آزادی زنان معیار سنجش آزادی جامعه است.
تحقیر زن یکی از ویژگیهای اساسی تمدن کنونیست. هیچ کس به اندازهی خود مرد از اسارت زن مجازات نمیشود.
کارل مارکس
تحقیر زن یکی از ویژگیهای اساسی تمدن کنونیست. هیچ کس به اندازهی خود مرد از اسارت زن مجازات نمیشود.
کارل مارکس
وقتي برهمني به بودا پيشنهاد كرد كه درگايا غسل كند و خود را ازگناهانش پاك كند
بودا گفت : " اي برهمن ، اينجا خويشتن را بشوي ،
درست همين جا :
با همگان مهربان باش ،
اگردروغ نگويي ،
اگرجان ازجانداري نستاني ،
اگرنداده اي را ( چيزي كه به تو تعلق ندارد ) نگيري ،
و در انکار نفس پايدارباشي ،
ديگرچه حاجت به رفتن به گايا ؟
هرآبي برايت آب گايا است . "
بودا گفت : " اي برهمن ، اينجا خويشتن را بشوي ،
درست همين جا :
با همگان مهربان باش ،
اگردروغ نگويي ،
اگرجان ازجانداري نستاني ،
اگرنداده اي را ( چيزي كه به تو تعلق ندارد ) نگيري ،
و در انکار نفس پايدارباشي ،
ديگرچه حاجت به رفتن به گايا ؟
هرآبي برايت آب گايا است . "
ما فرزندان جغرافیا هستیم
محصول اتفاق!
گاهی فکر می کنم وقتی یک کودک در سوئیس سراغ یخچال می رود تا شکلات صبحانه اش را بردارد، کودکی در یک قبیله آفریقایی، با این ترس بیدار می شود که نکند امروز به وسیله مردان قبیله دیگر که به دین و آیین آنها نیستند، کُشته شود!
اگر در عربستان به دنیا می آمدیم احتمالاَ اسم مان عبدالعزیز می شد، جوراب نمی پوشیدیم، بنز سوار می شدیم اما به زن هایمان اجازه نمی دادیم رانندگی کنند.
اگر در جامائیکا بودیم مسیحی می شدیم، غذاهای تند می خوردیم، می رقصیدیم و اگر کسی می گفت میای بریم جوجه بزنیم! نمی فهمیدیم چه می گوید!
اگر در دانمارک به دنیا می آمدیم اسطوره هایمان وایکینگ ها بودند، پیرو کلیسای پروتستان می شدیم، احتمالاً به ازدواج همجنسگرایان رای می دادیم و به جای شجریان از یورِن اینگمَن
لذت می بردیم.
وقتی همه چیز تا این اندازه می تواند در عین سادگی، این همه پیچیده و خارج از کنترل ما باشد، یقه دریدن و خود را حق مطلق فرض
کردن روی کره زمین چقدر واقعیت دارد؟
حال شما چطور است فرزندان جغرافیا...؟!
سعی کن کسی که تو را می بیند،
آرزو کند مثل تو باشد ...
از ایمان سخن نگو!
ایمان تو مراسم سنتیِ جغرافیای توست!
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو، آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
معبود تو میراث جغرافیاست برای تو!
از اخلاق برایش نگو!
بگذار آن را از طریق مشاهده تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو!
بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را بشناسند!
الگوی ؛زیبایی؛ برای دیگران باش
با الهام از منشور حقوق بشر
محصول اتفاق!
گاهی فکر می کنم وقتی یک کودک در سوئیس سراغ یخچال می رود تا شکلات صبحانه اش را بردارد، کودکی در یک قبیله آفریقایی، با این ترس بیدار می شود که نکند امروز به وسیله مردان قبیله دیگر که به دین و آیین آنها نیستند، کُشته شود!
اگر در عربستان به دنیا می آمدیم احتمالاَ اسم مان عبدالعزیز می شد، جوراب نمی پوشیدیم، بنز سوار می شدیم اما به زن هایمان اجازه نمی دادیم رانندگی کنند.
اگر در جامائیکا بودیم مسیحی می شدیم، غذاهای تند می خوردیم، می رقصیدیم و اگر کسی می گفت میای بریم جوجه بزنیم! نمی فهمیدیم چه می گوید!
