسنجانی، خامنه ای، باهنر، موسوی اردبیلی) از نظر فکر و اندیشه و جهتگیری های سیاسی و اجتماعی معتدل ترین و نزدیکترین گروه روحانی به طیف روشنفکران مذهبی و یا ملی-مذهبی بودند. اینان از نظر من جناح کبوتران روحانیت بودند. جناح بازها، Hard liners آن گروه ها و طیفهای راستگرا و افراطی و نیز چپ گرایان و چپ نمایان خارج از روحانیون شورای  انقلاب بوند ... از همان  سال ۵۷ و پس از پیروزی انقلاب تلاشهای مخربی شروع شد. جناح راست و مخالفان نهضت ملی که با رژیم سابق همراه بودند و در هیچیک از مبارزات و زندان رفتنها هم شرکتی نداشتند، به تکاپو افتادند در انقلاب جایی برای خود بیابند و رقیبان و دشمنان دیرین خود از صحنه به در نمایند. مرحوم آیت می رفت به جامعه مدرسین قم و در آنجا تحت عنوان درس تاریخ معاصر، مقداری دروغ و  تحریف تاریخ علیه نهضت ملی و مصدقی ها و نیروهای ملی-مذهبی و دفاع تلویحی از خط بقایی تحویل می داد و عملاً جامعه مدرسین را به یک محفل راست گرا، انحصار طلب، ضد مصدقی و ضد نهضت ملی تبدیل نمود.

 
📝 مرحوم بهشتی با دولت موقت مرحوم بازرگان و به ویژه با بنی صدر تضاد و تصادم داشت، ولی از این نظر سایر اعضا مثل آقایان اردبیلی، مهدوی کنی، هاشمی و خامنه ای نسبت به دولت موقت و شخص مهندس بازرگان و بعداً نسبت به بنی صدر ملایمتر بودند و گاه نقش میانجی را بازی می کردند... البته شورای انقلاب و به خصوص آقای بهشتی بر سر حذف نیروهای دیگر و سابقین در مبارزات از صحنه سیاسی و اجتماعی نه اصرار داشتند و نه پیشگام بودند. هرچه شد از طرف طیفهای راست و چپ خارج شورای انقلاب شد. بعد از حذف بنی صدر و دولت موقت به سرعت جناح بازها در دولت انقلاب سیطره یافتند. حذف تدریجی برای این بود که خودشان می پنداشتند که این مواضع آنها نگهبان نظام، قدرت و حکومت است. این مواضع درست و حق است و هرکسی خلاف این باشد ناحق است.


📝آقایان اردبیلی و بهشتی مخالف  بینش فقه سنتی بودند. ولی همانجور که  گفتم اینها تنها گردانندگان انقلاب ایران نبودند. هرچند که اینها شاگرداهای دست اول و جزء منتخبان و منتصبان ایشان بودند ولی واقعاً تنها نبودند... عده ای از روحانیان اطراف مرحوم کاشانی بودند که تلقیشان از انقلاب این بود که انتقام کاشانی و اعوان و انصارش (مثل بقایی و ...) را از مصدقیها بگیرند. یک عده دیگر هم بودند که بینش فقهی ناب داشند. یعنی آنهایی که یک عمر آرزو کرده اند که دولت اسلامی بیابد تا رساله و احکام اسلامی را اجرا کنند. عده زیادی هم بودند که زبان حالشان این بود که این توپ قدرت بعد از چرخهایی که طی مدت صدسال از زمان مشروطیت تا حالا خورده الان به دامن ما افتاده است و آنرا به سادگی از دست نمی دهیم. ...اینها در انقلاب نفود کردند. ولی آقایان بهشتی و اردبیلی و خامنه ای و هاشمی و... از قبل اصالتهایی داشتند، اما با طالقانی تفاوت داشتند. ولی واقعاً مثل آن دسته از روحانیت هم که ضد مصدق [ و روشنفکری] بودند نبودند. از بهار سال ۵۹ دعواهایی شروع شده بود...
 🔺عزت الله سحابی، به نقل از کتاب "سودای جمهوری" نوشته عباس شادلو



tgoop.com/IslamicLeft/766
Create:
Last Update:

جریان شناسی نفوذ جریان راست اسلامی در حزب جمهوری اسلامی: روایتی ناگفته از استحاله گام‌به گام گفتمان انقلاب اسلامی
 

♦️در یک نگاه کلی به تاریخ پس از انقلاب، بی اینکه بخواهیم وارد جزئیات تاریخی و مناقشات سیاسی-امنیتی شویم، در یک روند کلی گفتمان انقلاب اسلامی از نطفه پیروزی در پاریس تا امروز مداوماً به سمت راست لغزش یافته است و سویه های آزادی و عدالت و دموکراسی و اومانیسم و شوراگرایی و مرکزستیزی و گشودگی نسبت به جهان و نفی جامعه طبقاتی و تحجر ستیزی در آن جای خود را به ساختار مفهومی بسته ای از اسلام حوزوی، فقه بسندگی، امنیت گرایی، اقتدار دولت مرکزی، سنت گرایی غرب ستیز، تمرکزگرایی و انحصار گرایی طبقاتی در فرهنگ و سیاست و اقتصاد داده است. به لحاظ گفتمانی به مرور شخصیتی چون طالقانی جای خود را به بهشتی و بهشتی جای خود را به منتظری و منتظری جای خود را به مصباح و مصباح جای خود را به پناهیان ها داده اند و در هر مرحله حلقه گفتمانی «خودی ها» تنگتر و گرایشات روشنفکرانه و چپ گرایانه انقلاب توسط نیروهای دست راستی از صحنه به بیرون رانده شده است. در واقع می توان در تأیید و تکمیل تحلیل مرحوم عزت الله سحابی از نفوذ جریان راست در انقلاب اسلامی، اذعان کرد که جناح راست نفوذی در حزب جمهوری اسلامی از بهار ۵۹ تا کنون در حذف مخالفان خود به رغم خواست اولیه برخی از رهبران انقلاب موفق بوده است؛ جریانی از روحانیت محافظه کار که کوشید شکستهای خود در مشروطه و نهضت ملی نفت را با نفوذ در انقلاب اسلامی تلافی کند. نفوذی که امروز آشکارا به انحطاط، تحجر و بن بست در حرکت انقلاب اسلامی انجامیده است:

 

 
📝در میان روحانیان حاکم شده در شورای انقلاب، انصافاً آن آقایان (سران حزب جمهوری اسلامی: آقایان بهشتی، رفسنجانی، خامنه ای، باهنر، موسوی اردبیلی) از نظر فکر و اندیشه و جهتگیری های سیاسی و اجتماعی معتدل ترین و نزدیکترین گروه روحانی به طیف روشنفکران مذهبی و یا ملی-مذهبی بودند. اینان از نظر من جناح کبوتران روحانیت بودند. جناح بازها، Hard liners آن گروه ها و طیفهای راستگرا و افراطی و نیز چپ گرایان و چپ نمایان خارج از روحانیون شورای  انقلاب بوند ... از همان  سال ۵۷ و پس از پیروزی انقلاب تلاشهای مخربی شروع شد. جناح راست و مخالفان نهضت ملی که با رژیم سابق همراه بودند و در هیچیک از مبارزات و زندان رفتنها هم شرکتی نداشتند، به تکاپو افتادند در انقلاب جایی برای خود بیابند و رقیبان و دشمنان دیرین خود از صحنه به در نمایند. مرحوم آیت می رفت به جامعه مدرسین قم و در آنجا تحت عنوان درس تاریخ معاصر، مقداری دروغ و  تحریف تاریخ علیه نهضت ملی و مصدقی ها و نیروهای ملی-مذهبی و دفاع تلویحی از خط بقایی تحویل می داد و عملاً جامعه مدرسین را به یک محفل راست گرا، انحصار طلب، ضد مصدقی و ضد نهضت ملی تبدیل نمود.

 
📝 مرحوم بهشتی با دولت موقت مرحوم بازرگان و به ویژه با بنی صدر تضاد و تصادم داشت، ولی از این نظر سایر اعضا مثل آقایان اردبیلی، مهدوی کنی، هاشمی و خامنه ای نسبت به دولت موقت و شخص مهندس بازرگان و بعداً نسبت به بنی صدر ملایمتر بودند و گاه نقش میانجی را بازی می کردند... البته شورای انقلاب و به خصوص آقای بهشتی بر سر حذف نیروهای دیگر و سابقین در مبارزات از صحنه سیاسی و اجتماعی نه اصرار داشتند و نه پیشگام بودند. هرچه شد از طرف طیفهای راست و چپ خارج شورای انقلاب شد. بعد از حذف بنی صدر و دولت موقت به سرعت جناح بازها در دولت انقلاب سیطره یافتند. حذف تدریجی برای این بود که خودشان می پنداشتند که این مواضع آنها نگهبان نظام، قدرت و حکومت است. این مواضع درست و حق است و هرکسی خلاف این باشد ناحق است.


📝آقایان اردبیلی و بهشتی مخالف  بینش فقه سنتی بودند. ولی همانجور که  گفتم اینها تنها گردانندگان انقلاب ایران نبودند. هرچند که اینها شاگرداهای دست اول و جزء منتخبان و منتصبان ایشان بودند ولی واقعاً تنها نبودند... عده ای از روحانیان اطراف مرحوم کاشانی بودند که تلقیشان از انقلاب این بود که انتقام کاشانی و اعوان و انصارش (مثل بقایی و ...) را از مصدقیها بگیرند. یک عده دیگر هم بودند که بینش فقهی ناب داشند. یعنی آنهایی که یک عمر آرزو کرده اند که دولت اسلامی بیابد تا رساله و احکام اسلامی را اجرا کنند. عده زیادی هم بودند که زبان حالشان این بود که این توپ قدرت بعد از چرخهایی که طی مدت صدسال از زمان مشروطیت تا حالا خورده الان به دامن ما افتاده است و آنرا به سادگی از دست نمی دهیم. ...اینها در انقلاب نفود کردند. ولی آقایان بهشتی و اردبیلی و خامنه ای و هاشمی و... از قبل اصالتهایی داشتند، اما با طالقانی تفاوت داشتند. ولی واقعاً مثل آن دسته از روحانیت هم که ضد مصدق [ و روشنفکری] بودند نبودند. از بهار سال ۵۹ دعواهایی شروع شده بود...
 🔺عزت الله سحابی، به نقل از کتاب "سودای جمهوری" نوشته عباس شادلو

BY جمهورى سوم


Share with your friend now:
tgoop.com/IslamicLeft/766

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

"Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. SUCK Channel Telegram Those being doxxed include outgoing Chief Executive Carrie Lam Cheng Yuet-ngor, Chung and police assistant commissioner Joe Chan Tung, who heads police's cyber security and technology crime bureau. During the meeting with TSE Minister Edson Fachin, Perekopsky also mentioned the TSE channel on the platform as one of the firm's key success stories. Launched as part of the company's commitments to tackle the spread of fake news in Brazil, the verified channel has attracted more than 184,000 members in less than a month. According to media reports, the privacy watchdog was considering “blacklisting” some online platforms that have repeatedly posted doxxing information, with sources saying most messages were shared on Telegram.
from us


Telegram جمهورى سوم
FROM American