Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢وبینار مجازی دو روزهٔ خِرَد زنانه
🗓 ٢٣ و ٢۴ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
📌 روز اول: پنجشنبه، ٢٣ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
>> مگر خِرَد زنانه و مردانه دارد؟ دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک، دبیر علمی پرونده)
>> خِرَدِ مراقبت: دکتر کیارش آرامش (متخصص پزشکی اجتماعی- دکترای اخلاق زیستی)
>> تصور زنانه از خداوند: دکتر حسین محمودی (دکترای فلسفۀ دین)
>> الهیات فمینیستی: دکتر راضیه زینلی (دکترای فلسفۀ دین)
📌روز دوم: جمعه، ٢۴ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
> ملکول های زنانگی: دکتر زهرا عیدیان (فوق تخصص غدد و متابولیسم اطفال)
> آیا سندرم پیش قاعدگی مانع قضاوت درست است؟ دکتر مریم بهنیا (متخصص زنان و زایمان)
> خرد زنانه در شاهنامه: دکتر محسن یارمحمدی (دکترای ادبیات)
> زنانگی در ادبیات یونگی ها: ساره سرگلزایی (روان شناس و مترجم کتاب های نویونگی ها)
🔰 ثبتنام از طریق وبسایت سروش مولانا👇
https://rumi.ir/product/kherad-zanane/
>> دریافت اطلاعات بیشتر:
09199020984
02188253719
@sorooshemewlana
🗓 ٢٣ و ٢۴ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
📌 روز اول: پنجشنبه، ٢٣ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
>> مگر خِرَد زنانه و مردانه دارد؟ دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک، دبیر علمی پرونده)
>> خِرَدِ مراقبت: دکتر کیارش آرامش (متخصص پزشکی اجتماعی- دکترای اخلاق زیستی)
>> تصور زنانه از خداوند: دکتر حسین محمودی (دکترای فلسفۀ دین)
>> الهیات فمینیستی: دکتر راضیه زینلی (دکترای فلسفۀ دین)
📌روز دوم: جمعه، ٢۴ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
> ملکول های زنانگی: دکتر زهرا عیدیان (فوق تخصص غدد و متابولیسم اطفال)
> آیا سندرم پیش قاعدگی مانع قضاوت درست است؟ دکتر مریم بهنیا (متخصص زنان و زایمان)
> خرد زنانه در شاهنامه: دکتر محسن یارمحمدی (دکترای ادبیات)
> زنانگی در ادبیات یونگی ها: ساره سرگلزایی (روان شناس و مترجم کتاب های نویونگی ها)
🔰 ثبتنام از طریق وبسایت سروش مولانا👇
https://rumi.ir/product/kherad-zanane/
>> دریافت اطلاعات بیشتر:
09199020984
02188253719
@sorooshemewlana
👍1
عشق تا چه حد مقاومتناپذیر است؟
آیا میتوان با چارچوبهای اخلاقی عشق را به محکمه کشید؟ تمایلات جنسی را چطور؟
اگر زوجین نقاب از چهره روح خود بردارند، تمامی خاطرات و مخاطرات خود را با همدیگر در میان بگذارند و عریانی روح همدیگر را تجربه کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هر ازدواجی فرو خواهد پاشید، یا برعکس، ارتباطی عمیقتر و صادقانهتر شکل خواهد گرفت؟
«آیز واید شات» آخرین اثر فیلمساز برجسته سینما «استنلی کوبریک» فیلمی است که این پرسشها را در قاب سینما و به بهترین شکل ممکن پیش روی ما مینهد تا درباره آنها تأملی جدیتر داشته باشیم.
به اتفاق اساتید گرانقدر و دوستان خوبم آقایان دکتر محمدرضا سرگلزایی، دکتر محسن یارمحمدی و نویسنده و کارگردان عزیز، شهرام علیدی به تحلیل این اثر درخشان تاریخ سینما خواهیم پرداخت.
جهت ثبت نام :
@cafe__philo
https://cafephilo.ir/30morgh11
آیا میتوان با چارچوبهای اخلاقی عشق را به محکمه کشید؟ تمایلات جنسی را چطور؟
اگر زوجین نقاب از چهره روح خود بردارند، تمامی خاطرات و مخاطرات خود را با همدیگر در میان بگذارند و عریانی روح همدیگر را تجربه کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هر ازدواجی فرو خواهد پاشید، یا برعکس، ارتباطی عمیقتر و صادقانهتر شکل خواهد گرفت؟
«آیز واید شات» آخرین اثر فیلمساز برجسته سینما «استنلی کوبریک» فیلمی است که این پرسشها را در قاب سینما و به بهترین شکل ممکن پیش روی ما مینهد تا درباره آنها تأملی جدیتر داشته باشیم.
به اتفاق اساتید گرانقدر و دوستان خوبم آقایان دکتر محمدرضا سرگلزایی، دکتر محسن یارمحمدی و نویسنده و کارگردان عزیز، شهرام علیدی به تحلیل این اثر درخشان تاریخ سینما خواهیم پرداخت.
جهت ثبت نام :
@cafe__philo
https://cafephilo.ir/30morgh11
همه ما دارای تمایلات جنسی هستیم، بسیاری از ما عشق را تجربه میکنیم (البته با تعاریف بسیار متنوع این واژه)، و برخی از ما ازدواج میکنیم، اما چه نسبتی میان این سه وجود دارد؟
تمایلات جنسی ما چه نسبتی با عشق دارند؟ این تمایلات چه نسبتی با ازدواج دارند؟
عشق چه نسبتی با ازدواج دارد؟
آیا ازدواج می تواند تمایلات جنسی ما را کنترل کند؟
عشق با ازدواج تضمین میشود و تداوم مییابد یا برعکس، به پایان میرسد؟
آیا میتوان همزمان عاشق چند نفر بود؟
تمایلات جنسی ما تا چه حد در اختیار خودمان هستند؟
ما با انتخاب خود عاشق میشویم یا بیاختیار به دامش اسیر میآییم؟
آیا از عشق گریزی هست؟
آیا کسی که صرفا در رویای خود به شخص دیگری غیر از همسرش عشق میورزد، مرتکب خیانت شده است؟
امیال ما تا چه حد مقاومتناپذیر هستند؟ عشق تا چه حد مقاومتناپذیر است؟
آیا اساسا وفاداری امکانپذیر است؟
آیا میتوان با چارچوبهای اخلاقی عشق را به محکمه کشید؟ تمایلات جنسی را چطور؟
اگر زوجین نقاب از چهره روح خود بردارند، تمامی خاطرات و مخاطرات خود را با همدیگر در میان بگذارند و عریانی روح همدیگر را تجربه کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هر ازدواجی فرو خواهد پاشید، یا برعکس، ارتباطی عمیقتر و صادقانهتر شکل خواهد گرفت؟
«آیز واید شات» آخرین اثر فیلمساز برجسته سینما «استنلی کوبریک» فیلمی است که این پرسشها را در قاب سینما و به بهترین شکل ممکن پیش روی ما مینهد تا درباره آنها تأملی جدیتر داشته باشیم.
به اتفاق اساتید گرانقدر و دوستان خوبم آقایان دکتر محمدرضا سرگلزایی، دکتر محسن یارمحمدی و نویسنده و کارگردان عزیز، شهرام علیدی به تحلیل این اثر درخشان تاریخ سینما خواهیم پرداخت.
