tgoop.com/Existentialistt/5143
Last Update:
زندگی، سفری التیامجویانه و عاشقانه از خویش به خویش است؛ هریک از ما را عشقی و زخمی هست، بگو جز "زخم" چه به همراه آوردهای؟ "خویش" را!
آیا "خویشتنِ" تو، برای التیام آن زخم کافی نیست؟
چرا با تشویش و دلهره آمدهای؟ مگر نمیدانی آنجا که رنج هست، عشق نیز هست و آنجا که رنج و عشق هستند، خویشتن نیز هست! پس چرا تشویش؟ چرا دلهره؟ برای آنکه عاشق خویش باشی باید رنجی درونی را، با خود حمل کرده باشی، میدانی! هر کدام از ما رنجهای درونی خاص خویش را داریم، در واقع همهی ما، با رنج به جهان هستی پا میگذاریم و هر یک به طریقی در پی یافتن التیام خویش میگردیم، یکی با خشم، یکی با غم و دیگری با عشق، اما دلآسودهترین فرزانگان عالم، آنگاه که نیازمند تازه شدن و التیام یافتن هستند با عمیقترین رنجهای خویش، طرح دوستی میریزند، آنگاه با حربهی عشق، به التیام خویش میپردازند.
متن: عباس ناظری
@Existentialistt
BY Existentialist
Share with your friend now:
tgoop.com/Existentialistt/5143