اگر در دانمارک به دنیا می آمدیم اسطوره هایمان وایکینگ ها بودند، پیرو کلیسای پروتستان می شدیم، احتمالاً به ازدواج همجنسگرایان رای می دادیم و به جای شجریان از یورِن اینگمَن
لذت می بردیم.
وقتی همه چیز تا این اندازه می تواند در عین سادگی، این همه پیچیده و خارج از کنترل ما باشد، یقه دریدن و خود را حق مطلق فرض
کردن روی کره زمین چقدر واقعیت دارد؟
حال شما چطور است فرزندان جغرافیا...؟!
سعی کن کسی که تو را می بیند،
آرزو کند مثل تو باشد ...
از ایمان سخن نگو!
ایمان تو مراسم سنتیِ جغرافیای توست!
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو، آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
معبود تو میراث جغرافیاست برای تو!
از اخلاق برایش نگو!
بگذار آن را از طریق مشاهده تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو!
بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را بشناسند!
الگوی ؛زیبایی؛ برای دیگران باش
با الهام از منشور حقوق بشر
یکی از دوستان عزیز انتقادی نسبت به مطلب فوق 👆🏾 برای من ارسال کرده است که ضمن سپاسگزاری از ایشان به اشتراک می گذارم. 👇🏾
از دریافت نظرات و انتقادات دیگر دوستان نیز استقبال میشود. 🙏🏾
از دریافت نظرات و انتقادات دیگر دوستان نیز استقبال میشود. 🙏🏾
Forwarded from Deleted Account
سلام و ادب استاد گرامی
متن اخیرتون یک سوال منو که مدتهاست مشغولم کرده پاسخ داد!
وقتی حقوق بشر اینه،پس خیلی طبیعیه که دنیا همینه!
در دنیایی که ایمان،تعهد، اخلاق،عقیده هیچ جایگاهی نداره،باید هم مملو از ستم،ظلم،استعمار و وحشی گری باشه،این دنیا شبیه دنیای انسانها نیست،مگر اینکه انسان را حیوان ناطق ندانیم،و صفت ناطق را از او بگیریم،
دنیا بدون اینها جایی است تاریک که حتی اگر در مرفه ترین نقطه از این جغرافیا باشی،هرگز،هرگز،حال خوبی نخواهی داشت.
متن اخیرتون یک سوال منو که مدتهاست مشغولم کرده پاسخ داد!
وقتی حقوق بشر اینه،پس خیلی طبیعیه که دنیا همینه!
در دنیایی که ایمان،تعهد، اخلاق،عقیده هیچ جایگاهی نداره،باید هم مملو از ستم،ظلم،استعمار و وحشی گری باشه،این دنیا شبیه دنیای انسانها نیست،مگر اینکه انسان را حیوان ناطق ندانیم،و صفت ناطق را از او بگیریم،
دنیا بدون اینها جایی است تاریک که حتی اگر در مرفه ترین نقطه از این جغرافیا باشی،هرگز،هرگز،حال خوبی نخواهی داشت.
پاسخ من به نقد فوق را میتوانید در قالب فایلهای صوتی زیر بشنوید. 👇🏾
Forwarded from Kiavosh Chalian
سلام استاد! چقدر از این متن لذت بردم! مدتیه که من خودم به این موضوع فکر میکنم و کاملا با متنی که فرستادید موافقم!
Forwarded from Kiavosh Chalian
خوب من هم با توجه به اینکه یکی از دوستان نظری منفی راجبه این متن داشتن تصمیم گرفتم دقیقتر نظرم رو به شما بگم و از نگاه من این متن دیده بشه! به نظر من با توجه به متن هیچ مخالفتی با اخلاق و عقیده و ایمان وجود نداره! برعکس خیلی هم خوبه اما اونجایی بد میشه که فکر کنیم خوب بودن و انسان بودن فقط در عقاید و اخلاق و ایمان خلاصه میشه! هرکس میتونه معبود متفاوتی داشته باشه! هرکس مینونه عقیده ی متفاوتی داشته باشه راجبه انسان ها و حیوان ها و همه ی جهان نگاهی صلح طلبانه و دوستانه داشته باشه! وقتی برای چیزهایی که دست خودمون نیست مغرور میشیم و متعصب میشیم، یعنی نمیخوایم هیچ تلاشی برای بزرگتر کردن نگاهمون به دنیا انجام بدیم و به همه چیز به شکل صفر و یک نگاه میکنیم! انسانیت وقتی به وجود میاد که بپذیریم تفاوت عقاید و اخلاقیات رو! هیچ کس رو بر اساس جغرافیا و اونچه که دست خودش نیست قضاوت نکنیم!