هزینه ثبت نام: ۱۰۰ هزار تومان
جهت ثبت نام :
@cafe__philo
https://cafephilo.ir/30morgh11
+98 902 633 9967
#eyewideshut #ایزوات_شات #چشمان_تمام_بسته #چشمان_باز_بسته #چشمان_کاملا_بسته #استنلی_کوبریک #کوبریک #وفاداری #خیانت #تحلیل_فیلم #نقد_فیلم #فیلم #آزادی #عشق #اروتیزم ##تعهد #وفاداری #خیانت #تمایلات_جنسی #میل_و_هوس #نقاب #پنهان_کاری #روابط_خارج_از_ازدواج #روابط_خارج_زناشویی #پول_تمدن_سرکوب #گره_پازل
#دکترمحمودی #دکترحسین_محمودی #دکترسرگلزایی #شهرام_علیدی #دکتریارمحمدی
تمایلات جنسی ما چه نسبتی با عشق دارند؟ این تمایلات چه نسبتی با ازدواج دارند؟
عشق چه نسبتی با ازدواج دارد؟
آیا ازدواج می تواند تمایلات جنسی ما را کنترل کند؟
عشق با ازدواج تضمین میشود و تداوم مییابد یا برعکس، به پایان میرسد؟
آیا میتوان همزمان عاشق چند نفر بود؟
تمایلات جنسی ما تا چه حد در اختیار خودمان هستند؟
ما با انتخاب خود عاشق میشویم یا بیاختیار به دامش اسیر میآییم؟
آیا از عشق گریزی هست؟
آیا کسی که صرفا در رویای خود به شخص دیگری غیر از همسرش عشق میورزد، مرتکب خیانت شده است؟
امیال ما تا چه حد مقاومتناپذیر هستند؟ عشق تا چه حد مقاومتناپذیر است؟
آیا اساسا وفاداری امکانپذیر است؟
آیا میتوان با چارچوبهای اخلاقی عشق را به محکمه کشید؟ تمایلات جنسی را چطور؟
اگر زوجین نقاب از چهره روح خود بردارند، تمامی خاطرات و مخاطرات خود را با همدیگر در میان بگذارند و عریانی روح همدیگر را تجربه کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
هر ازدواجی فرو خواهد پاشید، یا برعکس، ارتباطی عمیقتر و صادقانهتر شکل خواهد گرفت؟
«آیز واید شات» آخرین اثر فیلمساز برجسته سینما «استنلی کوبریک» فیلمی است که این پرسشها را در قاب سینما و به بهترین شکل ممکن پیش روی ما مینهد تا درباره آنها تأملی جدیتر داشته باشیم.
به اتفاق اساتید گرانقدر و دوستان خوبم آقایان دکتر محمدرضا سرگلزایی، دکتر محسن یارمحمدی و نویسنده و کارگردان عزیز، شهرام علیدی به تحلیل این اثر درخشان تاریخ سینما خواهیم پرداخت.
هزینه ثبت نام: ۱۰۰ هزار تومان
جهت ثبت نام :
@cafe__philo
https://cafephilo.ir/30morgh11
+98 902 633 9967
#eyewideshut #ایزوات_شات #چشمان_تمام_بسته #چشمان_باز_بسته #چشمان_کاملا_بسته #استنلی_کوبریک #کوبریک #وفاداری #خیانت #تحلیل_فیلم #نقد_فیلم #فیلم #آزادی #عشق #اروتیزم ##تعهد #وفاداری #خیانت #تمایلات_جنسی #میل_و_هوس #نقاب #پنهان_کاری #روابط_خارج_از_ازدواج #روابط_خارج_زناشویی #پول_تمدن_سرکوب #گره_پازل
#دکترمحمودی #دکترحسین_محمودی #دکترسرگلزایی #شهرام_علیدی #دکتریارمحمدی
کافه فیلو
تحلیل فیلم Eyes Wide Shut | کافه فیلو
لطفا پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، به شماره زیر در واتس اپ پیام دهید، لینک گروه تلگرام دوره برایتان ارسال می گردد: 00989026339967
Forwarded from خانه آشنا
برنامه زنده اینستاگرامی:
📌 روانشناسیِ دین(۲)
📌 حسین محمودی
(دبیر علمی امید کشمیری)
📌 یکشنبه ۲۲ مردادماه
ساعت ۲۱
(زنده در اینستاگرام)
📌 (این برنامه، معرفی و مقدمهای بر دوره دوم روانشناسی دین است که به تدریس دکتر محمودی برگزار خواهد شد)
☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@khanehashena
www.khanehashena.com
صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
📌 روانشناسیِ دین(۲)
📌 حسین محمودی
(دبیر علمی امید کشمیری)
📌 یکشنبه ۲۲ مردادماه
ساعت ۲۱
(زنده در اینستاگرام)
📌 (این برنامه، معرفی و مقدمهای بر دوره دوم روانشناسی دین است که به تدریس دکتر محمودی برگزار خواهد شد)
☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@khanehashena
www.khanehashena.com
صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
👍1
Forwarded from خانه آشنا
عنوان دوره:
📌 روانشناسیِ دین (دوره دوم)
📌استاد: حسین محمودی
📌تعداد جلسات: ۷ جلسه
شیوه برگزاری: مجازی (اسکایپ)
📌زمان: دوشنبهها (ساعت ۱۸:۰۰ تا ۱۹:۳۰)
☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@khanehashena
www.khanehashena.com
صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
📌 روانشناسیِ دین (دوره دوم)
📌استاد: حسین محمودی
📌تعداد جلسات: ۷ جلسه
شیوه برگزاری: مجازی (اسکایپ)
📌زمان: دوشنبهها (ساعت ۱۸:۰۰ تا ۱۹:۳۰)
☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@khanehashena
www.khanehashena.com
صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢 دربارهٔ وبینار مجازی دو روزهٔ خِرَد زنانه
🔖روز اول: پنجشنبه، ٢٣ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
▫️مگر خِرَد زنانه و مردانه دارد؟ دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک، دبیر علمی پرونده)
▫️خِرَدِ مراقبت: دکتر کیارش آرامش (متخصص پزشکی اجتماعی- دکترای اخلاق زیستی)
▫️تصور زنانه از خداوند: دکتر حسین محمودی (دکترای فلسفۀ دین)
▫️الهیات فمینیستی: دکتر راضیه زینلی (دکترای فلسفۀ دین)
✨ثبتنام از طریق پیام به دایرکت یا وبسایت سروش مولانا:
https://rumi.ir/product/kherad-zanane/
📌دریافت اطلاعات بیشتر:
09199020984
02188253719
#سروش_مولانا #خرد_زنانه
@sorooshemewlana
🔖روز اول: پنجشنبه، ٢٣ تیرماه ١۴٠١، ساعت ٩:٠٠ تا ١۴:٠٠
▫️مگر خِرَد زنانه و مردانه دارد؟ دکتر محمدرضا سرگلزایی (روانپزشک، دبیر علمی پرونده)
▫️خِرَدِ مراقبت: دکتر کیارش آرامش (متخصص پزشکی اجتماعی- دکترای اخلاق زیستی)
▫️تصور زنانه از خداوند: دکتر حسین محمودی (دکترای فلسفۀ دین)
▫️الهیات فمینیستی: دکتر راضیه زینلی (دکترای فلسفۀ دین)
