Existentialist
https://www.instagram.com/p/CDRhlP6pGw3/?igshid=120aoh838mu5d
سخنان جالب میلان کوندرا درباره زندگی
Existentialist
https://www.instagram.com/p/CDWrc0Pp36N/?igshid=1gk1j7iif3zo9
ساده باشیم.
ساده باشیم چه در باجه یک بانک چه در زیر درخت.
کار ما نیست شناسایی "راز" گل سرخ،
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
پشت دانایی اردو بزنیم.
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم.
صبح ها وقتی خورشید، در می آید متولد بشویم.
هیجان ها را پرواز دهیم.
روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره، گل، نم بزنیم.
آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی.
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم.
نام را باز ستانیم از ابر، از چنار، از پشه، از تابستان.
روی پای تر باران به بلندی محبت برویم.
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم.
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم.
👤 #سهراب_سپهری
@Existentialistt
ساده باشیم چه در باجه یک بانک چه در زیر درخت.
کار ما نیست شناسایی "راز" گل سرخ،
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
پشت دانایی اردو بزنیم.
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم.
صبح ها وقتی خورشید، در می آید متولد بشویم.
هیجان ها را پرواز دهیم.
روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره، گل، نم بزنیم.
آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی.
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم.
نام را باز ستانیم از ابر، از چنار، از پشه، از تابستان.
روی پای تر باران به بلندی محبت برویم.
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم.
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم.
👤 #سهراب_سپهری
@Existentialistt
Homauon Khoram - Oje Aseman
WwW.SongSara.Net
با شاهکار استاد همایون خرم به آرامش بنشینید و غرقه شوید...
#هرشب_یک_جمله
پیش از آغاز هر کاری از خودت بپرس:
آیا درست است؟
آیا از روی مهر است؟
آیا ضرورت دارد؟
@Existentialistt
پیش از آغاز هر کاری از خودت بپرس:
آیا درست است؟
آیا از روی مهر است؟
آیا ضرورت دارد؟
@Existentialistt
Existentialist
https://www.instagram.com/p/CDwb-I2pJCf/?igshid=1ce4hssni9mab
آن مکث ده ثانیهای را دیدی؟ آن ده ثانیه گسست در سرگذشت زندگی ما انسانهاست؛ گسست همان صدایی است که هیچگاه شنیده نشد، احساسی بود که هرگز درک نشد، آنجا فرزند یتیمی زائیده شد به نام تنهایی درون فردی که کسی نتوانست درمانش کند؛ آنجا گسست یا شکستی وجود دارد که از خاطر نرفته است، آنجا یک موقعیت مرزی وجود دارد که نقطهی آغاز و پایان انسان است، ما همانجا زاده شده و میان همان گسستها زندگی خواهیم کرد، جایی که هرگز هیچ درمانی برایش نبوده؛ سپس گرد و غبار زمان از راه میرسند و رخدادهای دیگری بوجود میآیند تا بتوانیم کمی آهستهتر از گذشته به راه بیفتیم؛ تا هنگامی که آن موقعیت مرزی و آن گسستها و شکستها نباشند ما نیز آهسته نخواهیم شد، آنها رخ میدهند تا بیدار شویم، بیدار که شدیم کمی آهستهتر نفس میکشیم، بین جملاتمان مکثهای طولانیتری خواهیم داشت، قدمهایمان کندتر خواهند شد و با تأمل بیشتری به محبوب خویش نگاه خواهیم کرد، آنگاه بهجای بلعیدن عشق، آن را زیر زبانمان مزه مزه خواهیم کرد و به آرامی خواهیم مُرد...
.
.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
.
.
متن: #عباس_ناظری
@Existentialistt
به نظرم جوونها بايد ياد بگيرن در انزوا زندگی کنن و تا جايی که ممکنه با خودشون تنها باشن. به نظرم يکی از مشکلات جوونهای امروز اينه که به هر بهانهای سعی می کنن دور هم جمع بشن و سر و صدا راه بندازن و ديوونه بازی در بيارن. اين ميل به دور هم جمع شدن براي فرار از تنهايی به نظرم يک نشانهی بيماريه. هر آدمي از کودکی بايد ياد بگيره که چطور وقتش رو به تنهايی بگذرونه.
اين به اين معنی نيست که بايد تنها باشه بلکه نبايد از تنهايی حوصلش سر بره. چون افرادی که حوصلهشون از تنهايی سر ميره، از لحاظ عزت نفس در خطر قرار دارن.
👤 #آندری_تارکوفسکی
@existentialistt
اين به اين معنی نيست که بايد تنها باشه بلکه نبايد از تنهايی حوصلش سر بره. چون افرادی که حوصلهشون از تنهايی سر ميره، از لحاظ عزت نفس در خطر قرار دارن.
