کنکاشی در روش

🍁مروری بر انواع تعاريف واژه‌ها و اصطلاحات در تحقيق (بخش یازدهم: تعریف عملیاتی یا عملی)

🖋کنکاشی در روش

✍ تعريف عملياتی (عملی)، يک مفهوم و به بيان دقيق‌تر، يک متغير را به صورت اعمال و اموری که در مطالعه به عنوان معرف و معادل آن مشخص می ‌شوند، تعريف می ‌کند و اين امکان را فراهم می آورد که مورد اندازه‌گيری قرار گيرند.
خصايص يا پيشامدهای تجربی را که از طريق مفاهيم معرفی می ‌شوند، اغلب نمی‌توان به طور مستقيم مشاهده کرد؛ مثلاً مفاهيم قدرت، هوش و رضايت شغلی و به طور کلی، همه ويژگی ‌های غير رفتاری (مانند ادراکات، ارزش‌ها و نگرش‌ها)، اموری مشاهده ناپذيرند. در اين گونه موارد، وجود تجربی يک مفهوم، بايد استنباط شود. اين گونه استنباط‌ها از طريق تعاريف عملی که مفاهيم را با پيشامدهای تجربی مجهز می سازند، انجام می ‌شود.

📍تعريف عملی، مجموعه روش‌های توصيف کننده فعاليت‌هايی است که انجام آنها به گونه تجربی وجود دارد. چنين تعاريفی، مفاهيم را لمس ‌پذير می ‌کند و روش‌های اندازه‌گيری را که ملاک‌هايی برای کاربرد تجربی مفاهيم به دست می دهد، طرح و خلاصه می کند.

✍ تعریف عملیاتی (عملی) شامل دو دسته است:

1⃣ تعريف عملياتی اندازه‌پذير: اين نوع تعريف، بيان‌گر شيوه اندازه‌گيری متغير مورد نظر است.
مثال:
- مدير باهوش: شخصی که فرصت‌های اقتصادی خوبی برای سازمان به دست می‌آورد يا شخصی که مسائل کارکنان را به خوبی حل می‌کند.
- مدير پرخاشگر: فردی که رفتارهايش جنبه نمايش و دعوا دارد؛ سر و صدا می‌کند؛ بلند حرف می‌زند و صحبت وی، حالت توهين به ديگران دارد.

2⃣ تعريف عملياتی تجربی: اين تعريف، جزئيات دست‌کاری متغيری را که بايد به وسيله پژوهشگر صورت گيرد، مشخص می ‌سازد.
مثال:
- ناکامی: اگر به کارمندی يک عامل انگيزش نشان دهيم، فعلاً دور از دسترس او قرار دهيم، يک تعريف عملياتی تجربی انجام داده‌ايم.
- کشمکش روانی: اگر دو فرد (يا افرادی) در موقعيتی قرار گيرند که همه آنها هدف مشترکی داشته باشند، ولی فقط يکی از آنها بتواند به آن هدف برسد.


لینک کانال:
@Exploring_the_method

www.tgoop.com/Exploring_the_method/124

7.5K viewsedited  Oct 15, 2021 at 20:58

🍁مروری بر انواع تعاريف واژه‌ها و اصطلاحات در تحقيق (بخش یازدهم: تعریف عملیاتی یا عملی)

🖋کنکاشی در روش

✍ تعريف عملياتی (عملی)، يک مفهوم و به بيان دقيق‌تر، يک متغير را به صورت اعمال و اموری که در مطالعه به عنوان معرف و معادل آن مشخص می ‌شوند، تعريف می ‌کند و اين امکان را فراهم می آورد که مورد اندازه‌گيری قرار گيرند.
خصايص يا پيشامدهای تجربی را که از طريق مفاهيم معرفی می ‌شوند، اغلب نمی‌توان به طور مستقيم مشاهده کرد؛ مثلاً مفاهيم قدرت، هوش و رضايت شغلی و به طور کلی، همه ويژگی ‌های غير رفتاری (مانند ادراکات، ارزش‌ها و نگرش‌ها)، اموری مشاهده ناپذيرند. در اين گونه موارد، وجود تجربی يک مفهوم، بايد استنباط شود. اين گونه استنباط‌ها از طريق تعاريف عملی که مفاهيم را با پيشامدهای تجربی مجهز می سازند، انجام می ‌شود.

📍تعريف عملی، مجموعه روش‌های توصيف کننده فعاليت‌هايی است که انجام آنها به گونه تجربی وجود دارد. چنين تعاريفی، مفاهيم را لمس ‌پذير می ‌کند و روش‌های اندازه‌گيری را که ملاک‌هايی برای کاربرد تجربی مفاهيم به دست می دهد، طرح و خلاصه می کند.

✍ تعریف عملیاتی (عملی) شامل دو دسته است:

1⃣ تعريف عملياتی اندازه‌پذير: اين نوع تعريف، بيان‌گر شيوه اندازه‌گيری متغير مورد نظر است.
مثال:
- مدير باهوش: شخصی که فرصت‌های اقتصادی خوبی برای سازمان به دست می‌آورد يا شخصی که مسائل کارکنان را به خوبی حل می‌کند.
- مدير پرخاشگر: فردی که رفتارهايش جنبه نمايش و دعوا دارد؛ سر و صدا می‌کند؛ بلند حرف می‌زند و صحبت وی، حالت توهين به ديگران دارد.

2⃣ تعريف عملياتی تجربی: اين تعريف، جزئيات دست‌کاری متغيری را که بايد به وسيله پژوهشگر صورت گيرد، مشخص می ‌سازد.
مثال:
- ناکامی: اگر به کارمندی يک عامل انگيزش نشان دهيم، فعلاً دور از دسترس او قرار دهيم، يک تعريف عملياتی تجربی انجام داده‌ايم.
- کشمکش روانی: اگر دو فرد (يا افرادی) در موقعيتی قرار گيرند که همه آنها هدف مشترکی داشته باشند، ولی فقط يکی از آنها بتواند به آن هدف برسد.


لینک کانال:
@Exploring_the_method

BY کنکاشی در روش