✨ثبتنام از طریق پیام به دایرکت یا وبسایت سروش مولانا:
https://rumi.ir/product/kherad-zanane/
📌دریافت اطلاعات بیشتر:
09199020984
02188253719
#سروش_مولانا #خرد_زنانه
@sorooshemewlana
Forwarded from خانه آشنا
عنوان دوره:
📌 روانشناسیِ دین (دوره دوم)
📌استاد: حسین محمودی
📌تعداد جلسات: ۷ جلسه
شیوه برگزاری: مجازی (اسکایپ)
📌زمان: دوشنبهها (ساعت ۱۸:۰۰ تا ۱۹:۳۰)
☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@khanehashena
www.khanehashena.com
صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
📌 روانشناسیِ دین (دوره دوم)
📌استاد: حسین محمودی
📌تعداد جلسات: ۷ جلسه
شیوه برگزاری: مجازی (اسکایپ)
📌زمان: دوشنبهها (ساعت ۱۸:۰۰ تا ۱۹:۳۰)
☎️ ۲۲۲۲۲۳۰۰
📞 ۰۹۲۱۳۰۱۹۰۱۹
@khanehashena
www.khanehashena.com
صفحه اینستاگرام خانه آشنا:
https://plink.ir/l9NsP
Forwarded from مرکز فرهنگی شهرکتاب
آن شو که هستی
به تازگی کتاب «آن شوکه هستی» نوشتهی آلن واتس با ترجمهی سعید اسفندیاری مطلق و علی گلزاریان به همت نشر نگاه معاصر منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از نوشتههای آلن واتس است که به مسألهی دشوار و پیچیدهی انسانی میپردازد که به دنبال حقیقت واقعی خود است. پژوهشی که به قیمت دیدن زندگی هر شخص «درست همانگونه که هست» صورت میپذیرد. نویسنده با مدد گرفتن از آموزههای شرقی چونان درمانگری برای دردهای انسان عصر مدرن، ظاهر میشود و «کیمیای معنوی» از عناصر شفابخش آن آیینها میسازد و آن را برای ما کارا میبیند. او به دنبال آن است تا آدمیانِ این عصر، به چنین آموزههایی به دیدهی التفات نگاه کنند. آلن واتس با شناختی که از شرق و غرب دارد، در پی استخراج عناصر کلیدی آیینهای شرقی است برای نجات انسان غربی. و در این مسیر آگاه است که نزدیک کردن این دو دنیا چه راه دشوار و گاه نشدنی است.
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه چهارم مرداد ساعت ۱۵ به نقد و بررسی کتاب «آن شو که هستی» نوشتهی آلن واتس اختصاص دارد که با حضور دکتر علی زاهد، دکتر حسین محمودی و علی گلزاریان برگزار میشود.علاقهمندان میتوانند این نشست را از اینستاگرام مرکز فرهنگی شهرکتاب به نشانی ketabofarhang، کانال تلگرام bookcitycc و صفحهی این مرکز در سایت آپارات پیگیری کنند.
@Bookcitycc
به تازگی کتاب «آن شوکه هستی» نوشتهی آلن واتس با ترجمهی سعید اسفندیاری مطلق و علی گلزاریان به همت نشر نگاه معاصر منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از نوشتههای آلن واتس است که به مسألهی دشوار و پیچیدهی انسانی میپردازد که به دنبال حقیقت واقعی خود است. پژوهشی که به قیمت دیدن زندگی هر شخص «درست همانگونه که هست» صورت میپذیرد. نویسنده با مدد گرفتن از آموزههای شرقی چونان درمانگری برای دردهای انسان عصر مدرن، ظاهر میشود و «کیمیای معنوی» از عناصر شفابخش آن آیینها میسازد و آن را برای ما کارا میبیند. او به دنبال آن است تا آدمیانِ این عصر، به چنین آموزههایی به دیدهی التفات نگاه کنند. آلن واتس با شناختی که از شرق و غرب دارد، در پی استخراج عناصر کلیدی آیینهای شرقی است برای نجات انسان غربی. و در این مسیر آگاه است که نزدیک کردن این دو دنیا چه راه دشوار و گاه نشدنی است.
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه چهارم مرداد ساعت ۱۵ به نقد و بررسی کتاب «آن شو که هستی» نوشتهی آلن واتس اختصاص دارد که با حضور دکتر علی زاهد، دکتر حسین محمودی و علی گلزاریان برگزار میشود.علاقهمندان میتوانند این نشست را از اینستاگرام مرکز فرهنگی شهرکتاب به نشانی ketabofarhang، کانال تلگرام bookcitycc و صفحهی این مرکز در سایت آپارات پیگیری کنند.
@Bookcitycc
Forwarded from Bookcity Cultural Center
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
دکتر حسین محمودی از کتاب «آن شوکه هستی» میگوید
به تازگی کتاب «آن شوکه هستی» نوشتهی آلن واتس با ترجمهی سعید اسفندیاری مطلق و علی گلزاریان به همت نشر نگاه معاصر منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از نوشتههای آلن واتس است که به مسألهی دشوار و پیچیدهی انسانی میپردازد که به دنبال حقیقت واقعی خود است.…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Venus in Fur 2013 Roman Polanski
🔴تحلیل فیلم از سه دیدگاه
«ونوس در پوست خز»
رومن پولانسکی
(Venus in Fur) (2013)
تاریخ: جمعه ۱۱ شهریور-ساعت ۱۰ صبح تا ۱۳
• دکتر محمودی: دیالکتیک سروری و بندگی
• دکتر یارمحمدی: راه و بی راه اقتباس سینمایی
• دکترمحمدرضا سرگلزایی: جنسیت، عقدهٔ حقارت و جنگ قدرت
https://cafephilo.ir/venus
«ونوس در پوست خز»
رومن پولانسکی
(Venus in Fur) (2013)
تاریخ: جمعه ۱۱ شهریور-ساعت ۱۰ صبح تا ۱۳
• دکتر محمودی: دیالکتیک سروری و بندگی
• دکتر یارمحمدی: راه و بی راه اقتباس سینمایی
• دکترمحمدرضا سرگلزایی: جنسیت، عقدهٔ حقارت و جنگ قدرت
https://cafephilo.ir/venus
Forwarded from مقصود فراستخواه
مهر مهسا
مهر ماه از راه می رسد و مهسای نازنین نیست.
مهسا در نغمه زندگی جوانان سرزمین خود جاری است..... مهسای خسته !اکنون آسوده بخواب.
ژینا واژه ای شد برای طنین همه صلابتی که در فرهنگ¬نامۀ کردی این سرزمین به اندازۀ تاریخی سنگین فشرده گشت،
در واژگان ایرانی، از اکنون آن تا ابد، مهسا کلمه ای شد برای روح غریب و محبوس زندگی.
عکس¬های قشنگ تو فریاد هویت های فروخورده ای شد برکشیده تا آن سوی آسمان: بگذارید زندگی بکنیم.....
مهسا نشان توجه نسلی بی قرار به بدن خویش شد، به سبک زندگی و به شرف و به آزادی...