👤 #آندری_تارکوفسکی
@existentialistt
در حال صعود برمیگردی نفس نفس زنان به دور و برت نگاه میکنی. به خودت میگی باریک الله به خودم که این همه اومدم بالا. جز من کسی پاش به این بالاها نرسیده؛ بعد توی برف چند تا جای پا پیدا میکنی. آره، یه نفر قبل تو اونجا بوده.
چه به خدا ایمان بیاری، چه ازش نامید شی، چه به یه زن اعتقاد پیدا کنی، چه ازش دلسرد شی، چه تمام فلسفهها رو نهی کنی، چه با دو تا زن همزمان زندگی کنی، چه خودت رو غرق زندگی دنیوی کنی، چه از این عالم بر حذر باشی، یا حتی اگه بری دکتر، بهت خبر بده که سرطان معده داری و چهار سال دیگه هم بیشتر دووم نمیاری... همه ی این حالتها رو یه نفر قبل تو هم داشته. قبل تو هم یه نفر باور داشته، شک داشته، خندیده، گریه کرده، تو فکر که بوده دستش رو توی دماغش کرده، درست عین تو، همیشه یه نفر قبلا همهی این کارا رو کرده.
به حال تو فرقی نمیکنه. میدونم. تو دفعهی اولته. برای تو همهی اینا مثِ برفِ پا نخوردس. اما برف پا نخورده وجود نداره!
👤 #کورت_توخولسکی
📕 #بعضی_ها_هیچ_وقت_نمیفهمن
@existentialistt
چه به خدا ایمان بیاری، چه ازش نامید شی، چه به یه زن اعتقاد پیدا کنی، چه ازش دلسرد شی، چه تمام فلسفهها رو نهی کنی، چه با دو تا زن همزمان زندگی کنی، چه خودت رو غرق زندگی دنیوی کنی، چه از این عالم بر حذر باشی، یا حتی اگه بری دکتر، بهت خبر بده که سرطان معده داری و چهار سال دیگه هم بیشتر دووم نمیاری... همه ی این حالتها رو یه نفر قبل تو هم داشته. قبل تو هم یه نفر باور داشته، شک داشته، خندیده، گریه کرده، تو فکر که بوده دستش رو توی دماغش کرده، درست عین تو، همیشه یه نفر قبلا همهی این کارا رو کرده.
به حال تو فرقی نمیکنه. میدونم. تو دفعهی اولته. برای تو همهی اینا مثِ برفِ پا نخوردس. اما برف پا نخورده وجود نداره!
👤 #کورت_توخولسکی
📕 #بعضی_ها_هیچ_وقت_نمیفهمن
@existentialistt
...
میدانی چرا وقتی بیش از اندازه خوشحال میشویم اشک شوق میریزیم؟ متا- ایموشن یا فرا احساس که به معنای احساس کردن احساسات است منجر به اشک شوق، دلتنگی، دلشوره، سرخ شدن گونه یا لبخند تلخ پس از احساس حقارت میشود که به باور من نجیبترین احساسات آدمی هستند، نجیب از آن جهت که خالصانه در تنهایی با عمیقترین وجوه انسانی خویش مواجه میشوی؛ اما میدانی چرا کسانی عشق را همزاد دلشوره میدانند، کسانی عشق را تباهی، کسانی معتقدند عشق در شرایط سخت به بقای خود ادامه خواهد داد و اندک شماری عشق را سازنده و معشوق را دلارام میخوانند؟ چون فرا احساسات بر چهار نوعاند: نوع اول فرا احساس «منفی منفی» نامیده میشود: به یاد میآوری هنگام خشم از پدر، مادر یا آنکه بسیار دوستش داری چگونه به گریه میافتی؟ آدم عصبانی گریه میکند؟ نه پوپکم! آدم عصبانی که گریه نمیکند، اما تو گریه میکنی و وقتی کسی از روی خشم گریه میکند یعنی از خشم خودش غمگین شده است، یعنی با خودش میگوید نباید از عزیز خودم خشمگین باشم یا از خودش میپرسد: چرا او که اینقدر دوستش دارم یا دوستم دارد خشمگینم میکند؟ نوع دوم فرا احساس «منفی مثبت» است: وقتی که در برابر شادی و خوشبختی و عشق احساس گناه میکنی. نوع سوم را فرا احساس «مثبت مثبت» مینامند: مانند احساس آرامش و آهستگی پس از دیدار دلارام خویش. نوع چهارم نیز فرا احساس «مثبت منفی» نام دارد: همانند کسی که از خشم خودش خوشحال است. درک فرا احساس انسان را به سوی پختگی هیجانی سوق میدهد، وقتی به پختگی هیجانی میرسی میتوانی احساسات خود را بازشناسی و در مواقع حساس زندگی تصمیمات درستتری بگیری و زندگیات را به کیفیت بالاتری برسانی تا رویدادهای خوشایند بیشتری را تجربه کنی؛ میدانی عزیز، تو باید بیش از اینها به فرا احساسات خود در زندگی اهمیت بدهی تا بتوانی عاشقانه و بزرگوارانه زندگی کنی تا بسیار بفهمی؛ انسان وقتی عاشق میشود، فرا احساسات بیشتری را تجربه میکند.
