Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/FirstStartFromMyself/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
من از خودم شروع می‌کنم@FirstStartFromMyself P.15797
FIRSTSTARTFROMMYSELF Telegram 15797
✴️ فلسفه #چهارشنبه_سوری

#سور به معناى میهمانى و جشن مى‌باشد و اما چرا چهارشنبه‌سورى و چرا آتش برافروختن و چرا از روى آتش پریدن؟

براساس سروده‌هاى پیروز پارسى، حکیم #فردوسى، #سیاوش فرزند کاووس‌شاه در هفت سالگى مادر را از دست مى‌دهد. پادشاه همسری دیگر برمى‌گزیند. #سودابه که زنى زیبا و هوس‌باز بود عاشق سیاوش مى‌شود.

یکى روز کاووس‌کى با پسر
نشسته که سودابه آمد ز در

ز ناگاه روى سیاوش بدید
پر اندیشه گشت و دلش بردمید

ز عشق رخ او قرارش نماند
همه مهر اندر دل آتش نشاند

سودابه در اندیشه بود تا به گونه‌اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند. دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور سیاوش کرده و او را فرا خواند:

که باید که رنجه کنى پاى خویش
نمایى مرا سرو بالاى خویش

بیاراسته خویش چون نوبهار
به‌گردش هم از ماهرویان هزار

آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت:

هر آنکس که از دور بیند ترا
شود بیهش و برگزیند ترا

ز من هر چه خواهى همه کام تو
بر آرم نپیچم سر از دام تو

من اینک به پیش تو افتاده‌ام
تن و جان و شیرین ترا داده‌ام

سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى‌گوید و همزمان به او نزدیک مى‌شود. ناگاه او را در آغوش کشیده و مى‌بوسد:

سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد
همانا که از شرم ناورد یاد

رخان سیاوش چو خون شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم

چنین گفت با دل که از کار دیو
مرا دور داراد کیوان خدیو

نه من با پدر بى‌وفایى کنم
نه با اهرمن آشنایى کنم

سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت:

سر بانوانى و هم مهترى
من ایدون گمانم که تو مادرى

سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد. سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت، داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه یوسف و زلیخا دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد. بارى سیاوش به سودابه مى‌گوید که پدر را آگاه خواهد کرد:

از آن تخت برخاست با خشم و جنگ
بدو اندر آویخت سودابه چنگ

بدو گفت من راز دل پیش تو
بگفتم نهانى بد اندیش تو

مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟
به پیش خردمند رعنا کنى

بزد دست و جامه بدرید پاک
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک

برآمد خروش از شبستان اوى
فغانش ز ایوان برآمد به‌کوى

در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست. سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش عبور خواهم کرد:

سراسر همه دشت بریان شدند
سیاوش بیامد به پیش پدر

یکى خود و زرین نهاده به سر
سخن گفتنش با پسر نرم بود

سیاوش بدو گفت انده مدار
کزین سان بود گردش روزگار

سیاوش سپه را بدانسان بتاخت
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت

ز آتش برون آمد آزادمرد
لبان پر ز خنده به رخ همچو ورد

چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و باد یکسان بود

سواران لشکر برانگیختند
همه دشت پیشش درم ریختند

سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد:

یکى شادمانى شد اندر جهان
میان کهان و میان مهان

سیاوش به پیش جهاندار پاک
بیامد بمالید رخ را به خاک

که از نفت آن کوه آتش‌پرست
همه کامه دشمنان کرد پست

بدو گفت شاه اى دلیر جهان
که پاکیزه تخمى و روشن‌روان

چنانى که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا

سیاووش را تنگ در برگرفت
ز کردار بد پوزش اندر گرفت

مى‌ آورد و رامشگران را بخواند
همه کام‌ها با سیاوش براند

سه روز اندر آن سور مى در کشید
نبد بر در گنج بند و کلید

این اتفاق و آزمایش عبور از آتش در بهرام شید (سه‌شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (آدینه) #جشن_ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور #ایران به فرمان #کیکاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد و از آن پس به یاد عبور سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید (سه‌شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن مى‌گیرند

📕 #شاهنامه فردوسی

@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_
🔥2👏1



tgoop.com/FirstStartFromMyself/15797
Create:
Last Update:

✴️ فلسفه #چهارشنبه_سوری

#سور به معناى میهمانى و جشن مى‌باشد و اما چرا چهارشنبه‌سورى و چرا آتش برافروختن و چرا از روى آتش پریدن؟

براساس سروده‌هاى پیروز پارسى، حکیم #فردوسى، #سیاوش فرزند کاووس‌شاه در هفت سالگى مادر را از دست مى‌دهد. پادشاه همسری دیگر برمى‌گزیند. #سودابه که زنى زیبا و هوس‌باز بود عاشق سیاوش مى‌شود.