مهسا معنای حیات هراسانی شد؛
حیات مدنی و اجتماعی و فرهنگیِ دریغ گشته از نسلی شد در بی معناترین مکان شرم آور یک حکومت...
و اکنون در برگ ریز خزان،
من با شرمساری از چشمان معصوم مهسا؛
به سرکلاس¬ها می روم تا درس وبحث با دختران وپسران سرزمینم ایران را با همه تنوعات باورها و سبک های زندگی شان،
به یاد ژینا آغاز بکنم و با یاد او نیز پایان بدهم
مهسای خسته! مسافر نگران کردستان! آسوده بخواب که تپه های ایران زمین ازهر سو، از البرز تا زاگرس
گواهی می دهند به زوال عصر شکار.
نوبت کشت وکار وشور وشوقِ شکوفایی خواهد رسید
دریغ اما، بی تو....
بر جریدۀ عالم ثبت است: ژینا 22 ساله؛ در جمع خانواده به زندگی دعوت شد،
در نابکاری دولت جان باخت و در فریاد خیابان ادامه یافت... https://farasatkhah.blogsky.com/1401/07/01/post-859/
مهر ماه از راه می رسد و مهسای نازنین نیست.
مهسا در نغمه زندگی جوانان سرزمین خود جاری است..... مهسای خسته !اکنون آسوده بخواب.
ژینا واژه ای شد برای طنین همه صلابتی که در فرهنگ¬نامۀ کردی این سرزمین به اندازۀ تاریخی سنگین فشرده گشت،
در واژگان ایرانی، از اکنون آن تا ابد، مهسا کلمه ای شد برای روح غریب و محبوس زندگی.
عکس¬های قشنگ تو فریاد هویت های فروخورده ای شد برکشیده تا آن سوی آسمان: بگذارید زندگی بکنیم.....
مهسا نشان توجه نسلی بی قرار به بدن خویش شد، به سبک زندگی و به شرف و به آزادی...
مهسا معنای حیات هراسانی شد؛
حیات مدنی و اجتماعی و فرهنگیِ دریغ گشته از نسلی شد در بی معناترین مکان شرم آور یک حکومت...
و اکنون در برگ ریز خزان،
من با شرمساری از چشمان معصوم مهسا؛
به سرکلاس¬ها می روم تا درس وبحث با دختران وپسران سرزمینم ایران را با همه تنوعات باورها و سبک های زندگی شان،
به یاد ژینا آغاز بکنم و با یاد او نیز پایان بدهم
مهسای خسته! مسافر نگران کردستان! آسوده بخواب که تپه های ایران زمین ازهر سو، از البرز تا زاگرس
گواهی می دهند به زوال عصر شکار.
نوبت کشت وکار وشور وشوقِ شکوفایی خواهد رسید
دریغ اما، بی تو....
بر جریدۀ عالم ثبت است: ژینا 22 ساله؛ در جمع خانواده به زندگی دعوت شد،
در نابکاری دولت جان باخت و در فریاد خیابان ادامه یافت... https://farasatkhah.blogsky.com/1401/07/01/post-859/
بلاگ اسکای - سرویس رایگان وبلاگ فارسی
مهر مهسا
مهر مهسا مهر ماه از راه می رسد و مهسای نازنین نیست. مهسا در نغمه زندگی جوانان سرزمین خود جاری است..... مهسای خسته !اکنون آسوده بخواب. ژینا واژه ای شد برای طنین همه صلابتی که در فرهنگنامۀ کردی این سرزمین به اندازۀ تاریخی سنگین فشرده گشت، در واژگان ایرانی،…
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️طرح جامعهی قدسی و پلیس دینی:
در باب «پلیس امنیت اخلاقی»
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱ مهر ۱۴۰۱
نظامهای سیاسیی واجدِ ایدئولوژیی مشخص، بهنحو آشکار یا پنهان و صورتبندی شده یا بدون صورتبندی، طرحی برای جامعه دارند و بر حسب میزان وفاداریشان به آن ایدهئولوژی، میکوشند طرح خود از جامعه را پیاده کنند. اما جامعهی موجود ممکن است بهنحو بالفعل به طرحشان از جامعه نزدیک یا دور و سازگار یا ناسازگار باشد.
در قرن اخیر در ایران دو حکومت متفاوت و با دو ایدهئولوژیی متفاوت بر سر کار بوده اند و حکمرانی کرده اند: پهلوی و جمهوریی اسلامی. حکومت پهلوی واجد ایدهئولوژیی ملیگراییی باستانگرایانه بود و با تاریخ اسلامیی ایران مشکل داشت. پهلوی دوم حتّا تقویم با مبدأ اسلامی را به تاریخ شاهنشاهی تغییر داد. حکومت پهلوی ایدهئولوژیی سکولاریستیی ضد دینی داشت و میخواست جامعه را بهنحو آمرانه سکولار بکند. طرح این حکومت (هم پهلوی اول و هم پهلوی دوم) از جامعه بهنحو افراطی سکولاریستی بود و سکولارسازیی آمرانهی جامعه در دستور کار آنان قرار داشت. اما بخش اعظم مردم جامعه، حتا بهنحو سنّتی، مسلمان بودند. حکومت پهلوی، سازمان ساواک را بنا نهاد تا هر نوع حرکت متفاوتی در جامعه کنترل شود. حتا خواندن کتابهای متفاوت و دور از ایدهئولوژیی حکومتی هم با ترس و لرز و با انواع پنهانکاری صورت میگرفت. احزاب سیاسی فرمایشی بودند و به دستور شاه رقابت حزبیی فرمایشی هم تحمّل نشد و تنها یک حزب (رستاخیز) باقی ماند و همه موظّف شدند عضو آن باشند. بنابراین، طرح حکومت از جامعه با خود جامعه، ناهمخوانیی بنیادی داشت و دیدیم که سرانجام به انقلاب ۱۳۵۷ انجامید. حکومت با حجاب مشکل داشت و پدر (رضا شاه) کوشید به زور پلیس، کشف حجاب کند و پسر (محمدرضا شاه) کوشید از راه ایجاد تضییقات قانونی کشف حجاب نماید (بنگرید به اسناد مربوط به وضع انواع محدودیتها برای زنان چادری در عصر پهلویی دوم).
...
