#حسنا_بارکزی✎
#معجزهٔ_عشق
#پارت_چهل‌و‌دو

#سپیده

نمیفهمم خانم امینی پیش خو چی فکر کرده که ایته مر عروس خو خطاب کرد عه ایشته حالم بهم خورد 🥴
گوشی  ته کیسه خو کدم و هدفونم به گوشا م بود رفتم طرف تابی که داخل حیاط بود
اوخی ایشته یاد کدم تاب خو اصن یادم نیه آخرین باره که تاب خوردم.

به کمک پاها خو که به زمین میزدم  ، خودخو تاب میدادم آروم آروم هموته که تاب میخوردم سرخو تکیه دادم به پشت آهنگم پلی کدم و چشما خو بسته کدم .

سارن آهنگ اصغر آقا
فقط همین امشبو دست به شمارم نزن
من میخام تنها باشم راه نرو رو مغز من
نمیخام فک کنم الان اصن به فردا
پشت هم پلی کنم اصغر آقا بفرما😜🤪😁

ای آهنگ خیلی خوش دیشتم
فاز مر تغییر میداد همیشه🤦🏻‍♀️😂
بالاخره از تاب دل کندم و یک چرخی داخل حیاط زدم زمستون نزدیک بود بهمی خاطر هوا فرق کده بود 🌬
گوشی مه زنگ آمد  نگاه کدم  لبخند رو لبا م آمد و تماسه وصل کدم
-سلاااام بر وروجک مه♥️
مهسا-علیکم بر بروجک مه😁
-چی معنی دیونه؟😂
مهسا-نمودونم هموته برابر مدم که خیت نشی😂
-ای بلاا خبی مهسایی
مهسا-البته که خوبم وقتی تور نمیبینم🤪
-خیلی خری😢
مهسا-تشکر همچنین😌😂
-کار دیشتی زنگ زدی؟😑
مهسا-نه فقط گفتم کمی رو اعصاب تو برم همین.😁😂
-ای خنگول تو به گیر مه نمیفتی🤐😂
مهسا-حالی ها که نه😜😂
-پس خدا خو شکر کو🤭
مهسا-ولا
-هاا
مهسا-راستی؟ راستی؟😟
-هن بگو که عه یادتو نره 🫣
مهسا-اولا هفته بعد قراره نتیجه امتحان ها بدن باید به فکر کورس بشیم.دوما چکار کدی خدی خانم امینی؟🤦🏻‍♀️🤐
-اولا خبرم که نتیجه امتحانها میدن و کورس هم ساحل پیدا کرد و از هر لحاظ حرف نداره .دوما خانم امینی به خونه مانم و قراره اونار جواب بدم چون خیلی رو مخن🤯

#حسنا_بارکزی✎
#معجزهٔ_عشق
#پارت_چهل‌و‌سه

#سپیده

مهسا-جوووو دگ جانمی♥️
ها خب میکنی جواب بده بره به رد کار خو حیف تو نکرده خودخو به بلا بندازی😬
-هووم . خب دگ کار نداری واسه مر یخ زد ته حیاطم
مهسا-باشه دیونه گک مه باز از تل بتو مسج میکنم خداحافظ
-بای

