tgoop.com/HistoryandMemory/1569
Last Update:
▪️خاطرات سفر آیتالله
گاهی «خبر»ها نیز خاطره میشوند، حتّی اگر هیچ ربطی به تو نداشته باشند! نخستین و قدیمیترین خبر «سیاسی» که در ذهن من حک شده و از یادم نمیرود و هر سال ناخودآگاه آن را به یاد میآورم خبر درگذشت آیتالله شریعتمداری است (۱۴ فروردین ۱۳۶۵). نوروز ۱۳۶۵ نخستین سالی بود که پس از مهاجرت از روستا به شهر و «شهریشدن» به مسافرت نوروزی رفتیم. روز چهاردهم فرودین که به خانه برگشتیم، پدرم، طبق عادت شبانه، رادیو بیبیسی یا به تعبیر خودش رادیو «لندن» را روشن کرد و خبرها را میشنید که گوینده خبر، اگر اشتباه نکنم لطفعلی خنجی یا شهریار رادپور، خبر از درگذشت آیتالله سیدکاظم شریعتمداری داد. بر من روشن نیست که چرا منِ کودک هفت ساله کلاس اولی باید از میان بسیاران خبری که در آن سالها هر روز میشنیدم، تنها این خبر در خاطرم بماند! قاعدتاً در آن زمان نه من و نه حتی پدرم که مطلقاً بیسواد بود، هیچ شناخت و آگاهیای از ایشان و اختلافاتی که با حکومت و امام خمینی داشت، نداشتیم. شاید همزمانی این خبر مرگ با اندوه پایان تعطیلات نوروزی و بازگشایی مدرسه، این خبر را در یادم ماندگار ساخته است!
آنچه تا کنون درباره زندگی، شخصیت و کارنامه آیتالله شریعتمداری نوشته شده، بیشتر ردیه و دفاعیه است تا پژوهش دانشگاهی و تاریخی؛ نه آن ردیه قدیمی سیدحمید روحانی با عنوان «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» و نه این دفاعیه تازه محسن کدیور با عنوان «اسنادی از شکستهشدن ناموس انقلاب» کار علمی و دانشگاهی نیستند. بهنظرم این مدخل «شریعتمداری، سیدکاظم» در دانشنامه جهان اسلام (ج ۲۷، صص ۹۴- ۱۰۲) نوشته شهرام صحرائی، در نبود پژوهشی جامع و غیرجانبدارنه (اگر باشد من ندیدهام) مرجع مناسب و سودمندی برای شناخت ایشان است، اگر چه این مدخل نیز، ناگزیر، در جاهایی روایت رسمی حکومتی را برجسته کرده و بازتاب داده است.
چند ماه پیش در جستجوی کتابهای خاطرات رسیدم به کتابی با عنوان «خاطرات سفر» نوشته عبدالمجید واعظی (چاپخانه شفق تبریز، ۱۳۵۴). نویسنده در مقدمه کتاب را چنین معرفی کرده: «خاطرات سفر تاریخی یکی از مراجع تقلید عالم تشیع و تجزیه و تحلیل درباره رهبری شیعه و نفوذ روحانیت در دلهای پاک پویندگان حقیقت و دین است» (ص ۱). درواقع کتاب گزارش سفر رهبری مذهبی شیعی (مرجع تقلیدی) است که توسط یکی از شیفتگانش به رشته تحریر درآمده؛ سفری یک ماهه (۴ مرداد تا ۴ شهریور ۱۳۵۳) از تهران به مشهد از طریق مازندران (جاده چالوس) و بازگشت به تهران (از جاده هراز). بخش عمده کتاب ذکر حالات و رفتارها و گفتارهای آیتالله و میزبانان او و دیدارهای ایشان با مقلدان و دوستدارانش و با دیگر عالمان، حتی عالمان سنی در تربت جام است. نویسنده درجاهایی از کیفیت سفر و وضع جادهها و طبیعت مازندران و خراسان نیز سخن رانده است. تصویری که در این کتاب از یک آیتالله و مرجع تقلید شیعی در جامعه ایران در اواخر دوره پهلوی (چهار سال پیش از سقوط شاه) بهدست داده شده، برای شناخت وضع روحانیون، بهویژه مراجع تقلید و نقش و جایگاه آنان در آن روزگار بسیار سودمند و راهگشا است؛ با این ملاحظه که نویسنده احتمالاً در جاهایی دچار بزرگنمایی و اغراق شده است.
▫️ معصومعلی پنجه
۱۴ فروردین ۱۴۰۴ | تهران
🆔 www.tgoop.com/HistoryandMemory
BY | پنجهنامه: تاریخ و خاطره |
Share with your friend now:
tgoop.com/HistoryandMemory/1569