نتیجه
برای تحقق طرح جامعهی قدسی نیاز به اِعمال خشونت وجود دارد و در نتیجه به پلیس دینی نیاز است. پلیس موسوم به «امنیت اخلاقی» همان پلیس دینی است. اما آیا دین یا اخلاق، پلیس میخواهد؟ آیا پلیس میتواند دینگستری و دیندارسازی بکند؟ آیا هرگز در هیچ جای دنیا پلیس توانسته است حافظ دین و اخلاق یا ایدهئولوژی باشد؟ یا اینکه ریاکاری آفریده است؟ جز پرسش آخر، پاسخ دیگر پرسشها منفی است: هیچ نیروی حکومتی در هیچ جای دنیا نمیتواند حافظ دین و اخلاق باشد. دین و اخلاق اموری وجدانی و سوبژکتیو هستند و تنها از طریق جامعهپذیری و تعلیم و تربیت و آنهم با الگوهای خاصی از تعلیم و تربیت کم و بیش قابل گسترش هستند. قرائتهای دینی نیز در عصر مدرن واجد پتانسیل برابر نیستند. منویات برخی از آنها بیشتر غیرقابل تحقق اند و منویات برخی از آنها مجال بیشتری برای تحقق دارند. قرائت دینیی محافظتگرایان دینی و تلاششان برای تحقق منویات آن، چنانکه پیش از این توضیح داده ام، «اسلام تنفیر» آفریده است (محدثی، ۱۴۰۱). تجربههای تاریخی در دنیا نشان میدهند دستکاریی آمرانهی جوامع حتا در عصر ماقبل مدرن چندان موفق نبوده اند و نتایج این نوع دستکاریها حتا در عصر ماقبل مدرن دیرپا نبوده اند؛ چه رسد به عصر مدرن که در آن مردم و بخشهای مختلف اجتماعی در برابر دستکاریهای آمرانه بهنحو جدی مقاومت میکنند. بنابراین، میتوان با قاطعیت گفت که تمامیی پروژههای ناظر به دستکاریی آمرانهی جوامع در عصر مدرن به هزیمت سنگین میانجامند. از این رو، میتوان گفت که جامعهی ما نیازمند سیاستی ناظر به تحقّق طرح کثرتگرایانه از جامعه است که همهی بخشهای جامعه و همهی اقوام و خردهفرهنگها و زبانها و شیوههای زندهگی و کل تاریخ ایران و همهی ادیان و مذاهب را در این قلمرو جغرافیای انسانی بهعنوان واقعیّتی محقّق بهرسمیت بشناسد و هر گونه طرح معطوف به دستکاریی آمرانهی جامعه را کنار بگذارد و هر نوع رویکرد حذفی را نسبت به بخشی از جامعه نفی کند.
نسخهی کامل را لطفاً بخوانید! 👇
#پلیس_دینی
#مهسا_امینی
#خیزش_اجتماعی
#جامعهی_قدسی
#سکولارسازی_آمرانه
#دیندارسازی_آمرانه
#جامعهی_قدسی_واکنشی
#وضعیت_نارضایتی_انفجاری
@NewHasanMohaddesi
در باب «پلیس امنیت اخلاقی»
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱ مهر ۱۴۰۱
نظامهای سیاسیی واجدِ ایدئولوژیی مشخص، بهنحو آشکار یا پنهان و صورتبندی شده یا بدون صورتبندی، طرحی برای جامعه دارند و بر حسب میزان وفاداریشان به آن ایدهئولوژی، میکوشند طرح خود از جامعه را پیاده کنند. اما جامعهی موجود ممکن است بهنحو بالفعل به طرحشان از جامعه نزدیک یا دور و سازگار یا ناسازگار باشد.
در قرن اخیر در ایران دو حکومت متفاوت و با دو ایدهئولوژیی متفاوت بر سر کار بوده اند و حکمرانی کرده اند: پهلوی و جمهوریی اسلامی. حکومت پهلوی واجد ایدهئولوژیی ملیگراییی باستانگرایانه بود و با تاریخ اسلامیی ایران مشکل داشت. پهلوی دوم حتّا تقویم با مبدأ اسلامی را به تاریخ شاهنشاهی تغییر داد. حکومت پهلوی ایدهئولوژیی سکولاریستیی ضد دینی داشت و میخواست جامعه را بهنحو آمرانه سکولار بکند. طرح این حکومت (هم پهلوی اول و هم پهلوی دوم) از جامعه بهنحو افراطی سکولاریستی بود و سکولارسازیی آمرانهی جامعه در دستور کار آنان قرار داشت. اما بخش اعظم مردم جامعه، حتا بهنحو سنّتی، مسلمان بودند. حکومت پهلوی، سازمان ساواک را بنا نهاد تا هر نوع حرکت متفاوتی در جامعه کنترل شود. حتا خواندن کتابهای متفاوت و دور از ایدهئولوژیی حکومتی هم با ترس و لرز و با انواع پنهانکاری صورت میگرفت. احزاب سیاسی فرمایشی بودند و به دستور شاه رقابت حزبیی فرمایشی هم تحمّل نشد و تنها یک حزب (رستاخیز) باقی ماند و همه موظّف شدند عضو آن باشند. بنابراین، طرح حکومت از جامعه با خود جامعه، ناهمخوانیی بنیادی داشت و دیدیم که سرانجام به انقلاب ۱۳۵۷ انجامید. حکومت با حجاب مشکل داشت و پدر (رضا شاه) کوشید به زور پلیس، کشف حجاب کند و پسر (محمدرضا شاه) کوشید از راه ایجاد تضییقات قانونی کشف حجاب نماید (بنگرید به اسناد مربوط به وضع انواع محدودیتها برای زنان چادری در عصر پهلویی دوم).
...
نتیجه
برای تحقق طرح جامعهی قدسی نیاز به اِعمال خشونت وجود دارد و در نتیجه به پلیس دینی نیاز است. پلیس موسوم به «امنیت اخلاقی» همان پلیس دینی است. اما آیا دین یا اخلاق، پلیس میخواهد؟ آیا پلیس میتواند دینگستری و دیندارسازی بکند؟ آیا هرگز در هیچ جای دنیا پلیس توانسته است حافظ دین و اخلاق یا ایدهئولوژی باشد؟ یا اینکه ریاکاری آفریده است؟ جز پرسش آخر، پاسخ دیگر پرسشها منفی است: هیچ نیروی حکومتی در هیچ جای دنیا نمیتواند حافظ دین و اخلاق باشد. دین و اخلاق اموری وجدانی و سوبژکتیو هستند و تنها از طریق جامعهپذیری و تعلیم و تربیت و آنهم با الگوهای خاصی از تعلیم و تربیت کم و بیش قابل گسترش هستند. قرائتهای دینی نیز در عصر مدرن واجد پتانسیل برابر نیستند. منویات برخی از آنها بیشتر غیرقابل تحقق اند و منویات برخی از آنها مجال بیشتری برای تحقق دارند. قرائت دینیی محافظتگرایان دینی و تلاششان برای تحقق منویات آن، چنانکه پیش از این توضیح داده ام، «اسلام تنفیر» آفریده است (محدثی، ۱۴۰۱). تجربههای تاریخی در دنیا نشان میدهند دستکاریی آمرانهی جوامع حتا در عصر ماقبل مدرن چندان موفق نبوده اند و نتایج این نوع دستکاریها حتا در عصر ماقبل مدرن دیرپا نبوده اند؛ چه رسد به عصر مدرن که در آن مردم و بخشهای مختلف اجتماعی در برابر دستکاریهای آمرانه بهنحو جدی مقاومت میکنند. بنابراین، میتوان با قاطعیت گفت که تمامیی پروژههای ناظر به دستکاریی آمرانهی جوامع در عصر مدرن به هزیمت سنگین میانجامند. از این رو، میتوان گفت که جامعهی ما نیازمند سیاستی ناظر به تحقّق طرح کثرتگرایانه از جامعه است که همهی بخشهای جامعه و همهی اقوام و خردهفرهنگها و زبانها و شیوههای زندهگی و کل تاریخ ایران و همهی ادیان و مذاهب را در این قلمرو جغرافیای انسانی بهعنوان واقعیّتی محقّق بهرسمیت بشناسد و هر گونه طرح معطوف به دستکاریی آمرانهی جامعه را کنار بگذارد و هر نوع رویکرد حذفی را نسبت به بخشی از جامعه نفی کند.