.
.
اما میدانی اشک شوق چیست؟ گاهی نشانه آن است که خودت را لایق نمیدانستی، باورت نمیشد که همه اینها برای تو باشد، باور نمیکردی که برای تو هم، همه چیز میتواند خوب پیش برود و تو هم میتوانی خوشبخت باشی، و حالا اشک شوق برای آن روزهایی است که باورت زندگی را برایت سخت کرده بود، حالا به پیشبینی ناپذیر بودن دنیا پی بردهای و باور کردهای که همهچیز میتواند در یک لحظه، در یک آن برایت تغییر کند...
.
.
متن: #عباس_ناظری
.
.
@existentialistt
میدانی چرا وقتی بیش از اندازه خوشحال میشویم اشک شوق میریزیم؟ متا- ایموشن یا فرا احساس که به معنای احساس کردن احساسات است منجر به اشک شوق، دلتنگی، دلشوره، سرخ شدن گونه یا لبخند تلخ پس از احساس حقارت میشود که به باور من نجیبترین احساسات آدمی هستند، نجیب از آن جهت که خالصانه در تنهایی با عمیقترین وجوه انسانی خویش مواجه میشوی؛ اما میدانی چرا کسانی عشق را همزاد دلشوره میدانند، کسانی عشق را تباهی، کسانی معتقدند عشق در شرایط سخت به بقای خود ادامه خواهد داد و اندک شماری عشق را سازنده و معشوق را دلارام میخوانند؟ چون فرا احساسات بر چهار نوعاند: نوع اول فرا احساس «منفی منفی» نامیده میشود: به یاد میآوری هنگام خشم از پدر، مادر یا آنکه بسیار دوستش داری چگونه به گریه میافتی؟ آدم عصبانی گریه میکند؟ نه پوپکم! آدم عصبانی که گریه نمیکند، اما تو گریه میکنی و وقتی کسی از روی خشم گریه میکند یعنی از خشم خودش غمگین شده است، یعنی با خودش میگوید نباید از عزیز خودم خشمگین باشم یا از خودش میپرسد: چرا او که اینقدر دوستش دارم یا دوستم دارد خشمگینم میکند؟ نوع دوم فرا احساس «منفی مثبت» است: وقتی که در برابر شادی و خوشبختی و عشق احساس گناه میکنی. نوع سوم را فرا احساس «مثبت مثبت» مینامند: مانند احساس آرامش و آهستگی پس از دیدار دلارام خویش. نوع چهارم نیز فرا احساس «مثبت منفی» نام دارد: همانند کسی که از خشم خودش خوشحال است. درک فرا احساس انسان را به سوی پختگی هیجانی سوق میدهد، وقتی به پختگی هیجانی میرسی میتوانی احساسات خود را بازشناسی و در مواقع حساس زندگی تصمیمات درستتری بگیری و زندگیات را به کیفیت بالاتری برسانی تا رویدادهای خوشایند بیشتری را تجربه کنی؛ میدانی عزیز، تو باید بیش از اینها به فرا احساسات خود در زندگی اهمیت بدهی تا بتوانی عاشقانه و بزرگوارانه زندگی کنی تا بسیار بفهمی؛ انسان وقتی عاشق میشود، فرا احساسات بیشتری را تجربه میکند.
.
.
اما میدانی اشک شوق چیست؟ گاهی نشانه آن است که خودت را لایق نمیدانستی، باورت نمیشد که همه اینها برای تو باشد، باور نمیکردی که برای تو هم، همه چیز میتواند خوب پیش برود و تو هم میتوانی خوشبخت باشی، و حالا اشک شوق برای آن روزهایی است که باورت زندگی را برایت سخت کرده بود، حالا به پیشبینی ناپذیر بودن دنیا پی بردهای و باور کردهای که همهچیز میتواند در یک لحظه، در یک آن برایت تغییر کند...
.
.
متن: #عباس_ناظری
.
.
@existentialistt
Existentialist
https://www.instagram.com/p/CFU1Kl0phIz/?igshid=1b9bq4zv3jpbt
وقتی به پختگی میرسیم که منتظر جایزهای دیگه از روزگار نیستیم.
Existentialist
https://www.instagram.com/p/CFfQd72JOeG/?igshid=246sdbt1s2o
چقدر زود ذخیرههایمان تمام میشود
Existentialist
https://www.instagram.com/p/CFurb3BJ9m7/?igshid=1qi83ml9j9w3d
درباره احساس کفایت...