EXPLORING_THE_METHOD Telegram 76
خرید نگاه: زندگی به مثابه دیده شدن
🖋 دکتر ابوذر قاسمی ‌نژاد

🍁 دیده شدن یکی از دغدغه های افراد جامعه است و اساسا امر نابهنجاری نیست. افراد ذاتاً خود دوست دارند دیده شوند و موجب برانگیختگی دیگران نسبت به خود شوند اما زمانی هست که بنیان های زندگی یک فرد یا گروهی از افراد، طوری تعریف می شود که تمام تلاش خود را بر این می گذارند که توسط دیگران دیده شوند، هر چند به صورت نگاه گذرا توسط یک عابر در کنار خیابان یا متلک انداختن دیگران به نوع رفتار و کردار او و یا یک سلفی و..!
زمانی که یک فرد و یک جامعه در شرایطی قرار می گیرد که از حیث درونی و بیرونی شرایط لازم را برای خود تحققی پیدا نمی کند و در نردبان امکان ها، با امتناع های مختلفی برخورد می کنند، ابتدا با نوعی رخوت فرهنگی مواجه شده و در مرحله بعد نسبت به توانایی های خود بیگانه شده و در نهایت با طرد عناصر فرهنگی موجود روبرو می شود؛ لذا فرهنگ موجود را تهی می بینند که امکان دیده شدن را از انها گرفته است.
بحث این است که اگر بخواهی در شرایط متعالی دیده شوی، باید چیزی فراتر از هستی موجود ارائه دهی: یک خلاقیت هنری، تولید اثری فاخر، دانشی متعالی، تبع و سلوکی سرآمد، بخششی خیرخواهانه و غیره.. این موارد عمدتاً توسط بخش اعظمی از افراد جامعه دست یافتنی نیستند، زیرا نیازمند کف نفس و فلسفیدن به منظور فرارفتن از روزمرگی هایی هستند که اغلب ما را درنوردیده است.
از مهمترین مکانیسم های بازتولید مد و سبک، خرید است. "می خرم پس هستم" پرسه زنی در محیط های شبه فرهنگی و شبه نمادین، خوردن خوراکی ها و غذاهای خاص و خوش رنگ و نیز خریدن لباس ها و ارائه پوشش و آرایش خاص (مرد و زن ندارد)، ارائه حرف و مطالب بی مقدار و بی محتوا در فضای مجازی و غیره از جمله سازوکارهایی هستند که باعث دیده شدن می شود. گزاره این است که من می خرم، می گویم، می پوشم، مطالب فوروارد می کنم و از این طریق با ارائه سبک خاصی از پوشش، گفتار و رفتار، توسط اطرافیان، جمع دوستان، افراد محله و همکلاسی ها دیده می شوم.
در اینجا خرید را مثال می زنم.. خرید، فرد را برای مدت کوتاهی متمایز می کند، چون چیز جدیدی را نمایش می دهد، دیگران را سرگرم من می کند، حس تازگی دارد و به من قدرت توضیح در مورد خرید جدیدی می دهد که دیگران ندارند یا فقط عده قلیلی دارند (چه بلاهت دون کیشوت واری و چه زندگی سیزیف گونه ای)!.. فرد خود را نمایش می دهد و بازنمایی می کند و در این فرایند به صورت حیرت آوری سازوکار "قیاس مشکل می گیرد" و فرد حداقل در تصوراش خود را بالاتر از دیگران می بیند، چون تازگی بر طبع می نشیند و فرد را به میدان دید دیگران می آورد. اما از انجایی که این نمایش بدون مدلول است، یعنی از زایش درونی و تولد امر اثرگذاری حاصل نمی شود و آغشته به ذخایر دانشی و ذخایر فرهنگی خاصی نیست. فقط دال است و ظاهر. بدین ترتیب، اثر عمیقی بر جا نمی گذارد؛ و چون اثر خاص و ماندگاری بر جا نمی گذارد، نیازمند بازتولید سریع است تا حس تازگی و دیده شدن فرد فروکش نکند و دوباره برای ایجاد معنا با خلاء روبرو نشود. این چرخه از طریق خرید مجدد و بازنمائی رفتار جدیدتری خود را نشان می دهد.
بنابراین، خریدن چیزهای جدید (هنگامی که از حالت طبیعی خارج شود) که در موارد زیادی نیز از نظر کیفیت بنجل هستند، از اضطراب دیده نشدن حاصل می شوند، نه از ضرورت نیاز.. خرید می کنم، می پوشم، می خورم، سبک خاصی آرایش می کنم، سبک خاصی حرف می زنم، جاهای خاصی میروم و سلفی می گیرم، آثار شبه علمی کیلویی و بی محتوا می نویسم، هر لحظه تلاش میکنم در فضای مجازی چیزی بگوییم یا تصویر و کلیپی بارگذاری کنم، تا چیزی را نمایش بدهم که دیگران ندارند و یا فقط عده کمی دارند. لذا، به اشتباه خودتحققی از بیرون (خرید) مطالبه می شود و بر بیرون نیز تحمیل می شود (از طریق سبک های خاص رفتاری و شخصیتی بر سایر افراد جامعه). فرافکنی خودتحققی به بیرون، تهی شدن مکرر خود از طریق نمایش های بی محتوایی است که از خواست لذت و خواست قدرت (که تابع اصل لذت و غریزه هستند) ناشی می شود که خواست معنا (ویژگی یک انسان بالغ) را به حاشیه برده اند.