نسخهی کامل را لطفاً بخوانید! 👇
#پلیس_دینی
#مهسا_امینی
#خیزش_اجتماعی
#جامعهی_قدسی
#سکولارسازی_آمرانه
#دیندارسازی_آمرانه
#جامعهی_قدسی_واکنشی
#وضعیت_نارضایتی_انفجاری
@NewHasanMohaddesi
👎1
Forwarded from مقصود فراستخواه
زیست جهان جامعه ایران خسته وکوفتۀ سالهاست. بدنی زخمدیده که زندگی از او دریغ شده، اندامهای حسّی¬اش که رسانه هاست سالها لطمه دیده، سرش از بدن جدا شده است: چطور؟ به این صورت که عاقلان حذف شده اند یا به حاشیه رانده شده اند و متفکران وگروه های مرجع جدی، ناکار گشته اند. اندامهای حرکتی جامعه را محکم گرفتیم و پیچاندیم: از نهادهای مدنی و حزبی و انجمنی و ان¬جی¬اویی و صنفی و حرفه ای ومحلی وقومی و شهری، از همه به انحای آشکار ونهان فعالیت زدایی شده است به جای اختیارسپاری و توانمند سازی و تسهیل گری.
وقتی با بدن چنین می شود، جز عصبانیت آن زنبور نگونبخت چه چیزی برایش می ماند. از زیست جهان جامعه خیلی از ابتدایی ترین چیزها دریغ شده؛ سبک زندگی دلخواه، اشتغال مناسب، اقتصاد منظم و کم تورم و بی تشویش، سیاست ثبات، فارغ البالی از بابت برابری جنسی و مذهبی و زبان مادری واختیارات واقعی محلی، گردش متعارف وآزاد قدرت، حق به شهر، حق به رسانه، حق اعتراض، حق اعتصاب، تحرک اجتماعی و نظایر آن که در معمولی ترین کشورهای درحال توسعه موفق، اموری پیش پا افتاده اند چه رسد به جامعه ایران با این اندازه از فرهنگ سیاسی تحول خواه.
حقیقتا ریاضتی است که ما خود را از حسّ تصاحب این سرزمین و این جامعه برهانیم؛ حس تصاحب مردانه بر زنان، تصاحب بدن ها، تصاحب اذهان وباورها، تصاحب اینترنت، تصاحب اموال، تصاحب حوزه عمومی، حتی تصاحب سنتهای دینی دیرین این مردم، و بقیه انواع اوهام ایدئولوژیک و رسمیت یافته از حسّ تصاحب که داریم. سوگند به حقیقت که صاحبان سرزمین و تاریخ، اینها خودشان اند وما نیز فقط بخشی از آنها...
برگردیم به زیست جهانِ خستۀ این جامعه که در تب وتاب است. نترسیم؛ معذرت بخواهیم، حق دادخواهی برای خانواده عزیز ژینای از دست رفته را ادا بکنیم . دانشجویان وروزنامه نگاران و شهروندانی که اینجا وآنجا بی هیچ جرمی وفقط به خاطر اعتراض شان بازداشت شده اند راهی خانه وکاشانه خویش بشوند. اما خونهایی که ریخته شد! دیگر نمی دانم این را چه می توان کرد و درمانده ام. به سیاستهای تحریک آمیز از نوع گشتن اینجا وآنجا بر بالای سرمردم پایان داده بشود. تدریجا در عمل نشان بدهیم که همه می توانند از راه های قانونی مشارکت مؤثر بکنند، خیلی از حقوق بدیهی را اصلا پیش از آنکه دوباره فریاد بشود در عمل به رسمیت بشناسیم و صادقانه پای بندی نشان بدهیم وجبران بکنیم. سوگند به حقیقت که این، هم به صلاح ملت است و هم صلاح ملک وهم صلاح سرزمین وهم هویت و شکوه و فرهنگ و تمدن ما. سنتهای تاریخی بیش از این منتظر ما نمی مانند.
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/07/06/post-861/
وقتی با بدن چنین می شود، جز عصبانیت آن زنبور نگونبخت چه چیزی برایش می ماند. از زیست جهان جامعه خیلی از ابتدایی ترین چیزها دریغ شده؛ سبک زندگی دلخواه، اشتغال مناسب، اقتصاد منظم و کم تورم و بی تشویش، سیاست ثبات، فارغ البالی از بابت برابری جنسی و مذهبی و زبان مادری واختیارات واقعی محلی، گردش متعارف وآزاد قدرت، حق به شهر، حق به رسانه، حق اعتراض، حق اعتصاب، تحرک اجتماعی و نظایر آن که در معمولی ترین کشورهای درحال توسعه موفق، اموری پیش پا افتاده اند چه رسد به جامعه ایران با این اندازه از فرهنگ سیاسی تحول خواه.
حقیقتا ریاضتی است که ما خود را از حسّ تصاحب این سرزمین و این جامعه برهانیم؛ حس تصاحب مردانه بر زنان، تصاحب بدن ها، تصاحب اذهان وباورها، تصاحب اینترنت، تصاحب اموال، تصاحب حوزه عمومی، حتی تصاحب سنتهای دینی دیرین این مردم، و بقیه انواع اوهام ایدئولوژیک و رسمیت یافته از حسّ تصاحب که داریم. سوگند به حقیقت که صاحبان سرزمین و تاریخ، اینها خودشان اند وما نیز فقط بخشی از آنها...
برگردیم به زیست جهانِ خستۀ این جامعه که در تب وتاب است. نترسیم؛ معذرت بخواهیم، حق دادخواهی برای خانواده عزیز ژینای از دست رفته را ادا بکنیم . دانشجویان وروزنامه نگاران و شهروندانی که اینجا وآنجا بی هیچ جرمی وفقط به خاطر اعتراض شان بازداشت شده اند راهی خانه وکاشانه خویش بشوند. اما خونهایی که ریخته شد! دیگر نمی دانم این را چه می توان کرد و درمانده ام. به سیاستهای تحریک آمیز از نوع گشتن اینجا وآنجا بر بالای سرمردم پایان داده بشود. تدریجا در عمل نشان بدهیم که همه می توانند از راه های قانونی مشارکت مؤثر بکنند، خیلی از حقوق بدیهی را اصلا پیش از آنکه دوباره فریاد بشود در عمل به رسمیت بشناسیم و صادقانه پای بندی نشان بدهیم وجبران بکنیم. سوگند به حقیقت که این، هم به صلاح ملت است و هم صلاح ملک وهم صلاح سرزمین وهم هویت و شکوه و فرهنگ و تمدن ما. سنتهای تاریخی بیش از این منتظر ما نمی مانند.
https://farasatkhah.blogsky.com/1401/07/06/post-861/
بلاگ اسکای - سرویس رایگان وبلاگ فارسی
زیستْ جهانِ خسته وکوفتۀ ایرانی
سه شنبه صبح به چین کلاغ زدیم. پسر یکی از دوستان؛ دانش آموزی باهوش و خلاق است، با علاقه شدید به جهان زیست و به کارهای علمی. بالا که می رفتیم گامهای او با ما وچشمانش به سنگ وخاک. آن زندگی که ما بی خبر می گذشتیم برای او تماشاگه رازها بود. یک بار متمرکز بر روی…
Forwarded from گزیده های برتر جامعه شناسی
♦️لحظهی کامل
✍ دکتر حسن محدثیی گیلوایی( جامعه شناس)
۱۴ بهمن ۱۴۰۰
با خود اندیشیدم برای توصیف این مفهوم از چه تصویری استفاده کنم و به یاد تصویری افتادم که سالها پس از بیداری از خواب صبحگاهی به سراغاش رفتهام و بدان خیره شدهام: تصویر شبنم صبحگاهی بر برگهای ساقهی برنج. انگار این عکس را من گرفتهام، از جلوی خانهمان.