یکى روز کاووس‌کى با پسر
نشسته که سودابه آمد ز در

ز ناگاه روى سیاوش بدید
پر اندیشه گشت و دلش بردمید

ز عشق رخ او قرارش نماند
همه مهر اندر دل آتش نشاند

سودابه در اندیشه بود تا به گونه‌اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند. دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور سیاوش کرده و او را فرا خواند:

که باید که رنجه کنى پاى خویش
نمایى مرا سرو بالاى خویش

بیاراسته خویش چون نوبهار
به‌گردش هم از ماهرویان هزار

آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت:

هر آنکس که از دور بیند ترا
شود بیهش و برگزیند ترا

ز من هر چه خواهى همه کام تو
بر آرم نپیچم سر از دام تو

من اینک به پیش تو افتاده‌ام
تن و جان و شیرین ترا داده‌ام

سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى‌گوید و همزمان به او نزدیک مى‌شود. ناگاه او را در آغوش کشیده و مى‌بوسد:

سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد
همانا که از شرم ناورد یاد

رخان سیاوش چو خون شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم

چنین گفت با دل که از کار دیو
مرا دور داراد کیوان خدیو

نه من با پدر بى‌وفایى کنم
نه با اهرمن آشنایى کنم

سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت:

سر بانوانى و هم مهترى
من ایدون گمانم که تو مادرى

سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد. سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت، داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه یوسف و زلیخا دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد. بارى سیاوش به سودابه مى‌گوید که پدر را آگاه خواهد کرد:

از آن تخت برخاست با خشم و جنگ
بدو اندر آویخت سودابه چنگ

بدو گفت من راز دل پیش تو
بگفتم نهانى بد اندیش تو

مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟
به پیش خردمند رعنا کنى

بزد دست و جامه بدرید پاک
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک

برآمد خروش از شبستان اوى
فغانش ز ایوان برآمد به‌کوى

در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست. سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش عبور خواهم کرد:

سراسر همه دشت بریان شدند
سیاوش بیامد به پیش پدر

یکى خود و زرین نهاده به سر
سخن گفتنش با پسر نرم بود

سیاوش بدو گفت انده مدار
کزین سان بود گردش روزگار

سیاوش سپه را بدانسان بتاخت
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت

ز آتش برون آمد آزادمرد
لبان پر ز خنده به رخ همچو ورد

چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و باد یکسان بود

سواران لشکر برانگیختند
همه دشت پیشش درم ریختند

سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد:

یکى شادمانى شد اندر جهان
میان کهان و میان مهان

سیاوش به پیش جهاندار پاک
بیامد بمالید رخ را به خاک

که از نفت آن کوه آتش‌پرست
همه کامه دشمنان کرد پست

بدو گفت شاه اى دلیر جهان
که پاکیزه تخمى و روشن‌روان

چنانى که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا

سیاووش را تنگ در برگرفت
ز کردار بد پوزش اندر گرفت

مى‌ آورد و رامشگران را بخواند
همه کام‌ها با سیاوش براند

سه روز اندر آن سور مى در کشید
نبد بر در گنج بند و کلید

این اتفاق و آزمایش عبور از آتش در بهرام شید (سه‌شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (آدینه) #جشن_ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور #ایران به فرمان #کیکاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد و از آن پس به یاد عبور سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید (سه‌شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن مى‌گیرند

📕 #شاهنامه فردوسی

@FirstStartFromMyself
🟠 instagram : @maerefat_

BY من از خودم شروع می‌کنم


Share with your friend now:
tgoop.com/FirstStartFromMyself/15797

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Each account can create up to 10 public channels There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Concise In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist.
from us


Telegram من از خودم شروع می‌کنم
FROM American