گوشی قطع کدم  و رو خو دور دادم که برم طرف تعمیر  ولی سرم به یک جسم سفت و سختی برخورد کرد که تعادل خو از دست دادم و درست وقتی که ماستم به عقب‌بفتم یکی از کمر مه گیرفت و مم از فرصت استفاده کدم و خودخو به بغلیو انداختم
عطریو نفس کشیدم خیلی آشنا بود
یعنی خودیونه؟
همه ای اتفاقا به ظرف یک ثانیه صورت گیرفت بهمی خاطر خیلی دست و پاچه شدم و زود خودخو از بغلیو بیرون کدم
که اوهم تازه متوجه اتفاقی که رخ داد شد
اووف دگ چی رقم طرفیو نگاه کنم هیچ وقت تا ای اندازه بهم نزدیک نشده بودیم🤦🏻‍♀️
چری گپ نمیزنه ایته هنگ کده حداقل یک چیزی بگو که جوّ عوض شه اوف سرووش🤦🏻‍♀️‌😫
بالاخره دهن مبارک خو وا کرد بچگه انتیک😒🫣
سروش-س..سلام مه ماستم برم بالا گففتن مهمونه آمدم ‌یی..ش تو
خیلی مر خنده گیرفته بود به حالیو و نمیفهمم چری جالب بود بریمه مث دگ دفعه ها رو اعصاب نبود
-ها مهمونه مم اینجی فرار کدم 😑
سروش-خب بیا بریم پایین اینجی خیلی خنکه
-بیعضو مم ماستم برم
خدی هم رفتیم طبق پایین ما که بری مهمونا بود
بخاری روشن کرد سروش و آورد  پیش مه مم پتو آوردم بریو
رو مبلا لم دادم و بخاری کم‌کم مر گرم کرد
اعلان گوشی مه بلند شد وقتی نگاه کدم نوتیف مهسا رو صفحه بود
ماستم برم ته چت یو که سروش گف:
سروش-هووم از بابت دیشاو باید بگم که تقصیر تو هم بود و مم زیاده روی کدم نباید اوته رفتار میکدم خدی تو خدا کنه ازمه ناراحت نباشی🤷🏻
خدایا ای دگ ایشته موجودیه یک معذرت خاهی نکرد ازم راه میگه تقصیر تو هم بود، پررو 😒
ولی حالی ها تور نمیبخشم سروش خان😑
چشم غره طرفیو رفتم و هیچی نگفتم به جوابیو بچگه پرور
گوشی وردیشتم و ته چت مهسا رفتم که صدا در شد
وقتی سر خو بالا کدم جا سروش خالی بود

#حسنا_بارکزی✎
#معجزهٔ_عشق
#پارت_چهل‌و‌چهار

#سپیده

ایشش یعنی بدیو آمده که رفته😏
بمه چی اصلا مهم نیه بچگه قرتوک🥴
ههههه ایشته خنده دار گفتم بچگه قرتوک 😂
پیام مهسا خوندم که گفته بود:
مهسا-خانم امینی برفت؟
ای بابا یادم از خانم امینی برفته بود🤦🏻‍♀️
سعت نگاه کدم که ۵ عصر بود حتما تا حالی برفتن دگ
جواب مهسا بدادم و حرکت کدم طرف در که ساحل داخل سالون شد
-سلام😐
ساحل-مادر گفتن بیا بالا مهمونا او دم رفتن
-اولا سلام کدم دوما خودمه ای میامدم😑🙄
ساحل-بعد یک عمر سلام کدی مم جواب ندادم ایشته بدل تو درد کده وای به دل بدبخت مه که هیچی جواب نمیدی تو
-خب حتما آدم واری سلام نکدی دگ🤭😂
ساحل-😒
خدی ساحل برفتیم بالا مادر مه یکه بودن و به گوشی گپ میزدن اشاره دادم کیه پشت خط؟ گفتن حجی ننه تو
احساس گشنه‌گی کدم برفتم از ته یخچال شیشه نوتیلا خو وردیشتم و خورده ،خورده بیامدم سالون که سروش دیدم با یک عالمه هله هوله که از داخل پلاستیک معلوم میشد دلم ضعف رفت😋🤤
ولی به رو خو نیاوردم چون بد بود و دوما مه قهرم مثلا از سروش
برفتم رو مبل لم دادم
ساحل-سروش خیر تو باشه چری ایقذر خرید کدی آخه بری دو نفر مه و تو اینا خیلیه😁😂
سروش-😂‌ بتو نخریدم دلجم خودخو شریک ندی😌
ساحل-ببنده 😒
مادر که تازه گوشی قطع کدن به سروش گفتن:
مادر-بیا بشین سروش جان چری ایستادی؟
مادر-وخی سپیده پیاله سروش چای کن تا حال شرکت بوده حتما مونده‌یه
مه که از تعجب نزدیک بود شاخ بیرو کنم چون تا حال پیاله خودخو هم چای نکده بودم باز بری ازی قول بیابونی‌ چای بریزم ؟عمرا 😑
-آی مادر سرم گیج میره میترسم ضعف کنم🤥
مادر که حسابی ازی گپ مه وار خطا شدن 😁
بری سروش گفتن:
مادر-سروش جان کو فشار ازی بگیر که باز خدا نکرده مث دیشب نشه
آی بابا اینا بیخی جدی گیرفتن 🤦🏻‍♀️
یکی نیه بگه واسه پیاله سروش چای نکنه ایته گفته🤭😂
سروش هم از خدا خاسته زود آله فشار بیاورد و فشار مه بگیرفت ولی شیطنت به نگاه یو موج میزد
اووف دگ انالی بیاب میشم پیش همه میفهمم دروغ گفتم و فشار مه پایین نیه😫
وقتی فشار  مه میگرفت طوری که خودیو فقط بشنوه گفتم:
همی دفعه تو خون مه بخر قول میدم هر چی بگی قبول کنم🥺