من همیشه ادبیات فارسی را دوست داشتهام. در سال چهارم دبیرستان (دبیرستان امیر کبیر رشت) آقای ”شاد” همیشه آخر سر مرا به پای تابلو فرا میخواند و من با شادی اطاعت میکردم و تمام جملهای را که آقای معلم بر روی تابلو نوشته بود، تجزیه و ترکیب میکردم و چیز ناقصی برای توضیح بیشتر نمیماند.
اما در میان تمام آرایهها و ترکیبها و عناصر ادب فارسی، حال کامل استمراری را بیشتر از همه دوست داشتم. افسوس که در زندهگیمان چهقدر کم حال کامل استمراری رخ داد! ولی من خوشحالام که بارها لحظهی کامل را زیستهام و دلمام خواست لحظهی کاملام، استمراری شود.
لحظهی کامل عنوانی است که به لحظات خاصی میدهم: لحظاتی که چیزی کم ندارند و چنان آکندهاند که نمیخواهی بگذرند و تو چیزی بیش از آن طلب نمیکنی. وقتی لحظهی کامل را تجربه میکنی، دلات میخواهد زمان بدرنگد (فریز شود) و کش آید. لحظهی کامل، تجربهی ابدیت در لحظه است. در لحظهی کامل دیگر احساس غربت نمیکنی. در چنین حالتی است که حال کامل استمراری معنایی زیسته مییابد.
لحظهی کامل بهترین لحظه برای مردن است و من دوست دارم در لحظهی کامل بمیرم. لحظهی کامل لحظهای است که انگار در حال نگریستن به تسخیرکنندهترین و مهربانترین تصویر در امنترین جایگاهِ (نقطه-زمان) هستی، هستی؛ مثل لحظهی خیره شدن به شبنم صبحگاهی بر برگها و ساقههای بلندبالا و زیبای برنج.
لحظهی کامل، لحظهی تفوّق تجربهی زیسته به نظم معنادار تمامیتخواه است؛ لحظهای که از زبان رایج بیرون است، به کلمه در نمیآید و تنها از رهگذر تجربهی زیسته است که به فهم در میآید.
در تحقیقات ما در بارهی دینداری، زنان توصیفاتی از لحظهی دیدن چهرهی فرزندشان داشتهاند که شاید به توصیفام از لحظهی کامل نزدیک باشد. ولی در این مورد ما مردان نمیتوانیم چیزی بگوییم و زنانی که مادر شدهاند، میتوانند در بارهی آن سخن بگویند. لحظهی کامل، لحظهی وجد و آکندهگی است.
راستی، امیدوارام در زندهگیتان لحظهی کامل را تجربه کرده باشید! من لحظهی کامل را معمولاً در وقت خیره شدن تجربه کردهام. برای خیره شدنِ منتهی به لحظهی کامل، چشمانی تازهبین نیاز است. این هم اصطلاح دیگری است که از دل تجربههای زیسته بدان نایل شدهام. راستی، امیدوارام چشم تازهبین هم داشته باشید!
من رهایی و یلهگی را بینهایت دوست دارم؛ نه برای لاابالیگری و عیاشی بلکه فقط و فقط برای تجربهی لحظهی کامل.
#لحظهی_کامل
#چشم_تازهبین
@sociology_1
✍ دکتر حسن محدثیی گیلوایی( جامعه شناس)
۱۴ بهمن ۱۴۰۰
با خود اندیشیدم برای توصیف این مفهوم از چه تصویری استفاده کنم و به یاد تصویری افتادم که سالها پس از بیداری از خواب صبحگاهی به سراغاش رفتهام و بدان خیره شدهام: تصویر شبنم صبحگاهی بر برگهای ساقهی برنج. انگار این عکس را من گرفتهام، از جلوی خانهمان.
من همیشه ادبیات فارسی را دوست داشتهام. در سال چهارم دبیرستان (دبیرستان امیر کبیر رشت) آقای ”شاد” همیشه آخر سر مرا به پای تابلو فرا میخواند و من با شادی اطاعت میکردم و تمام جملهای را که آقای معلم بر روی تابلو نوشته بود، تجزیه و ترکیب میکردم و چیز ناقصی برای توضیح بیشتر نمیماند.
اما در میان تمام آرایهها و ترکیبها و عناصر ادب فارسی، حال کامل استمراری را بیشتر از همه دوست داشتم. افسوس که در زندهگیمان چهقدر کم حال کامل استمراری رخ داد! ولی من خوشحالام که بارها لحظهی کامل را زیستهام و دلمام خواست لحظهی کاملام، استمراری شود.
لحظهی کامل عنوانی است که به لحظات خاصی میدهم: لحظاتی که چیزی کم ندارند و چنان آکندهاند که نمیخواهی بگذرند و تو چیزی بیش از آن طلب نمیکنی. وقتی لحظهی کامل را تجربه میکنی، دلات میخواهد زمان بدرنگد (فریز شود) و کش آید. لحظهی کامل، تجربهی ابدیت در لحظه است. در لحظهی کامل دیگر احساس غربت نمیکنی. در چنین حالتی است که حال کامل استمراری معنایی زیسته مییابد.
لحظهی کامل بهترین لحظه برای مردن است و من دوست دارم در لحظهی کامل بمیرم. لحظهی کامل لحظهای است که انگار در حال نگریستن به تسخیرکنندهترین و مهربانترین تصویر در امنترین جایگاهِ (نقطه-زمان) هستی، هستی؛ مثل لحظهی خیره شدن به شبنم صبحگاهی بر برگها و ساقههای بلندبالا و زیبای برنج.
لحظهی کامل، لحظهی تفوّق تجربهی زیسته به نظم معنادار تمامیتخواه است؛ لحظهای که از زبان رایج بیرون است، به کلمه در نمیآید و تنها از رهگذر تجربهی زیسته است که به فهم در میآید.
در تحقیقات ما در بارهی دینداری، زنان توصیفاتی از لحظهی دیدن چهرهی فرزندشان داشتهاند که شاید به توصیفام از لحظهی کامل نزدیک باشد. ولی در این مورد ما مردان نمیتوانیم چیزی بگوییم و زنانی که مادر شدهاند، میتوانند در بارهی آن سخن بگویند. لحظهی کامل، لحظهی وجد و آکندهگی است.
راستی، امیدوارام در زندهگیتان لحظهی کامل را تجربه کرده باشید! من لحظهی کامل را معمولاً در وقت خیره شدن تجربه کردهام. برای خیره شدنِ منتهی به لحظهی کامل، چشمانی تازهبین نیاز است. این هم اصطلاح دیگری است که از دل تجربههای زیسته بدان نایل شدهام. راستی، امیدوارام چشم تازهبین هم داشته باشید!