🌟 لینک کانال:
@Exploring_the_method



tgoop.com/Exploring_the_method/76
Create:
Last Update:

خرید نگاه: زندگی به مثابه دیده شدن
🖋 دکتر ابوذر قاسمی ‌نژاد

🍁 دیده شدن یکی از دغدغه های افراد جامعه است و اساسا امر نابهنجاری نیست. افراد ذاتاً خود دوست دارند دیده شوند و موجب برانگیختگی دیگران نسبت به خود شوند اما زمانی هست که بنیان های زندگی یک فرد یا گروهی از افراد، طوری تعریف می شود که تمام تلاش خود را بر این می گذارند که توسط دیگران دیده شوند، هر چند به صورت نگاه گذرا توسط یک عابر در کنار خیابان یا متلک انداختن دیگران به نوع رفتار و کردار او و یا یک سلفی و..!
زمانی که یک فرد و یک جامعه در شرایطی قرار می گیرد که از حیث درونی و بیرونی شرایط لازم را برای خود تحققی پیدا نمی کند و در نردبان امکان ها، با امتناع های مختلفی برخورد می کنند، ابتدا با نوعی رخوت فرهنگی مواجه شده و در مرحله بعد نسبت به توانایی های خود بیگانه شده و در نهایت با طرد عناصر فرهنگی موجود روبرو می شود؛ لذا فرهنگ موجود را تهی می بینند که امکان دیده شدن را از انها گرفته است.
بحث این است که اگر بخواهی در شرایط متعالی دیده شوی، باید چیزی فراتر از هستی موجود ارائه دهی: یک خلاقیت هنری، تولید اثری فاخر، دانشی متعالی، تبع و سلوکی سرآمد، بخششی خیرخواهانه و غیره.. این موارد عمدتاً توسط بخش اعظمی از افراد جامعه دست یافتنی نیستند، زیرا نیازمند کف نفس و فلسفیدن به منظور فرارفتن از روزمرگی هایی هستند که اغلب ما را درنوردیده است.
از مهمترین مکانیسم های بازتولید مد و سبک، خرید است. "می خرم پس هستم" پرسه زنی در محیط های شبه فرهنگی و شبه نمادین، خوردن خوراکی ها و غذاهای خاص و خوش رنگ و نیز خریدن لباس ها و ارائه پوشش و آرایش خاص (مرد و زن ندارد)، ارائه حرف و مطالب بی مقدار و بی محتوا در فضای مجازی و غیره از جمله سازوکارهایی هستند که باعث دیده شدن می شود. گزاره این است که من می خرم، می گویم، می پوشم، مطالب فوروارد می کنم و از این طریق با ارائه سبک خاصی از پوشش، گفتار و رفتار، توسط اطرافیان، جمع دوستان، افراد محله و همکلاسی ها دیده می شوم.
در اینجا خرید را مثال می زنم.. خرید، فرد را برای مدت کوتاهی متمایز می کند، چون چیز جدیدی را نمایش می دهد، دیگران را سرگرم من می کند، حس تازگی دارد و به من قدرت توضیح در مورد خرید جدیدی می دهد که دیگران ندارند یا فقط عده قلیلی دارند (چه بلاهت دون کیشوت واری و چه زندگی سیزیف گونه ای)!.. فرد خود را نمایش می دهد و بازنمایی می کند و در این فرایند به صورت حیرت آوری سازوکار "قیاس مشکل می گیرد" و فرد حداقل در تصوراش خود را بالاتر از دیگران می بیند، چون تازگی بر طبع می نشیند و فرد را به میدان دید دیگران می آورد. اما از انجایی که این نمایش بدون مدلول است، یعنی از زایش درونی و تولد امر اثرگذاری حاصل نمی شود و آغشته به ذخایر دانشی و ذخایر فرهنگی خاصی نیست. فقط دال است و ظاهر. بدین ترتیب، اثر عمیقی بر جا نمی گذارد؛ و چون اثر خاص و ماندگاری بر جا نمی گذارد، نیازمند بازتولید سریع است تا حس تازگی و دیده شدن فرد فروکش نکند و دوباره برای ایجاد معنا با خلاء روبرو نشود. این چرخه از طریق خرید مجدد و بازنمائی رفتار جدیدتری خود را نشان می دهد.
بنابراین، خریدن چیزهای جدید (هنگامی که از حالت طبیعی خارج شود) که در موارد زیادی نیز از نظر کیفیت بنجل هستند، از اضطراب دیده نشدن حاصل می شوند، نه از ضرورت نیاز.. خرید می کنم، می پوشم، می خورم، سبک خاصی آرایش می کنم، سبک خاصی حرف می زنم، جاهای خاصی میروم و سلفی می گیرم، آثار شبه علمی کیلویی و بی محتوا می نویسم، هر لحظه تلاش میکنم در فضای مجازی چیزی بگوییم یا تصویر و کلیپی بارگذاری کنم، تا چیزی را نمایش بدهم که دیگران ندارند و یا فقط عده کمی دارند. لذا، به اشتباه خودتحققی از بیرون (خرید) مطالبه می شود و بر بیرون نیز تحمیل می شود (از طریق سبک های خاص رفتاری و شخصیتی بر سایر افراد جامعه). فرافکنی خودتحققی به بیرون، تهی شدن مکرر خود از طریق نمایش های بی محتوایی است که از خواست لذت و خواست قدرت (که تابع اصل لذت و غریزه هستند) ناشی می شود که خواست معنا (ویژگی یک انسان بالغ) را به حاشیه برده اند.

🌟 لینک کانال:
@Exploring_the_method

BY کنکاشی در روش


Share with your friend now:
tgoop.com/Exploring_the_method/76

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? But a Telegram statement also said: "Any requests related to political censorship or limiting human rights such as the rights to free speech or assembly are not and will not be considered." Hashtags Activate up to 20 bots
from us


Telegram کنکاشی در روش
FROM American