Forwarded from Marziyeh Madani
جناب آقای دکتر محمودی ،
با سلام و خدا قوت 😊
ممنونم از پیامهای مثل همیشه زیباتون در کانال که باعث ایجاد تفکر بیشتر میشه🙏🙏
در مورد متن ما «فرزندان جغرافیا »و در پی اون صحبت هاتون، میخواستم بگم خیلی لذت بردم از بیان شیوا تون. منم میپذیرم این نظر شما رو که ما الزاما بهترین نیستیم و باید نگاهموم رو گسترده کنیم و حد و مرزها رو برداریم. ولی یه مقدار این جمله که میگه ما فرزندان جغرافیا و محصول اتفاق! هستیم، برام بار اجبار و جبر داشت.
به نظرم درسته که بودن انسانها در هر جغرافیایی یک ویژگی و خاصیتی بهشون میده ولی به نظرم اگه نظر مدارس معنوی مختلف رو هم بدونیم، میبینیم که این انسانها خودشون هستند که جسم و جغرافیاشونو انتخاب میکنن چون نیازدارن توی اون جغرافیا درسهاشونو پاس کنن و یاد بگیرن. و این محصول صرفا یک اتفاق نیست..
با سلام و خدا قوت 😊
ممنونم از پیامهای مثل همیشه زیباتون در کانال که باعث ایجاد تفکر بیشتر میشه🙏🙏
در مورد متن ما «فرزندان جغرافیا »و در پی اون صحبت هاتون، میخواستم بگم خیلی لذت بردم از بیان شیوا تون. منم میپذیرم این نظر شما رو که ما الزاما بهترین نیستیم و باید نگاهموم رو گسترده کنیم و حد و مرزها رو برداریم. ولی یه مقدار این جمله که میگه ما فرزندان جغرافیا و محصول اتفاق! هستیم، برام بار اجبار و جبر داشت.
به نظرم درسته که بودن انسانها در هر جغرافیایی یک ویژگی و خاصیتی بهشون میده ولی به نظرم اگه نظر مدارس معنوی مختلف رو هم بدونیم، میبینیم که این انسانها خودشون هستند که جسم و جغرافیاشونو انتخاب میکنن چون نیازدارن توی اون جغرافیا درسهاشونو پاس کنن و یاد بگیرن. و این محصول صرفا یک اتفاق نیست..
Forwarded from Deleted Account
من با مطلب شما کاملا موافقم، و این متن به ما تذکر میده که جایگاه ایمان تعهد و اخلاق در درون انسان هست، اگر ایمانی هست باید باعث بشه اخلاق مدارتر باشیم و هر کسی بتونه این رو در رفتار و زندگی ما ببینه، نه های و هوی و تبلیغات،،،، هرزمان یه فرهنگ یا یک دین بتونه باعث رفاه و آرامش و امنیت مردمش بشه فرهنگ غالب هست و همه دنیا اون رو با انگشت نشان میدن دولتهای دانا سعی میکنند اون فرمول رو اجراکنند در کشورشون و مردم در عذاب و ستمدیده هم سودای مهاجرت به آون منطقه جغرافیایی رو دارند، با نگاهی به مهاجرت مردم مسلمان از کشورهای مسلمان به اروپا و آمریکا به راحتی این مطلب رو در مییابیم
Forwarded from Amirhosein Zahedi
در متن "ما فرزندان جغرافیا هستیم؛محصول اتفاق!" با توجه به "نگو!" هایی که بدنبال آن جملاتی آمده است ، ضرب المثل "دو صد گفته چو نیم کردار نیست" به خاطرم آمد. حقیقتا اگر شخصی بخواهد دیگران گفته های او را بپذیرند، بجای تکرار کردن آنها، بهترین راه عمل کردن خود آن شخص به آن گفته هاست و آن وقت است که می توان امیدوار بود تا یک روز ریا و ریاکاری نابود شود و دیگر شاهد "واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند/چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند" نباشیم. امیدوارم این حقیقت را بپذیریم که “ایمان” فقط دارای همان معنی خاصی که در ذهن ما حک شده است، نیست.