#حسنا_بارکزی✎
#معجزهٔ_عشق
#پارت_چهل‌و‌پنج

#سپیده

سروش-قوله؟😁
-ها بوخودا😟
سروش-زن کاکا جان!
مادر-جان چکار شد؟
سروش-هووم فقط کمی پایینه نیاز به سرم نیه باید استراحت کنه🙂
مادر-آه الهی شکر دلم بفتاد
مادر-بیا جان مادر سر خو بقذار همینجی دخترمه
-باشه مادر جاان
مادر-خیلی تشکر سروش جان تو نمیبودی نمیفهمم چکار میکردیم
سروش-خاهش میکنم کاری نکدم وظیفه مه بود
مادر-بیا باشین پیاله تو چای کنم ساحل یک پیاله از آشپزخونه بیار به سروش
ساحل-نو آماد به بازار کهنه شد دل آزار☹️
مادر-ای گپا چیه بچه مه
سروش-گناه ازو نیه هورمونا حسودیو خیلی ترشح میشه😂
-موافقم مم😂
همه شیشته بودن بجز مه که سرم قدیشته بود🤦🏻‍♀️
گوشی مه پیام آمد
وردیشتم وقتی نگاه کدم شماره ناشناس بود
پیام داده بود که ای طرف نگاه کن
شکه شده سر خو بالا کدم که سروش نگاه حق به جانبی بمه انداخت
ای خدا یک همی کم بود که بشه طلب کارمه😤
چشم غره طرفیو رفتم و بریو تایپ کدم
-نگاه کدم دگ چی؟
سروش-ایشته زودی یاد تو میره کارا خوب مه😕
-یادم نرفته 🤦🏻‍♀️ خب مثلا چکار کنم حالی ؟🥲
سروش-هووم هر چی میگم قبول کنی!🙏🏻
-بسته گی داره چی ها باشه شاید یک چیز بدی گفتی ولی دلیل نمیشه که قبول کنم🤨
سروش-ن قول میدم چیز بدی نمیگم
-باشه🤦🏻‍♀️
بری یکبار به سروش اعتماد کردم خدا کنه پشیمون نشوم
سر مه ته گوشی بود که سروش گف:
سروش-سپیده ای هله هوله ها بتو گیرفتم ببر اتاق خو تا ساحل حمله نکده برینا😊😂

فقط روزانه داخل ربات شوید
یک کلیک کنید
برات چانسی سکه میده وتمام

هر روز باید همین کار بکنی
که اصلا هم کار سختی نیه برای پول بدست آوردن

مشکلی بودپیوی درخدمتم 👇

• @Master_604 ✦

.

دومین ربات هم امروز معرفی میکنم

که انشاالله تا یک ماه دیگر لیست خواهد شد..

وصد دالری بدست بیاریم

دوستان خبر خوشی دارم به همگی

امروز سومین ربات هم معرفی میکنم ان‌شاالله