من رهایی و یلهگی را بینهایت دوست دارم؛ نه برای لاابالیگری و عیاشی بلکه فقط و فقط برای تجربهی لحظهی کامل.
#لحظهی_کامل
#چشم_تازهبین
@sociology_1
👍1👎1
Forwarded from توییتر دانشگاه تهرانی ها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرش حیدری از خوب های نسل جدید جامعه شناسی ایران.
برهنگی مساله شماست این جنبش مساله ش خود زندگیست، خود بدنه، بدن طبیعی، بدن متحرک، بدن ذی حق.
ما در بازگشت به بدنه که میتونیم از زندگی صحبت کنیم.
-Saeed-
@uttweet
برهنگی مساله شماست این جنبش مساله ش خود زندگیست، خود بدنه، بدن طبیعی، بدن متحرک، بدن ذی حق.
ما در بازگشت به بدنه که میتونیم از زندگی صحبت کنیم.
-Saeed-
@uttweet
Forwarded from توییتر دانشگاه تهرانی ها
توییتر دانشگاه تهرانی ها
آرش حیدری از خوب های نسل جدید جامعه شناسی ایران. برهنگی مساله شماست این جنبش مساله ش خود زندگیست، خود بدنه، بدن طبیعی، بدن متحرک، بدن ذی حق. ما در بازگشت به بدنه که میتونیم از زندگی صحبت کنیم. -Saeed- @uttweet
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
...ادامه ویدیو
چرا فکر میکنی اگه تحریک میشی باید تحریکت رو سر یه نفر خالی کنی؟
آغاز تمدن اینه که تو تحریکت رو تاب بیاور.
-Saeed-
@uttweet
چرا فکر میکنی اگه تحریک میشی باید تحریکت رو سر یه نفر خالی کنی؟
آغاز تمدن اینه که تو تحریکت رو تاب بیاور.
-Saeed-
@uttweet
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️محاکمهی یک جامعهشناس
✍ مجید یونسیان
۲۱ آبان ۱۴۰۱
محاکمه یک جامعه شناس
اولین جلسه دادگاه دکتر سعید مدنی برگزار شد۔
دکتر سعید مدنی پژوهشگر اسیب های اجتماعی در زمره معدود پژوهشگران اجتماعی ایران است که عمر خودرا وقف شناخت وبررسی اسیب هایی کرده است که ریشه در مشکلات اقتصادی ،فرهنگی وسیاسی دارد۔مشکلاتی چون فحشا وتن فروشی زنان،طلاق،اسیب هایی که جوانان ونوجوانان متحمل می شوند،مشکلاتی که زنان وکودکان از ان رنج می برند۔
دکتر مدنی یک پژوهشکر است که اسیب ها را می بیند،شرح می دهد،ریشه یابی می کند و منجلابی را که زیر پوست جامعه جریان دارد جلوی چشم ما قرار می دهد تا مدیران جامعه با دیدن واقعیت ها بخواهند یا بتوانند کاری کنند تا سازمان اجتماعی جامعه فرو نریزد،تا جامعه دچار سرطان نشود،تا دولت وحکومت پابرجا بماند۔
دکتر سعید مدنی پژوهشگری است که به مردم وجامعه اش احساس دین ومسولیت می کند۔
ایا بیان ضعف ها ومشکلات وسکوت نکردن در برابران ها جرم است۔ایا سعید مدنی که منجلاب فساد را به روی ما می گشاید باید محاکمه وزندانی شود؟
اگر حداقل به تعداد انگشتان دست ما پژوهشگرانی چنین مسول داشتیم واگر خرد وعقلانیت می گذاشت که امثال دکتر مدنی ارج وقرب داشته باشند وگرفتار زندان وتهدید نباشند امروز ما دردهایمان را با شناخت درمان می کردیم نه اینکه هرروز بر دردهایمان افزوده می شود وهیچ راه شناخت ودرمان درستی نداریم۔
جای سعید مدنی وسعید مدنی ها زندان نیست ۔
ازادش کنید و قدرش را بدانید ۔
🔸محدثی: هیچ سرمایهای برای یک جامعه و حتا برای حکومت و حکومتیان، والاتر از وجود ناقدان دانا نیست و در میان ناقدان دانا، هیچ ناقدی والاتر از ناقد پارسا و مشفق نیست. ناقد پارسا ناقدی است که مقصود نقادیاش، نام و نان و دیگر فرصتها نیست. او خود را به خطر میاندازد تا روشنگری کند. دکتر سعید مدنی برای جامعهی ما یک ناقد دانا، مشفق، و پارسا است.
#مدنی
#یونسیان
@NewHasanMohaddesi
✍ مجید یونسیان
۲۱ آبان ۱۴۰۱
محاکمه یک جامعه شناس
اولین جلسه دادگاه دکتر سعید مدنی برگزار شد۔
دکتر سعید مدنی پژوهشگر اسیب های اجتماعی در زمره معدود پژوهشگران اجتماعی ایران است که عمر خودرا وقف شناخت وبررسی اسیب هایی کرده است که ریشه در مشکلات اقتصادی ،فرهنگی وسیاسی دارد۔مشکلاتی چون فحشا وتن فروشی زنان،طلاق،اسیب هایی که جوانان ونوجوانان متحمل می شوند،مشکلاتی که زنان وکودکان از ان رنج می برند۔
دکتر مدنی یک پژوهشکر است که اسیب ها را می بیند،شرح می دهد،ریشه یابی می کند و منجلابی را که زیر پوست جامعه جریان دارد جلوی چشم ما قرار می دهد تا مدیران جامعه با دیدن واقعیت ها بخواهند یا بتوانند کاری کنند تا سازمان اجتماعی جامعه فرو نریزد،تا جامعه دچار سرطان نشود،تا دولت وحکومت پابرجا بماند۔
دکتر سعید مدنی پژوهشگری است که به مردم وجامعه اش احساس دین ومسولیت می کند۔
ایا بیان ضعف ها ومشکلات وسکوت نکردن در برابران ها جرم است۔ایا سعید مدنی که منجلاب فساد را به روی ما می گشاید باید محاکمه وزندانی شود؟
اگر حداقل به تعداد انگشتان دست ما پژوهشگرانی چنین مسول داشتیم واگر خرد وعقلانیت می گذاشت که امثال دکتر مدنی ارج وقرب داشته باشند وگرفتار زندان وتهدید نباشند امروز ما دردهایمان را با شناخت درمان می کردیم نه اینکه هرروز بر دردهایمان افزوده می شود وهیچ راه شناخت ودرمان درستی نداریم۔
جای سعید مدنی وسعید مدنی ها زندان نیست ۔
ازادش کنید و قدرش را بدانید ۔
🔸محدثی: هیچ سرمایهای برای یک جامعه و حتا برای حکومت و حکومتیان، والاتر از وجود ناقدان دانا نیست و در میان ناقدان دانا، هیچ ناقدی والاتر از ناقد پارسا و مشفق نیست. ناقد پارسا ناقدی است که مقصود نقادیاش، نام و نان و دیگر فرصتها نیست. او خود را به خطر میاندازد تا روشنگری کند. دکتر سعید مدنی برای جامعهی ما یک ناقد دانا، مشفق، و پارسا است.
#مدنی
#یونسیان
@NewHasanMohaddesi
👍1